به گزارش هنرآنلاین، برنامه این هفته "ساعت 25" باحضور اهورا ایمان ترانه سرا و خواننده با اجرای امیرحسین مدرس مجری کارشناس برنامه به روی آنتن شبکه 5 سیما رفت؛ این هنرمند از وضعیت ترانهها و آثار موسیقی پاپ امروز و رعایت نشدن قانون کپی رایت و دیگر مسائل موسیقی سخن گفت.
ابتدای برنامه با پخش آیتم اخبار و اتفاقات یک هفته اخیر موسیقی همراه بود و پس از آن امیرحسین مدرس درخصوص دلیل برقرار نشدن ارتباط تلفنی با استاد علی رهبری توضیحاتی ارائه داد. وی گفت: در چند روز اخیر تا همین الان، مایسترو رهبری مشغول تمرین اجرای رپرتواری فوق العاده سنگین برای اجرای سی و ششمین سال همکاری مایسترو رهبری با ارکستر اسلواکی در براتیسلاوا هستند و امکان برقراری ارتباط با ایشان مقدور نبود مطمئناً در آینده ای برنامه ای را به این بحث اختصاص خواهیم داد.
ترانهها از کاغذ به مرحله اجرا که میرسند از شرافتشان کاسته میشود
اهورا ایمان بر روی صندلی مهمان این هفته برنامه "ساعت 25" قرار گرفت و سخنان خود را با ارائه توضیحاتی در خصوص بررسی ترانه آغاز کرد، وی گفت: ترانه را از چند منظر باید بررسی کرد یکی حیطه تألیف و تولید و دیگری حیطه اجرا و پخش است. خیلی از ترانهها وقتی روی کاغذ نوشته میشوند شریفاند ولی وقتی به اجرا سپرده میشوند از شرافتشان کاسته میشود، البته ممکن است این سخن کمی غلوانگیز باشد ولی درواقع ترانههایی که شریف هستند به ادبیات خیانت نمیکنند و تعهدشان به ادبیات و فرهنگ ایرانی است و امروز تعداد ترانههایی که شریف هستند در میان آنهایی که روی کاغذ هستند خیلی بیشتر است تا آنهایی که اجرا میشود. وی افزود: ما ممکن است خواهان تولید و تألیف ترانههای خیلی خوبی باشیم ولی آنهایی که به اجرا میرسند خیلی کم هستند و آنهایی که شنیده میشوند کمتر و آنهایی که موفق میشوند نیز کمتر. ترانهها در هر حالتی که پخش میشوند و در هر وضعیتی که به اجرا گذاشته میشوند؛ تیتراژ، تک آهنگ، آلبوم و ... هرکدام شرایط متفاوتی پیدا میکنند که شخصی که میخواهد آن ترانه را بنویسد باید به مؤلفههای متعددی فکر کند که متاسفانه اکثر آن مؤلفهها دغدغه فرهنگی و هنری ندارند. درواقع مهمترین دغدغه ای که امروز وجود دارد این است که تهیه کنندگان اولین مسئله ای که مدنظر دارند این است که آن ترانه چقدر میتواند بازار را متأثر کند و اصولاً وقتی اسم بازار میآید ما باید یک چیزهایی را قلم بگیریم و آنزمان دیگر وفادار بودن حتی به قافیه و حتی عروض سالم و ... هم اهمیتی ندارد.
