سرویس موسیقی هنرآنلاین: وقتی سخن از موسیقی هرمزگان است، نام بزرگانی چون خالو قنبر راستگو و مرحوم ابراهیم منصفی از صندوقچه خاطرات بیرون میآید و پشت سر هم ردیف میشود.
در گوش جوانترها هم صدای خوانندگانی چون ناصر عبداللهی فقید، رضا صادقی و غلامرضا صنعتگر پیچیده و برایشان خاطره ساخته است. در این سالها البته خیلی دیگر از بر و بچههای جنوب بودهاند که علیرغم صدای خوش و تلاش فراوانشان نتوانستند به جایگاهی که لیاقتش را داشتند، برسند. با این همه مسیر بدل شدن به ستاره برای جوانان جنوب در موسیقی پاپ ادامه دارد و میدان هنر موسیقی در طول دوران از جوانان بااستعداد و توانمند جنوبی خالی نبوده است.
یکی از این خوانندگان بااستعداد ناصر پورکرم است که دور و دیر نیست از نامداران موسیقی پاپ در کشورمان باشد؛ جوانی که نام برادرش در زمره اسامی آوازخوانان برجسته موسیقی آن خطه قرار میگیرد، اما خودش با اهدافی بزرگتر رهسپار پایتخت شده تا در میان خیل عظیم صداها، سری در میان سرها درآورد. گفتوگویی انجام دادیم با او؛ خوانندهای که تازه از مرز سومین دهه زندگی گذر کرده اما سالهای زیادی از عمرش را در راه فراگیری موسیقی گذاشته است. گفتوگو با پورکرم را در ادامه میخوانید:
آقای پورکرم، چگونه پای در عالم موسیقی گذاشتید؟
من در خانوادهای هنردوست متولد شد. برادرم عبدالعزیز پورکرم، خوانندهای صاحبنام در جنوب ایران بود و تمام دوستداران موسیقی محلی هرمزگان، او را بهخوبی میشناسند. عبدالعزیز با سختیهای فراوان، موسیقی را فرا گرفت. تمرینهای مداوم و پشتکار مثالزدنی او سبب شد من نیز شیفته موسیقی شوم. وقتی تنها هشت سال سن داشتم در گروه سرود استاد رادمهر، فعالیت موسیقایی را آغاز کردم و با تعلیم و حمایت برادرم، سازهای کیبورد و گیتار را آموختم. از کودکی درگیر موسیقی شدم. هرچند سن و سال زیادی ندارم، اما بیش از دو دهه است به نحوی با موسیقی مأنوس هستم.
همانطور که اشاره کردید برادرتان ازجمله چهرههای نامدار موسیقی در جنوب ایران به شمار میرود. چرا شما در ژانری کاملاً متفاوت به فعالیت پرداختید؟
عبدالعزیز، حق استادی بر گردن من دارد، اما اجازه داد به کشف و شهود بپردازم و هر آنچه را دوست دارم، انتخاب کنم. موسیقی جنوب در گوشت و پوست و خون من است و اصلاً نمیتوان این موسیقی را از وجودم جدا کرد، ولی دوست داشتم دایره مخاطبانی به وسعت ایران داشته باشم. متأسفانه موسیقیهای محلی فقط در خود مناطق شنیده میشوند و فقط تعداد اندکی از مخاطبان جدی و محققان حوزه موسیقی در سایر نقاط ایران به شنیدن این آثار علاقهمند هستند، ولی وقتی شما به زبان فارسی میخوانید، هشتاد میلیون ایرانی در جایجای سرزمین مادریمان و شاید بسیاری در فراسوی مرزها، صدایتان را بشنوند و با شما ارتباط برقرار کنند.
نخستین قطعه شما بهصورت رسمی در چه سالی منتشر شد؟
من سالها به زبان محلی میخواندم و قطعات جنوبیام در هرمزگان بسیار شنیده شده، اما اولین قطعهام در قالب فعالیت حرفهای، سال 1388 با نام "صدای جنوبی" منتشر شد. شهرام محمودی، ملیپوش والیبال کشورمان، دوست نزدیک من بود و حمایتها و تشویقهای او تأثیر زیادی در پیگیری جدی خوانندگی از سوی من داشت.
