سرویس موسیقی هنرآنلاین: لیلا رمضان نوازنده پیانو سالهای زیادی است که به دنبال یافتن و ایجاد ارتباط بین موسیقی ایران و موسیقی معاصر جهانی است.
او فراگیری پیانو را نزد مصطفی کمال پورتراب، رافائل میناسکانیان و دلبر حکیم آوا در تهران آغاز کرد. سپس در پاریس با اخذ بورس در مدرسه موسیقی "اکول نرمال پاریس- آلفرد کورتو" پیانوی خود را با ژان میکو و موسیقی مجلسی را با دِوی اِرلی ادامه داد و در ادامه با استادانی چون ژاکلین بورژس مونری و کریستو بوکودجیان در کنسرواتوار ملی سنت مور فرانسه تحصیلات خود را با درجه عالی به اتمام رساند. پس از آن به لوزان رفت، جایی که اکنون زندگی میکند و به دریافت دو مدرک کارشناسی ارشد در رشته نوازندگی پیانو و همینطور در رشته آکوپیانیومان از مدرسه عالی موسیقی لوزان با کریستیان فاور و مارک پانتیلیون دست یافت.
او رسیتالهای متعددی را در فرانسه، سوئیس، ایتالیا، ایرلند، آمریکا و کانادا داشته است و از اجراهای او میتوان به کنسرتهایی در کالج برناردن در پاریس، دانشگاه کارنگی ملون در پیتسبورگ، تالار ویکتوریا در ژنو، آکادمی سلطنتی ایرلند در دوبلین و موزه آقا خان در تورنتو نام برد.
وی در جشنوارههای بزرگی بهعنوان سولیست اجرا داشته و با بسیاری از موزیسینهای برجسته همکاری کرده است. رمضان بهعنوان پیانیست و مدیر هنری آنسامبل موسیقی معاصر "ماتکا" در سوئیس پایهگذار چند پروژه موسیقی بین فرهنگی بین ایران و دیگر کشورها بوده است. این پروژهها ترکیبی از کنسرتها، کنفرانسها و همینطور اقامتهایی برای آهنگسازان ایرانی، فرانسوی، سوئیسی و آمریکایی و همینطور اجراهای نخست از قطعات این آهنگسازان بوده است.
رمضان همچنین عضو هیئت داوران دهمین و یازدهمین جشنواره ملی موسیقی جوان در تهران و بنیانگذار و مدیر هنری جایزه پیانوی باربد در شیراز بوده است. او تاکنون قطعات بیش از 35 آهنگساز ایرانی را تحت عنوان پروژه "صد سال موسیقی ایران برای پیانو" اجرا کرده که اکثر آنها اجرای نخست بوده است.
با رمضان درباره فعالیتهای اخیرش گفتگو داشتهایم:
خانم رمضان، در ابتدای گفتوگو در رابطه با آخرین فعالیتهای خودتان بفرمایید که در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
از مهمترین فعالیتهای اخیرم میتوانم به ضبط سیدی دوم از مجموعه "صد سال موسیقی ایران برای پیانو" اشاره کنم که این سیدی 13 اردیبهشتماه با نام "شهرزاد" اثر علیرضا مشایخی وارد بازار جهانی خواهد شد. من این مجموعه را با همکاری شرکت فرانسوی "پاراتی" انجام دادهام و پخش جهانی آن بر عهده شرکت "هارمونیا موندی" است. مهندس صدای این مجموعه ونسان مونس یکی از مهندسین بنام فرانسه است. در زمینه کوک پیانو هم با ژوئل ژوبه همکاری کردهام. سیدی اول مجموعه "صد سال موسیقی ایران برای پیانو" در زمستان سال 95 بهعنوان آهنگسازان دهه 1950 میلادی وارد بازار شد که در این سیدی قطعاتی از محمدرضا درویشی، بهزاد رنجبران، نادر مشایخی، ایرج صهبایی، فوزیه مجد، هرمز فرهت و رضا والی را اجرا کردهام. سیدی دوم ضبط مجموعه "شهرزاد" است. "شهرزاد" از قطعات به نسبت بلند ادبیات موسیقی و جزو شاهکارهای موسیقی ایران برای پیانو است. مجموعه "شهرزاد" توسط علیرضا مشایخی در 9 بخش ساخته شده است. این مجموعه 9 بخشی میتواند تنها امکان اجرای کنسرتی داشته باشد یا در کنار گفتار راوی اجرا شود. متن "شهرزاد" که زاده تخیل علیرضا مشایخی است، بهصورت داستانی است که در بین 9 قطعه پیانو توسط راوی گفته میشود و بهانهای برای جستوجو و بیان اندیشههای فلسفی این آهنگساز است. در سی دی من راوی این متن آقای جمشید شمیرانی است.