جنبه پاپیولار بودن اثر، تأثیر منفی بر روی کار میگذارد
این ترانه سرا تصریح کرد:جنبه پاپیولار بودن اثر چنان تاثیری بر روی جنبه تألیف و فرهنگی قضیه میگذارد که متاسفانه تأثیر مثبتی نیست و هرچه بیشتر ترانه را از جان ادبی و سرچشمه زلال ادبیات کهن دورتر کرده است. من شخصاً به عنوان یک ترانه سرا هیچ اصراری ندارم که فردوسی، حافظ یا مولانا خوانده شود ولی وقتی قرار است یک تیتراژی در یک سریال 100 شب به گوش مخاطب برسد آیا نباید عاری از ضعف تألیف باشد این سوالی ست که من واقعاً جوابی برای آن پیدا نمیکنم. یکی از آهنگسازان بنام میگفت که هیچ ترانه ای ترانه موفقی نیست مگر آنکه بر روی کاغذ آهنگ آن را بتوانی ببینی یعنی کسی که با دانش موسیقی آشناست بتواند آهنگ ترانه را روی کاغذ ببیند. هیچ ترانه ای عاری از موسیقی نوشته نمیشود و وظیفه ترانه سرا کشف معادل واژه ای آن موسیقی است، وقتی که ملودی را به دست او میدهند و وظیفه آهنگساز هم کشف معادل موسیقایی آن واژه است و در این بده بستان متاسفانه آن چیزی که کامل نمیشود خود معنای واژه است.
وی ادامه داد: من فکر نمیکنم هیچ واژه ای عاری از بار موسیقایی باشد اما بعضی وقتها میبینیم در آهنگسازیها و موسیقیهای پاپ امروز ما حتی یک موسیقی هم به ذهن متبادر نمیشود و تنها چیزی که وجود دارد ریتم است، انگار سرعت زندگی، ریتم زندگی و شتاب زندگی بر همه چیز و حتی بر موسیقی هم چیره شده است. محتوا متأثر از ریتم است، وزن متأثر از ریتم است، لحن خواننده و استایل خواننده هم متأثر از ریتم است و ترانه سراها هم اگر دقت کرده باشید در سالیان اخیر از وزنهای بلند و زیبا هرچه بیشتر فاصله گرفتهایم و نزدیک شدهایم به وزنهای کوتاه، بریده و مقطع و این نوع خواندن خیلی باب شده و در دوسال اخیر شاهدیم اکثر خوانندهها کارهای کوتاه، بریده و مقطع میخوانند و اصلاً اجازه نمیدهند کلام منعقد شود و فعلی هم وجود ندارد.
جایگاه گوش دادن به موسیقی امروز تغییر کرده است
در اینجا قطعه "پریدخت" با صدای علیرضا قربانی پخش شد که ترانه آن از سرودههای اهورا ایمان بوده است.
اهورا ایمان در ادامه سخنان خود تاکید کرد: آنچه که خوانندههای ما و مخصوصاً خوانندههای پاپ ما ترسیم کردهاند بیشتر از هرچیزی متأثر از ریتم و سرعتی است که دوست دارند موسیقی داشته باشد چراکه جایگاه گوش دادن به موسیقی عوض شده است قدیم موسیقی در محفل خانه و خانوادگی شنیده میشد ولی امروز تغییر کرده و تنها موسیقی ای که در محفل خانوادگی شنیده میشود موسیقی سریالهاست و تیتراژهایی که از تلویزیون پخش میشود بقیه و 90 درصد موسیقی در ماشینها به گوش میرسد و انگار برای ماشین مناسب تر است که سرعت بیشتری داشته باشد و معنا و محتوا و سلامت زبان هم در این سرعت در حال از بین رفتن است.
وی افزود: کسانی امروز در بازار حرفه ای ترانه کارمی کنند که کمترین ادبیات آهنگین اهورا ایمان را هم نمیشناسند و خیلیهای دیگر را هم نمیشناسند پس فقط بحث نیست که حافظ و سعدی را نمیشناسند بلکه آنها تصور میکنند که دارند کالایی را عرضه میکنند و توجه ندارند که این کالا نیست بلکه هویت تمدنی و فرهنگی ماست. متاسفانه تکنولوژی علی رغم همه خوبیهایی که دارد یکسری ضعفهایی هم دارد که به هرحال ما را درگیر میکند، به این معنا که از وقتی که نرم افزار ساخت موسیقی تولید شد که مثلاً اگر در دهه 40 مرحوم بنان و تجویدی و ... کار میکردند سالی 20 تا 50 کار بیرون میآمده که مردم از بین آنها انتخاب میکردند و اگر همه را هم گوش میکردند باز آلودگی صوتی ایجاد نمیشده و همه ترانهها را مرحوم بیژن ترقی، بهادر یگانه، معین کرمانشاهی میگفته و خوانندهها و آهنگسازان نیز همه خوب بودهاند، ولی امروز متاسفانه داریم میبینیم که همه وارد این عرصه شدهاند و عرضه فراوان است.
