سرویس موسیقی هنرآنلاین: به واسطه اثر هنری، رابطه میان هنرمند و مخاطب یک رابطه اجتنابناپذیر است.
در واقع زمانی که پای یک اثر هنری به میان بیاید و مخاطب با آن ارتباط برقرار کنند، ناخودآگاه برایش جذاب میشود که آن اثر هنری متعلق به چه کسی است. در نهایت ممکن است رابطه مخاطب با هنرمند محبوبش جدیتر شود.
در رابطه میان مخاطب و هنرمند، خصوصیات و ویژگیهای اخلاقی و درونی هنرمند خیلی اهمیت دارد چرا که همین خصوصیات است که میتواند به یک رابطه عمیق با مخاطب منجر شود یا بالعکس، هنرمند از هر گونه رابطهای با مخاطبانش اجتناب کند. تجربه نشان داده که در عرصه موسیقی، خوانندگان، آهنگسازها و شاعرانی که ارتباط بهتری با طرفداران خود برقرار کردهاند، محبوبیت و ماندگاریشان بیشتر بوده است. البته منظور از ارتباط بهتر، لزوماً کمیت آن نیست بلکه ممکن است هنرمندانی چون استاد شجریان با یک ویدئو کوتاه چند ثانیهای نیز دل هواداران خود را به دست بیاورند.
پلهای ارتباطی / از ایمیل تا اینستاگرام
هنرمندان حوزه موسیقی از گذشته راههای ارتباطی مختلفی با هواداران خود داشتهاند. طبیعتاً این ارتباط در دهههای 50 ،60 و 70 به علت نبود وسایل ارتباط جمعی، خیلی کمرنگ بود اما در دهه 80 شمسی شکل جدیدی به خود گرفت و ارتباط میان هنرمند و مخاطب بیش از گذشته نزدیک شد. در دهه 70 که موسیقی در کشور جان تازهای گرفت، شاید مخاطبان گمان نمیکردند که میتوانند با هنرمندان ارتباط نزدیکی داشته باشند و به همین خاطر تلاشی هم برای برقراری ارتباط نداشتند. در آن روزها نهایت ارتباط میان هنرمند و طرفدار به حضور در کنسرتها و نهایتاً گرفتن یک عکس پس از کنسرت خلاصه میشد که البته به خاطر کمتعداد بودن کنسرتهای موجود، این ارتباط هم خیلی توسط عموم دیده نمیشد.
با ورود به دهه 80 و به خاطر افزایش تعداد خوانندگان و جوانتر بودن آنها نسبت به خوانندگان نسل گذشته، مردم بیش از پیش اصرار داشتند که به هنرمندان حوزه موسیقی نزدیک شوند. در آن روزها هم راهی جدی برای ارتباط با موزیسینها نبود، مگر آدرس ایمیلهایی که دست به دست میشد و اکثرشان هم جعلی بودند. همان ایمیلهای جعلی باعث میشد که عدهای از موقعیت خوانندگان سوء استفاده کنند و مخاطبان آنها را به بازی بگیرند. به همین خاطر خیلی از خوانندگان برای خود یک وبلاگ ساختند و شروع کردند به وبلاگنویسی. سند رسمی بودن آن وبلاگها هم عکسها و گاهی قطعات موسیقی بود که خواننده برای اولین بار در آن وبلاگها قرار میداد. به هر حال وبلاگ هم راه ارتباطی سریعی برای مخاطب نبود و بیشتر یک راه ارتباطی یک سویه بود که هنرمند با یک اینترنت ضعیف مطلبی را آپلود میکرد و یک، دو هفته بعد دوباره آنلاین میشد و یک مطلب دیگر را بر روی وبلاگ قرار میداد. مردم نیز کامنتهایی برای هنرمندان قرار میدادند که خیلی دیده نمیشد.
یاهو مسنجر، راه ارتباطی بعدی خوانندگان با هوادارانشان بود. این راه ارتباطی باعث شد که مخاطبان ارتباط بیشتری با هنرمندان بگیرند، ارتباطی سریعتر و نزدیکتر. چت از طریق یاهو به دیدارهای حضوری بین خوانندگان و علاقهمندان به آنها منجر شد. همین اتفاق باعث شد باور غلط مردم در مورد لزوم دور بودن از هنرمند شکسته شود و آنها متوجه شوند که هنرمند هم آدمی از جنس خودشان است که میشود با او ارتباط گرفت و گپ و گفت کرد. مشکل یاهو مسنجر این بود که همه مخاطبان نمیتوانستند به id هنرمندان دست پیدا کنند و این اختیار را فقط یک عده خاص داشتند و مابقی فقط در جستجوی id خوانندگان بودند.
