گروه موسیقی هنرآنلاین: در وصف او هرچقدر هم بنویسند نمیتواند آنطور که باید کلام حق را به جا آورد، چه در کار چه در عمری که سپری کرد به قدری بزرگمنشانه رفتار میکرد که نام استاد برای او کاملا برزانده است. عبدالوهاب شهیدی فقط یک شخص نبود؛ او یک تفکر بود و جای خالی او در موسیقی ایران زین پس بسیار احساس خواهد شد.
در مراسمی که برای بزرگداشت او در اردیبهشت ماه 94 برگزار شد، استاد محمدرضا شجریان در وصف او گفته بود: شهیدی یک اعتبار و یک منش انسانی و بزرگوارانه در موسیقی ما است. هرجا شهیدی بود، بالاترین عنوان هنر را داشت. چه در جشنها، چه در گلها و چه در حضور مردم، من همیشه پشت سر این نازنین، خودم را پنهان میکردم و از او یاد میگرفتم که رفتار هنری باید چگونه باشد.
شجریان با بیان اینکه باید دعا کنیم سایه شهیدی بر سر ما بماند، اظهار کرده بود: با عرض احترام نسبت به این پیشکسوت بزرگ و پیر دیر ما که سایهشان بر سر ما هست و باید دعا کنیم همیشه بر سر ما بماند و سایه نازنین که حق بزرگی بر گردن موسیقی و شعر ما دارند و چه روزگارانی که ما با هم داشتیم و داریم، مخصوصا وقتی من، مرحوم لطفی و جناب سایه سه نفری کنار هم بودیم و آن دوران، اتفاقات خوبی میافتاد. جای لطفی خیلی اینجا خالی است. یادش بخیر. چه زود رفت و باور نمیکردیم لطفی آنقدر زود ما را ترک میکند و میرود.
حالا بعد از مرگ او یارانش روایتهایی در فراقش بیان کردهاند.
دریغا و دردا که میدان از هنرمندان واقعی خالی است
صدیق تعریف، خواننده موسیقی ایرانی نکاتی را درباره ویژگیهای آوازی عبدالوهاب شهیدی و دوران فعالیت موسیقایی این هنرمند، بیان کرد.
صدیق تعریف به ایسنا گفت: استاد عبدالوهاب شهیدی در جامعه باربد، زیر نظر استاد اسماعیل مهرتاش (موسیقیدان) آواز ایرانی را فرا گرفت. استاد مهرتاش در حوزه اجرا و آموزش موسیقی و تئاتر با اجرای اپرتهایش، در جامعه باربد در دورانی بسیار فعال عمل میکردند. ماحصل این آموزشها، پرورش شاگردانی بود که در اپرتهای ایشان حضور پیدا میکردند. از جمله کسانی که در این اپرتها حضور مییافت، استاد شهیدی بود که همزمان با خواندن آواز در این اجراها، به نواختن عود هم میپرداخت. از دیگر شاگردان استاد مهرتاش میتوان به محمدرضا شجریان، محمد منتشری و چند تن دیگر اشاره کرد که در اجرای آثار مهرتاش او را همراهی میکردند.
او ادامه داد: به مرور استاد شهیدی وارد برنامه «گلها»ی رادیو شد و تا آخرین روزهای پیش از انقلاب به طور مستمر در برنامههای «گلها»ی رادیو همانند؛ گلهای جاویدان، گلهای رنگارنگ و یا گلهای تازه به اجرای برنامه پرداخت. استاد شهیدی باتوجه به شناختی که از شخصیت صدایش داشت، تا آنجا که میتوانست از امکانات موجود در صدایش به نحو احسنت و درست استفاده کرد. از این استاد بزرگ، آثار ارزشمندی باقی مانده است. شیوه آوازخوانی ایشان خصلت و ویژگی خاص خود را داشت که استاد به خوبی و به اندازه کافی از آن در اجرای آثارش استفاده میکرد.
این هنرمند در ادامه اظهار کرد: هر کدام از خوانندگان موسیقی ایرانی پیش از انقلاب، شیوه، سبک و سیاق منحصر به خود را داشتند، برخلاف خوانندگان امروز هر کدام شخصیت صدایی و اجرایی خاص خود را داشتند و هیچ کدام به هیچ وجه شبیه دیگر خوانندگان نمیخواندند و آوازشان هر کدام مُهر و امضای خود را داشت.
او تصریح کرد: تا آنجا که به خاطر میآورم استاد شهیدی خواننده دائمی و همیشگی گروه پایور به سرپرستی استاد فرامرز پایور بود. یادم نمیآید که استاد شهیدی با گروهی دیگر غیر از گروه پایور به اجرای برنامه پرداخته باشد مگر با ارکستر بزرگ رادیو و تلویزیون در چند کار محدود و معدود با استادانی چون روح الله خالقی و بعدها در چند اثر استاد جواد معروفی و استاد فریدون شهبازیان. از معروفترین آثار این خواننده ارجمند میتوان به آثاری مانند «زندگی»، «بی تو به سر نمیشود»، «گریه را به مستی...» و چند اثر دیگر اشاره کرد. از دیگر ویژگیهای این استاد ارجمند میتوان به بازآفرینی چندین اثر نواحی ایران مانند موسیقی منطقه لرستان و چهارمحال بختیاری که اغلب با ارکسترهایی به سرپرستی فریدون شهبازیان اجرا میشد، اشاره کرد.