امروز کاملاً نگاه هنری از آثار کنار گذاشته شده و نگاه تجاری شکل گرفته
خالق ترانه "سلام آخر" به خوانندگی احسان خواجه امیری، ادامه داد: این جای خوشحالی دارد که عده ای از این کار نان میبرند و کار هنری و شریفی هم انجام میدهند ولی امروز متاسفانه به دلیل سرعتی که تولید موسیقی پیدا کرده است، ترانه سرایی هم به همین سرعت دچار شده است و کاملاً نگاه هنری کنار گذاشته شده و یک نگاه کاملاً تجاری بر کار حاکم شده است و این لطمه می زند، متاسفانه میبینیم دیگر نظام عروضی و سبکها را هم نمیشناسند و اصول اولیه ادبیات را هم رعایت نمیکنند. ما گرفتار شتابی شدهایم که عمق و محتوا رااز ترانههای ما گرفته است.
آهنگسازی شده چینش توسط نرم افزارها و مهندسی نرم افزار
وی با بیان اینکه آهنگساز یو ساخت موسیقی کاملاً دجار تغییر شده است، اظهار کرد: کار کردن موسیقی امروز با این دستگاهها دیگر کار مشکلی نیست و آهنگسازی شده چینش نرم افزار و مهندسی نرم افزار به جای اینکه مهندسی آلگوریتم های پیچیده و هنری موسیقی باشد و پس از آن قرار دادن درست ترانه و خواننده و ایجاد یک چیدمان صحیح و فکر شده ولی همه رفته کنار و تبدیل شده به چند کلید و موس که نهایتاً برای ایجاد اعتبار یک سه تار یا ویولن هم بر روی آن گذاشته میشود. ترانه سرا هم به همین ترتیب کار میکند و دیگر احساس نیاز پیدا نمیکند مولانا بخواند. به نظر من ترانه سرایی که بوستان سعدی را نخوانده اصلاً ترانه سرا نیست و کارش اگر هم مقبول واقع شود باید گفت در یک پدیده کاملاً غیر طبیعی این اتفاق رخ داده و حقش نبوده است. ما قبل از اینکه شعر داشته باشیم در ادبیات مان ترانه داشتهایم.
وقتی میدیدم استاد بسطامی چطور چپ کوک میخواند اجازه خواندن به خود نمیدادم
وی درباره ورود به عرصه خوانندگی توضیح داد: یک روز یکی از دوستان مان اقای علی بختیار من را به منزل فؤاد حجازی عزیز برد و به فؤاد گفت که این دوست ما میخواهد بخواند، فؤاد اول پشت پیانو نمی نشست بعد که من خوندم رفت پشت پیانو نشست و زد و فردا که از خانه تا آنجا میرفتم ملودی "گله دارم" که اولین کاری بود که با صدای خود منتشر کردم را ساختم و در خانه فؤاد کار را ضبط کردیم و گفت بیا صدای خودت را گوش کن و من برای اولین بار صدایم را ضبط شده شنیدم و احساس میکردم که همان طور که خواننده وقتی صداش توی گوش خودش نباشد نمیداند چطور میخواند من هم نمیدانستم صدایم چطور بوده است، فؤاد گفت تو اشتباه کردی که در این سالها نخوانده ای. منتها من این افتخار را داشتم که در سالها 70 تا 84 نزد استاد زنده یاد ایرج بسطامی ردیف را کار کردم شهر ما خواننده زیاد داشت، کوروس سرهنگ زاده، داریوش رفیعی مرحوم بسطامی و ... ما هم همه در یک محله زندگی میکردیم و این عشق را از همان سالها داشتم.
