سرویس موسیقی هنرآنلاین: همین چند روز قبل زادروزش بود؛ یکی از تأثیرگذارترین اعضای خانواده بزرگ کامکارها. اردشیر کامکار را بهعنوان نوازنده کمانچه، قیچک و ویولن میشناسیم، اما شهرتش بیش از همه به خاطر نوازندگی منحصربهفردش با کمانچه است.
این نوازنده پیشکسوت همچنین سابقه سالها همکاری با زندهیاد محمدرضا شجریان را در کارنامه دارد و با فرزند او همایون هم همکاری کرده است. سابقه آشنایی اردشیر کامکار با استاد شجریان به دهه 1360 بازمیگردد؛ همان زمانی که از سنندج به تهران آمد و همکاریاش را با عارف و شیدا گروههای فعال آن زمان موسیقی ایرانی آغاز کرد.
همزمان با چهلمین روز درگذشت مرحوم شجریان با کامکار به گفتوگو نشستهایم تا برایمان از استاد موسیقی ایران و دلایل محبوبیت و موفقیت او بگوید.
از نگاه اردشیر کامکار، با سابقه سالها فعالیت در سطح حرفهای در موسیقی ایرانی، دلیل ماندگاری نام محمدرضا شجریان در موسیقی ایران چیست؟
به گمان من، روانشاد استاد شجریان را باید بهعنوان یکی از توانمندترین خوانندگان موسیقی ایرانی در تاریخ بهحساب بیاوریم. با این توضیح اگر به کارنامه پربار این آوازخوان شناختهشده نگاهی کنیم و از منظر فنی به تجزیهوتحلیل آثار او بپردازیم، درخواهیم یافت که این هنرمند در همه آلبومهایی که در آن بهعنوان خواننده حضور داشته، ارائهای بینقص داشته است. در این میان ممکن است عدهای این وجه را برآمده از استعداد ذاتی و منحصربهفرد این خواننده شناختهشده بدانند، اما چنین نگاهی به گمان من درست نیست. هرچند آقای شجریان استعداد و توانمندی ذاتی در زمینه خوانندگی داشته اما نمیتوان از تلاش و تمرین پیوسته و بودن وقفه او در دستیابی به این ویژگی چشمپوشی کرد. همین تمرینات پیوسته هم او را سطحی از شناخت رسانده که طی آن بتواند به درکی عمیق از حنجره و توان صوتیاش برسد و بر اساس همین درک و شناخت هم بتواند بهترین کارایی را در زمینه خوانندگی داشته باشد. از سوی دیگر باید این نکته را هم مدنظر قرار داد که محمدرضا شجریان ادبیات فارسی و موسیقی ایرانی را بهخوبی میشناسد و همین شناخت سبب شده تا برای همه لحظاتی که آواز میخواند، برنامهریزی کند و با تسلط کامل آثار را اجرا کند. یکی از مهمترین ویژگیهایی که امروز برای استاد شجریان باید برشماریم این است که علاقهمندان به هنر این خواننده بلندآوازه تنها مربوط به یک طبقه یا گروه اجتماعی نیستند و در میان طبقات مختلف اجتماعی و مالی در ایران میتوان آدمهای زیادی را سراغ گرفت که عاشق هنرمندی این خواننده بزرگ هستند. با این توضیح، باید تأکید کرد که محمدرضا شجریان با بهرهگیری از موسیقی ایرانی که در دهههای قبل تنها در میان گروه خاصی از مردم مورد توجه بود، به ذهن و ضمیر مردمان ایرانزمین در گروهها و طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی نفوذ کرد و امروز طرفداران زیادی در میان جوانان، کهنسالان، دانشجویان، کسبه، فرهیختگان و عموم مردم دارد.
بههرحال کار هر هنرمندی احتمالاً در طول دوران فعالیتش با فرازوفرودهایی همراه است. آیا کارنامه هنری محمدرضا شجریان هم چنین وجهی دارد؟
نام آقای شجریان حدود شش دهه در آسمان در موسیقی ایران درخشید و بهجرئت میتوان گفت در طول همه این سالها، این هنرمند در اوج قرار داشت. این نکته درباره عموم هنرمندان صدق میکند که در طول دوران فعالیتشان آثاری در کارنامه آنها قرار میگیرد که تا همیشه از آن یاد میشود و بهعنوان نقاط عطف هنری درباره آنها به چشم میخورد. درباره آقای شجریان اما اینطور نیست و من با تمام وجود معتقدم همه آثار منتشرشده با صدای این خواننده توانمند و استثنایی کیفیت و استانداردی متفاوت داشته و هرکدام در جایگاه خود میتواند بهعنوان بهترین اثر در کارنامه هر هنرمندی به شمار برود. با این توضیح، محمدرضا شجریان را باید خوانندهای بهحساب آورد که در طول دوران فعالیتش به همه موفقیتهای ممکن دست یافت چون از یک سو منتقدان و اهلفن او و آثارش را تأیید کردند و از سوی دیگر او با همان آثار توانست در قلب عموم جامعه نفوذ کند.
