سرویس موسیقی هنرآنلاین: سیمین غانم هنرمند منظمی است، براین اساس برنامههایش را با نظم و انظباط پیش میبرد. او هیچگاه قبل از برگزاری کنسرت، مصاحبه و گفتوگوی مطبوعاتی ندارد، لذا پاسخگویی به سوالات ما را بعد از اجرای زندهاش به 25 مهر موکول کرد. با این که کسالت داشت اما خلف وعده نکرد و در زمان مقرر با حوصله پذیرای پرسشهای ما شد. در گفتههایش عشق به ایران موج میزند و تاکید دارد که هیچ جا وطن انسان نمیشود. به گفتوگوی هنرآنلاین با سیمین غانم هنرمند ارزنده موسیقی کشورمان توجه کنید.
چرا بعد از انقلاب در ایران ماندید و ترجیح دادید فعالیت موسیقی خود را در کشور دنبال کنید؟
بعد از انقلاب هرکس بنا به شرایط خاص خود، تصمیم میگرفت ایران بماند یا برود. من که زندگی در خارج را بارها تجربه کرده بودم، این احساس را داشتم که همه جا ملک خداوندست، با این حال هیچ جا وطن انسان نمیشود. از طرفی طالب زندگی آرام و بیدغدغه بودم لذا ترجیح دادم در کنار مردم خوبم بمانم، تا مدتها هم از فعالیت هنری خانمها خبری نبود، صبورانه بیست سال گذشت و من سرگرم باغداری در لواسان بودم که متعلق به همسرم بود. عبور زمان را حس نمیکردم. پیشنهادات زیادی هم از خارج میشد ولی هرگز وسوسه نمیشدم و خللی در تصمیم من بوجود نمیآمد. البته همیشه تمرینهای زیادی را داشتم و برای دلم میخواندم، گاه آهنگی به روی اشعار میگذاشتم تا اینکه بالاخره خدا را شکر پردهها بالا رفت، شروع برنامه من با موقعیت عجیب و چشمگیری مواجه شد و مردم از اینکه اینجا درکنارشان ماندهام قدردانی میکردند من هم قول دادم که همچنان با آنها میمانم و خدا را شکر فعالیتهای من این چنین ادامه یافت.
در حال حاضر فعالیت موسیقی خود را چگونه دنبال میکنید و اشعار و آهنگهای جدید را به مرحله اجرا میرسانید؟
ارتباط من با آهنگسازانی مانند شادروان خرم، شادروان تجویدی و شادروان بیات از هم گسسته از طرفی با فریبرز لاچینی که انشاا... سلامت باشد و آهنگسازان دیگر که با من همکاری داشتند روابط مان قطع شده است با این حال چون یک کوچولو تب آهنگسازی و شاعری در خود سراغ داشتم در این دو حوزه متمرکز شدم خدا را شکر آهنگهایم را خودم میسازم، گهگاه هم شعر و آهنگ با هم میآید از این بابت بسیار راضی و خوشحال هستم ، مردم هم بعد از کنسرتهایم به دنبال سی دیهای قطعاتام میآیند و امیدوارم بتوانم آنها را به صورت همخوانی تهیه کنم.
برخی از قطعات شما مانند "گل گلدون" و "قلک چشات" با آنکه در سالهای دور اجرا شدهاند، هنوز هم تازگی دارند و در برخی جشنهای موسیقیایی، مردم آنها را به صورت همخوانی اجرا میکنند ، شما چه ملاکهایی برای انتخاب شعر و آهنگ دارید؟
شنیدهاید که گفتهاند " آنچه از دل برآید ، لاجرم بر دل نشیند " . ما کارهای زیبا و ماندگار را با همدلی تهیه میکردیم، اشعار از محتوا و کیفیت بالایی برخوردار بود، آهنگسازان هم، علم موسیقی، ظرافت کاری، انرژی و توان خود را در ترانهها متمرکز میکردند و اثری ارزشمند ارائه میدادند. با گذشت زمان و پدید آمدن زندگی ماشینی و مشکلات و ... به نوعی دچار سطحینگری شدهایم، شما به دنبال ترانهای دلنشین هستید که آرام بخش دلهایتان باشد ولی نیست و اگر باشد، همدلی بین خواننده، آهنگساز و شاعر وجود ندارد وبه نوعی یک جای کار میلنگد، به عبارت دیگر کار پرقدرت و جذاب عرضه نمیشود .