اهورا ایمان بیان کرد: واقعاً وقتی میدیدم ایرج بسطامی با آن صدا چپ کوک میخواند تصور میکردم که آیا دیگر کسی میتواند این کار را بکند و ایرج بسطامی مرا از این اشتباه درآورد و گفت بم خواندن هنر بالایی است استعداد در اوج خواندن و چپ خواندن را خدا میدهد ولی اگر بم بخوانی خودت کشف کرده ای و تلفیق این دو است که زیبا میشود.بعد از اینکه برای ادامه تحصیل به تهران آمدم با مرحوم بابک بیات آشنا شدم و نزد ایشان هم یکی دوبار خواندم و ایشان گفتند مملکت به مؤلف بیشتر از مجری احتیاج دارد، صدایت چقدر خوب است ولی نخوان، تمام این سالها حرف آقای بیات در گوش من بود تا اینکه به این نتیجه رسیدم که میشود یک مؤلف مجری هم بود.
میخواستم صدایم مال خودم باشد
وی عنوان کرد: اگر من 15 سال پیش میخواندم صدایم میرفت به سمت خواننده ای که مورد علاقه خودم بود ولی در این سالها سعی کردم به چیزی برسم که صدایم مال خودم باشد و این کارها را کردم و تمرینات را انجام دادم و در نهایت الان کاری که شروع میکنم شعر و ملودی باهم متولد میشود و از هرکدام به نفع دیگری میزنم و خلق تواما و همزمان صورت میگیرد و این باعث میشود که پرت احساس من در کار کمتر شود و قرار هم نیست با اهنگساز، خواننده و ... به نتیجه برسم، خودم با خودم چونه ها را میزنم و به نتیجه ای که میخواهم میرسم و در نهایت آنچه که کار را ماندگار میکند هویت مشترک است. در خواننده شدن من فؤاد ضربه آخر را زد و گفت بخوان و من به حرفش گوش کردم و آلبوم "گله دارم" را منتشر کردم و بعد جالب است که من وقتی میخواستم با دیگر دوستان چون هومن نامداری و دیگران کار کنم همان وکالی که فؤاد ضبط کرده بود را میدادم گوش کنند و میگفتم این یک خواننده ست که میخواهد بخواند ولی میخواهد بداند اگر موفق میشود بخواند شعر و ملودیها را قرار است من بسازم و شما تنظیم کنید و میگفتند خوبه و میشود کاری کرد و شروع کنیم و انزمان میگفتم خودم قرار است بخوانم.
خالق آلبوم "گله دارم" درباره این اثر گفت: ما گله دارم را به همین شکل و با همین نوع کار با هومن نامداری کار کردیم و منتشر شد و خدارو شکر مورد استقبال هم قرار گرفته تا جایی که دیدیم در کنار مردم که لطفشان شامل حال من شده بود تهیه کنندگان و دیگر دوستان هم لطف داشتند. این روند و استقبال از آن اثر باعث شکل گرفتن مجموعه دیگری شد که اگر خدا بخواهد اردیبهشت ماه 95 منتشر میشود. این آلبوم موقتاً "پروانه کوک" نام گرفته است، ما یک ترانه ای کار کردیم به نام "پروانه در پیراهن" که من نام این آلبوم را از آن قطعه گرفتم.
قطعه "پروانه در پیراهن" با شعر و ملودی اهورا ایمان و تنظیم هومن نامداری پخش شد.