با به وجود آمدن شبکههای اجتماعی چون فیس بوک، توییتر و بعدها اینستاگرام، وایبر و تلگرام، هنرمند و مخاطب به یکدیگر نزدیک و نزدیکتر شدند و الآن شرایط به گونهایست که در شبکه اجتماعی اینستاگرام، خیلی از خوانندگان بالای 500 هزار فالور دارند. اتفاقی که در فیس بوک رخ داد این بود که برای اولین بار صفحات رسمی خوانندگان به عنوان محل رجوع در اختیار تمامی مخاطبان قرار گرفت و همه میتوانستند در صفحه خوانندگان ایرانی حضور پیدا کرده و فعالیت نمایند. از طرفی به علت قابلیتی که فیس بوک داشت و دارد، خوانندگان نیز میتوانستند صفحات هواداران خود را ببینند که همین آپشن به یک ارتباط دو طرفه کمک بیشتری کرد.
اکنون نیز اپلیکیشنهای اینستاگرام و تلگرام قابلیتهای مختلفی را در اختیار خوانندگان و هوادارانشان قرار میدهد تا آنها بتوانند از اوضاع یکدیگر با خبر شوند. البته اپلیکیشن تلگرام بیشتر به خاطر آپشن "کانال" یک پل ارتباطی یک سویه است اما در اینستاگرام، خوانندگان و مخاطبانشان به طرق مختلف میتوانند با یکدیگر ارتباط بگیرند. جدیدترین راه ارتباطی در اینستاگرام هم قابلیت "لایو" است که هنرمندان حوزه موسیقی هرازچندگاهی از این قابلیت استفاده کرده و به طور تصویری با مخاطبانشان ارتباط میگیرند. البته در این مورد برخی از خوانندگان زیادهروی میکنند و گاهی آنقدر سرگرم اتفاقات تلخ و شیرین فضای مجازی میشوند که ناخودآگاه سر خود را بالا میگیرند و میبینند که کاری برای هنر نکردهاند.
رسانهها و مطبوعات
روزنامهها، مجلات، سایتها و خبرگزاریها نیز نقش پررنگی در ارتباط میان هنرمند و مخاطب دارند. تا دو دهه پیش فقط رسانههای نوشتاری بودند که به عنوان پلی میان هنرمند و مخاطب حضور داشتند و هنر را به جامعه عرضه میکردند، اما از اوایل دهه 80، خبرگزاریها و سایتها هم چنین وظیفهای را برعهده گرفتند. رسانهها و نشریات در این خصوص مزایایی نسبت به شبکههای مجازی دارند. نخست آنکه این رسانهها، فرصت بیشتر حرفزدن و نقد کردن را در اختیار هنرمندان میگذارند و سعی میکنند که آثار هنری را بر روی میز نقد و مباحثه بگذارند تا لایههای دیگری از آنها نمایان شود. همچنین اطلاعاتی که در رسانهها، نشریات و مطبوعات درج میشود نسبت به دیتاهای شبکههای اجتماعی ماندگاری بیشتری دارند، به طوریکه در آینده نیز میتوان به این دیتاها مراجعه کرد و آنها را در اختیار داشت.
گسترش شبکههای اجتماعی روز روزنامهنگاری تأثیر سوء گذاشت. از آنجایی که اکنون خبرهای به روز هنری به خصوص در عرصه موسیقی در پیامهای کوتاه تلگرامی یا عکسهای اینستاگرامی به دست مخاطبان میرسد، رسانه کاغذی که فرصت بیشتری برای تفکر میخواهد با ریزش مواجه شده است. مطمئناً همه بر قدرت فضای اینترنت برای اطلاعرسانی واقفند و شرایط دوسویه رد و بدل شدن اطلاعات را تحسین میکنند اما این اتفاقات نباید باعث به خطر افتادن حیات اجتماعی روزنامهها و مجلات شود. بنابراین چنین انتظاری وجود دارد که هنرمندان حوزه موسیقی با اهمیت دادن به رسانههایی چون روزنامه و مجلات، سهم خود را در زنده نگهداشتن قدیمیترین راه ارتباطی با مخاطب ادا کنند. البته در این زمینه خوانندگانی که از نسلهای قدیمیتر هستند و از این مسئله آگاهند که یک روزی به واسطه درج اخبار و مصاحبههایشان در نشریات معروف و محبوب شدهاند، اهمیت بیشتری به نقش رسانههای نوشتاری میدهند.
