سرویس موسیقی هنرآنلاین: الیاس طغیانی خواننده و نوازنده نی متولد اصفهان است. او مقدمات آواز را نزد پدرش ابراهیم طغیانی گذراند و بعدها نزد استادانی چون ملکمحمد مسعودی (آشنایی با ردیف آوازی) و ناهید داییجواد (فراگیری دورۀ عالی مکتب آوازی اصفهان) آموزش دید.
او علاوه بر ساز تخصصی نی با سازهایی چون تار و سهتار و تنبک نیز آشنایی دارد. طغیانی فارغالتحصیل دانشگاه عالی موسیقی تهران است و با گروههای مختلف ازجمله دلشدگان، طلوع، پرند، چکاوک، آفاق، نسیم صبا، سپهر، روناک و نوای مخالف همکاری داشته است.
طغیانی در حال حاضر مدرس رسمی دانشگاه فرهنگ و هنر و مدیرمسئول آموزشگاه موسیقی آوای جان در تهران است و به تدریس صداسازی، آواز، بداههخوانی و بداههپردازی، جوابآواز، و ساز نی میپردازد. اواخر سال 1396 آلبوم "اوج رؤیا" به خوانندگی او و آهنگسازی و تنظیم مسعود تدینی منتشر شد. با این آهنگساز و خواننده درباره فعالیتهای آتیاش گفتوگو کردهایم.
آقای طغیانی، چطور وارد دنیای موسیقی شدید؟
من در خانوادهای فرهنگی بزرگ شدم و موسیقی را از کودکی شروع کردم. مقدمات موسیقی (آواز) را از کودکی نزد پدرم که نوازنده سنتور بود فرا گرفتم. بعدها وارد هنرستان موسیقی اصفهان شدم و بهصورت آکادمیک ساز نی را انتخاب کردم. پس از اتمام دوره موسیقی در هنرستان نزد خلیل ملکی با انتخاب نی بهعنوان ساز تخصصی، تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی (لیسانس) در دانشگاه عالی موسیقی تهران به اتمام رساندم. در آواز نیز از هنرمندانی چون ملکمحمد مسعودی، سرکار خانم استاد ناهید داییجواد و معصومه مهرعلی در دانشگاه تعلیم گرفتم. از سال 1375 همکاری رسمی خود را با گروههای مختلف ازجمله دلشدگان، طلوع، پرند، چکاوک ... در اصفهان آغاز کردم که حاصل آن اجرا در تالارها و شبکههای تلویزیونی مختلف بود. همکاری با گروه کسایی و همچنین گروههای آفاق، نسیم صبا، سپهر، روناک و نوای مخالف از دیگر فعالیتهای من به شمار میرود. همکاری با گروه صنم منجر به تولید آلبومهایی چون "همنشین دیرینه" و "تا نفس باقی است" شد. اجرا در شهرهای مختلف در دانمارک و سوئد به همراه گروه شمس مولانا به مناسبت هشتصدمین سالگرد مولانا و نیز امارات متحده عربی ازجمله فعالیتهای خارج از کشور من است. در سال 1374 پیش استاد حسن کسایی رفتم و بعد از آن در کنار اساتیدی مثل محمدعلی کیانینژاد، حسن ناهید، جمشید عندلیبی و مرحوم محمدعلی حدادیان حضور داشتم. علاوه بر آواز و نی با سازهایی چون تار، سهتار و تنبک نیز آشنایی دارم و در حال حاضر مدرس رسمی دانشگاه فرهنگ و هنر و مدیرمسئول آموزشگاه موسیقی آوای جان در تهران هستم.
چرا ساز نی را بهعنوان ساز اصلی خود انتخاب کردید؟
یکی از دلایلی که باعث شد ساز نی را بهعنوان ساز تخصصی استفاده کنم، این بود که در اصفهان به دنیا آمدم. البته پیش از این که وارد عرصه موسیقی شوم، به دلیل این که پدرم صدای خوبی داشتند، با من آواز کار میکرد و من نیز تنها آواز کار میکردم. تا آن زمان سازی ندیده بودم، اما وقتی به هنرستان موسیقی رفتم، به این دلیل ساز نی نزدیکترین ساز به حنجره است، به نواختن این ساز نی آوردم. البته خیلی دوست داشتم ساز تار را انتخاب کنم اما درنهایت ساز نی را بهعنوان ساز تخصصیام انتخاب کردم.
قبول دارید که ساز نی مانند گذشته مورد استقبال نیست؟
متأسفانه در فرم موسیقی امروزی ایرانی که از تلویزیون، رادیو و... میشنویم، به ساز نی کمتر بها داده میشود و این موضوع میتواند یکی از دلایل کمرنگ شدن ساز نی در کشور باشد. هرچند به نظر من تهیهکنندگان موسیقی نیز در این زمینه مقصر هستند.
