سرویس تئاتر هنرآنلاین: شکوفه هاشمیان از عکاسان تئاتری است که تا چند سال پیش حضور فعالی در این عرصه داشت، هر چند که رشته تحصیلی او بازیگری تئاتر بوده است. اما اخیراً شاهد آن هستیم که این هنرمند از عکاسی تئاتر فاصله گرفته و در زمینه بازیگری و طراحی لباس مشغول است اما همچنان نام هاشمیان به عنوان داور بخش عکاسی در جشنوارههایی به چشم میخورد. در سلسه گفتوگوهای هنرآنلاین با عکاسان با سیامک زمردی مطلق، ابراهیم حسینی، مهدی آشنا و اختر تاجیک درباره این هنر به بحث و گپ و گو نشستیم و در این بخش جویای نظرات شکوفه هاشمیان در زمینه عکاسی تئاتر هستیم که در ادامه میخوانید:
به عنوان نخستین پرسش بفرمایید که عکاسی تئاتر را چه زمانی و با چه نمایشی آغاز کردید؟
شروع آن را به طور دقیق نمیتوانم بگویم اما اینکه من بازیگری تئاتر خواندم و قبل از عکاسی، تئاتر کار میکردم و همیشه به عکاسی تئاتر علاقه داشتم دلیل آن هم این بود که عکاسی تئاتر برایم یک هنر خیلی فردی بوده و هست و برخلاف تئاتر که به عوامل زیادی بستگی دارد، عکاسی هنری انفرادی است. در ابتدا به دلیل همین علاقه معمولاً با دوربینهای دیگران سعی میکردم عکس بگیرم و البته دلیل اصلی آن این بود که شرایط مالی خیلی خوبی نداشتم و نمیتوانستم دوربین بخرم تا اینکه مسعود پاکدل؛ عکاس سرشناس تئاتر و سینما دوربینی داشت که میخواست آن را قسطی بفروشد و به واسطه لطف و قرابتی که با همسر من داشت آن را به همسر من داد و زمینه برای فعالیت مستقل من در زمینه عکاسی تئاتر فراهم شد. آن زمان عکاسی با دوربین آنالوگ بود و من هم با دوربین قرضی شروع به عکاسی تئاتر کردم اما به طور دقیق با استفاده از دوربین شخصی تقریباً سال 82 بود که پیگیر مشغول به عکاسی شدم.
چرا وقتی با عکاسان تئاتر صحبت میکنیم هیچکدام از آنها نمیگویند که به عکاسی علاقهمند بودهاند و همه میگویند به تئاتر علاقه داشتهاند؟
در مورد دیگران نمیتوانم اظهار نظر کنم اما در مورد خودم باید بگویم که چون تئاتر خوانده بودم و بازیگری میکردم چیزی که مرا آزار میداد این بود که تئاتر از جاودانگی به آن شکل که باقی هنرها از آن برخوردارند به دور است و پس از هر اجرا فقط تصویری از آن در ذهن مخاطبان ثبت میشود و لذا یک روشی باید برای ثبت آن پیدا کنیم و عکس بهترین ابزار برای ثبت آن لحظههاست. آن زمان به این شکل نبود که یک دوربین دیجیتال در دست همه باشد، تنها یک دوربین آنالوگ داشتیم آن هم با 36 عدد نگاتیو که باید برای تک تک آنها برنامهریزی صورت گیرد لذا هر یک از فریمها ارزشمند بود و هدف من از ابتدا این بود که بتوانم هر فریم را با استفاده از لحظهای از نمایش که آن را دوست دارم جاودانه کنم.
با این تفاصیل، هر 36 فریمی که شما عکس می گرفتید، ارزشمند و قابل استفاده بود؟
مطمئناً نه، من در سال نخست فقط داشتم هزینه نگاتیو و چاپ میکردم بدون اینکه نتیجه و اتفاق مثبتی رقم بخورد. یک بار سر اجرای یک نمایش رفتم و ناخودآگاه تنظیمات دوربینم سر اجرای آن نمایش به هم خورده بود و این امر موجب شد تا تصادفاً عکسهایی که از آن اجرا به ثبت رساندم برای خودم بسیار جذاب به نظر برسد، از آن زمان بود که احساس کردم خیلی هم نباید بر روی روشهای کلاسیک و آکادمیک عکاسی متمرکز شوم و در نتیجه به طور جدی در جریان آموزش عکاسی تئاتر قرار نگرفتم و تنها آقایان زمردی مطلق و پاکدل بودند که به من خیلی کمک کرده و از آنها راهنمایی میگرفتم.