لزوم ارتباط با مخاطب
عدهای مخالف ارتباط گرفتن با مخاطب هستند و مایل نیستند که مخاطب را به خود نزدیک کنند. البته که مرز میان مخاطب و هنرمند باید حفظ شود و مخاطبان هرگز نباید به خودشان اجازه دهند که وارد حیطه خصوصی زندگی یک هنرمند شوند و آرامش او را بگیرند اما هنرمند نباید برای مخاطب دستنیافتنی باشد چون در این صورت هنر هم برای مردم عادی دستنیافتنی خواهد شد. در واقع اگر هنرمندان ارتباط بهتری با مخاطبان بگیرند و آنها را در چند و چون کارشان قرار دهند، این هنر است که برای مردم دستیافتنیتر میشود و مخاطبان حس میکنند که هر کدامشان میتوانند یک هنرمند باشند.
از طرفی، ارتباط میان هنرمند و مخاطب به دیده شدن لایههای پنهان آثار هنری کمک میکند. خیلی از هنرمندان دوره کلاسیک به خاطر عدم ارتباط با مخاطبان خود، اتفاقاتی را در آثارشان خلق کردند که شاید جزو شاهکارهای زمان باشد اما چون هرگز نتوانستند در مورد آن اتفاقات صحبت کنند، تاریخ هم از درک هنرشان عاجز ماند و آنها هرگز کشف نشدند. البته در این بین عدهای ممکن است که بعد از سالها کشف شوند اما بخش کثیری از هنرمندان و آثار هنریشان هم تا ابد ناشناخته خواهند ماند.
ارتباط با مخاطب یک شگرد بازاریابی هم هست. گاهی موقعیتهای مختلفی پیش آمده که مثلا خواننده A از خواننده B حرفهایتر است اما به خاطر عدم ارتباط با مخاطب و از آن طرف، ارتباط صحیح و بجای هنرمند B با مخاطب، خواننده B از او موفقتر بوده است. بنابراین ارتباط هنرمندان موسیقی با مردم عادی میتواند به جهات مختلفی به کمک خود هنرمندان و همچنین به کمک اعتلای فرهنگ و هنر کشور بیاید تا مردم ما هرگز خود را از هنر دور نبینند و هنر برایشان دستیافتنی باشد.
البته همچنان که در فوق اشاره شد، ارتباط هنرمند و مخاطب باید به شکل صحیح برقرار شود چراکه تأکید بیش از حد به همین ارتباط یا برقرار کردن یک رابطه نادرست میتواند یک هنرمند را برای همیشه از صحنه هنر دور کند. معمولاً عدهای از هنرمندان حوزه موسیقی هستند که تعداد فالورهای دنیای مجازی آنها را فریب میدهد و آنها نیز به واسطه فریبی که خوردهاند، سعی میکنند دست به کارهایی بزنند که بعدها هرگز حتی برای خودشان هم قابل تأمل نیست. همچنین عدهای خود را درگیر آفتهای فضای مجازی میکنند و به جان دیگر هنرمندان میافتند که این اتفاق نه تنها محبوبشان نمیکند، بلکه عدهای را علیه آنها میشوراند. تکرار این حوادث هم باعث میشود که پس از مدتی، یک خواننده دیگر با عنوان خواننده بودن شناخته نشود و مردم او را به عنوان یک فرد حاشیهای بشناسند. بنابراین نزدیکی هنرمند به مخاطب هم میتواند مفید و تأثیرگذار باشد و هم تأثیر سوء بگذارد که در این زمینه خود هنرمندان و مخاطبان مختار به تصمیمگیری هستند که هنرمندان واقعی و مخاطبان حرفهای باشند یا آنکه به حاشیه بروند و از اصل هنر دور شوند.