به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی موسسه افرا مانا، در این نشست نقد صحنه سینا آزاد (کارگردان، بازیگر و منتقد تئاتر) و بهزاد صدیقی (نمایشنامهنویس و دبیر نشستهای نقد صحنه)، علی عابدی (نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر) وحید آقاپور (بازی)، زری کریمی (طراح لباس)، سعید یزدانی (طراح صحنه) دربارهی این اثر گفتوگو کردند.
بر اساس این گزارش در این نشست ابتدا بهزاد صدیقی با اشاره به اینکه نمایشنامه "تیولا" نمایشنامه جهانشمول و بیزمان و بیمکان و قابلاجرا در هر جغرافیایی است گفت: متن این اثر که متأثر از فضای گروتسک و ابزورد است این ویژگی را دارد که توسط کارگردانهای مختلف اجرا شود. درواقع دست کارگردانان برای به روی صحنه بردن این اثر باز است تا هر یک بر اساس گرایشها خاص اجرایی خود به روی صحنه ببرند.
این نمایشنامهنویس در ادامه سخنان خود ضمن یادآوری این نکته که نمایشنامه "تیولا" جزو آثار ماندگار ادبیات نمایشی معاصر ایران خواهد بود، اضافه کرد: این اثر به دلیل دارا بودن همین ویژگی جهانشمولی، قابلیت ترجمه به زبانهای مختلف دارد.
صدیقی همچنین تصریح کرد: نمایشنامه "تیولا" موضوع و محتوای متفاوت و نویی دارد که بر ارزشهای انسانی تأکید و جنگ را تقبیح میکند.
در ادامه این نشست علی عابدی ضمن ارزشمند بودن برگزاری این نشستها در شرایط نامطلوب وضعیت تئاتر این روزها گفت: نمایشنامه "تیولا" در ادامه نمایشنامههای قبلیام "خرمگس"، بچه آدم بدو و بقیه دیگر نمایشنامههایم است. این متن متأثر از جهانی که در آن زندگی میکنیم و متأثر از مسئله جنگ که زندگی ما را احاطه کرده، هست.
این نمایشنامهنویس همچنین با اشاره به اینکه در چند سال گذشته از موزه شهر برلین دیدار کرده و بسیاری از آثار بازمانده از جنگ جهانی دوم را در این موزه دیده است، گفت: کورههای آدم سوزی، هولوکاست، کاریکاتورهای هنرمندان از این جنگ و ... در این موزه و حضور کوتاهمدتم در جنگ کشورمان با عراق، همه بر جهان فکری و ذهنی من در نمایشنامهنویسی تأثیر گذاشته است و نوشتن این نمایشنامه متأثر از این جهان فکری و شخصی من درباره جنگ است.
کارگردان تئاتر "تیولا" در ادامه اضافه کرد: به نظر من همانقدر که در مورد مسائل ابدی ازلی انسان مثل عشق، خیانت، انتقام و ... هم چنان میتوانیم نمایشهایی را خلق کنیم، دربارهی جنگ هم میتوانیم نمایشنامههای زیادی بنویسیم. حتا در زیر متن بسیاری از نمایشنامههای شکسپیر هم مسئله جنگ و ارزشهای انسانی متأثر از جنگ پرداختهشده و وجود دارد.
عابدی در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: جهان نمایشنامه "تیولا" درواقع جهان و نگاه شخصی من به جنگ است که با وضعیت گروتسک گونه آن را نوشته و خلق کردهام.
سینا آزاد، کارگردان، بازیگر و منتقد تئاتر، در نقد این اثر ابتدا در خصوص متن نکاتی را یادآور شد و سپس درباره اجرا و کارگردانی اثر به ارائه نظرات خودپرداخت.
آزاد در بخش نخست سخنان خود با اشاره بهعنوان این نمایش و موجودی به نام "تیولا" گفت: درواقع هنگامیکه با عنوان "تیولا" روبهرو میشویم، با مسئله نامیرایی مواجه میشویم و وقتیکه به آن نگاه میکنیم به یاد چند اسطوره یونانی میافتیم. همچنین داستان اساطیری گیلگمش در ادبیات فارسی کهن به ذهنمان متبادر میشود که در این داستان بعد از دست دادن همراه و یاور گیلگمش، انکیدو تصمیم میگیرد با اورشانابی، قایقرانش، به سمت اوتنپیشتیم (یعنی او که زندگی یافت)، شخص نامیرایی برود تا راز جاودانگی را کشف کند و ...
این کارگردان و بازیگر تئاتر همچنین در ادامه با اشاره به اسطوره لامیا اضافه کرد: لامیا در یونان باستان، الههی کودک خوار بود. در این خصوص آریستوفان نیز در کتابش به این اسطوره اشارهکرده و لامیارا از کلمهی لِیْموس به معنی مری گرفته است.