او ادامه داد: استاد شهیدی خوانندهای بود که غیر از عرصه آواز، در نواختن عود در نوع خود خوش پنجه و خاص بود و عود را خوش مینواخت. از ویژگیهای عودنوازی ایشان؛ صدای ساز او بود که رنگ، بو و طعم خالص موسیقی ایرانی را داشت.
تعریف به بیتوجهیهایی که به هنرمندانی همچون شهیدی پس از انقلاب صورت گرفت، پرداخت و گفت: پس از انقلاب تنها استاد شهیدی نبود که مورد بی مهری مسوولان فرهنگی وقت قرار گرفت، بلکه خوانندگان دیگری همچون حسین خواجه امیری (ایرج)، اکبر گلپایگانی، نادر گلچین و بسیارانی دیگر از این بی مهری و بی توجهی مبرا نبودند. دردا که این خوانندگان در اوج پختگی و مهارت به کلی از اجرا و حضور در محیط هنری محروم و طرد شدند.
این هنرمند درباره اثر خاموشی صدای هنرمندانی همچون شهیدی گفت: اکثر هم دورهایهای استاد شهیدی از دنیا رفتهاند و هم دورهایهای ما نیز که امثال محمدرضا لطفی یا پرویز مشکاتیان بودند چندین سال است که از خاموشیشان میگذرد و اکنون دریغا و دردا که میدان تقریبا خالی از مردان و زنان کارآمد و به معنای درست کلمه هنرمند است.
فرهاد فخرالدینی: مردم از صدای لطیف و بی نظیر شهیدی محروم بودند
استاد فرهاد فخرالدینی رییس شورای عالی خانه موسیقی در پی درگذشت عبدالوهاب شهیدی هنرمند پیشکسوت و برجسته آواز ایران ضمن تسلیت این ضایعه گفت: «در سال هایی که صدای این بزرگوار در اوج قدرت و درخشندگی بود مردم از شنیدن آن بی نصیب بودند.»
متن این پیام که امروز بیستم اردیبهشت صادر شد چنین است: با نهایت تاثر و تاسف درگذشت هنرمند ارجمند استاد عبدالوهاب شهیدی را به جامعه هنری و هنردوستان گرامی تسلیت عرض میکنم. استاد عبدالوهاب شهیدی یکی از چهره های درخشان آواز موسیقی ایران بودندو آثار ارزشمندی از صدای لطیف و بی نظیرشان به یادگار مانده است.
افسوس که از این انسان نجیب و شریف در زمان حیاتش آن طور که شایسته بود قدردانی نشد و مردم هنردوست ایران در سال هایی که این بزرگوار در اوج قدرت و درخشندگی بود، از شنیدن آن بی نصیب ماندند.
گنجهای: موسیقی ایران خوانندهای باوقار را از دست داد
داود گنجهای (عضو شورای عالی خانه موسیقی) در پی درگذشت عبدالوهاب شهیدی گفت: موسیقی ایران امروز خواننده ای توانا و باوقار را از دست داد. ایشان استاد یگانه و بازمانده از موسیقی قدیم و ملی ما بودند و من امروز با شنیدن خبر درگذشتشان بسیار ناراحت شدم و این ضایعه را به همه هنردوستان این مرز و بوم تسلیت می گویم.
گنجهای افزود: ایشان مردی بسیار با سواد، موقر و مهربان بودند که آثار ارزنده ای از خود بجای گذاشتند که یادگار ایشان در سال های پیش رو برای جوانان و علاقمندان به موسیقی ایرانی خواهد بود.
عضو شورای عالی خانه موسیقی گفت: استاد شهیدی دارای صدایی گیرا و گرم بودند که آثار ایشان را با گروه استاد پایور از یاد نمی بریم. موسیقی ایران امروز خواننده ای توانا و باوقار را از دست داد و به سهم خود این ضایعه را به جامعه موسیقی و خانواده ایشان تسلیت می گویم.
هوشنگ ابتهاج: در شأن شهیدی بیش از اینها میشود گفت
هوشنگ ابتهاج در توصیف زندهیاد شهیدی گفته بود: چیزی آنچنان ندارم که در شأن آقای شهیدی باشد. من پیش از آنکه بختِ آشنایی با شهیدی را داشته باشم، با صدای او آشنا و شیفته صدایش شدم، به خصوص آن برنامه داغستانی که به زبان لری بود و از آن برنامه چند اجرا انجام شد. آقای شهیدی برای من همیشه تصوری از هنرمندی بود که آرزویش را داشتم. مردی بامناعت و بیطمع. ایشان به من امید دادند که میشود هنر خالص و ناب داشت، انسانی فروتن بود و مهربان بود و کار هنری شایسته هم انجام داد. در شأن شهیدی بیش از اینها میشود گفت.
سایه در ادامه شعری را تقدیم او کرده است:
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان شاخه همخون جدامانده من
بدرود استاد شهیدی بزرگ