سرویس موسیقی هنرآنلاین: انتظار، کابوسی است برای آدمی. میکشد امید را در دلی که چشمان منتظرش را به آیندهای روشن دوخته. روزهایش سالی میگذرند و آرامآرام، جوانه ناامیدی در دلت میشود درختی قطور. دو دهه انتظار برای تولید آلبوم "تنگ شکر" نیز در مقاطعی، امیدِ احمد کامیار را ناامید کرد؛ دندانپزشکی که از کودکی انس داشت با صدای خوشآواز خاندان پدری. عشق به موسیقی رهایش نکرد، زبانه میکشید درونش و آواز را بهانه میکرد.
آشنایی با محمدجلیل عندلیبی، نوازنده برجسته و آهنگساز باتجربه موسیقی ایرانی، مسیر زندگیاش را تغییر داد و حاصلش شد آلبومی به نام "تنگ شکر". درخت انتظار 20 ساله حالا به ثمر نشسته و امروز بناست آلبوم "تنگ شکر (ساز کن)" در موسسه مکتب تهران رونمایی شود. با دکتر کامیار مصاحبهای ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید:
خوانندگان بسیاری با محمدجلیل عندلیبی کار کردهاند؛ از محمدرضا شجریان و شهرام ناظری تا علیرضا افتخاری و سالار عقیلی. کار با چنین آهنگسازی سخت بود یا آسان؟
بدون هیچ اغراقی، محمدجلیل عندلیبی در بیش از چهار دهه فعالیت حرفهای خود در عالم موسیقی، نهتنها با بزرگان عرصه آواز همکاری کرده بلکه به جوانان زیادی میدان داده و صداهایی که در آنها استعداد آواز دیده را پرورش داده و به دنیای موسیقی معرفی کرده است. همیشه گفتهام و هیچ ابایی نیز از بیانش ندارم که باز هم تکرار کنم مدیون استاد عندلیبی بوده و هستم. پر بیراه نیست اگر او را برجستهترین ردیفدان در قید حیات ایرانزمین بنامیم. ستارههای بسیاری در آسمان موسیقی ایران درخشیدهاند که متأسفانه دیگر در بین ما نیستند و باید خرسند باشیم از وجود استادی مانند محمدجلیل عندلیبی که بر ردیفها و دستگاههای موسیقی، تسلط کامل دارد. من چندین سال از محضر استاد علیرضا افتخاری بهره بردم و نکات بسیاری نیز آموختم، اما وقتی افتخار آشنایی با استاد عندلیبی را پیدا کردم، دریچههای جدیدی به رویم گشوده شد.
مگر شما پیش از آشنایی با محمدجلیل عندلیبی، بر ردیف و آواز تسلط نداشتید؟
هیچگاه نباید فراموش کنیم موسیقی، دنیایی بیانتهاست. هیچ کسی ولو استادی موی سپید کرده نمیتواند ادعا کند بر موسیقی تسلط کامل دارد. هر چه بیاموزید و هر چه به گوشههای موسیقی سرک بکشید، باز هم جایی کشف نشده وجود دارد که به آن گریزی نزدهاید. مهمترین و شاید عجیبترین نکته در دنیای موسیقی این است که هر چه پیش میروید، متوجه میشوید کمتر میدانید. وقتی نزد استاد عندلیبی رسیدم، شروع به کار روی ردیفهای استاد دوامی کردیم. استاد ایراداتی ریز و جزئی را به من گوشزد کردند که هیچگاه به چشمم نیامده بود. من در خانوادهای خوشصدا به دنیا آمدم و گوشم از کودکی با آواز، انس و الفت داشت ولی آموزش صبورانه استاد عندلیبی که با دانش فراوانش درآمیخته بود، سبب شد با تمام وجود درک کنم چرا از او بهعنوان یکی از خوانندهپرورترین استادان موسیقی یاد میکنند. من ساکن اصفهان هستم و در زادگاهم به حرفه دندانپزشکی مشغولم. برای حضور در کلاسهای استاد عندلیبی، هر بار به تهران میآمدم. او بدون هیچگونه تعارفی از من میخواست به اصفهان برگردم، نکات را دوباره و چندباره تمرین کنم و هفته دیگر برگردم. شاید در آن زمان، مسافت طولانی، خستهام میکرد اما حالا که به گذشته نگاه میکنم، میبینم چه قدر باعث پیشرفتم شده و واقعاً تغییر را در صدایم و شیوه خوانشم احساس میکنم. تأکیدات او باعث شد گوشم را قویتر کرده و تمریناتم را بیشتر کنم.
پس خود را در حال حاضر خواننده بهتری نسبت به دو دهه پیش میدانید؟
نمیگویم خواننده بهتری شدهام، اما یقین دارم پیشرفت زیادی داشتهام و حداقل یک گام به جلو حرکت کردهام. یک آهنگساز توانمند یقیناً خواننده را پرورش میدهد. کسی مثل استاد عندلیبی داشتههای من را پروراند و به آن اضافه کرد. در واقع او بود که اشتباهات مرا تصحیح کرد و باعث شد به نکاتی پی ببرم که در ذهنم نبود و به مسائلی احاطه پیدا کنم که تا پیش از آن نمیدیدم. استاد عندلیبی نهتنها در مورد من بلکه در خصوص بسیاری از خوانندگان دیگر، چنین سختگیریهایی را داشت و باعث شد اشخاص بسیاری از نظر پارامترهای مختلف هنری پالایش شوند. طبیعتاً وقتی ایرادات رفع شود، صدای خواننده به گوش مردم خوشتر میآید. قطعاً اهالی هنر هم بر حرف من صحه میگذارند که استاد محمدجلیل عندلیبی، خواننده پرور است و این موضوع از ویژگیهای بارز اوست.
