سرویس تئاتر هنرآنلاین: تعزیه، هنر ملی ایرانیان است. هنری که ریشه در عرصه هنرهای نمایشی و موسیقی ایران دارد و خواستگاههای آن مانوس با عدالتخواهی و عدالتطلبی ایرانیان بوده که در آیینه واقعه عاشورا تجلی پیدا کرده و همچنان در عالم هنر کشور میدرخشد. این هنر که همچنان در میان مردم با استقبال روبرو میشود، اما در عصر جدید با مشکلات عدیدهای روبرو است.
در دهه اول ماه محرم، هنرآنلاین سلسله گفتوگوهایی را با هنرمندان پیشکسوت تعزیه ترتیب داد و از مسائل و مشکلات آنها جویا شد. هرچند که تمامی این هنرمندان تعزیه را با عشق و دل انجام میدهند اما خوستار حمایتهایی از سوی مسئولان هستند تا این هنر امکان آن را داشته باشد تا به حیات خود ادامه دهد. این هنرمندان نسبت به نوآوری جوانها در تعزیه ابراز نگرانی کردند و ادامه این روند را اقدامی در جهت نابودی هنر شبیهخوانی عنوان کردند.
تعزیه به موزه نیاز دارد
هنرمندان تعزیه از نبود مکانی به منظور گردآوری وسایل و نسخ تعزیه گلایه دارند و آنها طی این سالها نسخهها و وسایلشان را در خانههای شخصی خود نگهداری میکنند. این موضوع تهدیدی است که در آینده نزدیک این ادوات و نسخهها از بین بروند.
ابوالفضل میرزا احمدی از هنرمندان باسابقه شبیخخوانی درباره تاسیس و احداث مکانی به منظور موزه تعزیه گفت: آقای داوود فتحعلی بیگی که از دوستان بسیار قدیمی من است، تاکنون قولهایی بابت احداث موزه تعزیه داده است اما تاکنون شرایط آن فراهم نشده است. من آرشیوی از البسه تعزیه برای 150 نفر را دارم. این لباسها را در منزل نگهداری میکنم و آن را در اختیار تعزیهخوانها قرار میدهم. حدود 350 تا 400 نسخه تعزیه دارم که طی هر روز از سال میتوان یکی از آنها را خواند.
محسن میرزاعلی مسئول دفتر هنر تعزیه و هنرهای آیینی حوزه هنری نیز دراین باره خاطرنشان کرد: ما در ایران موزه تعزیه نداریم. تکلیف نسخهها و لباسهای تعزیه چه میشود؟ از زمان تکیه دولت تا الان دو طبقه وسیله تعزیه جمعآوری کردهام. فکر میکنم کوچکترین کاری که دولت و سازمان میراث فرهنگی میتوانند انجام بدهند این است که مکانی مانند تکیه دولت درست کنند و یک طبقه از آنجا را هم به موزه تعزیه اختصاص بدهند.
او همچنین افزود: به نظرم ساختن چنین جایی بودجه خیلی زیادی نمیخواهد. اگر چنین مکانی را بسازند، هم برای عدهای شغل ایجاد میشود و هم منبع عالی برای تعزیه خواهد بود. ما دایهدار تعزیه هستیم و مدام میگوییم که تعزیه متعلق به ایران است ولی هنوز یک موزه تعزیه نداریم. یکی از اهداف دفتر هنر تعزیه و هنرهای آیینی حوزه هنری احداث یک موزه برای تعزیه است. ما یک سری رایزنیهایی انجام دادهایم و امیدوار هستیم که به زودی این اتفاق بیفتد گرچه همه مشکلات ما به پول برمیگردد.
محمود معینی نیز نبود موزهای به منظور نگهداری نسخ و وسایل تعزیه را از کمبودهای این هنر عنوان کرد و یادآور شد: متاسفانه شبیهخوانی موزه عمومی ندارد که نسخ و وسایل متعلقه در آن به عنوان یادگاری خریداری و نگهداری شود. فعالان این عرصه خودشان براساس علاقهای که به این حرفه دارند به صورت خصوصی و در منازلشان از گنجینههای این هنر نگهداری میکنند.