چندی پیش پروژه "صدسال موسیقی ایران برای پیانو" برگزار شد. پیشنهاد این کار چطور مطرح شد؟
اولین اجرای پروژه "صد سال موسیقی ایران برای پیانو" را در زمستان سال 93 تحت دو شب رسیتال در سالن رودکی با دو برنامه متفاوت با اجرای آثاری از 21 آهنگساز ایرانی اجرا کردم. همیشه کار با آهنگسازان را دوست داشتهام و دارم و مایلم اجرای نخست از آهنگسازان را داشته باشم. زمانی که شاگرد آقای مصطفی پورتراب بودم، ایشان همیشه قطعاتشان را با من کار میکردند و از همان اول من را تشویق میکردند که قطعات آهنگسازان معاصر را اجرا کنم. من به کلاسهای آقای علیرضا مشایخی هم میرفتم و با ایشان نیز در ارتباط بودم. اساساً از همان بچگی پروسه آهنگسازی و کار با آهنگسازان را دوست داشتم. در حقیقت مشوق اصلی من آقای پورتراب بودند. زمانی که در اروپا تحصیل میکردم، ما همیشه برای امتحانات نهایی باید قطعاتی از آهنگسازان معاصر را اجرا میکردیم. همیشه این دغدغه را داشتم که این رپرتوار در کشور خودم به چه صورت است و آهنگسازان چطور کار میکنند و مینویسند تا اینکه در پروژهای که با آنسامبلم در ژنو داشتم. از آقای کارن کیهانی دعوت کردم تا برای یک اقامت چهار ماهه به ژنو بیایند و برای آنسابل ما قطعهای بنویسند. اینطور شد که من از این طریق دوباره با آهنگسازان مختلف ایرانی ارتباط برقرار کردم و دیدم در ایران یک رپرتوار نسبتاً وسیعی برای پیانو نوشته شده ولی متأسفانه تعداد زیادی از این رپرتوار نه چاپ شده و نه اجرا شده است. به همین خاطر ایده پروژه "صد سال موسیقی ایران برای پیانو" به ذهنم رسید. آن موقع آقای علی ترابی رئیس انجمن موسیقی بودند که در صحبت با ایشان ایده برگزاری یک کنسرت را دادم و ایشان هم با پیشنهاد من موافقت کردند و با حمایت و پشتیبانی ایشان برگزاری این پروژه بهخوبی و با همکاری انجمن موسیقی و بنیاد رودکی انجام شد. همانطور که گفتم من این پروژه را با اجرای 21 آهنگساز ایرانی انجام دادم که در حقیقت اجرای اکثر قطعات، اجرای نخست آنها بود و تاکنون در جایی اجرا نشده بود.
پروژه "صد سال موسیقی ایران برای پیانو" را علاوه بر تهران در جاهای دیگر هم اجرا کردید؟
بله، من این پروژه را یک سال پس از اجرای تهران در سالن حافظیه شهر شیراز با همکاری آقای محسن خباز مدیر مجموعه هنری شهر آفتاب اجرا کردم. ضمن اینکه علاوه بر ایران، پروژه "صد سال موسیقی ایران برای پیانو" را تاکنون در کشورهایی نظیر کانادا، آمریکا، ایرلند، فرانسه و سوئیس هم اجرا کردهام. همانطور که گفتم در حال حاضر مشغول ضبط این مجموعه در قالب چهار سیدی هستم.
