سرویس موسیقی هنرآنلاین: موسیقی نواحی ایران در آخر هفتهای که گذشت یکی از چهرههای درخشان خود را از دست داد: پهلوان رسول بخش زنگشاهی نوازنده ساز قیچک و هنرمند موسیقی نواحی بلوچستان که مدتها با بیماری دیابت دست و پنجه نرم میکرد، شامگاه پنجشنبه دوم مرداد در 79 سالگی دار فانی را وداع گفت.
درگذشت زندهیاد زنگشاهی که از او به عنوان یکی از راویان بزرگ موسیقی بلوچستان و یکی از صاحبنامترین هنرمندان موسیقی نواحی ایران در رویدادهای بینالمللی یاد میشود، بازتاب گستردهای داشت و از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تا بسیاری مسئولان کشوری و استانی مسئول در حوزه فرهنگ و هنر، در پیامهایی به او ادای احترام کردند، ضمن این که فقدان استاد زنگشاهی بار دیگر لزوم توجه به موسیقی نواحی کشورمان و بخصوص هنرمندان کارکشته این حوزه را به بحث گذاشت.
در این زمینه با علی مغازهای پژوهشگر موسیقی و دبیر فستیوال موسیقی نواحی و آیینی ایران (آینهدار) و هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
امیدوارم نبود استاد زنگشاهی به منزله پایان ساز قیچک تلقی نشود
علی مغازهای پژوهشگر و دبیر فستیوال موسیقی نواحی و آیینی ایران در پاسخ به این پرسش که از دست دادن چنین اساتیدی تا چه حد میتواند به موسیقی نواحی کشورمان لطمه وارد کند، به خبرنگار هنرآنلاین گفت: اصولاً بعضی از اساتید و نوازندگان برجسته در تمام دنیا زمانی که تواناییشان را از دست دادند، ممکن است به ساز لطمه وارد شود نه با مرگشان؛ به هر حال فردی در هر ساختار و هنری یک روز قبل از مرگش به پایان توانمندیهایش میرسد مگر این که با یک تصادف ناگهانی فوت کنند.
او ادامه داد: ایشان در سالهای اخیر توانمندیهایشان را از دست داده بودند و دریغ و افسوس برای همان زمان است که ما چطور میتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که قابلیتی که در یک فرد تجمیع شده است، بتواند به شکل موروثی و یا آموزشی انتقال پیدا کند. خوشبختانه نوه ایشان به شکل موروثی توانایی ایشان را تا حدی به ارث برده است و میراث منتقل شده است، اما در شکل آموزشی بنده هنوز سراغ ندارم که این قبیل اساتید توانسته باشند تواناییهای خودشان را به شکل آموزشی به افراد دیگر انتقال دهند.
دبیر فستیوال موسیقی نواحی و آیینی ایران گفت: معمولاً در گذشته موسیقایی ایرانیان در تمام اقوام ساز و هنر به شکل موروثی منتقل میشود و ما به این موضوع در هنر "چکیده" میگوییم و افرادی که به شکل آموزشدیده به موسیقی راه پیدا میکنند، به آنها "چسبیده" میگوییم. چسبیدهها واقعاً به ندرت ظرفیتهای هنرمندان چکیده را به دست آوردند اگرچه به ندرت بودن آن به معنی منتفی بودن آموزش حداقل در گذشته نیست. از زمانی که متدهای آموزشی تولید و بازتولید میشوند و شیوههای آموزشی گسترش پیدا کرده است، چسبیدهها توانستند در موسیقیها و هنرهای مختلف ورود پیدا کنند و این حالت و موسیقی سنتی خودش یکی از مهمترین شیوههای انتقال دانش موسیقایی است، اما در موسیقی اقوام به خصوص بلوچستان مرسوم بوده که هنر به شکل موروثی انتقال پیدا کند. بنده امیدوار هستم که نبود این آثار که پیشتر به دلیل ضعف جسمانی و کهولت سن توانایی نواختن ساز را نداشتند، به منزله پایان این ساز تلقی نشود چرا که هنرمندانی در بلوچستان هستند که اگر قدر ببینند و درست به آنها توجه شود، این هنرمندان هنرمندانی هستند که در حفظ و تداوم سنتهای موسیقایی بلوچستان به خصوص سنت پهلوانی و شاعری، کوشا هستند.
مغازهای با اشاره به جایگزینان احتمالی استاد زنگشاهی توضیح داد: به باور من سهیل زنگشاهی نوه استاد رسول زنگشاهی از برخی جهات میتواند جایگزین ایشان محسوب شود. خانواده زنگشاهی از خانوادههای بزرگ و معروف سیستان و بلوچستان هستند که تمام آنها پشت به پشت موسیقیدان و زرگر بودند و حالت موروثی در بین آنها وجود داشته که مطابق با استاندارد و الگوهای کهن خنیاگری که هنرمندان چندوجهی بودند و کارهای دیگری هم همزمان انجام میدادند، این خانواده به طلاسازی و زیورآلات وارد شده بودند. سهیل زنگشاهی که در این بستر بزرگ شده است، طبعاً هنر و خواص موسیقایی این خانواده را به ارث برده است و طبع خصوصیاتی را نیز از این پدربزرگ به ارث برده است و این خصوصیات مثبت و منفی میتواند در کار و کارکرد سهیل زنگشاهی در موسیقی بلوچستان مشهود باشد و این موضوع را همگی در سالهای آینده خواهیم دید.