همچنین عنایت اله قاسمی که از اعضای هیأت مدیره انجمن تعزیه ایران است، در این باره خاطر نشان کرد: تاکنون حدود 434 مجلس تعزیه را که در سطح ایران در دسترس کسی نیست را جمعآوری کردهام و آنها را طی سال، در ایام عزاداری و شادی بنا بر هر مناسبت اجرا میکنیم. از آنجا که موزهای برای تعزیه وجود ندارد، این نسخ را که با زحمات بسیاری گردآوری شده است را در انبار مغازهام نگهداری میکنم. این آثار تاکنون چاپ و منتشر نشده و به زودی برای آن اقدامی انجام میدهم.
اما احمد عزیزی ضمن اشاره به اینکه شبیهخوانان توقع دارند که دولت و ارگانهای هنری بودجهای را برای تاسیس موزه تعزیه اختصاص دهند تا گنجینههای تعزیه از بین نروند، تصریح کرد: پدرم شبیهخوان بزرگی بود و همیشه در گروههای تعزیه بهعنوان راهنما حضور داشت. او فروشنده لوازم تعزیه هم بود و از طرفی نسخههای تعزیه را تهیه میکرد و به نویسندههای نسخههای تعزیه میداد تا آنها بنویسند و بعد نسخههای آماده را در اختیار گروههای طالب قرار میداد. پدرم بخش بزرگی از نسخههای تعزیه را داشت؛ اما امروز کمتر کسی وجود دارد که چنین کاری را انجام دهد برای همین تعزیه نیازمند یک موزه است.
مهدی دریایی هنرمند شبیهخوان که گنجینه بزرگی از نسخهها و وسایل تعزیهخوانی دارد و در خانه خودش از آنها نگهداری میکند درباره نیاز به تاسیس موزه تعزیه یادآور شد: هنر تعزیه در چند سال آینده از بین خواهد رفت. آرشیو کاملی از وسایل و نسخ تعزیه را از دوران صفویه تا قاجار در اختیار دارم که طی ده سال گذشته با مراجعه به سازمان میراث فرهنگی خواستار در اختیار قرار دادن محل و موزهای برای گردآوری آنها شدهام اما تاکنون از سوی هیچ ارگانی مورد حمایت قرار نگرفتهام. درطی این سالها نیز برخی از دانشجویان و هنرجویان با معرفی اساتیدشان برای بازدید از این وسایل به منزل من میآیند تا در پژوهشهای خود از این نسخهها استفاده کنند.
هنر شبیهخوانی مکان ثابت میخواهد
تعزیهخوانها نسبت به اینکه سازمان میراث فرهنگی به عنوان متولی این هنر مکان ثابتی را در اختیارشان قرار نمیدهند، ابراز گلایه دارند و خواستار آن هستند تا محلی برای اجرای تعزیه به آنها اختصاص داده شود.
ابوالفضل میرزا احمدی در این خصوص گفت: متاسفانه مسئولان و مدیران فرهنگی از هنر تعزیه آنگونه که شایسته است حمایت نمیکنند. در شرایطی که به هنرمندان تئاتر بودجه و سالن اختصاص داده میشود اما فعالان عرصه تعزیه همچنان مکان ثابتی برای اجرا در تهران ندارند و محوطه تئاترشهر نیز مناسب این کار نیست. از مدیران فرهنگی درخواست دارم مکانی ثابت به منظور اجرای تعزیه در تهران را در اختیارمان قرار دهند تا گروههای تعزیه خوان در کنار خیابانها اجرای مراسم نکنند چرا که در شان امام حسین (ع) نیست.
محمود معینی نیز ضمن بیان اینکه متاسفانه از سوی هیچ ارگان و نهادی از شبیهخوانی حمایت مالی نمیشود، خاطرنشان کرد: مسئولان دولتی بسیاری به تماشای تعزیه مینشینند و تاکنون قولهایی بابت حمایت از این هنر دادهند اما هیچکدام عملی نشده است. تعزیهخوانها نیازمند محل و مکانی ثابت برای اجرای شبیهخوانی در طی سال هستند که تاکنون هیچ مکانی برای آن در نظر گرفته نشده است. تنها خواسته ما از مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی این است که همانگونه که مکانهایی را به اجرای تئاتر و نمایش فیلم اختصاص دادهاند، نسبت به تعزیه بیتوجه نباشند و برای این هنر اسلامی اصیل نیز مکانی را در نظر بگیرند.
