سرویس موسیقی هنرآنلاین: اگر بخواهیم در عرصه موسیقی معاصر نام یک استاد را نام ببریم، فوری نام علیرضا مشایخی در ذهنمان میآید. او سالیان است که بدون هیچ انتظار و توقعی در این عرصه مشغول فعالیت است و اساتید بزرگ امروز، روزی شاگرد مشایخی بودند.
این رهبر ارکستر و موسیقیدان طی هفته اخیر جشنواره کلاسیک تا معاصر را با همکاری فریماه قوام صدری از اساتید بنام موسیقی کلاسیک و نوازنده پیانو در تالار رودکی طی شش شب روی صحنه برد. درخشش و استقبال فوقالعاده از این فسیتوال بهانهای برای گفتوگو با این دو استاد مسلم موسیقی بود.
آقای مشایخی ارکستر موسیقی نو تاکنون چه فعالیتهایی داشته است؟
علیرضا مشایخی: "ارکستر موسیقی نو" یکی از ارکسترهای وابسته به گروه موسیقی تهران است که 5، 6 ارکستر دارد. این ارکستر دو سال بعد از تأسیس گروه موسیقی تهران برای یک تجربه علمی و جدی موسیقی در ایران به وجود آمد. الآن حدود 27 سال است که این ارکستر بدون وقفه فعالیت میکند و حدود 10 لوح فشرده منتشر کرده که در ایران هیچ ارکستر دیگری چنین کاری نکرده است. ارکستر موسیقی نو 4 سال پیش به فستیوال صوت هامبورگ دعوت شد و برنامه فستیوال را با اجرای خود به پایان رساند.
در حال حاضر تمرکزمان روی فستیوال کلاسیک تا معاصر است که این فستیوال شکل بسیار منظمی به خود گرفته است. این فستیوال داوطلبهای متعددی داشت که ما به خاطر کمبود امکانات مجبور شدیم که خیلی از آنها را نپذیریم. به غیر از این فستیوال، اکثر آنسامبلهای ما دارای برنامههای مستقلی هستند. ما از یک ماه دیگر سازماندهی فستیوال بعدیمان را آغاز خواهیم کرد و از نوازندگانی که در دوره هفتم جشنواره کلاسیک تا معاصر با ما خواهند بود، دعوت به عمل میآوریم.
در جشنواره موسیقی کلاسیک تا معاصر از چه گروهها و ارکسترهایی دعوت به عمل آوردید؟
مشایخی: در فستیوال امسال رویهمرفته 153 موسیقیدان شرکت داشتند. ارکستر موسیقی نو و ارکستر کروما به رهبری سعید علیجانی، ارکستر ریکوردر پارس و ارکستر مجلسی شرق به رهبری مهرداد تیموری، گروه کاروان به سرپرستی فرزان فرنیا و گروه کوبهای تهران به سرپرستی مهرداد تیموری و فرزان فرنیا آنسامبلهایی بودند که در دوره ششم جشنواره کلاسیک تا معاصر شرکت داشتند. آنقدر حجم برنامه جشنواره زیاد و مدت آن کوتاه بود که فرصت اجرا به یکی از گروههای تازه تأسیس به نام "متا ایکس" نرسید. این گروه ژانر خاصی از موسیقی ایران را معرفی میکند و ان شاء الله در فستیوال بعدی به روی صحنه خواهد رفت.