ظاهراً قطعاتی برای کودکان اجرا کردهاید، قصد ندارید آنها را به صورت همخوانی منتشر کنید؟
بله، بسیاری از مادران درگذشته و حال به من گفتهاند، بچههای ما با "گل گلدون" تو آرام میگیرند و به خواب میروند، بنابراین تصمیم گرفتم قطعاتی برای کودکان بسازم، براین اساس اشعار و آهنگهایی ساخته و با دو خانم دیگر اجرا کردیم، ظاهراً برای اینکه بتوانیم مجوز بگیریم باید یک آقا با ما همخوانی کند، امیدوارم که بتوانیم موفق شویم .
استقبال بانوان از اجراهای زنده شما چگونه است، آخرین اجرایتان در روز 25 مهر چگونه برگزار شد؟
این سوال را باید از خانمهایی که به برنامه ما علاقهمند هستند و به کنسرت میآیند بپرسید، اینطور که آنها میگویند، کنسرتها پر شور و نشاط است و مخاطبان را جذب میکند و به وجد میآورد ضمن اینکه سعی داریم برنامهها پر محتوا برگزار شده و در عین حال خالی از معنویت نباشد، در آنجا برنامه ذکر دعا و یاد علی (ع) را داریم. خدا را سپاس میگویم که بتوانم مرهمی برای دلهای خسته باشیم. بنابراین وقتی مخاطب خوشحال و راضی سالن را ترک میکند، مانیز خرسند میشویم و موجهای مثبت به سمتمان میآید.
اوقات فراغت خود را چگونه میگذرانید و در ورزش چه رشتههایی را دنبال میکنید؟
اگر پیش بیاید، سفرهای کوتاه داخلی را خیلی دوست دارم و اگر به دلایلی سفر امکانپذیر نباشد، به دامن طبیعت میروم زیرا به طبیعت بسیار علاقهمند هستم. نوشیدن چای داغ در میان گل و گیاه و روی نیمکت پارکها را به کافیشاپهای درجه یک ترجیح میدهم و باز هم اگر فراغتی باشد و ترافیک اجازه دهد با تعداد محدودی از دوستان دور هم جمع میشویم، شامی در رستوران یا منزل صرف میکنیم و موزیک گوش میدهیم. در مورد ورزش باید بگویم که در گذشته با آن میانه بهتری داشتم ، حالا ورزش من منحصر به شنا و پیادهروی شده است البته رشتههای مورد علاقهام پاتیناژ، تنیس و گلف بوده است و هرسه آنها را تجربه کردهام ولی ادامه ندادم.
وضعیت موسیقی در کشور را در حال حاضر چگونه ارزیابی میکنید ، با توجه به اینکه در طول دوران فعالیت خود روال سالمی را دنبال کردهاید و از این جهت مورد تحسین واقع شدهاید به جوانانی که وارد عرصه موسیقی میشوند، چه توصیهای دارید؟
خدا را شکر فضای هنری برای جوانان ما مساعدتر و بهتر شده و این موجب خوشحالی است، توصیه من به نسل جوان این است که همه جانبه دانش موسیقی و سواد شعری بیاموزند و در کار خود ابتکار و پشتکار داشته باشند چون شعر و ترانه غذای روح انسانهاست، بنابراین بایستی به اصول پای بند بود و از خواندن آثار بیمحتوا و هجو خودداری کرد، اجرای ترانههایی مانند رپ که بعضاً در آن بدوبیراه رد و بدل میشود با فرهنگ ما مغایرت دارد و اصلاً خوشایند نیست، اگر چه من معتقدم که رپ از موسیقی ماسرچشمه میگیرد؛ توضیح بیشتر در این باره آن است که مثلاً در نمایشهای روحوضی قطعاتی اجرا میشد که شکل و شمایل رپ داشت یا حاجی فیروزها، قطعاتشان رپ گونه خوانده میشد؛ " ارباب خودم بزبزقندی ، ارباب خودم چرا نمیخندی ؟ " به هر حال اگر بگویم خارجیها قطعات رپ را از روی دست ما و به صورت مارکت ارائه دادهاند، سخن گزافی نیست . پس باید ما در داخل در جهت اجرای درست و صحیح اینگونه سبکها برآنیم .
ورود به عالم موسیقی چگونه باید باشد ، آیا با فعالیتهای زیرزمینی میتوان در موزیک به سرانجام و مقصود رسید؟
من آدم قانونگرایی هستم، بنابراین هیچگاه نمیتوانم فعالیتهای زیرزمینی را در موسیقی تایید کنم، جوانان ما باید موزیک خود را از طریق مجاز به مردم عرضه کنند.