پس آموزش عکاسی ندیدید؟
نه، البته یک دوره آموزش ثبتنام کردم که 3 ماه نخست آن اختصاص به نقل تاریخچه عکاسی داشت و حوصله من هم حسابی سر رفت و عجله داشتم که هر چه زودتر به وجه عملی و تجربی عکاسی تئاتر بپردازم. البته باید به این موضوع اشاره کنم که اتفاقاً خیلی خوب است که علاقهمندان به عکاسی تئاتر، کلاس عکاسی بروند. من شخصاً با تجربه به اینجا رسیدم و لذا نمیتوانم برای کسی نسخه مشخصی تجویز کنم و نمیتوان در این مسیر از فرمول خاصی تبعیت کرد.
قائل به عکاسی با دوربین آنالوگ هستید یا دوربین دیجیتال؟
هر دو اقتضائات خاص خود را دارد، به نظرم عکاسی با دوربین آنالوگ حساسیت را بالا میبرد و وجوه هنری در آن بیشتر از عکاسی با دوربین دیجیتال است، چرا که عکاس محدود به چند فریم است که قادر به استفاده بیمحابا از آن نیست. ما در عکاسی از یک نمایش اجازه گرفتن 10 فریم عکس داشتیم که همه چیز در آن باید در نهایت دقت به انجام میرسید از نظر نورسنجی، کادربندی و ... که با ظهور دیجیتال این محدودیت از بین رفت و در عوض سرعت کار به شکل فزایندهای بالا رفت. ظهور دوربین دیجیتال هم برخی مشکلات خود را داراست چرا که عکاس محدود در ثبت فریمهای عکس نیست و لذا در جریان یک اجرای نمایش شاهد هستیم که صدها بار شاتر میزند که پیامد منفی آن از دست رفتن تمرکز بازیگر است و مُخِل ارتباط تماشاگر با نمایش نیز میشود. شاید به همین دلیل است که آن اوایل مقاومتهایی در زمینه گسترش عکاسی دیجیتال وجود داشت اما عرصه عکاسی نیز باید با پیشرفت تکنولوژی به پیش میرفت و نمیتوانست عقب بماند.
شناخت عکاس از تئاتر چقدر میتواند در توفیق عکاسی او دخیل باشد؟ اصلاً عکاس تئاتر باید تئاتر را بشناسد؟
بله، باید تئاتر را بشناسد، مخصوصاً در شرایط خاص مثل برگزاری جشنوارههای تئاتری که فرصت اجرای یک نمایش به دفعات وجود ندارد و شاید عکاس تنها فرصت برای یک بار دیدن یک نمایش را پیدا کند؛ چون اگر یک نمایش چند نوبت اجرا داشته باشد آن زمان است که عکاس میتواند یک شب برای تماشای تئاتر برود و شب بعد با استفاده از تجربه تماشای تئاتر در شب گذشته، صحنههایی را برای ثبت عکس در ذهن خود مرور کند. در جریان جشنواره و برخی رویدادهای تئاتری که شاید تئاتر به یک تک اجرا خلاصه میشود، اگر عکاس از تئاتر شناخت داشته باشد قادر به حدس برخی موقعیتها، ریاکشن بازیگران و پوزیشن آنها در صحنه است و به راحتی میتواند برای شکار لحظههای ناب یک اجرای تئاتر اقدام کند. من در حالت عادی اگر فرصت داشته باشم پیش از عکاسی تئاتر یک بار به دیدن اجرای آن نمایش موردنظر خواهم رفت.
به نظر شما آیا باید مشخصاً رشته عکاسی تئاتر در دانشگاه داشته باشیم و تدریس شود؟
نه الزاماً. این مقولات به اولویتهای افراد در زندگی هنری آنها بستگی دارد، شاید یک نفر اعتقاد به این داشته باشد که باید به شکل کلاسیک و آکادمیک چیزی را یاد بگیرد و دیگری به تجربهاندوزی معتقد باشد، موارد بسیاری داشتیم عکاسانی که دانشجوی این رشته در دانشگاه بودند و در عرصه حرفهای هم افراد موفقی هستند و گاه نیز عکاسان تجربی موفقی داریم.
