سرویس تئاتر هنرآنلاین: اجراهای زیاد و متنوع پرفورمنسها نشان داده که تأکید بر استفاده از آنها به علت شیوه اجرایی ساده، کمهزینه و اقتصادیاش که عمدتاً نیاز به دکور و صحنهآرایی زیاد ندارند و حتی میتوان در اغلب آنها از مراحلی مثل چهرهپردازی و طراحی لباس هم صرف نظر کرد، عملاً برای کارگردانان سهل جو و آسانطلب، یک شیوه اجرایی دم دستی و بدون دردسر است و معمولاً به علت حذف تعدادی از عناصر و وجوهات ساختاری در نهایت – حتی در بهترینهای آنها – جنبهها و ویژگیهای دراماتیک بهمراتب کمتر از یک نمایش تئاتری است.
پرفورمنس صرفاً اجرائی "دوستت دارم ترکیه " به نویسندگی جرن ارجان و کارگردانی یلدا بسکین که بهعنوان یکی از اجراهای سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر انتخاب و در تالار قشقایی تئاتر شهر اجرا میشود، نشانگر چنین نگرهای است.
بخش اول این اجرا کاملاً از ساختار پرفورمنس پیروی میکند و نیمه دوم آن تا اندازهای ترکیبی میشود از پرفورمنس و نمایش.
در بخش اول، موقعیتها نمایهای، سطحی و گذرا هستند، "بازیگر– مجری"ها به ترتیب به معرفی خود و ارائه دادههای شخصی میپردازند؛ هرکدام کیسهای به همراه دارند و شکل سادهای از یک آشنایی و سپس تصمیم برای خروج از کشور و مهاجرت احتمالی نشان داده میشود. صحنه دکور ندارد و فقط چند صندلی برای نشستن گاهبهگاه " بازیگر– مجری "ها درصحنه است و البته رادیویی هم برای کاربری بعدی در گوشه انتهایی صحنه به چشم میخورد.
در بخشی که برای بالانوشتهای ترجمهشده از زبان ترکی به فارسی در نظر گرفته شده، دادههای متناقضی ارائه میشود که بر اساس جلوههای خود اجرا، بیانگر و نشانگر هیچ داستان یا موقعیت کنش زایی نیستند. در صحنهها عمده تا بر برجسته شدن برخی خصوصیات فردی آدمها تأکید شده و اجرا قبل از آن که به نتیجهگیری بینجامد، رویکردی گزارشی به خود آدمها و موقعیتشان دارد.
در بخش دوم میزانسنهای خطابی و روبرو تا اندازهای کم میشوند و بهتناسب موضوع و موقعیت جدید آدمها، صحنههای نمایشی دوسویه یا چند سویه نمایشی شکل میگیرند اما حادثه مهمی رخ نمیدهد؛ حتی برخی صحنهها اضافی به نظر میرسند. گاهی حرکات محدود کمیکی هم از آنان سر میزند؛ مثلاً صحنه خوردن شکلاتهای زیاد با رویه کاغذیشان و سپس استفراغ کردن آنها، اضافی و حتی کودکانه است؛ مهمتر آن که بهغلط نتیجهای تفریحی هم از آن گرفته میشود.
آنها در برونریزیهایشان اعتراف میکنند که مشکلاتی دارند و در صحنه نمایشی نسبتاً برجستهای که در آن همه با یک "میزانسن خطی" میایستند و لباسهای زیادی را پشت سر هم به تنشان امتحان میکنند، عملاً موقعیتی نسبتاً کمیک به خود میگیرند و در بقیه صحنه، وقتی یکی از"بازیگر– مجری"ها چند لباس را روی هم میپوشد و حالت یک گوژپشت پیدا میکند، عملاً از رویکردی کاریکاتوریک استفاده شده و موقعیت مورد نظر و ادامه محدود بعد از آن، عملاً خصوصیات بازی در یک نمایش (نه پرفورمنس) را آشکار مینماید. با وجود این، بخش نمایشی فوق بهتدریج به شاکله همان پرفورمنس آغازین درمیآید تا آن که نهایتاً آنها بعد از چند صحنه و موقعیت بینابینی به این نتیجه میرسند که کشورشان ترکیه را بسیار دوست دارند؛ ضمناً نمیخواهند ترکش کنند و ایکاش ضعفها و نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعیاش از بین میرفت.
پرفورمنس نسبتاً نمایشی " من ترا دوست دارم ترکیه" از نظر کارگردانی نسبتاً خوب طراحی و اجرا شده است اما از لحاظ بازیگری، چون نقشهای تئاتری شخصیتپردازی شده کاملی در اجرا نیست، نمیتوان گفت که چه نقشهایی دقیقاً ایفا شده است، تا چگونگی اجرای آن بررسی شود.
این اجرا تا اندازهای تم و اجرایش هم سفارشی، رسانهای و تبلیغی جلوه کرده است. ضمناً دادههای چندین صحنه صرفاً توضیحی هستند، خصوصیات نمایشی ندارند و میشود آنها را تا اندازهای موجز و کوتاه کرد. این پرفورمنس در کل و به نسبت مدتزمان اجرایش دادههای مهم و درخوری برای تماشاگران ندارد و بهطور نسبی ملالآور و خستهکننده است.