سرویس تئاتر هنرآنلاین: مسعود طیبی مدرس و کارگردان تئاتر قصد دارد نمایش "در مه بخوان" نوشته اکبر رادی را بهمن و اسفندماه سال جاری در تماشاخانه سنگلج روی صحنه آورد. او که از اجرای نمایش "اولئانا" نوشته دیوید ممت نیز در دیماه امسال خبر داد در گفتوگو با هنرآنلاین گفت: سال 91 نمایشنامه "در مه بخوان" را برای اجرا در جشنواره تئاتر فجر ارائه کردم، اما متاسفانه به دلایلی در مرحله بازبینی پذیرفته نشد. هم اکنون قرار است این نمایش را بهمن و اسفند ماه سال جاری در تماشاخانه سنگلج اجرا کنم.
کارگردان نمایش "نبرد گالیله" ضمن بیان اینکه سه یا چهار بازیگر این نمایش تغییر خواهند کرد، یادآور شد: حضور بازیگرانی چون فریدون محرابی، سام کبودوند، فرزین محدث و الهه شهپرست در نمایش "در مه بخوان" قطعی است و با داریوش ارجمند مذاکراتی در این زمینه صورت گرفته است در صورتیکه ایشان پیشنهاد بازی در این نمایش را بپذیرد متعاقبا اعلام خواهم کرد. همچنین قصد دارم نمایش "اولئانا" را نیز در یکی از تالارهای نمایشی خصوصی دی ماه به صحنه آورم که صحبتهایی در این خصوص شده است.
او که نمایش "هنگامهای که هملت به دست جادوگران مکبث کشته شد" را در تماشاخانه استاد انتظامی خانه هنرمندان روی صحنه دارد در این باره خاطرنشان کرد: در این تئاتر کاربرد واژه در خدمت تصاویر قرار میگیرد و معنی دیگری دارد. تصاویری که هویت شخصی خود را گم کرده و به لحاظ مفهومی زاده ذهن بشرِ سردرگم در دنیای تضادهاست. بشری که دست خوش تغییر شده و تنها در دنیای ذهنی خود، تصاویر درهمی میبیند که او را به جنون میکشاند و در نهایت کسی که توان درک اوضاع امروز جهان را ندارد به نوعی دچار سایکوسماتیک (بیماریهای جسمی که عوامل روانی در شروع و تشدید آنها مؤثرند) میشود.
طیبی با اشاره به این موضوع که منظور این نیست که فقط علل روانی در به وجود آوردن این اختلالات دخالت دارند، بلکه عوامل دیگر نیز به صورت تسریع کننده یا کاتالیزور عمل میکنند، عنوان کرد: اختلالات روان تنی به طور ناگهانی به وجود نمیآیند بلکه ابتدا توسط نشانههایی مثل تپش قلب و رنگ پریدگی ظاهر شده و استرسها و ضربههای روحی به طور تدریجی روی فرد تأثیر میگذارند و اثر تجمعی آنها سبب بروز بیماریهای سایکوسوماتیک میشوند.
او هملت در دنیای امروز را نماد بیماریهای سایکوسوماتیک دانست و متذکر شد: آنچه از دیدگاه "یان کات" اهمیت دارد دستیابی مخاطب به یک تجربه مدرن است یعنی همان اضطراب و حساسیت از طریق متن شکسپیر است، زیرا معتقد است اجرای اصل نمایشنامه شکسپیر دیگر متعلق به عصر ما نیست و امروزه ما نیز نیاز به هملتی غنیتر داریم. یان کات معتقد است هملت به مثابه اسفنجی است که وقتی شکل کلاسیک خود را میبازد، تمامی مسائل زمانه ما را به خود جذب میکند.
این کارگردان تئاتر در ادامه صحبتهایش افزود: در جای دیگری یان کات معتقد است هملت همچون سربازی است که به جنگ رفته مثلا جنگ ویتنام و پاهایش قطع شده و حال دست به برونفکنی در مورد جنگ زده است اما عملا دیگر به درد جنگ نمیخورد.
مسعود طیبی هملت را نماد انسانهای سردرگمی دانست که توان تحمل این همه تزویر در دنیای پیرامون خود را ندارند و کارشان به ناکجا آباد میرسد و متذکر شد: مکبث نیز کارش به هیچستان کشید. هملت و مکبث داستانهای نمادینی هستند که هر کدام بخشی از حافظه تاریخی بشر محسوب میشوند و بدون تردید چون ذات بشر در طول تاریخ تغییر نکرده است، پس در هر زمان و مکانی قابلیت تطبیق را دارند.
او مکبث را نیز نماد انسان قدرتطلب عصر ما عنوان کرد و گفت: مکبث که در خدمت پادشاه دانکن، زمانی سرداری خوشنام و بیبدیل بود تبدیل به موجودی هولناک، سفاک و خونخوار شده است که پس از وسوسههای فراوان همسرش و نشانهگرای جادوگران، پادشاه را میکشد و بعد از آن بی وقفه دست به کشتار تمامی اطرافیان خود میزند و در نهایت به دام جنون میافتد.
کارگردان نمایش "هملت" در ادامه افزود: مکبث نشانگر تجربه شخصی تاریخ و جنایت یک انسان است که در طول قرنها زندگی بشر، جاری است و در این تجربه شخصی آنقدر قتل رخ میدهد تا قاتل خود نیز بمیرد. اما آیا این مرگ صرفا فیزیکی است؟ یا تغییر ماهیت خود نیز یک مرگ است؟ یان کات معتقد است جادوگران بخشی از همان جهان ترکیب شده مکبث هستند که فریاد بر میآورند و آدمیان را به قتل تحریک میکنند و جهان از فریادشان میلرزد و من معتقدم که این عطش قتل را برای هملت نیز تکرار میکنند.