مدتی است از عکاسی فاصله گرفته و به سمت علاقه قبلی خود یعنی بازیگری رفتید، دلیل خاصی داشت؟
دلایل آن منحصراً پزشکی بود. یک مشکلی برای دست و گردنم پیش آمده که میگویند بیماری نادری است و من به این دلیل اجازه حمل هیچ بار بالای یک کیلو را ندارم، بنابراین با تأسف خیلی زیاد مجبور شدم کمی از عکاسی فاصله بگیرم. این مشکل با جراحی حل میشود و من مجدد میتوانم به عرصه عکاسی بازگردم اما در شرایط فعلی به خاطر این عارضه که پزشکان میگویند منشأ مادرزادی دارد و نوع فعالیت من آن را تشدید کرده است. در حال حاضر به کار صنفی مشغولم، مدتی عضو هیئت مدیره انجمن عکاسان تئاتر خانه تئاتر بودم و در رویدادهای عکاسی و جشنوارهها نیز داوری میکنم تا زیاد از این فضا دور نباشم. باید بگویم که دغدغه اصلی من تئاتر است و لذا فرقی نمیکند که در این مسیر چه کاری انجام دهم هرچند که به عکاسی تئاتر تعلق خاطری دارم اما طراحی لباس هم میکنم، مدتی منشی صحنه و مدیر صحنه بودم و البته پیشتر که اساساً تئاتر را با بازیگری آغاز کردم.
در کارنامه بازیگری شما، بازی در آثار تصویری هم به چشم میخورد، اولویت و دغدغه اصلی شما چیست، تلویزیون یا تئاتر؟
اول تئاتر، دوم تئاتر، سوم تئاتر و بعد تصویر. عشقی که من به تئاتر میورزم قابل قیاس با تصویر نیست.
فعالیت صنفی و عضویت در هیئت مدیره انجمن عکاسی تئاتر موجب شده با مشکلات پیش روی این صنف و عکاسان بیشتر آشنا باشید، پیشتر به عکاسی تئاتر خیلی توجه نمیشد اما چند سالی است که هم مسئولان و هم کارگردانان به اهمیت آن بیشتر پی بردهاند، این طور نیست؟
مشکلات که خیلی زیاد است، از مشکلاتی در رابطه با دستمزد عکاسان گرفته تا بحث عدم امنیت شغلی عکاسان تئاتر. ما هنوز در مرکز هنرهای نمایشی ردیف بودجه مشخصی در زمینه عکاسی تئاتر نداریم و مبالغ پرداختی به عکاسان به واسطه کاری که برای گروههای تئاتری انجام میدهند توافقی میان آنها، کارگردان و یا تهیهکننده نمایش است. زمانی که من افتخار حضور در هیئت مدیره انجمن عکاسان تئاتر خانه تئاتر را داشتم تمام تلاش خود را به کار بستیم تا قرارداد تیپ عکاسان تئاتر مشخص شود اما این قرارداد هیچگاه اجرایی نشد. در شرایطی که امنیت شغلی برای عکاسان تئاتر وجود ندارد، بچهها در سعی و تلاش هستند که در قالب قرارداد داخلی با گروههای نمایشی کار کنند هرچند که مبالغ دریافتی آنها کم باشد و اینکه تأکید میشود در بندهای قرارداد شرح وظایف آنها مشخص نیز باشد.