خوانندگی مرا از اینکه منتظر سفارش دیگران باشم نجات داده است
پس از پخش این قطعه اهورا ایمان سخنان خود را ادامه داده و گفت: خوانندگی از اینکه منتظر باشم که کسی زنگ در خانهام را بزند و بگوید کاری میخواهد که برایش بنویسم و او بسازد، نجات داده است و دیگر منتظر کسی نیستم که وقتی چیزی را مینویسم و از آن به وجد میآیم آن را به دستش بسپارم بلکه می گویم یک کار خوب ساختهام که امیدوارم به دست آهنگساز و تنظیم کننده خوبی بدهم و این اتفاق بیفتد که خودم آن را بخوانم و اجرا کنم ولی هنوز هم پیش میآید که ترانههایی میسازم که احساس میکنم مال صدای من نیست و مال صدای دیگری ست ولی از وقتی که خواننده شدهام به حق و حقوق خودم بیشتر آشنا شدهام و متوجه هستم که اگر قرار است خواننده باشم باید حق و حقوق ترانه سرا را رعایت کنم و می دانم که وقتی یک ترانه ای ماندگار میشود حتماً مؤلف آن سهمی دارد.
وی تاکید کرد: وقتی قرار باشد کپی رایت در قانون کشور ما رعایت شود من با احساس بهتری بحث ترانه سرودن برای خوانندگان کشورمان را ادامه خواهم داد و تا زمانی که این حق به وجود نیاید و این حق از سوی خود دوستان رعایت نشود ترجیح میدهم دیگر به این کار برای دیگران ادامه ندهم چون واقعاً داستان بی مزد و منتی است و فقط بحث مزد نیست بحث این است که انرژی ای که باید را از کار نمیگیری و متاسفانه مردم کمتر مؤلف را میشناسند. بحث حق کپی رایت قانون خود من شده است و به شکل یک مانیفست در آمده است، من طبیعتاً تا آخر عمرم فقط ترانههای خودم را نمیتوانم بخوانم ولی اگر از ترانههای دیگران استفاده کنم حتماً حق مؤلف را تمام و کمال رعایت خواهم کرد و تا آخرین رقم حقوق آنها را پرداخت میکنم. چطور میشود که یک ترانه سرا و شاعر صاحب کار خود نباشد و در عین حال یک خواننده مادام العمر صاحب کار شناخته شود. دوستان اخلاقاً هم به این قضیه نگاه کنند کار شرافتمندانه ای انجام دادهاند. چه بسیار شاعرانی که به دلیل اینکه حق و حقوقشان گرداخت نشده کنج عزلت نشستهاند.
ایجاد کمپین رعایت حق قانون کپی رایت توسط ساعت 25
امیرحسین مدرس به ایجاد کمچین رعایت حق کپی رایت اشاره کرد و عنوان کرد از اهمین امشب این کمپین به راه خواهد افتاد.
این خواننده و ترانه سرا در پایان درباره مجموعه ترانه ای که در دست انتشار دارد سخن گفت و خاطر نشان کرد: انشاالله در سال 95 "مجموعه ترانههای پروانه پوشان" را منتشر خواهم کرد و کتابی است که حاصل سالها پژوهش من و پایان نامه فوق لیسانسم بوده است که شاخ و برگ دادهام و یک کار مفصل پژوهشی تحت عنوان ساختار شناسی ترانه در آن صورت گرفته است که امیدوارم بتوانم منتشر کنم. فرهنگ ترانه سرایان ایران است که به تهیه کنندگی موزه موسیقی تولید شده و یک کتاب سه جلدی است که امیدوارم بتوانم به کمک موزه موسیقی منتشر کنم و در عین حال تلاشم بر این است که آلبوم "پروانه پوش" را نیز بتوانم خوب مطرح کنم که انشاالله در تابستان بتوانیم اجراهای کنسرتهای آن را در سراسر کشور شروع کنیم.
پس از این گپ و گفت موسیقی تصویر "مرو ای دوست" با صدای محمد اصفهانی پخش شد.
تایمی تا پایان برنامه باقی نمانده دو قطعه دیگر نیز برای مخاطبان شب زنده دار برنامه "ساعت 25" پخش شد و برنامه این هفته نیز به پایان رسید.