فعالیتهای شما در ایران نسبت به گذشته کمرنگتر شده است. آیا کمکاری شما در ایران خودخواسته بوده است یا دلیل دیگری دارد؟
واقعیت این است که در چند سال اخیر فعالیتهای من در ایران کمرنگ و کمرنگتر شده، اما این اتفاق هرگز خواسته شخصی خودم نبوده است. برخلاف اینکه من تمام سعی و انرژیام بر این میگذرد که هنر موسیقی و فرهنگ کشورم را به دنیای موسیقی جهان عرضه کنم، متأسفانه احساس میکنم افرادی که در برنامههای من حضور داشتند دیگر مایل به ادامه همکاری با من نبودند. به عنوان مثال از فعالیتهای اخیرم میتوانم به جایزه بینالمللی پیانوی باربد اشاره کنم. ما این جایزه را در سال 95 در شهر شیراز با همکاری آقای محسن خباز مدیر موسسه فرهنگی شهر آفتاب، آقای محمد ملازم رئیس کارخانه پیانوی باربد و آقای آرش اسماعیلی پایهگذاری کردیم و مدیریت هنری آن را هم بر عهده داشتم. این جایزه بهمنظور حمایت و تشویق پیانیستهای جوان و بااستعداد کشورمان بنیانگذاری شد که پیانیستهای جوان بتوانند در محیطی سالم به رقابت بپردازند. برای اینکه سوءتفاهمی برای داوریها پیش نیاید از کریستف بوکودجیان و کارین ظریفیان هر دو از اساتید کنسرواتوار پاریس دعوت کردیم تا داوری این مسابقه را بر عهده بگیرند. جایزه مسابقه این بود که برگزیدگان به فرانسه بروند تا در طول 10 روز تحت یک سری مستر کلاسها با استادان فرانسوی کار کنند و در کنسرتهای برگزار شده در قالب یک فستیوال اجرا داشته باشند. این امر در سال 96 بعد از برگزاری مسابقه با پیگیریهای فراوان بنده، با سخاوتمندی و حمایت مالی آقای محمد ملازم و با همکاری سفارت فرانسه انجام شد و آقایان اشکان لایق و محمدجواد بهرامی به فرانسه آمدند و در مستر کلاسها شرکت کرده و در کنسرتهای فستیوال در کنار اینجانب اجرا کردند. بر اثر همین اتفاقات آقای اشکان لایق، پیانیست بااستعداد کشورمان که برنده جایزه اول پیانوی باربد بود، در رویال آکادمی شهر لندن بورسیه کامل شد و اکنون مشغول به تحصیل در این شهر است. به آقای محمدجواد بهرامی هم پیشنهاد یک سال تحصیل در پاریس برای آمادهسازی برای کنکور ورودی کنسرواتوار پاریس داده شد که متأسفانه به دلایلی ایشان این پیشنهاد رو نپذیرفتند. تمام این برنامهها هم به پیشنهاد اینجانب و با پیگیریهای فراوان بنده انجام شد. بعد از اینهمه پیگیری و زحمات وقتی متوجه شدم این جایزه در سال 97 بدون اطلاع من برگزار شده است میتوانم بگویم شوکه شدم. من بهطور کاملاً اتفاقی و از طریق رسانهها مطلع شدم که این جایزه را مجدداً همکارانم برگزار کردهاند. عجیب اینجا بود که چندی قبل در مورد مقدمات دوره بعدی صحبتهایی کرده بودیم ولی متأسفانه من اصلاً در جریان برنامهریزیهای بعدی این دوستان قرار نگرفته بودم.
بهتازگی هم دیدم برای برندگان سال 95 این جایزه یک سری برنامههای اجرایی ترتیب داده شده که خوب به جای خودش بسیار عالی و قابل تحسین است ولی من بهعنوان مدیر هنری آن دوره اصلاً در جریان آن نبودم و حتی با من در مورد این برنامهها مشورت هم نشد. فقط دیدم این کنسرتها تحت سرپرستی آقای میناسکانیان که استاد من بودهاند و هستند با همکاری همین دوستان انجام شده است. بهشخصه فکر میکنم اگر کسی بنیانگذار و مدیر هنری جایزهای هست حداقل امر این است که باید در جریان این برنامهها قرار گیرد. به هر حال مسلماً همکاران من دلایل خودشان را برای این مسائل دارند که به نوبه خودش قابل احترام است ولی مسئلهای که برای من بسیار دلسردکننده است این است که قبل از اینکه من این مطالب را اینجا برای شما بازگو کنم از خود همین دوستان دلایل این برخوردها را جویا شدم ولی متأسفانه هیچ جوابی دریافت نکردم.