اگر حقوق عکاسی تضییع شد و نتواند براساس قرارداد به حق و حقوقش برسد، آن زمان باید چه کار کند؟
ما در انجمن شورای حل اختلاف داریم، البته خانه تئاتر هم دارای این شورا است. در صورت شکایت عکاس اعضای این شورا با کارگردان و یا عوامل نمایش جلسه گذاشته و به موارد شکایت شده رسیدگی میکنند. بحث دیگر در مورد عکاسان تئاتر، بیمه آنهاست که اعضای انجمن در مقطعی بیمه شدند اما از جایی که خانه تئاتر دچار مشکل مالی شد این مسئله چالش برانگیز شد و اعضای جدیدی که آمدند نتوانستند پیگیر ماجرای بیمه خودشان شوند و این مسئله برای قشری که شغل مشخص و ثابتی ندارند، دغدغه بزرگی است که البته شنیدهها حاکی است این مسئله به زودی حل خواهد شد. بگذارید اینجا در مورد مسئله مهم دیگری با شما صحبت کنم و آن استفاده از نیروهای غیرمتخصص به منظور عکاسی تئاتر است، ما تعداد قابل توجهی عکاس که عضو انجمن هستند داریم اما در مواردی گروههای تئاتر به بهانههایی همچون ارزان تمام شدن دستمزدی که باید به عکاس بدهند به سراغ عکاسان غیرحرفهای میروند که این امر کیفیت کار را تا حد زیادی پایین میآورد. ایدهآل این است که کارگردانان و دستاندرکاران تئاتر در تعامل با انجمن از عکاسانِ عضو استفاده کنند، اما به دلیل آنکه بودجه خاصی وجود ندارد خیلی اوقات این اتفاق نمیافتد. به ویژه با توجه به هزینههای سرسامآور اجرای تئاتر در سالنهای خصوصی استفاده از عکاسان حرفهای تئاتر از سوی گروههای نمایشی به حداقل شکل ممکن میرسد. مسئولان باید به عکاسی تئاتر جدیتر توجه کرده و ردیف بودجه مشخصی برای آن در نظر بگیرند.
وقتی با قدیمیهای عکاسی تئاتر صحبت میکنیم همه از شرایط حاکم راضی هستند و مدعی هستند که مشکل خاصی ندارند و دستمزد خود را منصفانه و سر موقع دریافت میکنند، تضییع حقوقی که شما از آن صحبت میکنید بیشتر متوجه عکاسان جوان و تازهکار است؟
همه چیز نسبی است. باید در پرداخت این مبالغ به خیلی چیزها توجه شود، تجربه عکاس و هزینههای شخصی که او در روند کاری خود متحمل شده است. فکر کنید که یک عکاس با تجهیزات معادل ریالی 50 میلیون تومان به سالن نمایش پا گذاشته و مشغول عکاسی است پس باید متناسب با این وضعیت به آنها دستمزد پرداخت کرد. با این فرض من هم قبول دارم که وضعیت مالی پیشکسوتان عکاسی تئاتر بهتر است هرچند که عکاسان قشری قانع هستند و انصافاً شرایط زندگی و معیشتی آنها نیز چندان ایدهآل نیست.
انجمن عکاسان تئاتر در حال حاضر چند عضو دارد؟
در حال حاضر چیزی حدود 64 عکاس عضو این انجمن هستند اما باید بگویم که پیشتر 200 عکاس بود و تعداد زیادی از آنها به دلایلی از انجمن منفک شدند، مثلاً حق عضویت خودشان را پرداخت نکردند و یا شاید به شکل خودخواسته خواستار جدا شدن از این انجمن شدند و یا ماجراهایی کاملاً صنفی و حرفهای پیش آمد که منجر به لغو عضویت آنها شد.
به عنوان کسی که عکاسی میکند، آیا تعداد عکاسان ما به ویژه در عرصه تئاتر قابل اعتنا هستند، یعنی کاری که آنها میکنند کاملاً حرفهای است؟
به لحاظ کمی ما بیش از حد تصور عکاس و همینطور عکاس در حوزه تئاتر داریم، اما من در حدی نیستم که بتوانم نظری در مورد کیفیت و یا عدم کیفیت کار آنها بدهم. اتفاقاً بسیاری از عکاسان تئاتر که عضو انجمن هم نیستند در زمینه عکاسی تئاتر خارقالعاده کار میکنند اما هیچ تمایلی به عضویت در انجمن ندارند و ترجیحشان این است که مستقل عمل کنند. واقعیت این است که عضویت در انجمن برای آنها منفعتی در برندارد چرا که ما امکانات خاصی در اختیار آنها نمیگذاریم و لذا آنها تمایلی به عضویت ندارند و دوست دارند مستقل کار کنند.
شرایط عضویت عکاس در انجمن عکاسان تئاتر خانه تئاتر به چه شکل است؟
انجمن برای خود یک آئین نامه دارد و خانه تئاتر نیز برای خود یک آئین نامه و یک اساسنامه. اما عضویت در انجمن با توجه به آئین نامه جاری در آن شرایط خاصی دارد که البته من در حال حاضر بندهای مقرراتی آن را از حفظ نیستم. عضویت در این انجمن به دو شکل وابسته و پیوسته صورت میگیرد که مواردی همچون مدرک تحصیلی که اگر مرتبط باشد امتیاز ویژهای دارد، جوایزی که عکاس دریافت کرده است هم امتیاز ویژهای دارد، نمایشگاهی که عکاس از آثارش دایر کرده باشد و اینکه آیا صاحب مقاله، کتاب و اثر ترجمهای باشد در آن تأثیر زیادی دارد. تمام این موارد بند به بند در آئیننامه مندرج است و باید بگویم که آئیننامه در برخی از بندها در حال تغییر است و دوستان قصد دارند تا شرایط را برای عضویت سختتر کنند.
