به گزارش هنرآنلاین، حسن باستانی در نشست نمایش "صبح یک روز لعنتی" که با حضور مارال فرجاد (بازیگر) لیلا برخورداری (بازیگر)، احمد صمیمی (نوازنده و خواننده) فرنوش فرجندی (طراح لباس) و فرناز منتظری (طراح گریم) در تئاتر شهر برگزار شد، ضمن تبریک روز خبرنگار گفت: یکی از دوستان ارمنی داستانی را برایم تعریف کرد که جذاب بود و از ایشان خواستم که نمایشی از این داستان بنویسند و براساس ایدهای که وجود داشت و احتمال میداد واقعی باشد نمایش این داستان را نوشتم.
وی با اشاره به نمایش "صبح یک روز لعنتی" ادامه داد: پیرزنی است که صبح به دستشویی میرود و میبیند که دستشویی خانه دیگر برای خودش نیست. به نظر این یک فاجعه جهانی در عین حال خندهدار و تأسفبار است. این خنده از ته دل نیست چرا که ما نمیدانیم باید بخندیم یا گریه کنیم.
حسن باستانی با بیان اینکه مدت زیادی روی این نمایش کار کردهام، گفت: بعد از چهار سال تلاش کردم تا این نمایش را به اجرا دربیاورم. همچنین از پیمان شریعتی تشکر میکنم که با بررسیهای انجام شده این فرصت را برای گروه ما فراهم کرد.
این نویسنده و کارگردان ادامه داد: یک هفته مانده به اجرای این نمایش شورای ارزشیابی متن نمایشنامه را رد کرد و بزرگترین ضربه همین جا بود و من علت را متوجه نمیشدم و درست مانند پیرزن همین نمایش اعتراض کردم و خیلی برافروخته شدم.
وی با بیان اینکه متن این نمایشنامه را هیچ تغییری ندادم، گفت: کسانی که این متن را رد کرده بودند، خوانده یا ناخوانده با غرضورزی این کار را انجام دادند، به نظرم یک هنر مطلبی باید برای خواندن داشته باشد.
باستانی با بیان اینکه دوست ندارم در مورد این نمایشنامه درباره منطقه یا جغرافیایی خاص صحبت کنم، بیان کرد: نوشتن این نمایشنامه و یا اجرای آن هرگز به پایان نمیرسد زیرا این اتفاق هر روز در حال رخ دادن است.
وی با اشاره به طراحی صحنه این نمایش گفت: صحنه نمایش "صبح یک روز لعنتی" پر از کاه است که در این نمایش اساساً عادت دارم تمام عناصری که در صحنه استفاده میشود دارای مفهوم و المان باشد. زندگی تمام آدمهای روی صحنه دقیقاً مانند یک کاه است. چرا که انگار هیچ کس به هیچ جایی تعلق ندارد. کاه یک نشانه است تا بگویید، گوش کنید و بدانید که دنیا در چه وضعیتی قرار گرفته است.
در ادامه این نشست، مارال فرجاد یکی از بازیگران این نمایش اظهار کرد: به نظرم نمایش "صبح یک روز لعنتی" نمایشنامهای بامزه و با ایدهای جالب داشت. زمانی که سابقه کاری آقای باستانی و اخلاق ایشان را پرسوجو کردم خیلی مشتاق به همکاری با ایشان شدم و خیلی خوشحالم که با کارگردانی کار میکنم که در عین آرامش و متانت با من همکاری کردند تا بتوانم سر کار دیگری هم بروم.
لیلا برخورداری نیز در ادامه این نشست گفت: در این نمایش نقش کدخدا که یک نقش مردانه است را بازی میکنم. اولین نکتهای که در این نمایش برایم جذاب بود جدای از قصه یک فضای گروتست داشت. در این نمایشنامه تمام زنها (کدخدا، سرجوخه، مادربزرگ) زنانی هستند که در قالب مرد ایفای نقش میکنند و من توانستم با این نقش ارتباط برقرار کنم چرا که حرف امروز جامعه من است.
وی ادامه داد: در جامعه ما نقش زن و مرد عوض شده و به نوعی خانمها بیشتر از مردها کار میکنند و تأثیرگذار شدهاند و من توانستم این تغییر و جابجایی نقش زن و مرد را در این نمایش ببینم.
برخورداری در ادامه افزود: این متن فرای زمان و مکان است و یکی از دلایل جذابیت برای گروه بازیگران این بود که توانست به نوعی حرف جامعه را بزند، نمایشهای اینچنینی که حرف روز جامعه را میزند همیشه میتواند برای مخاطبان جذابیت داشت باشد.
احمد صمیمی، خواننده و نوازنده این نمایش گفت: من اولین نفری بودم که به این گروه اضافه شدم. وقتی که متن را خواندم و بر سر تمرین آمدم متوجه شدم که در این نمایش همه مرزها شکسته شده است و آقای باستانی از من خواستند که در این نمایش فقط خواننده نباشم و بتوانم مفهوم نمایش را به مخاطب ارائه دهم.
در ادامه این نشست، فرنوش فرجندی، طراح لباس با بیان اینکه این نمایش به هیچ زمان و مکان خاصی اختصاص نداشت، گفت: این نمایش به یک مقطع خاص زمانی اشاره نمیکند در نتیجه طراحی لباس برای این نمایش سخت بود و سعی کردیم که لباس پیرزن مربوط به یک منطقه جغرافیایی خاصی نباشد. در مورد کدخدا نیز باید لباس طوری طراحی میشد که خانمی در عین قدرت علیرغم اینکه روستایی است باید طرح تجدد و شیک بودن را رعایت کرده باشد و خانم برخورداری توانستند این نقش را به زیبایی ایفا کنند.
در ادامه فرناز منتظری، طراح گریم با بیان اینکه طراحی گریم باید در راستای ذهنیت کارگردان باشد، گفت: بعد از صحبت با آقای باستانی قرار بر این شد که زنهای این نمایش در فضای سرد و جدا از لطافت قرار بگیرند و مردها درست برعکس، مردهایی ملایم بودند. در شرایطی که فضای کار حاکم است منجر شد تا فضای سرد جنگی و آدمهایی که در نقش خودشان نیستند نقش خود را ایفا کنند.
سامان پورسلیمانی (دستیار کارگردان و برنامهریز) با بیان اینکه جزو اولین کسانی بودم که توانستم این نمایشنامه را بخوانم، گفت: این نمایش کاری ضدجنگی است و برای گفتن حرفها دارد و بعد از چهار سال موفق شدیم که این کار را در تئاتر شهر اجرا کنیم.
رویا افشار، لیلا برخورداری، مارال فرجاد، حمیدرضا فلاحی، پژمان عبدی (بازیگر) احمد صمیمی (نوازنده دورهگرد)، حسن باستانی (نویسنده و کارگردان)، میثم نویریان (طراح صحنه)، فرنوش فرجندی (طراح لباس)، کوروش خزائی (ترانهسرا)، علی المعی (آهنگپرداز) از جمله عوامل نمایش "صبح یک روز لعنتی" که هر روز ساعت 20:30 اجرا میشود.