میزان استقبال از دوره ششم این جشنواره چگونه بود؟
مشایخی: ما پیشگامان هنر تفکر هستیم نه هنر تفننی. شما در هر کجای دنیا رأیگیری کنید، لیدی گاگا از باخ بیشتر رأی میآورد. متأسفانه در ایران هم هنر موسیقی در وجه لیدی گاگا بیشتر از وجه علمی آن حمایت میشود. برنامه ما در خدمت توده مردم است ولی ما برای آنکه توده مردم را جذب آن کنیم، سطح برنامهها را پایین نمیآوریم بلکه سعی کرده علاقه مخاطب را تشویق و آماده درک موسیقی علمی کنیم. این کار دشواری است و من ندیدهام که به جز گروه موسیقی تهران هیچ گروهی در ایران این کار را انجام دهد. هدف اکثر گروههای دیگر فروش بیشتر بلیت و کف زدن بیشتر مردم است. هدف ما همیشه جنبه آموزشی دارد تا جایی که استاد قوام صدری وقت میگذارند و میروند نخبههای جشنواره موسیقی جوان را شناسایی کرده و به جشنواره کلاسیک تا معاصر دعوت میکنند تا آنها تشویق شده و به صحنه جدی هنر وارد شوند. با وجود این تمام اجراهای ما در سالن پر به روی صحنه رفت. بنابراین فستیوال کلاسیک تا معاصر مخاطب خودش را دارد و بسیار موفق است.
بالا بردن سطح علمی محیط موسیقی به کار و فعالیت بسیار احتیاج دارد، برای مثال من چند هزار صفحه درباره وضعیت هنری ایران مطلب نوشتهام که منتخب آن در 400 صفحه در کتابی به نام "تداوم تفکر" توسط انتشارات چشمه به چاپ رسیده است.
ما به کمک خانم قوام صدری، به تدریج مخاطبان و نوازندگان خودمان را تربیت کردهایم. در جشنواره گروه کاروان قطعهای به نام "گلستان" را در احترام به سعدی شیرازی به قدری زیبا نواخت که من احساس کردم نوازندگان این گروه در خارج از کشور تحصیل کرده باشند. بعد از آنکه با نوازندگان گروه کاوران صحبت کردم، متوجه شدم که اکثراً در ایران تحصیل کردهاند. بنابراین ما هم کیفیت شنیداری مخاطب و هم سطح کار نوازندگان را ارتقا دادهایم. نوازندگانی که در جشنواره قطعه "گلستان" را نواختند، میتوانند در سطوح بالای هنری در آمستردام، نیویورک و... هم آن را بنوازند.
فریماه قوام صدری: حتی اگر 50 صندلی خالی نیز در سالن وجود داشت، چهره راضی تماشاگران در پایان کنسرت خوشحالم میکرد. ما برای بلیتفروشی شب اول اجراهایمان 3 روز فرصت داشتیم ولی در همان ساعتهای ابتدایی، فروش رفتن خیلی از بلیتهای آن شب ما را متحیر کرد. نوازندگان بسیار خوبی در جشنواره امسال حضور داشتند که اجراهایشان ما را به وجد آورد.
خانم قوام صدری همکاری شما با آقای مشایخی از چه زمانی شکل گرفت و در این سالها چه فعالیتهایی با یکدیگر داشتید؟
قوام صدری: من برای اولین بار 18 ساله بودم که اثر مقدمه کتاب اول برای پیانو (1 Introduction) آقای مشایخی را در تئاتر چارسو نواختم. من این اتفاق را به علاوه تمامی تعالیم هنری دیگر، مدیون استاد افلیا کمباجیان هستم که باعث شدند من این نوع موسیقی را از یک آهنگساز ایرانی بنوازم. بعد از آن اتفاقات من برای تحصیلاتم به خارج از کشور رفتم. بعد از بازگشتم به ایران، همکاریام را با آقای مشایخی از مدرسه هنر و ادبیات صداوسیما شروع کردم و در ادامه افتخار آن را داشتم که آثار ایشان را یکبهیک ضبط کنم. این کار از طرفی برایم فوقالعاده جذاب بود چون هیچ الگویی نداشتم که کار او را تعقیب کنم ولی از طرفی دیگر خیلی کار دشواری بود، چون گاهی باید چند کتاب دیگر را مطالعه کنم تا ببینم با چه شیوهای میتوانم خواسته آهنگساز را برآورده کنم. از آن سالها یک ربع قرن میگذرد و خوشبختانه ما خیلی زود به فکر فراهم کردن زمینههای آموزشی برای هنرجویان افتادیم.