آیا برای برگزاری کنسرت در آینده برنامهای هم دارید؟
بله، من یکی دو پروژه دارم که هنوز قطعی نشدهاند و بهمحض قطعی شدن آنها را اعلام میکنم.
ساز پیانو در ایران مخصوصاً نسبت به گذشته در چه جایگاهی قرار دارد؟
ساز پیانو با این که قدمت زیادی در ایران ندارد ولی جایگاه بسیار مهم و ارزشمندی دارد؛ چه از لحاظ فعالیتهای آهنگسازی و چه از لحاظ فعالیتهای صحنهای. ساز پیانو در ایران نوآوریهای بسیاری را در زمینه آهنگسازی به ارمغان آورده است. مفهوم چندصدایی در موسیقی ایران از طریق این ساز شکل گرفته و آهنگسازان ایرانی برای اولین بار و تنها با پیانو توانستند از امکان بالانس هر دو دست در نوازندگی استفاده کنند. من بسیار خوشحالم که میبینم که آهنگسازان کشورمان برای این ساز مینویسند. همینطور در زمینه نوازندگی نوجوانان و جوانان زیادی به این ساز رو آوردهاند که مایه بسی خوشبختی است. فکر میکنم آکادمیک شدن ساز پیانو در دانشگاههای ایران به این امر کمک بسیار زیادی کرده است.
روند آموزش موسیقی در موسیقی کلاسیک به چه صورت است؟ به نظرتان به نسبت گذشته پیشرفت داشته است؟
من چون در ایران زندگی نمیکنم در جایگاهی نیستم که بتوانم نظر درستی در این مورد بدهم. فقط میتوانم بگویم که با این که رپرتوار پیانو بسیار گسترده است، وقتی برای داوری جشنواره موسیقی جوان به ایران آمدم متوجه شدم رپرتواری که هنرجویان اجرا میکنند همان رپرتواری است که ما در 15-16 سال پیش اجرا میکردیم و حضور آهنگسازانی مثل اسکارلاتی، رامو، دبوسی، راول، شوبرت، البنیزو…و بهخصوص موسیقی قرن بیستم در آن رپرتوار بسیار کم بود. البته این ماجرا مربوط به سه سال پیش است که من در جشنواره موسیقی جوان بهعنوان داور حضور داشتم و به آقای هومان اسعدی هم یک سری پیشنهادها دادم که در سالهای بعد دیدم با موافقت اساتیدی که بهعنوان هیئت داوران حضور داشتند، قطعات بیشتری از موسیقی قرن بیستم وارد رپرتوار جشنواره شده بود. مسئله دیگر این است که علیرغم اینکه علاقه به یادگیری موسیقی کلاسیک در ایران نسبت به سالهایی که من در ایران بودم افزایش یافته است ولی متأسفانه تعداد معلمان واجد شرایط برای آموزش این نوع موسیقی بسیار کم است و جوابگوی این نیاز نیست. من این مسئله رو از طریق دیویدیهایی که پیانیستهای جوان برای شرکت در جایزه باربد و یا جشنواره جوان فرستاده بودند متوجه شدم.
کمی در مورد همکاری کارخانه پیانوی باربد با ژوئل ژوبه، متخصص تعمیر و کوک پیانو توضیح دهید. این پیشنهاد چطور شکل گرفت و اساساً ایده نمایشگاه پیانو در تهران را چه کسی داد؟
تا آنجا که میدانم ایده نمایشگاه پیانو باربد در تهران را آقای محمد ملازم، رئیس کارخانه و رئیس شعب مختلف پیانوی باربد دادند و برگزاریاش هم به عهده خود ایشان بود. من در یک همکاری با ایشان پیشنهاد دادم ژوئل ژوبه شخصی که پیانوها را در کنسرتهای من کوک میکند و همینطور با ایشان برای ضبط سیدیهایم همکاری کردهام و در این زمینه بسیار متبحر، ماهر و کاردان است به ایران دعوت کنند. من در کنسرتهایی که داشتم متوجه شدم متأسفانه تعداد کسانی که در ایران کوک و تعمیر پیانو را بهصورت حرفهای میدانند خیلی محدود و انگشتشمار است. ژویل ژوبه با پیانیستهای بزرگ دنیا مانند مارتا ارگریچ و کریستیان زیمرمن همکاری میکند و متخصص کوک و رگلاژ و تعمیر پیانو است. به آقای ملازم پیشنهاد دادم ایشان را به ایران دعوت کنند که همین کار را کردند و ما یک سری مستر کلاس برای ژوئل ژوبه در شیراز ترتیب دادیم تا ایشان نحوه تعمیر و کوک و خوشصدا کردن پیانوها را به کارکنان کارخانه پیانوی باربد یاد بدهند.