چرا فعالیت حرفهای شما دچار وقفه شد؟
من متولد بندر خمیر در استان هرمزگان هستم. طبیعتاً فعالیت حرفهای در زادگاه من چندان آسان نیست. ورود جدی و حرفهای به عرصه خوانندگی، نیازمند سرمایهگذاری و امکانات زیادی است. برای رسیدن به این هدف باید راهی پایتخت میشدم. فاصله زیاد بندرعباس تا تهران و دلتنگیهای مادرم سبب ایجاد وقفهای بین فعالیتهای من شد. سال 91 قطعه "جدا بودی" از استاد حسین وفادار را بازخوانی کردم. در ادامه با معین راهبر آشنا شدم و حمایتهای او سبب شد در تهران ساکن شده و بهصورت جدی روی خوانندگی متمرکز شوم. در ادامه دوستی عمیقی بین ما شکل گرفت. قطعات "بیوفا" و "دلتنگم" حاصل همکاری ما در آن دوران بود که سالهای 92 و 93 منتشر شد. این دو قطعه مورد استقبال قرار گرفتند و تا حدودی نام مرا در بازار موسیقی مطرح کردند، حتی خوانندگان سرشناسی مانند رضا صادقی به تمجید از آن آثار پرداختند.
رضا صادقی شاید مشهورترین خواننده حال حاضر جنوب باشد. البته پیشتر نیز خوانندگانی مانند مرحوم ناصر عبداللهی توانستند نام خود را فراتر از گستره جغرافیایی جنوب مطرح کنند. شما چه هدف و آیندهای را برای خود متصور هستید؟
خوانندگانی که نام بردید، جزو افتخارات جنوب مخصوصاً استان هرمزگان هستند. بسیاری از جوانان بندر آرزو دارند روزی جا پای آنها بگذارند. ناصر عبداللهی، صدایی بیتکرار در موسیقی پاپ ایران بود. چهرههای زیادی را دیدیم که در ابتدای ورود به عرصه موسیقی، سعی در تقلید صدای خوانندگانی داشتند، اما تاکنون کمتر فردی توانسته به تقلید از سبک و صدای ناصر عبداللهی بپردازد. رضا صادقی نیز استایل و صدای خاص خود را داشته و طرفداران پر و پا قرصی دارد. تمام تلاشم در همه سالها مبتنی بر همین اصول بوده است؛ کوشیدم شبیه به هیچکس نباشم و سبک و صدای خودم را داشته باشم.
بهتازگی قطعهای با صدای شما منتشر شده و تعداد دانلودها نشان از استقبال مخاطبان دارد. قطعه "ساحل" چگونه شکل گرفت؟
ترانهسرا و آهنگساز قطعه "ساحل"، هادی زینتی بوده و تنظیم اثر را نیز فرید ایمانی بر عهده داشته است. این قطعه با دریافت مجوز از دفتر موسیقی به انتشار رسید. همانطور که اشاره کردید مردم، استقبال خوبی از "ساحل" داشتند. پیامهای محبتآمیز زیادی دریافت کردیم که باعث شد خستگیمان در برود. "ساحل"، قطعهای عاشقانه و آرام است.
بازار امروز موسیقی بهویژه موسیقی پاپ، بیشتر فضاهای ریتمیک را طلب میکند و به همین دلیل خوانندگان عمدتاً قطعاتی شش و هشت یا ترنس تولید میکنند. فکر میکنید قطعات عاشقانه هنوز طرفداران گستردهای داشته باشند؟
موسیقی عاشقانه تا ابد مخاطبان خودش را دارد. قطعات عاشقانهای که دههها قبل؛ چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان تهیه و منتشر شدهاند، هنوز هم شنیده میشوند. نسلهایی که در زمان خلق اثر به دنیا نیامده بودند، امروز قطعات عاشقانه قدیمی را میشنوند و با آنها ارتباط برقرار میکنند؛ پس موسیقی عاشقانه هیچوقت کهنه نمیشود، چون عشق همیشه تازه و زنده است. هر کدام از ما دهها قطعه خاطرهانگیز در ذهن داریم که شاید 20، 30 و حتی 50 سال از زمان تولیدشان گذشته باشد، ولی بارها و بارها گوششان میدهیم و مانند روز اول از شنیدنشان لذت میبریم.