فکر میکنید چرا در اجراهای صحنهای کمتر شاهد ساز و آواز هستیم؟
این موضوع که دیگر در کنسرتهای ایرانی ساز و آواز دیده نمیشود، دلایل مختلفی دارد. یک دلیل این است که موسیقی در ایران بیشتر حالت تفریح و سرگرمی دارد. موسیقی ایرانی با این که به نظر من محزون و غمگین است، شنونده را به فکر وامیدارد و راه اندیشه را باز میکند، اما به دلیل مشغلههایی که مردم دارند کمتر فرصت فکر کردن پیدا میکنند و به همین دلیل موسیقیای را میخواهند که شاد شوند. البته این یک مشکل نیست و در تمام نقاط دنیا نیز چنین است، اما در تمام نقاط دنیا افراد موسیقی کلاسیک و رسمی کشور خود را نیز میشنوند.
بهعنوان یک مدرس وضعیت آموزش موسیقی را چطور ارزیابی میکنید؟
متأسفانه در این عرصه جایگاه افراد برای تدریس و جایگاه افراد برای انتخاب آموزش خیلی دقیق نیست. نکته اول در مورد افرادی که وارد موسیقی میشوند این است که خیلی از آنها به دنبال نام هستند و نمیدانند که روش تدریس یک مقوله مجزا است، اما نکته مهمتر در مورد همکاران خودمان است. روش آموزشی برای هر شخص باید متفاوت باشد. اینطور نیست که مثلاً اگر من دستگاههای آوازی را میدانم با همان روش شروع به آموزش کنم. شما در آموزش موسیقی باید توانایی فرد را بسنجید. در موسیقی سنتی ایرانی اینطور نیست که شما حتماً تحریر بزنید. تحریر در موسیقی ایرانی یک زینت است. در گذشته در آواز همیشه از دستگاه شور شروع به آموزش میکردند، اما در حال حاضر خیلی از همکاران من و خود بنده معتقد هستیم که از دستگاه ماهور شروع به آموزش کنیم، به دلیل این که در موسیقی ایرانی ربع پرده داریم، اما در موسیقی غربی نداریم و در دستگاه ماهور ذهن هنرجو یا دانشجو تا پنج یا شش گوشه هنوز وارد ربع پردهها نشده است، به این معنی که ذهن هنرجو کمتر درگیر میشود و میتواند دریافت بهتری داشته باشد.
درباره تدریس کارشناسی آواز ایرانی در دانشکده فرهنگ و هنر که بهتازگی اتفاق افتاده است، توضیح میدهید؟
بنده به همراه همکارانم در دانشکده فرهنگ و هنر برای اولین بار در ایران رشته کارشناسی آواز ایرانی را تصویب کردیم. پیش از این در دانشگاه فرهنگ و هنر تنها تا مقطع کاردانی رشته آواز داشتیم، اما با تصمیماتی که با همکارانم در دانشکده فرهنگ و هنر داشتیم، کارشناسی آواز را برای اولین بار تصویب کردیم که رشته آواز ایرانی از مقطع کاردانی به کارشناسی نیز تدریس شود.
شما دو سال پیش آلبوم "اوج رؤیا" را منتشر کردید. از نحوه شکلگیری این آلبوم میگویید؟
کار روی این آلبوم از سال 1394 شروع شد. "اوج رؤیا" به آهنگسازی و تنظیم مسعود تدینی ساخته شد و نوید اسماعیلزاده بیشتر ترانههای آلبوم را سرود. زندهیاد عباس سبکی از دیگر ترانهسرایان این آلبوم بود که درنهایت اواخر سال 1396 منتشر شد. در حال حاضر روی یک آلبوم دیگر به آهنگسازی و تنظیمکنندگی علیاصغر عربشاهی کار میکنیم که اشعار آن از هوشنگ ابتهاج و محمدرضا شفیعی کدکنی است. این آلبوم در مراحل پایانی ضبط قرار دارد. علاوه بر این تعدادی تکآهنگ نیز با دوستان دیگر داریم که فضاهای جدیدتری را شاهد خواهیم بود. متأسفانه به دلیل مشکلاتی که در نشر وجود داشت، از سال 96 تاکنون تنها به انتشار تک آهنگ روی آوردم و حتی یک آلبوم نیز آماده انتشار داشتم اما به دلیل مشکلاتی که در نشر وجود داشت، هیچگاه پخش نشد و قطعات آن آلبوم را هم کسی نشنید، به همین خاطر تصمیم گرفتیم که تکآهنگ منتشر کنیم. در حال حاضر نیز چند قطعه با همکاری مهدی جوانبخت، آرمین قیطاسی، امین میراحمدی و پویان عطایی آماده انتشار دارم که بهزودی منتشر خواهد شد.
یعنی به فکر انتشار آلبوم جدید نیستید؟
به غیر از آلبومی که با آقای عربشاهی دارم، دیگر آلبومی تولید نخواهم کرد، به دلیل این که تولید آلبوم دیگر فایدهای ندارد. دیگر به این مسئله بها داده نمیشود، ضمن این که آلبومها عموماً پخش مناسبی نیز ندارند، اما تکآهنگها به دلیل تبلیغات خوبی که انجام میشود، بازخورد خوبی دارند.