مشایخی: کسانی که ما تربیت کردیم، همهشان در اروپا و آمریکا پراکنده شدند. نمیدانم که چرا فقط کشور ما نمیتواند از کسانی که ما با زجر و مشقت تربیت کردهایم استفاده کند.
خانم قوام صدری، چرا ساز پیانو را برای نوازندگی انتخاب کردید؟
قوام صدری: خواهر من یک پیانو در خانه داشت ولی گرایشش به سمت هنر دیگری بود. به هر حال همان پیانو باعث شد که من در خانه پشت آن بنشینم و رفتهرفته به صورت جدی به آن بپردازم.
ساز پیانو به عنوان ساز مادر شناخته میشود و نواختن حرفهای آن دشوار است. با این حال اخیراً این ساز شیوه دکور پیدا کرده و یک عده فقط میخواهند با آن پز بدهند. به نظرتان چرا این ساز به اولویت نخست خیلی از جوانان تبدیل شده و در میان برخی از آنها شکل دکوری پیدا کرده است؟
قوام صدری: تا بوده چنین بوده است. خود من وقتی از سازم دور باشم و شخصی را ساز به دست در خیابان ببینم، تا مدتی بدیهی به دنبال او راه میافتم چون سازی که بر روی دوش آن فرد است، برای من معنا دارد و هیجانانگیز است. وقتی دوستان من به من میگویند که میخواهند برای فرزندشان یک پیانو بخرند، من میگویم که چرا میخواهید پیانو بخرید؟ شما اصلاً از فرزندتان سؤال کردهاید که چه سازی میخواهد بنوازد؟ لطفاً شما انتخاب نکنید و بگذارید خود فرزندتان بعد از شنیدن اصوات مختلف، ساز مورد علاقهاش را انتخاب کند. من شخصاً آخرین نفری هستم که پیانو را معرفی میکنم. وقتی سازها با قیمتهای صد در صد کاذب به ایران میآید، معلوم است که ساز پیانو به عنوان یک ساز دکوری خریداری میشود و در کنج خانهها قرار میگیرد. بنابراین من معتقدم که بخشی از علت دکوری شدن این ساز به مسئله تجارتی آن برمیگردد.
به جشنواره موسیقی کلاسیک تا معاصر برگردیم. به طور کلی رویکرد اصلی این جشنواره چیست؟
مشایخی: جستجوی پیوستگی تاریخی در هنر معاصر ایران. هدف ما این بوده که در شرایط امروز با مخاطبمان به این گفتمان برسیم که هنر امروز میتواند در عین پیوستگی به تاریخ، قدمهای خود را رو به جلو بردارد.
انتخاب نوازندگان این جشنواره بر چه اساسی صورت گرفت؟
قوام صدری: ما به خاطر محدودیت نیروی اجرایی، مالی و محل اجرا، نمیتوانیم برای جشنوارهمان فراخوان بدهیم. البته این کار را در گذشته (یک دوره برای آهنگسازی و سه دوره برای نوازندگی) انجام دادیم تا بتوانیم سطح کیفی موسیقیمان را بسنجیم ولی در این دوره استاد مشایخی نظرشان بر این بود که ما کنسرتهای بیشتری برگزار کنیم تا گروهها و نوازندگان بیشتری به روی صحنه بروند. در برخی از دورههای گذشته این جشنواره، ما از اساتید مجرب درخواست کردیم که برای سازهای مختلف به ما هنرجویان تواناتر معرفی کنند ولی در این دوره بیشتر بر اساس انتخابهای خودمان نوازندگانی را به جشنواره دعوت کردیم. همچنین برخی از نوازندگان این دوره از جشنواره نیز از میان برگزیدگان جشنواره موسیقی جوان انتخاب شدند که اجرایشان راضیکننده بود.