در دور اخیر جشنواره تئاتر فجر داور بخش پشت صحنه تئاتر بودید، این بخش به تازگی اضافه شده است، به نظر شما وجود این بخش چقدر مورد قبول است؟
عکاسی از پشت صحنه تئاتر در دورههای گذشته نیز وجود داشت با این تفاوت که این عکسها نیز به همراه عکس از اجرای تئاتر برای ارزیابی فرستاده میشد و اکنون از هم جدا شده است. این نوع عکاسی دید خوبی به ویژه به تماشاگر تئاتر در موارد سایر وقایع تئاتر داده و سبب آشنایی او با فرایند تولید تئاتر میشود و به نظر ایجاد آن در بخش مسابقه عکس تئاتر خالی از لطف نیست.
در ارزیابی آثار این بخش چرا به سراغ عکسهای پشت صحنه تئاتر در سالهای خیلی دور نرفتید؟ تا چه اندازه با جدا شدن بخش عکس و پوستر از بدنه اجرایی جشنواره تئاتر فجر موافقید؟
براساس مقررات جشنواره تئاترفجر ما در تمام عرصههای رقابتی و ارزیابی تنها باید فرایند تولید و فعالیتهای یک ساله گذشته تئاتر را مورد بررسی قرار دهیم، عکس تئاتر نیز از این مقوله مستثنی نیست. اما با جدا شدن بخش عکس و پوستر از اصل جشنواره مخالفم و احساس میکنم این اتفاق مصداق این نکته است که با بچههای فعال در عرصه عکاسی تئاتر به مثابه بچههای سر راهی رفتار میشود. عکس تئاتر اصلاً از خود تئاتر جدا نیست و باید اقلام تبلیغاتی تئاتر که عکس نیز جزئی از آن است به اصل این هنر متصل باشد.
عکس عکاسان تئاتر خارجی را نیز میبینید، چقدر با آنها فاصله داریم؟
بله، کمابیش. من فکر میکنم که اتفاقاً در ایران به عکاسی تئاتر خیلی خوب توجه میشود. در خارج از کشور عکاسی تئاتر خیلی محدودتر است و به این صورت است که عکاس تئاتر مثلاً یک سری صحنهها را چیده، آنها را کارگردانی و از آنها عکاسی میکند. اما عکاسان ما در روند اجرای یک نمایش از آن عکس میگیرند و این امر موجب میشود حس منتقل شده به مخاطب عکس تئاتر، حس واقعیتری باشد. البته عکاسان خارجی از اجرای زنده نمایشهایی همچون باله و کنسرت نیز عکاسی میکنند که مواردی قابل مشاهده و دریافت است. ما با توجه به امکانات محدود در زمینه عکاسی، تجارب بسیار خوب و گاه شگفتانگیزی داریم.
بخش عکس تئاتر جشنواره تئاترفجر در دوره اخیر 11 داور داشت که تعدادی از آنها نیز بینالمللی بودند. به نظر شما این امر تا چه اندازه مفید است؟
این رویکرد بسیار خوب و پیشبرنده است و من تجربه داوری رویدادهای دیگر تئاتری را نیز دارم و به نسبت باید بگویم افزایش اعضای هیئت داوران که هر کدام از منظر و سلیقهای متفاوت به آثار نگاه میکنند، ارزیابی آثار را کارشناسیتر کرده و بیشتر میتواند حق را به حقدار برساند. امیدوارم مطلبی که میخواهم بگویم موجب رنجیده خاطر شدن دوستان عکاس پیشکسوت نشود. اغلب این دوستان در ارزیابی آثار نگاهی کلاسیک دارند و لذا افزایش تعداد داوران و ورود سلیقههای جدید و به ویژه استفاده از نیروهای جوان در این ترکیب میتواند موجب تنوع بیشتر در آرا و نظرات پیرامون آثار عکس متقاضی در این مسابقه شود. من از نتیجه حاصل از نگاهی هیئت داوران در دوره اخیر راضیتر هستم. اساساً هر چیز جدید که نتایج مثبتی به دنبال داشته باشد موافقم و از آن استقبال میکنم.