در سالهای اخیر موسیقی کلاسیک با حجم عظیمی از نوجوانان روبهرو شده است. به نظر شما علت آن چیست؟
بله درست است. علاقه نوجوانان کشورمان به موسیقی کلاسیک طی سالهای اخیر افزایش زیادی داشته است که جای بسی خوشحالی و خوشبختی است. فکر میکنم یکی از دلایلش این باشد که با پیشرفت تکنولوژی دیدن و شنیدن اجراهای مختلف از نوازندگان برجسته و ارکسترهای بزرگ دنیا نسبت به گذشته راحتتر شده است. دسترسی به نتهای رپرتوار این نوع موسیقی هم به نسبت به گذشته آسانتر شده است. علاوه بر این میبینم کنسرتهای مختلفی با کیفیت به نسبت بالا در کشورمان برگزار میشود که مایه خوشبختی و خوشحالی است و کمک میکند تا نوجوانان کشورمان با این نوع موسیقی بهتر آشنا شوند.
فکر میکنید اساتید ما در بحث آموزش پیانو روش صحیحی را در پیش گرفتهاند؟
نحوه تدریس پیانو چه در ایران و چه در خارج از ایران یک امر شخصی است و هر استادی روش خاص خودش را دارد. من هم دستپرورده همین اساتید ارزشمند کشورمان هستم. تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که لازم است کسی که ساز پیانو یا هر ساز دیگری را تدریس میکند اطلاعاتش و متدهایی که برای تدریس انتخاب میکند بهروز باشد. مخصوصاً اینکه رپرتوار پیانو بسیار وسیع و گسترده است و لازم است هنرجو از دورهها، سبکها و آهنگسازان کشورهای مختلف اجرا کند تا دانستههایش در مورد نوازندگی هر یک از این موارد تا حد ممکن کامل باشد.
نظرتان درباره جشنواره موسیقی جوان چیست؟
به نظر من جشنواره موسیقی جوان یکی از ارزشمندترین رویدادهای هنری در ایران است و مسلماً برای ارتقا و بالا بردن کیفیت نوازندگی پیانیستهای جوان کشورمان اتفاق بسیار مهمی است که از این بابت به جناب آقای هومان اسعدی و تمام کارگزاران این برنامه صمیمانه تبریک میگویم. تنها چیزی که میتوانم اضافه کنم این است که در مورد ساز پیانو بهتر است حداقل نیمی از تعداد داوران با شرکتکنندگان آشنایی نداشته باشند تا محیط داوری سالمتری به وجود بیاید.
امسال هم در جشنواره موسیقی جوان حضور دارید؟
تا این لحظه از من برای داوری جشنواره موسیقی جوان امسال دعوتی نشده است ولی اگر من را دعوت کنند و زمان برگزاری جشنواره با برنامههایم تطابق داشته باشد حتماً با افتخار و شوق فراوان حضور خواهم داشت.
در پایان اگر صحبتی باقی مانده است بفرمایید.
صحبت کوتاهی با مسئولان و برگزارکنندگان عزیز و محترم کشورم دارم. راه را برای بیان نظریات و ایدههای نسل جوان بازتر کنند. متأسفانه احساس میکنم مشکلات و پیچیدگیهای زیادی برای بیان نظریات، تجربیات و اطلاعات نسل جوان در کشورمان هست. اگر نسل جوان مایل به نوآوری و خلاقیت در عرصه هنری کشورش است این لزوماً تناقض و مخالفتی با ایدهها، اعتقادات و منش اساتید قدیمیتر ندارد، هنر مثل یک آب روان میماند و یکجا و ثابت نمیماند. در واقع مرتب در حال تغییر و تحول است. به هر حال مهم است که نظریات نسل جوان شنیده شود و مورد حمایت، مطالعه و بررسی قرار بگیرد.