چرا برای آشنایی بیشتر مخاطبان با موسیقی کلاسیک کارگاههای پژوهشی برگزار نکردید؟
مشایخی: اگر قرار باشد برنامههای پژوهشی جای اجرای موسیقی را بگیرد با آن مخالفم. ما اگر میخواستیم کارگاههای پژوهشی برگزار کنیم، باید بخشی از اجراهایمان را کمتر میکردیم تا درباره موسیقی حرف بزنیم. به نظرم موسیقی حرف نیست و اجرا است. با وجود این خانم قوام صدری با حضور من و همکارانمان تاکنون در دانشگاه تهران و دانشگاههای مختلف دیگر، 25 برنامه پژوهشی داشتهاند ولی وقتی ما با زحمتهای فراوان 6 روز برای جشنوارهمان وقت میگیریم، دیگر وقت صحبت کردن نیست. من اصلاً به پژوهشی که قرار باشد وقت اجرا را بگیرد اعتقاد ندارم.
در موسیقی ایران چقدر نیاز به برگزاری چنین جشنوارههایی احساس میشود؟
قوام صدری: خوشبختانه الآن در کشورمان اتفاقات خوبی در عرصه موسیقی رخ میدهد چون این اتفاقات خواست نوجوان و جوانان است. ما باید خیلی مراقب باشیم و بدانیم که نسل رو به رشد امروزی را باید برای موسیقی ملی و جهانی چطور آموزش دهیم. اگر ما به این رشد توجه نکنیم، ممکن است که بعد از چند سال ایستا شود. امیدوارم که خود جوانها هم به این فکر باشند و فقط برایشان شوق و شعف حضور در روی صحنه کافی نباشد.
موسیقی کلاسیک در کشورمان چه جایگاهی دارد و چقدر به آن پرداخته میشود؟
مشایخی: به طور کلی در مورد موسیقی بسیار کوتاهی، ظلم و نافهمی شده است. قبل از انقلاب هم تقریباً شرایط همین بود. الآن در اکثر مدارس موسیقی و دانشگاهها دارند موسیقی را روی پیانوی شکسته و ناکوک تدریس میکنند. یادگیری موسیقی به این روش اصلاً ممکن نیست. من سه چهار بار در دانشگاه تهران، تجدید برنامه را پیشنهاد کردم. برنامهریزی دانشگاهها غلط است. شما اگر جدول ضرب بلد نباشید، میتوانید معادله سه مجهولی حل کنید؟ چنین چیزی امکانپذیر نیست.
کلاسهای دانشگاه جوری ترتیب داده شده که پیشنیازها تأمین نمیشود. گاهی عنوان واحدهای درسی با دروسی که اساتید برای آن واحدها تدریس میکنند هیچ ربطی به هم ندارند. در مدارس و دانشگاههای موسیقی خبری از تجهیزات خوب موسیقیایی نیست و برخی اساتید هم به خوبی تدریس نمیکنند. در شهرکهای 10 هزار نفری آلمان، یک آمفیتئاتر 700 نفری با یک پیانو اشتاینوی وجود دارد.
با توجه به وضعیت فعلی مدارس و دانشکدههای موسیقی در ایران، به نظرتان علاقهمندان به موسیقی باید از چه طریقی وارد این حرفه شوند؟
مشایخی: در میان آموزشگاههای ضعیف کشور، چند آموزشگاه خوب با اساتید مجرب هم پیدا میشود که علاقهمندان میتوانند به آنها مراجعه کنند. البته من بهترین آهنگسازان جوانی که میشناسم، بیشترین مطالب را در خارج از دانشگاه یاد گرفتهاند.
برای برگزاری ششمین دوره از جشنواره موسیقی کلاسیک تا معاصر مشکلی به وجود نیامد؟
مشایخی: خیر. فقط من نمیدانم که سازمانهای کشور چرا قادر نیستند مجوز یک کنسرت موسیقی را سریعتر بدهند؟ زمانی که دو روز مانده به اجرا مجوز یک کنسرت را میدهند، چگونه میشود مردم را از آن مطلع کرد؟