سرویس موسیقی هنرآنلاین: لودوویکو اینائودی، پیانیست و آهنگساز مطرح ایتالیایی، نخستین تجربه حضور در ایران را با سه شب کنسرت و استقبال فراوان مخاطبان ایرانی به پایان برد. ارکستر پنجنفره شامل ردی هاسا (نوازنده ویلنسل)، فدریکو مکوزی (نوازنده ویولن)، فرانسسکو ارسوری (نوازنده گیتار)، ریکاردو لاگانا (نوازنده پرکاشن) و آلبرتو فابریس (نوازنده باس) اینائودی را در این برنامه همراهی کردند که البته هر کدام از نوازندگان با نواختن چند ساز مختلف رنگآمیزی صوتی متنوعی را در قطعات به وجود آوردند.
از شناخته شدهترین آثار اینائودی آهنگسازی برای سریال "دکتر ژیواگو" و فیلم "قوی سیاه" است، اما یکی از آثار او که بسیار مورد توجه قرار گرفت تکنوازیاش روی یخهای قطبی در اعتراض به آب شدن یخچالهای طبیعی در قطب شمال بود. اینائودی در موسیقی خود به دنبال بیان شخصی است و موسیقی درونگرای او، ترکیبی از موسیقی نئوکلاسیک، مینیمال و امبینت است.
برنامه با اصوات کهکشانی که توسط سازهای مختلف ایجاد میشد آغاز شد و پیانو تنها سازی بود که صدای آن به شکل محسوس به گوش میرسید. تصاویر سیاه و سفیدی که در پس زمینه پخش میشد نقوش هندسی، اعداد و دست نوشتههایی را نمایش میدادند که ذهنیات آهنگساز را در قالب تصویر بازنمایی میکردند.
در بیشتر قطعات این برنامه فضاسازی صوتی با استفاده از سازهای گوناگون و حتی استفاده نامتعارف از امکانات صوتی سازها به گوش میرسید. کشیدن آرشه بر روی مفتولهای فلزی، کشیدن کف دست روی سیمهای ویولنسل و... کارهایی بود که صداهایی غیر معمول ایجاد میکرد و در عین حال مانند افکتی از صداهای طبیعی مانند باد، آب، شکستن یخ و... به گوش میرسید. مکعب شیشهای پر از آب که روی سن قرار داشت نیز به ابزاری برای تولید صدا تبدیل شد، به این شکل که نوازنده ضربهای بر یک صفحه فلزی میزد و در حالی که ارتعاشات صوتی این صفحه به گوش میرسید آن را درون آب فرو میبرد تا صداهای متفاوتی ایجاد شود.
دغدغه محیط زیستی اینائودی در قطعات مختلف او قابل توجه است. مشهورترین این قطعات "مرثیهای برای قطب شمال" است که پیش از این اجرای آن با تک نوازی پیانو برای مخاطبان آشنا بود و قطعهای اعتراضی با فریادهای خشن سازها که در فضایی قرمز اجرا شد و نابودی جنگلها را بازنمایی میکرد، یکی دیگر از این دسته آثار است. اما یکی از قابل توجهترین بخشهای کنسرت تکنوازی 30 دقیقهای اینائودی بود که با پیانوی خود مخاطبان را به خلسه فرو برد.
نورپردازی نقش مهمی در این کنسرت داشت و در حالیکه فضای صحنه اغلب در تاریکی قرار داشت، استفاده به جا و حساب شده از رنگهای مختلف نور باعث میشد فضای محیط در هماهنگی کامل با اصوات جاری در سالن باشد. ساده گرایی و مینیمالیستی بودن در نورپردازی هم قابل توجه بود به شکلی که در یک قطعه تنها نور موجود در سالن از صفحه نمایش پس زمینه می تابید و با رنگ خاص خود یادآور لحظات طلوع آفتاب بود.