به نظرتان سال آینده باید بخش عکس تئاتر فجر مستقل برگزار شود و یا همراه با بخش اصلی جشنواره؟
من از روند برگزاری این بخش در سال گذشته بسیار راضی بودم اما همچنان اعتقاد دارم که این بخش باید به همراه بخش اصلی جشنواره برگزار شود چرا که انگیزه عکاسان تئاتر به ویژه نسل جوان را در ادامه راه مضاعف میکند.
آیا انتقادی و یا پیشنهادی به مسئولان دارید؟
به نظرم باید پذیرفت که عکاسی تئاتر یک بخش خیلی مهم از روند تولید هنرهای نمایشی است و به همان اندازه که برای انتخاب بازیگر و طراح صحنه و لباس اهمیت قائل هستیم باید برای انتخاب عکاس هم اهمیت قائل شد و به این توجه داشت که هر کس اگر یک دوربین دیجیتال در اختیار داشت به معنای اینکه او عکاس است، نیست. عکاسی تئاتر یک شاخه بسیار مهم است و اگر عکاس به درستی انتخاب شود در معرفی مؤثر نمایش و ماندگاری آن بسیار کمک خواهد کرد.
اگر خواسته باشید از عکاسی تئاتر تعریفی ارائه کنید، آن چیست؟
برای من به عنوان عکاس تئاتر خیلی مهم است که در راستای نمایش پیش بروم، مهمتر اینکه نباید کار من موجب اذیت و آزار بازیگر و تماشاگر نمایش شود و شدیداً به این معتقدم که باید خاطره نمایش در دل تماشاگران باقی بماند. اخیراً از تئاتر فیلم هم میگیرند اما حس نمایش را هیچ چیزی به قدر عکس نمیتواند منتقل کند. عکس تئاتر میتواند لحظات زیبایی از تئاتر را جاودانه کند و من احساس میکنم که عکس میگیرم تا تماشاگر فردا، تئاتر امروز را فراموش نکند. من عاشق تئاترهای خوبی هستم که میبینم و لذا باید آنها را با استفاده از عکس به جاودانگی برسانم.
با این مسئله که برخی از عکاسان توجه خاصی به عکاسی پرتره در جریان عکاسی تئاتر دارند چقدر موافقید؟
این مسئله اجتنابناپذیر است چرا که به ویژه اخیراً بسیاری از بازیگران مشهور سینما و تلویزیون وارد بازیگری تئاتر شدهاند و حضور سلبریتیها در تئاتر و محبوبیتی که با خود به تئاتر میآورند عکاسان را ترغیب به عکاسی پرتره میکند اما معتقدم که عکس پرتره هم در جریان تئاتر باید با سایر عکسهایی که عکاس تئاتر از اجرا و فضای یک اجرای نمایش میگیرند تلفیق شود تا تعریف جامعی از اجرای تئاتر ارائه شود و تنها نباید معطوف به عکاسی پرتره شد.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
مشغول بازی در یک نمایش هستم که چون هنوز تکلیف اجرای آن مشخص نیست و بازبینی نرفتهایم نمیتوانم از آن چیزی بگویم فقط باید بگویم که در صورت موافقت قرار است در تالار مولوی اجرا شود و همچنین طراحی لباس فیلم سینمایی "بازی آخر" به کارگردانی سیدعلی هاشمی را به عهده دارم.
در آن فیلم بازی هم میکنید؟
نه. چون مناسبات سینما با تئاتر خیلی فرق میکند و باید به فکر فروش فیلم هم بود و این مستلزم این است که ترجیحاً از چهرههای مطرح در عرصه بازیگری سینما استفاده کنیم تا حداقل امید به بازگشت سرمایه داشته باشیم.
و حرف آخری اگر هست می شنویم؟
امیدوارم که مسئولان کمی بیشتر به عکاسی تئاتر توجه کنند و امور صنفی آن را سامان بخشند. حمایت مالی نخستین گام در تحقق این مهم است و تصور میکنم باید کارهای روی زمین مانده به سرانجامی برسد و مثلاً قرارداد تیپ در مورد انجمن عکاسان تئاتر اجرایی شود.