مسعود طیبی با اشاره به اینکه با این شرح، نمایش "هنگامهای که هملت به دست جادوگران مکبث کشته شد" خلق شد، تصریح کرد: این جادوگران معاصر ما که البته نگاه جنسیتی به آنها وجود ندارد، هر چه میخواهند انجام میدهند و هملت و مکبث آشفته زمان، ما را به قهقرا میبرند.
او در ادامه صحبتهایش اضافه کرد: این آشفتگی باید در اجرای اثر نیز به مخاطب منتقل شود و ویلسن معتقد است در تئاتر تصویری، متن صرفا یک پیش فرض است که بدون اجرا قابل فهم نیست و این آثار برای فهمیده شدن باید دیده شوند.
این مدرس تئاتر با بیان این موضوع که در نمایشی که به روی صحنه آوردهام، داستان کاملا مفهوم خود را از دست داده و خط دراماتیک، غیر کاربردی و بی اثر است، گفت: در این اثر تاکید بر ساختار تصاویر شده است، یعنی واگویههای ذهن بیمار هملت و فشار جادوگران معاصر ما بر روح و روان او که نتیجه قبلی آن مکبث هویت باخته در روی صحنه به سویی دیوانهوار میخزد تا خود را التیام بخشد. اما سوال اینجاست آیا انسان امروزی از بدو تولد بیمارست و در فضایی پر از آلودگی زندگی میکند؟
طیبی درباره طراحی صحنه نمایش یادآور شد: صحنه در اجرای من با وجود بازیگر کامل میشود و برخلاف نمایش "گالیله" که صحنهای عظیم و پرهزینهای داشت، تنها یک مبل و سه تاب کل دکور نمایش است. کار به لحاظ بصری ساده است و تاکیدم بر حرکات بازیگران است. کلام در این نمایش کلاسیک است اما عامیانه بیان میشود.
او همچنین در خصوص موسیقی نمایش عنوان کرد: موسیقی نمایش برای خود از هر سبک و روشی چیزی دارد از موسیقی کلیسایی، شرقی و کلاسیک تا متال. علاقهمند بودم تا موسیقی این نمایش یا ساخته و یا زنده اجرا شود. از آنجا که این جریان نیز به امکانات مالی نیاز داشت مانند خیلی مسائل دیگر در روند اجرای نمایش چون تبلیغات، پوستر و بروشور از آن صرفهنظر کردم. با موسیقی تا حدودی آشنایی دارم ساز تخصصی من پیانو است و ساز دهنی نیز میزنم.
این کارگردان درباره معیار انتخاب بازیگران نیز خاطرنشان کرد: انتخاب بازیگران پروسه سختی بود. از سال 91 به بعد تصمیم گرفتم سراغ بازیگران چهره نروم. در کارهایی که از آن پس به روی صحنه آوردم شاگردان خودم بازی کردند. در این نمایش سه بازیگر زن که نقش جادوگران را ایفا میکنند شاگردان من نیستند و از میان 170 نفری که از آنها تست گرفتهام و حتی تمرین نیز داشتهایم، انتخاب شدهاند. به دلیل اینکه سه بازیگر زن نمایش از شاگردانم نبودند از نظر ذهنی فاصله داشتیم، اما اکنون فوقالعاده ظاهر شدهاند و میدرخشند. بازیگران این نمایش برای رسیدن به شخصیتها مدتها به بیمارستانهای روانی میرفتند و از بیماران الگوبرداری میکردند.
او در پایان در خصوص استقبال از این نمایش توضیح داد: با اینکه چند اجرا را پشت سر گذاشتهایم از استقبال راضی هستم. رقابت در تئاتر بسیار دشوار است. قشر عجیبی به نام تماشاگر کاذب وجود دارند که نامشان را کاذب- سلفیبگیر گذاشتهام که تنها برای گرفتن سلفی با بازیگران مطرح به تالارهای نمایشی میروند. طی این سالها روی پای خودم ایستادهام و با اینکه آثار بسیاری را به روی صحنه آوردهام، گمنامترین آدم تئاتر ایران هستم.
عوامل نمایش "هنگامهای که هملت به دست جادوگران مکبث کشته شد" عبارتند از نویسنده و کارگردان: مسعود طیبی، دارماتورژ: شهاب مهربان، دستیار کارگردان: هاله بهبودی، بازیگران به ترتیب حروف الفبا: روشنک رضایی مهر، شهرزاد صانع، ماریه ماشااللهی، علیرضا قیدری، ایمان میرهاشمی، طرح لباس و گریم: بتسابه نعیمایی، طراح صحنه: مسعود طیبی، طراح نور: شهاب مهربان، طراح حرکت: سهیل عباسی، موسیقی: مسعود طیبی، هماهنگی و برنامه ریزی: آریاز ذوالفقاری و عکاس: محمدرضا قیدری.
نمایش "هنگامهای که هملت به دست جادوگران مکبث کشته شد" تا 4 مهر ماه ساعت 21 با مدت زمان یک ساعت و 15 دقیقه در سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان به روی صحنه است. علاقهمندان میتوانند بلیت این نمایش را از سایت تیوال تهیه کنند.