این منتقد تئاتر در خصوص واژه "تیولا" گفت: "تیولا" یا نوتریکولا یک موجود آبزی است که بعد از بلوغ جنسی و عروس دریایی شدن به مرحله پولیپ برمیگردد و هیچوقت بعد از کهولت سن نمیمیرد.
آزاد در ادامه افزود. بعد از دیدن نمایش "تیولا"، چنین اسطورههایی به ذهنم آمد. درصحنه اول تماشاگر با نوعی از فضای تقابل امید و ناامیدی مواجه میشود. این موضوع در آثار ساموئل بکت هم بهشدت موج میزند: امید و ناامیدی، رفتن یا نرفتن، احساس و عقل و ... به همین دلیل میتوان گفت در نمایش "تیولا" بخشی از وجوه ابزورد دیده میشود و جریان دارد.
سینا آزاد همچنین تصریح کرد: اعتماد، ارتباط، مراوده و اطمینان و هدف در اجرای نمایش "تیولا" وجود دارد. همینکه کاراکتر این نمایش از یک نوع مردن واهمه دارد و هدفش مردن به یکشکل دیگر است، یعنی هدف دارد به همین دلیل این مسئله سبب میشود که کارگردان از فضای ابزورد فاصله بگیرد چون اجرای این اثر ابزورد صرف نیست.
منتقد این نشست در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نمادپردازی و رویکرد نشانه شناسانه نویسنده و کارگردان این اثر گفت: وجود کوره آدم سوزی و نگهبان آن در متن و اجرای این اثر، درخت زندگی را برای مخاطب تداعی میکند. درخت زندگی خودش عامل زندگی است.
وی اضافه کرد: دغدغه اجتماعی درصحنه دوم این نمایش موضوع خوب و قابلتأملی است که در اجرا دیدهشده است. درصحنه دوم با تصویری روبهرو میشویم که مادر پیر نمایش، استخوان را از خاکستر آدمهای سوخته شده جدا میکند. این عمل، کار عبث و بیهودهای از نگاه شخص پیرزن نیست بل که عامل حیات است. اشاره به سوزانده شدن آدمها در داستان نمایش نیز فضای سرد و بیروحی را القا میکند که ترسناک است.
آزاد همچنین در خصوص تناسب نداشتن ویژگیهای گروتسک در این اجرا گفت: در اجرای "تیولا"، مسئله اعتماد و اطمینان وجود دارد ولی یکی از شاخصههای گروتسک عدم اطمینان است. چون درصحنه پیرمرد و پیرزن اطمینان حاصل از رفتن پیرمرد، در قبال آوردن "تیولا" دیده میشود که این مسئله با ذات گروتسک منافات دارد. متأسفانه نه در طراحی صحنه، نه در بازی بازیگران، نه در طراحی گریم و نه در موسیقی و طراحی نور وحشتی که در شیوه گروتسک وجود دارد، دیده نمیشود؛ چون گروتسک نابهنجار است زیرا حقیقت را تحریف میکند.
وی همچنین در این نشست با اشاره به نظرات دو نظریهپرداز مطرح گروتسک، میخاییل باختین و کایزر گفت: در اجرای این اثر باوجودآنکه تا حدودی کارگردان تلاش کرده بود فضای گروتسکگونه درصحنه حاکم باشد اما هیچکدام از ویژگیهای مهم گروتسک در این اثر دیده نمیشود. درواقع فضایی در اجرا وجود دارد، بدون آنکه ناراحتکننده و عذابآور باشد، از گروتسک فاصله میگیرد و به نظرم فضای فراشگفتی را بیشتر به وجود میآورد و تداعی میکند.
این منتقد در خصوص طراحی صحنه نمایش "تیولا" گفت: طراحی صحنه جدا از آنکه میتوانست کاربردیتر باشد و استلیزهتر و مینی مال، به نظر میرسد که بیشتر مانع بازیهای بازیگران شده و جلوی حرکت آزادانه بازیگران را گرفته و به همین دلیل مانع میزان سنهایی که کارگردان مدنظرش بوده، شده است. درواقع تماشاگر با میزان سنهای ایستا و ساکن روبهرو میشود که به همین دلیل از قدرت اجرا کاسته است و از طرفی به دلیل محدودیت فضای سالن، این میزان سنها خستهکننده و تکراری شده. به نظرم این نمایش میبایستی در سالنی بهتر و بزرگتر و با امکانات فنی بیشتر اجرا میشد تا نمایش از جلوهی بصری بهتری برخوردار میشد.