عنایتاله قاسمی اما با اشاره اینکه ثبت جهانی تعزیه تنها آثار معنوی برای این هنر به دنبال داشته و منجر به حمایت مادی نشده است، اظهار کرد: مردم فکر میکنند که تعزیه تنها همین چند مجلسی است که در ایام سوگواری امام حسین (ع) خوانده میشود در صورتیکه این هنر اگر مورد حمایت مسئولان قرار گیرد و مکانی به آن اختصاص یابد، متوجه خواهند شد که ما به تعداد روزهای سال مجالس تعزیه داریم. متاسفانه دغدغه مسئولان و مدیران به حدی زیاد است که اجرای تعزیه چندان برایشان اهمیت ندارد و بنابراین جای گلایهای نیست. ما به حمایت مالی نیازی نداریم اما از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری میخواهیم تا مکانی دائمی را به تعزیهخوانها اختصاص دهد تا ضمن اینکه مردم به تماشای مجالس مینشینند، گردشگران خارجی نیز با این هنر آشنا شوند.
احمد عزیزی نیز در این باره گفت: سالیان سال است که درخواست خودمان را مبنی بر اختصاص دادن یک مکان برای تعزیه به گوش مسئولان رساندهایم ولی هنوز درخواستمان به نتیجه نرسیده است. ما از آنها میخواهیم که مکانهایی را در اختیار ما قرار بدهند تا بتوانیم مجالس عاشورایی و غیرعاشورایی را به صورت هفتگی برای مردم بخوانیم.
توجه به امر آموزش در تعزیه
تعزیه هنری است که نیازمند تسلط بر موسیقی، ادبیات و بازیگری است، اما متاسفانه برخلاف پیگیریهای که داوود فتحعلی بیگی به منظور آموزش و تدریس این هنر در دانشگاهها داشته، اما تاکنون اتفاقی در این خصوص نیفتاده است.
داوود فتحعلیبیگی در این خصوص عنوان کرد: باید از وزارت علوم پرسید که با داشتن این همه پیشینه چرا همچنان تئاتر فرنگی آموزش میدهد؟ تئاتر فرنگی خیلی خوب و قابل احترام است ولی در هیچ کجای دنیا نمیبینیم که مدارس و هنرستانها پیشینه نمایشی خودشان را رها کرده باشند. وزارت علوم باید اقدامی کند و رشته نمایشهای آیینی و سنتی را راه بیندازد.
محسن میرزاعلی در این باره اظهار کرد: درصورتیکه وزارت علوم شاخهای برای نقالی و پردهخوانی داشته باشند، تأثیرگذارتر است و قطعاً خروجی بهتری خواهد داشت چون تعزیه شاخههای مختلفی دارد و یک دانشجو برای یادگیری تعزیه باید شاخههای مختلف را بگذراند. من فکر میکنم یک دانشجوی رشته تعزیه حداقل 3- 4 سال باید درسهای اولیه این حرفه را یاد بگیرد و بعد باید بقیه آموزش او در تکرار و تمرین تعزیه باشد. در حال حاضر دانشگاه علمی کاربردی یک سری کارها را انجام میدهد. ما طرحهای این مسئله را به آقای فتحعلیبیگی دادهایم و فکر میکنم با پشتکاری که ایشان دارند به نتیجه برسیم. در زمینه نقالی هم اتفاقاتی در دانشگاههای علمی کاربردی صورت گرفته است. مسئولین دانشگاههای علمی کاربردی زحمت کشیدهاند و برای خیلی از حرفهها رشته تحصیلی اضافه کردهاند. حتی برای خادمین مسجد هم رشته جداگانه در نظر گرفتهاند منتها هنوز این اتفاق برای پردهخوانی، نقالی و تعزیهخوانی صورت نگرفته است. امیدوارم به زودی این اتفاق بیفتد و این حرفهها هم صاحب رشته دانشگاهی شوند.
