سرویس موسیقی هنرآنلاین: مریم قرهسو پژوهشگر موسیقی نواحی و عضو شورای سیاستگذاری دوازدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران که 16 تا 19 آبان در شهر کرمان برگزار میشود، درباره این رویداد موسیقایی به خبرنگار هنرآنلاین، گفت: مسلماً چهار روز برای برگزاری جشنواره موسیقی نواحی کافی نیست، اما به هر حال در فضایی که ما خیلی موقعیت اجرایی و گرد هم آوردن موسیقیها و موزیسینها را نداریم، همین چند روز هم غنیمت است.
او در مورد حمایتها از هنرمندان موسیقی نواحی بیان کرد: هنرمند با مخاطبش معنی پیدا میکند. علاوه بر حمایتهای مدنی و اقتصادی از هنرمندان تنها حمایت دیگر از آنها اجازه اجرای بدون محدودیت و فراهم کردن امکانات اجرا است. هنرمندان موسیقی نواحی ما باید در هر منطقه و حوزه مکانی در اختیار داشته باشند که بتوانند موسیقی خودشان را به مردم تحمیل کنند.
وی افزود: ارتباط موسیقی اقوام ایرانی با اهالی آن قوم، بدین شکل نیست که به روی صحنه روند و پرفورمنس اجرا کنند بلکه موسیقی در بطن زندگی آنها است. ما باید این اتفاقات را شناسایی کنیم و آن موقعیتها را تقویت کنیم. یعنی اگر برای مثال موسیقی شروهخوانی در بوشهر موسیقی محبوبی است و مردان هر شب در دورهمیها این موسیقی را میخوانند، باید به آن یک موقعیت اجرایی کنترلشده، هدایتشده و مدیریتشده بدهیم و این موضوع میتواند موسیقی نواحی ما را از فراموشی و شناخته نشدن نجات دهد.
قرهسو که در 1395 دبیر علمی سومین جشنواره آینهدار بود، اضافه کرد: روی صحنه رفتن، یک موقعیت شهری و امروزی است، در حالی که موسیقی نواحی ما در بطن زندگی مردم جریان دارد. ما باید آن بطنها را بشناسیم و آن موقعیتها را به شکل مدیریتشده و مدیریت تخصصی فراهم کنیم و به هنرمند اجازه اجرای بدون حد و مرز بدهیم. حد و مرزها باید برداشته شود به دلیل اینکه فرهنگ موسیقایی ما دوره رو به خشکسالی را روبروی خودش میبیند.
او همچنین در مورد منتقل شدن نوازندگان موسیقی نواحی به نسل جدید توضیح داد: بنده به همراه دکتر احمد صدری و دکتر درویشی عضو شورای سیاستگذاری و آقای صادق چراغی عضو شورای انتخاب گروههای دوازدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران هستیم و در جلساتی که به صورت هفتگی برگزار میشود، به صورت کنترلشده و مدیریتشده گروهها را انتخاب میکنیم. رویکرد بسیار مهم ما در این دوره جشنواره، بررسی روند رشد موسیقی در خانوادههای موسیقیدان است، یعنی ما خانوادههایی را که موسیقی مثلاً از پدربزرگ به پسر و از پسر به نوه و... انتقال پیدا کرده است، به جشنواره دعوت میکنیم تا مخاطب خاص و عام ببیند که موسیقی ما چگونه حیات واقعی و فرهنگی خودش را ادامه میدهد و از بین نمیرود و تنها در نسل جدید میتواند بازتعریف بیرونی شود، در حالی که محتوا و شکل اجرا تغییری نکرده است.
قرهسو گفت: این یکی از رویکردهایی است که میتواند نشان دهد موسیقی در خانوادههای جدید موسیقیدان چه نقش و جایگاهی دارد؟ این موضوع به صورت مدیریتشده و فکرشده در اتاق فکر و جلسات ما مطرح میشود. استاد درویشی نیز گنجینهای از ارتباطات با افراد و موسیقیدانان محلی دارد. ما هرکدام به سهم خودمان افراد را معرفی میکنیم که حضورشان در جشنواره پیامی داشته باشد که این موسیقی در نسلهای مختلف در جریان است.
استاد رشته اتنوموزیکولوژی که تحصیلات خود را در پاریس به پایان رسانده است، همچنین در مورد فراموشی موسیقی نواحی توسط فرزندان هنرمندان موسیقی نواحی خاطرنشان کرد: این مسئله طبیعی است. وقتی جریان موسیقی کشور جریان مدیریتنشده و حمایتنشده آن هم به صورت کلان است، این اتفاق رخ میدهد. شما فرزند یک موسیقیدان و نوازنده بزرگ، مطرح و شناختهشده و مورد احترام هستید، اما مشاهده میکنید که روزمرگی زندگی نمیگذرد. شما بخشی هستید و پدربزرگ و اجدادتان در عروسیها و شبنشینیها اجرا میکردند و زندگیشان از این راه میگذشته است، اما در حال حاضر اصلاً موقعیت اجرای موسیقی بخشیگری در عروسیها وجود ندارد و بافت آن تغییر کرده است به همین دلیل نسل جدید با خودش میگوید من برای گذراندن زندگی خودم نمیتوانم در عروسیها اجرا کنم پس برای مثال فایدهای ندارد که بخشیگری یاد بگیرم. بنابراین دنبال این میگردد که نیاز جامعه را شناسایی کند و جستجو میکند که نیاز جامعه چه چیزی است و بر فرض میبیند که نیاز جامعه ساز کیبورد است و بنابراین این ساز را انتخاب میکند.
پژوهشگر موسیقی نواحی در پایان گفت: اگر صداوسیما، رسانههای جمعی و مراکز حمایتهای فرهنگی موقعیتهای موسیقایی واقعی را در بین اقوام کنترل و هدایت کنند، موسیقی ما از بین رفتنی نیست؛ تنها در حال ضعیف شدن است و در دورههای بعد احتمالاً قدرت و قوت خودش را به دست میآورد، اما برای این که از حالت رکود خارج شود، باید مراکز فرهنگی باشند که موقعیتهای موسیقی اقوام را شناسایی کنند و آنها را حمایت کنند.