یکی از انتقادات واردشده به موسیقی امروز ایران، جای خالی آثار ماندگار است. در سالهای اخیر کمتر قطعهای در حافظه تاریخی مردم ثبت شده و نظر طیف وسیعی از مردم را جلب کرده است. به نظر شما دلیل این اتفاق چیست؟
از دیرباز گفتهاند: "هر سخن از دل برآید لاجرم بر دل نشیند". رمز ماندگاری آثاری که سالها پیش خلق شدهاند و هنوز هم رنگ تازگی دارند، ارتباط قلبی خالقان اثر با قطعاتی بوده که هنرمندان تولید میکردند. ترانهسرا با تمام وجودش میسرود، آهنگساز تمام احساسش را در نتها جاری میکرد و خواننده با تمام وجود میخواند. رابطه عمیقی بین اضلاع مثلث تهیه آثار موسیقایی برقرار بود و نتایجی درخشان هم در پی داشت. امروز به دلیل گسترش فضای مجازی، افراد میتوانند ره صد ساله شهرت را یکشبه طی کنند. از طرفی ورود به عرصه خوانندگی برخلاف گذشته، بسیار آسان شده و از سوی دیگر سرمایهگذاران در حوزه موسیقی، تأمین منافع مالی را بر تهیه و تولید اثری قابل دفاع و ماندگار ارجح میدانند. تمام این عوامل دستبهدست یکدیگر داده تا کمتر شاهد انتشار قطعاتی باشیم که ماهها و سالها، ما را درگیر خود کرده و هر چه زمان میگذرد، بیشتر در روح و جانمان نفوذ کنند.
در بازار امروز موسیقی، تعداد خوانندگان بسیار زیاد است و روزانه صدها قطعه در بستر اینترنت منتشر میشود. موفقیت در چنین بازاری، دشوار جلوه میکند. فکر میکنید تا چه اندازه، امکان موفقیت در این بازار برای شما فراهم شده است؟
تعداد زیاد خوانندگان و دسترسی آسان مردم به قطعات، کار خواننده را بسیار سخت کرده است، چرا که سلیقهها متنوع شده و شما مسیر دشواری برای جلب نظر طیف گستردهای از مردم را دارید. در گذشته، خوانندگان بسیار کمتری داشتیم و از طرفی مخاطب با حجم عظیمی از موسیقی در فضاهای مختلفی مثل اینترنت و شبکههای اجتماعی روبرو نبود. در شرایط کنونی، خواننده باید با هوش و دقت بسیار زیادی عمل کند. هرچند معتقدم اگر خوانندهای با تمام وجود و احساس، قطعهای را اجرا کند، آن قطعه راه خود را از میان صدها و هزاران قطعه دیگر به قلب مردم پیدا میکند، اما وسواس و دقت در انتخاب اشعار و همچنین همکاری با افراد توانمند و متخصص در حوزههای مختلف، سببساز موفقیت هر خوانندهای خواهد شد. این توانایی و تخصص؛ از ترانهسرا و آهنگساز تا مشاور و تهیهکننده را شامل میشود. خوشبختانه فرصت همکاری با موزیسینهای خوب و کاربلدی مثل حامد برادران، هادی زینتی، حامد دهقانی، مسعود جهانی و فرید ایمانی را پیدا کردم که هر یک، نامی آشنا در موسیقی پاپ محسوب میشوند و قطعات محبوبی را ساخته و تنظیم کردهاند. همچنین باید از آقای محمد خردمند یاد کنم؛ مردی که نشان داد هنوز هم افرادی فارغ از دغدغه تأمین منافع مالی و نگرانی بابت بازگشت سرمایه، به موسیقی و صدای خوب اهمیت میدهند. او حمایتهای بسیار زیادی از من انجام داده و نقش بسزایی در رسیدن به جایگاه امروزم دارد. وقتی تمام ارکان و اجزا در جای درست خود قرار بگیرند، موفقیت در دسترس خواهد بود. من تلاش بسیار زیادی انجام دادم و هیچگاه ناامید نشدم. امروز هم بسیار خوشحالم، چون حال خوبی دارم و مطمئنم روزهای درخشانی پیش روی من و همه کسانی که بهعنوان یک گروه در کنارم به فعالیتی بیوقفه مشغولاند، خواهد بود. امیدوارم هر چه زودتر سایه سیاه کرونا از سر جهان کم شود و بتوانم رخ به رخ با مردم عزیزمان در کنسرتها دیدار کنم.