هیچگاه در مسیر تولید آلبوم "تنگ شکر" ناامید شدید؟
روزگاری در بخشهایی از کار ناامید شدم ولی امروز با ناامیدی بیگانهام. طبیعتاً در مراحل مختلف بهواسطه مشکلات ریزودرشت خسته و ناامید شدم. بهطور مثال در مراحلی از تولید آلبوم، حنجرهام دچار مشکل شد، به حدی که نمیتوانستم بخوانم و حتی پزشک به من گفت: "به مدت 6 ماه صحبت هم نکن." ریه من از کودکی مقداری مشکل داشته و هنوز هم دارد و آلرژیهای شدیدی به مواد دندانپزشکی دارم. همچنین هالوژنهای محیطی بهشدت مرا اذیت میکند. در مقطعی شرایطم به حدی وخیم شد که دیگر نتوانستم بخوانم. البته استاد عندلیبی با آرامشی مثالزدنی، تسکینم میدادند و دلگرمم میکردند. بسیار ناامید بودم اما امید دوباره به من برگشت. در مقطع دیگری هم کارهای ما از نظر سختافزاری به مشکل برخورد که خدا را شکر رفع شد.
محمدجلیل عندلیبی هم برای مدتی به سکوتی خودخواسته فرو رفت. این موضوع روی کار شما اثر منفی گذاشت؟
پیش از آن، هارد کار ما در استودیو صبا مشکل پیدا کرد. یک سری قطعه ضبط کرده بودیم و این اتفاق، روند کار را با اختلال مواجه کرد. من راه زیادی را از اصفهان تا تهران میآمدم و برمیگشتم، اما نمیدانم چه مشکلی پیش آمد. مجبور شدیم کارها را دوباره ضبط کنیم که زمان زیادی از ما گرفت. این مسئله سبب شد سایه ناامیدی دوباره مرا دربر بگیرد اما باز هم استاد عندلیبی، امید را به من برگردانند. بعد هم که در مقطعی خود استاد با مشکلاتی روبرو شد.
میتوان گفت محمدجلیل عندلیبی هم ناامید شد؟ چون کنارهگیری خودخواستهاش را از موسیقی اعلام کرد...
او از عدم رعایت قانون کپیرایت و تضییع حقوق مؤلف ناراحت و دلخور بود و مدتی، کار را رها کرد. من در این مدت صبر پیشه کردم. هرچند روند فرسایشی تولید آلبوم و صرف زمان بسیار سبب شد دیگر دلی نبندم به انتشار آلبوم و شاید دیگر قیدش را زدم اما باز هم صبر کردم و درهای قلبم را به روی امید باز گذاشتم؛ "بر آستان وفا سر نهادهایم و هنوز/ اگر امید گشایش بود از این باب است". صبر و وفاداری به عهدمان با استاد عندلیبی پایبند ماندیم. خداوند در یک سال گذشته گشایشهای زیادی در زندگی من ایجاد کرد و شرایطی را رقم زد تا کار از رکود و بنبست دربیاید و الحمدالله رونق بگیرد. دوستانی هم در طی این مسیر به ما کمک کردند که دست تک تکشان را به گرمی میفشارم. حضور دوستی در این میان مغتنم واقع شد و بسیاری از موانع را از پیش روی ما برداشت. من ساعتها در مطبم فکر میکردم و با خود میگفتم: "چگونه خداوند به دست یکی از بندگانش، کارها را سر و سامان میدهد." اگر روند تولید آلبوم را به واکنشی شیمیایی تبدیل کنیم، این دوست همانند کاتالیزور عمل کرد. امیدوارم خداوند برای این شخص همیشه خوبی رقم بزند. همانطور که گفتم در مقطعی هم استاد نسبت به موسیقی، گوشهگیر بودند و قاعدتاً روند تولید آلبوم متوقف شد، اما این گذرگاه را نیز پشت سر گذاشتیم و آلبوم را از بنبست خارج کردیم. خداوند همیشه اتفاقات را به دست "مَلک خیر" رقم میزند و این بار هم فرشته خوبی، ما را کمک کرد. این واقعیتی انکارناپذیر است و ما باید تا پایان عمر خداوند را به خاطر محبتهایش شاکر باشیم.
تفکر شما در سالهای پایانی تولید آلبوم نسبت به آنچه امروز روبرویش هستید، چه تفاوتی کرده است؟
استاد عندلیبی وقتی کلیپ "ساز کن" را پس از انتشار بهعنوان یک مخاطب شنید، لذت برد. او آهنگساز و مؤلف اثر بوده و بارها و بارها اثر را شنیده است، اما وقتی پس از مدتی، کلیپش را دید و آهنگ را گوش داد، از قطعه اظهار رضایت کرد و مهر تأییدی بر آواز من نیز زد. به نظر من کار پس از تصویری شدن، جان تازهای گرفت و حتی جاندارتر از روز اول جلوه کرد. ما 20 سال پیش با تمام امید، کار را استارت زدیم و به فردایش فکر نمیکردیم اما حالا خوشحالم آلبومی که نزدیک به دو دهه برایش زحمت کشیدیم، به ثمر نشسته و امیدوارم مخاطبان و اهالی فن نیز از اثر نهایی راضی باشند.