احمد عزیزی نیز دراین باره تصریح کرد: فکر میکنم اگر مکانهایی برای آموزش وجود نداشته باشد که افراد قدیمی بیایند این گنجینهها را به جوانان آموزش بدهند، تعزیه به مرور زمان فراموش میشود، مگر اینکه بعضیها بیایند به صورت تشریفاتی تعزیه بخوانند. به نظرم وجود دانشگاه خوب است اما ابتدا باید برای تعزیه یک امنیت شغلی به وجود بیاوریم که بچهها از سنین کودکی آموزش ببینند و آموزش آنها ریشهای باشد. به هر حال باید برای کسانی که مدرک لیسانس تعزیه میگیرند یک امنیت شغلی وجود داشته باشد تا آنها بعد از فارغالتحصیلی در جایی مشغول کار شوند.
مرتضی صفاریان پیشکسوت هنر شبیهخوانی نیز معتقد است در دانشگاه به صورت آکادمیک به تعزیهخوانی پرداخته نمیشود و رشته تعزیه باید در دانشگاهها وجود داشته باشد.
همچنین مهدی دریایی خاطرنشان کرد: به نظرم باید از سوی مسئولان و متولیان دانشکده تعزیه تاسیس شود و این رشته به صورت تخصصی با شیوه صحیح آن آموزش داده شود. چندین بار این مسئله مطرح شد اما اجرایی نشد. قدیمیهای این رشته رفته رفته از میان میروند و جوانترها آموزش صحیحی ندیدهاند. از دستاندرکاران میخواهیم که این هنر را حمایت کنند. تعزیه نیاز به حمایت مالی ندارد، این هنر باید مورد حمایت آموزشی قرار گیرد.
نوآوری جوانها تعزیه را نابود میکند
شبیهخوانهای پیشکسوت معتقدند در صورتیکه جوانهایی که شناخت درستی از تعزیه ندارند، بخواهند در هنر تعزیه نوآوری ایجاد کنند، این هنر را به ورطه نابوده خواهند کشید. تعزیهخوانان میگویند تازه واردها به این هنر، با استفاده از موسیقیها و ملودیهای روز میخواهند مخاطب را به تماشای تعزیه جذب کنند غافل از اینکه این هنر باید با اصالتهایش اجرا شود.
ابوالفضل میرزااحمدی یکی از شبیهخوانان باسابقه از نوآوریهای بعضی از جوانهای امروزی در اجرای تعزیه انتقاد کرد و یادآور شد: از نظر من و دیگر اساتید تعزیه، موسیقیهایی که به تازگی وارد برخی از مجالس تعزیه جوانها شده است، قابل قبول نیست چرا که تعزیه دارای لباس و موسیقی خاص خودش است. هر شبیهخوانی آهنگ مخصوص دارد که تغییر و ایجاد نوآوری در آن در شان تعزیه نیست و بسیاری آن را نمیپسندند.
محسن میرزاعلی گفت: تعزیه رو به نابودی است اما نه از این جهت که دیگر تعزیه برگزار نشود بلکه به خاطر نوآوریهای بیعلم و دانشی که در تعزیه ورود پیدا کرده است. مثلاً موسیقی ترکیه، موسیقی است که از ایران گرفته شده است. واقعیت این است که ما مهد موسیقی هستیم و تاریخچه موسیقی سنتی ما یک تاریخچه کهن است. ما در زبان موسیقی در عرصه بینالمللی حرفهای زیادی برای گفتن داریم ولی متأسفانه سلیقه مردم به خاطر عدم مدیریت برخی مسئولان عوض شده است و مردم به سمت یک سری آهنگهای جدید سوق پیدا کردند. در نتیجه تعزیهخوانها میگویند چون مخاطب این موسیقی را میپسندد پس ما هم بنابر سلیقه مردم پیش برویم. این مسئله به تعزیه آسیب میرساند.
محمود معینی نیز نسبت به برخی از مجالس تعزیه که از سوی جوانها برگزار میشود، واکنش نشان داد و یادآور شد: بعضی از جوانها به اسم نوآوری موسیقی تعزیه را تحریف کرده و از موسیقیهای نوحهخوانها برای اجرای مجالس استفاده میکنند و بارها به آنها تذکر داده شده است. این امر با اصالت تعزیه مغایرت دارد و تعزیه باید به صورت اصیل خوانده شود.