مغازهای در پایان گفت: استاد زنگشاهی که تا چند سال گذشته توانایی نوازندگی را از دست نداده بود، یکی از مهمترین فیگورهای سرودههای بلوچستان منصوب میشدند و به دلیل این که تواناییشان را از دست داده بودند، به این معنی نیست که بگوییم این فیگور به طور کل از بین رفت و تمام شد و ما به دلیل سابقه و پیشینه استاد زنگشاهی علی رغم این که ایشان در طی سلهای اخیر توانایی و تکنیکهای قدیم خودشان را از دست داده بودند، ما قدردانی و تجلیل از ایشان را لازم و ضروری میدانستیم و میدانیم اما به هر حال امیدوار هستیم که سهیل زنگشاهی بتواند این راه را در بعد هنری آن ادامه دهد.
خانواده زنگشاهی موسیقی بلوچستان را حفظ کردند
هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران در گفتگو با خبرنگار هنرآنلاین در مورد فقدان استاد زنگشاهی و تأثیر آن در موسیقی نواحی گفت: فقدان استاد زنگشاهی خیلی تلخ است، به دلیل این که ما در یکی دو سال گذشته سه استاد مسلم قیچک نوازی در استان بلوچستان را از دست دادیم و این ضایع بدی است. درست است که پسر ایشان نیز در با سن کمی که دارند، اما در قیچک نوازی ماهر است اما تا بخواهد به تجربه پدر برسد، سالها کار دارد. یکی از مسائلی که وجود دارد این است که در بلوچستان خانوادههای نوازندگان حداقل فرزندان خودشان را در زمینه کاری خودشان وارد کردند و به صورت حرفهای نیز با آنها کار میکنند.
جاوید افزود: به هر حال رفتن اساتیدی همچون استاد زنگشاهی ضایعه بزرگی محسوب میشود به دلیل این که آنها یکسری نواها و آواهایی داشتند که اگر در همه بخشهای موسیقی نواحی مشاهده کنید، نواهایی داشتند که سالها اجرا نکرده بودند و دلیل عمده آن نیز این بود که بسیاری از مسئولین منطقهای به دلیل این که تعدادی از این قطعات را دوست نداشتند، نواختن این قطعات را ممنوع کرده بودند و آن چیزی که ارائه میدادند بیشتر نغماتی بودند که از نظر نظارتی دولتی مثبت دیده میشد و شاید خیلی از نغماتی که این اساتید نواخته بودند، اصلاً شنیده نشد. این موضوع باعث میشد تا بخشی از فرهنگ گذشته ناشنیده از بین میرود و یکی از ضربههایی که موسیقی نواحی با رفتن این اساتید میخورد، همین جا است به دلیل این که هیچ تلاشی هم نشده که از آثار این اساتید همچون استاد زنگشاهی مجموعهای صوتی ارائه و یا ثبت و ضبط کنند. در نتیجه مرگ اساتیدی همچون استاد زنگشاهی در حقیقت رفتن بسیاری از نغمهها و آواها است که قطعات بسیار زیادی از آنها به گوش مردم نخورده است. خانواده زنگشاهی موسیقی بلوچستان را حفظ کردند و با رفتن هرکدام از آنها یک ستون میریزد. مردم همینجوری به فردی پهلوان نمیگویند و استاد زنگشاهی به پهلوان بخشی معروف بود و زمانی که ایشان را به پهلوان بخشی صدا میزدند، یعنی یک جایگاه خاص و ویژهای در نزد مردم دارد و نمونه دیگری ندارد.
این پژوهشگر همچنین در مورد جایگزین استاد زنگشاهی نیز اظهار داشت: بعید میدانم جایگزینی برای استاد زنگشاهی داشته باشیم البته هنوز خدا را شکر هنوز یکی دو تن از اساتید بلوچستان در قید حیات هستند که میتوانیم به آنها امیدوار باشیم اما اگر خدای ناکرده آن دو عزیز را نیز از دست بدهیم، تکلیف چه خواهد بود و هرکدام از این عزیزان که از بین ما میروند یک فرهنگی را با خودشان میبرند حتی ما در دو دهه نخست انقلاب دوستان پژوهشگر و خود من از طرف مرکز موسیقی حوزه هنری به وزارت ارشاد پیشنهاد دادیم که مکتب موسیقی مناطق نواحی را برای این اساتید در چند استان فراهم کنند و متاسفانه بودجهای برای این موضوع فراهم نشد و در حال حاضر که این اتفاقات رخ میدهد، کار دیگری جز تسلیت گفتن نمیتوانند انجام دهند. در حالی که تا زمانی که این اساتید در قید حیات بودند میتوانستند از آنها حمایت کنند و برای آنها مکتب ایجاد کنند. به هر حال هنوز هم برای انجام این کار دیر نشده و میشود بعضی از این کارها را انجام داد.