این کارگردان تئاتر در پایان سخنان خود بازی وحید آقاپور را در جهت فضاسازی و پیشبرد اجرا تأثیرگذار عنوان کرد.
وحید آقاپور یکی از بازیگران حاضر نمایش "تیولا" در این نشست ضمن تأیید صحبتهای علی عابدی گفت: تجربهی همکاری من با علی عابدی در نمایش "تیولا"، چهارمین تجربه همکاری است. بنابراین مواجهشدن با جهان نمایشنامهی "تیولا" برای من چندان جدید نبوده و برایم آشناست. بعد از چهار تجربه همکاری با علی عابدی، دغدغههای او را در نمایشنامهنویسی میشناسم و میدانم نسبت به جنگ چه نوع دغدغهای دارد.
این بازیگر در ادامه اضافه کرد: ترسیم و تصویر جهان ذهنی عابدی در نمایشنامههایش در تنهایی و پیش از نوشتن و هنگام نوشتن متن بهطور کامل شکل میگیرد و آفرینش هنری اثرش اتفاق میافتد. برای همین در طول تمرین برای اجرا، متنهایش کمتر دچار تغییر میشود. جدا از آن عابدی همیشه فقط نمایشنامههای خودش را کارگردانی میکند. در نمایش "تیولا" هم نگاه جانتری گونه به جنگ، مثل نمایشنامههای قبلیاش، دیده میشود که با نگاه خاصی که او به گروتسک دارد، عجین شده است.
آقاپور در بخش دیگری از سخنان خود گفت: برای رسیدن به نقشم در این اثر جدا از تجربیات 16 سالهام در بازیگری، سعی کردم خارج از قاعده و جهشهای ناگهانی حرکت نکنم و بر اساس نقشی که نویسنده خلق کرده، نقشم را خلق و بازی کنم. البته این نمایشنامه در دو برهه زمانی تمرین شد که متقارن با فضا و مشکلات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور بود. قصهی نمایشنامه ترسناک و دهشتناک بود و طبیعت این فضای تلخ بر ما هم تأثیرگذار بود. سعی کردیم در اجرا تلاش کردیم دیگر این ترسناکی را تشدید نکنیم.
زری کریمی، طراح لباس نمایش "تیولا"، در بخش دیگری از این نشست در خصوص تجربه خود با عابدی گفت: این سومین تجربه من با علی عابدی است بنابراین زبان و نگاه و سلیقه هم دیگر را کامل درک میکنیم و آشناییم و به زبان مشترکی رسیدهایم.
این طراح لباس همچنین تصریح کرد: در طراحی لباس همه بازیگران این نمایش، سعی کردم بافت و جنس پارچهها را یکسان انتخاب کنم تا به المان جنگ این لباسها نزدیک باشد و در فضاسازی داستان نمایش تأثیرگذار باشد. درواقع سعی کردم از چنین بافتی به فرم تیپی کال کاراکترهای نمایش برسم. به همین دلیل سعی کردم جنگ و محیط زندگی آدمهای این اثر را از طریق این نوع طراحی لباس برای مخاطب فضاسازی و باورپذیر ارائه کنم.
سعید یزدانی، طراح صحنهی تئاتر "تیولا"، با اشاره به اینکه تجربه همکاری با کارگردان نمایش "تیولا" نخستین تجربهی همکاری با اوست، درباره طراحی صحنهی این اثر گفت: سعی کردم باهم فکری کارگردان با توجه به فضای نمایشنامه به یک فضای بیزمان و بیمکان و خروجی درست برسم. البته در طراحی به دلیل سالن اجرا و امکانات محدودی که در اختیار داشتیم نتوانستم به همهی خواستههایم برسیم. طول و عمق و عرض صحنه سالن اجرای این نمایش که حدوداً فضای هفت در هفت مربع بود به ما اجازه نمیداد که در طراحی با خیال راحت کارکنیم و آنطور که باید بر تماشاگر تأثیر بگذاریم.
این طراح صحنه در پایان این نشست یادآور شد: در طراحی صحنه سعی کردم تصویر نامتعارفی از جنگ و کورههای آدم سوزی ارائه بدهم. جدا از آن تلاش کردم ازنظر میزانسن و حرکت، در تصویرسازیهایی که کارگردان مدنظرش بود، با آقای عابدی هماهنگ عمل کنم. میخواستم تصویری درصحنه خلق کنم که از روند تکرار، جلوگیری کند و به پویایی اجرا منجر شود. اینکه چقدر در این کار موفق بودهام، تماشاگران باید قضاوت کنند.
گفتنی است در پایان این نشست لوح تقدیری به هریک از مدعوین آن از طرف مدیریت فرهنگی هنری منطقه سه و رئیس فرهنگسرای ارسباران اهدا شد.