عنایتاله قاسمی نیز هنر تعزیه را در حال نابودی عنوان کرد و گفت: من و دیگر تعزیهخوانهای بنام، تعزیهخوانی را از 7- 8 سالگی طبق اصول آن آغاز کردیم اما متاسفانه از آنجا که جوانها هنر تعزیه را زیرنظر اساتید و پیشکسوتان آموزش ندیدهاند، چهار- پنج سی دی خوانندههای ایرانی یا ترکیه را انتخاب کرده و با آنها مجالس تعزیه را اجرا میکنند که این موضوع اصالت تعزیه را تهدید میکند.
همچنین احمد عزیزی در این باره عنوان کرد: اکنون برخی آهنگهای ترکیهای و موسیقی سریالها را وارد تعزیه کردهاند؛ این موضوع باعث شده نسل قدیم و نسل جدید با این مجالس تعزیه تحت تأثیر قرار نگیرند. عدهای میخواهند تعزیه را مدرنیزه کنند که ما میخواهیم با آنها وارد صحبت شویم و بگوییم که مردم تعزیه را همانطوری که هست دوست دارند. نسل قدیمی ما سنت تعزیه را میخواهد. ممکن است یک سری نوآوری چند نفر را جذب خودش کند اما اصالت تعزیه را مورد تهدید قرار میدهد و به ساختار تعزیه لطمه وارد میکند که ما باید مانع این اتفاق شویم.
داوود فتحعلی بیگی هم ضمن ابراز تاسف در این خصوص اظهار کرد: امروزه به دلیل اینکه تعزیه خوانهای جوان دارای عقبه نیستند و زیرنظر اساتید آموزش ندیدهاند، تحت تاثیر برخی از سریالهای تلویزیونی و اجراهای تئاتر، تجربههای را به اجرا میگذارند که اجرای مراسم تعزیه از نظر موسیقیایی و قراردادهای اجرا در آنها گم شده است و به سمت اجرای تئاتر رفته است. تعزیه مبتنی بر قراردادهای اجرا است و در صورتیکه در اجرای تعزیه قراردادهای آن رعایت نشود، دیگر تعزیه نیست. از سالها پیش در این رابطه احساس خطر کردم اما تا کنون شرایطی که روایتی از اجرای مراسمها را داشته باشیم، مهیا نشد. بنابراین پس از مراجعه به آقای سیدمجتبی حسینی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مطرح کردن این کمبود در حوزه تعزیه به آقای مهدی افضلی مدیرعامل موسسه توسعه هنرهای معاصر معرفی شدیم و او نیز با توجه به اینکه این اقدام را لازم و ضروری دید، برآورد مالی صورت گرفت و زمینه ضبط و ثبت روایت 20 مجلس را فراهم کرد و پس از پایان یافتن ضبط مراسمها و تهیه فیلم جامع آموزشی، تصمیمگیری و برنامهریزی بابت توزیع آن صورت خواهد گرفت.
مرتضی صفاریان نیز در این خصوص تصریح کرد: نسل جوان فکر میکند با وارد کردن موسیقی استانبولی و یا موسیقیهای پاپ لسآنجلسی به تعزیه، جذب مخاطب میکند، در صورتی که بیشتر، زدگی میآورد. نسل جوان بیشتر سعی میکنند بر اساس سیدیهایی که وجود دارد بخوانند. یک چیزی هم به آن اضافه میکنند و اسمش را میگذارند تعزیه.
مهدی دریایی ضمن ابراز نگرانی بابت فراموشی این هنر، اظهار کرد: تعزیه در خطر است و شیوه اصیل اجرایی، موسیقی و حتی لباسهای آن به دست افراد نابلد و ناآگاه رو به نابودی است. اکثر اساتید و بزرگان سینه سوخته این هنر یا از دنیا رفتهاند و یا در کهنسالی هستند و جوانها نیز از طریق لوح فشرده با تعزیه آشنا شده و فعالیت میکنند که به "استاد سی دی" معروف هستند. متاسفانه تعزیهخوانی با اصول و شیوه اجرایی صحیح در حال از بین رفتن است. حتی موسیقی اصیل تعزیه نیز تغییر کرده است.