بهعنوان کسی که سالها در کنار محمدرضا شجریان در مقام نوازنده حضور داشته، سبک آوازخوانی این هنرمند را چطور توصیف میکنید؟
به باور من، محمدرضا شجریان توانست در موسیقی ایرانی سبکی آوازی را به نام خودش ثبت کند زیرا هیچ آوازخوانی پیش و بعد از او چنانکه او آواز را ارائه کرد، نخوانده است. در این میان ممکن است برخی به کسانی که از شیوه خوانندگی آقای شجریان تقلید میکنند، اشاره کنند اما آن بحث، بحثی دیگر است. از نگاه من آقای شجریان با بهرهگیری از سبک و سیاق آوازخوانی گذشتگان و افزودن ذوق و حس درونی خودش به آن سبک و سیاق نوعی از آوازخوانی را در موسیقی ایرانی پایهگذاری کرد که مخصوص به خود اوست. به گمان من، همه آثاری که با صدای محمدرضا شجریان روانه بازار موسیقی شده، امضای او را پای خود دارند و در هرزمانی تازهاند. کم نیستند آثاری که در عرصه موسیقی روانه بزار میشوند و مثلاً برای یک سال هم با تکیه بر تبلیغات و پخش مداوم از تریبونهای مختلف، در صدر قرار میگیرند اما زمان چندان نمیگذرد که از سوی شنوندگان کنار گذاشته میشوند. آثار منتشرشده با صدای محمدرضا شجریان اما هنوز که هنوز است وقتی شنیده میشود انگار برای امروز ساختهوپرداختهاش کردهاند. در این میان البته آهنگسازان بزرگی همچون زندهیاد محمدرضا لطفی و روانشاد پرویز مشکاتیان بهعنوان آهنگسازان نخبه نقش تعیینکنندهای داشتند اما از تأثیرگذاری آقای شجریان هم در ماندگار شدن آثاری که با همکاری این دو آهنگساز روانه بازار کرد، نباید غافل شویم. از نگاه من نام هنرمندانی همچون محمدرضا شجریان را باید در کنار بزرگانی ازجمله روحالله خالقی و ابوالحسن خان صبا قرار بدهیم چون همه آنها کاری با موسیقی ایرانی کردند که این هنر در دل و جان نسلهای آینده هم نفوذ کند.
همیشه گفتهاید که صدای محمدرضا شجریان هیچگاه خاموش نخواهد شد. چرا؟
بله. کاملاً. من اطمینان دارم که تا سدهها بعد از مرگ همه ما، مردم در قرون آینده از محمدرضا شجریان، زحماتی که کشید و البته تأثیراتی که بر موسیقی و هنر ایرانزمین گذاشت، سخن خواهند گفت. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد او در خوانندگی در موسیقی ایرانی آن بود که هیچگاه خودش را در مکتبی مشخص در موسیقی ردیفی دستگاهی محدود نکرد. او در همه مکاتب خوانندگی در موسیقی ایران جستوجو و حرکت کرد و در همه آن مکاتب هم به توانمندی و تسلطی درخور رسید. درعینحال او در مسیر موسیقی ایرانی دست به نوآوریهای جالبی زد و توانست با حفظ اصالت موسیقی ایرانی را به سوی مدرن شدن سوق بدهد. او روی کارش تسلط زیادی داشت و برایش اجرا در استودیو و روی صحنه کنسرت تفاوتی نمیکرد. همواره برایم جالب بوده که آقای شجریان برای اجرایی بینقص در استودیو یا روی صحنه کنسرت به چند جلسه کوتاه تمرینی بیشتر احتیاج نداشت تا بتواند ارائهای بینقص و دقیق در خوانش اثر داشته باشد. این ویژگی باعث میشد کار بقیه اعضای گروه روی صحنه یا در استودیو راحتتر شود. هرچند معتقدم نام شجریان در تاریخ هنر ایران ماندگار شده، اما بر این نکته هم تأکید دارم که گفتن از او و پرداختن به اقداماتش میتواند جوانها را بیش از پیش در جریان تأثیری که این استاد بزرگ موسیقی ایران بر این هنر کهن داشت، قرار بدهد.