سرویس موسیقی هنرآنلاین: نشست اعضای خانه موسیقی به دعوت فرهاد فخرالدینی در سالن استاد جلیل شهناز با حضور فعالان این عرصه برپا شد.
در ابتدای برنامه فرهاد فخرالدینی که ریاست شورای عالی خانه موسیقی را نیز بر عهده دارد، گفت: امروز جای بسیاری از دوستان عزیز ما از جمله دوست ارجمند محمدرضا شجریان که بهحق لقب خسرو آواز ایران شایسته اوست، خالی است. من پنجاه سال است که با او همکار هستم و امیدوارم بتوانیم بار دیگر او را در کنار خود ببینیم. او هنرمندی است که در اوج محبوبیت همانی بود که بود. من هم به جوانان میگویم که مانند او باشند. من به جوانان توصیه میکنم که از غرور پرهیز کنند و یاد بگیرند که همواره باهم باشند.
وی افزود: ما اینجا جمع شدیم که اتحادی بین ما وجود بیاید. باور کنید دلم درد میآید که اهالی موسیقی در این مدت باهم خوب نیستند. بههرحال خانه موسیقی خانه همه ماست که همه باید در آن مشارکت جدی داشته باشیم. شما میدانید به دست آوردن این مجموعه صنفی که من سهم کوچکی در تشکیل آن دارم چقدر سخت بود؟ آیا بهتر نیست ما همخانه موسیقی خودمان را حفظ کنیم که در آینده بگویند عدهای از هنرمندان تصمیمات درستی گرفتهاند؟ ما باید کاری کنیم که مشکلات حل شود. بههرحال میدانید این روزها از موسیقی همه جور استفاده میکنند اما این موسیقی در این سالها شرایط خوبی ندارد. میدانید دلیل این موضوع چیست؟ فقط به این خاطر است که ما اهالی موسیقی همدلی مناسبی نداشتهایم. به همین منظور بنده و اعضای شورای عالی خانه موسیقی اینجا گردهام آمدیم که باهم حرف بزنیم.
سپس مهدی قادری متنی را که تهیهکرده بود قرائت کرد.
در این متن آمده است: امروز و در این جمع به نمایندگی از منتقدانی با شما سخن میگوییم که مدتها صدای انتقاداتشان بهجایی نرسید، تأثیری نگذاشت و پاسخی نگرفتند تا نهایتاً بهواسطه برگزاری جلسات ضرب اصول در بررسی عملکرد خانه موسیقی و تلاش سؤالبرانگیز مدیرعامل این نهاد و معاون وقت هنری در به تعطیلی کشاندن این جلسات گرد هم آمدند تا آنچه را سالها در سینه داشتند و یا بهآرامی ابراز میداشتند را با صدایی بلندتر اما بازهم محترمانه و مطابق با اصول مدنی و دموکراتیک بیان کنند. این گروه طی این چهار سال در این راه کم تلاش نکردند و همت نگماشتند اما جز دربهای بسته، تهمتها، تحقیرها، محدودیتها، تفرقهاندازیها با تطمیع و تهدید و یا به بازی گرفته شدن با سیاستبازیهای دور از شأن یک جامعه فرهنگی و هنری نصیبشان نشد آنهم از سوی نهادی با ادعای کار صنفی و جایی که در اصل میبایست مآمن و ملجأ همگی آنها میبود که همین دست رفتارها بوده و هست که نهتنها برخی از منتقدین که بخشی بزرگ از جامعه موسیقی امروز ما را ناامید و مأیوس، منفعل و بیتفاوت و یا حتی معتقد به شیوههای رادیکال و کینهجویانه کرده است.
این گروه از منتقدان بهوضوح اعلام میدارند که نباید حضور امروزشان در این جلسه بهواسطه به رسمیت شناختن شیوه عملکرد خانه و گردانندگان و مدیران اجرایی آن، احساس تغییر یا نشان حسن نیتی در آن نهاد تا به امروز تلقی شود، بلکه این حضور صرفاً بهواسطه عاملیت شخص جناب آقای فرهاد فخرالدینی در تدارک این جلسه و دعوت ایشان از منتقدان، به احترام ایشان و با آگاهی از حسن نیت وی بهعنوان هنرمندی بزرگ، پیشکسوت، خوشنام و مورد اعتماد همه و به امید آیندهای بهتر برای جامعه موسیقی صورت گرفته است.
بدیهی است جلساتی از دست نشست امروز نخواهد توانست فرصت و زمان مناسبی برای بیان انتقادات، حل مشکلات مزمن و ریشهدار موجود و ایجاد همدلی و اتحادی پایدار در بین اهالی موسیقی تصور گردد. اما با حضور و نظارت جناب فخرالدینی و بزرگانی ازایندست امید میرود امروز را بتوان فتح بابی فرخنده برای آغاز و اصلاحی خجسته دانست. بازهم بدیهی است منتقدان حاضر به ارائه موارد موردانتقاد و راهکارهای خود در فرصتهای از پیش برنامهریزیشده و هدفمند با حضور اصحاب موسیقی و رسانه خواهند بود. در آخر تأکید این نکته ضروری است که با همه اینها آغاز مؤثر این راه جز با مشاهده تغییر در عملکرد خانه موسیقی بر اساس سرفصلهای زیر که درواقع روح انتقادات این چند سال منتقدان آن نهاد را تشکیل میداده از سوی اهالی موسیقی پذیرفته نخواهد شد:
۱- پایبندی به اصول اولیه فعالیت صنفی و مدنی، ۲- قانونمداری. التزام و عمل به اساسنامه، ۳- شفافیت در عملکردها و محرم دانستن اهالی موسیقی و بهویژه اعضا.۴- پاسخگو بودن در مقابل سؤالات، نقدها و عملکرد پیشین آن نهاد و تصحیح روالهای نادرست موجود.۵- احترام و ارزش یکسان برای تمامی اهالی صنف موسیقی، تلاش در جهت منافع جمعی و اجتناب از هرگونه عملکرد محفلی.۶- دوری از سیاسیکاری، ایجاد رانت و به حداقل رساندن وابستگی به نهادهای دولتی به هر شکل.
سپس حمیدرضا نوربخش بعد از خواندن متن منتقدان گفت: بخواهیم به دوستان منتقد پاسخی داشته باشیم باید مصداقی ماجرا را پیش ببریم که بهطور طبیعی وقت اجازه این کار را نمیدهد. اما اگر بخواهیم حسن نیت خودمان را به دوستان منتقد نشان دهیم باید بگوییم بر اساس این مواردی که گفته شد باید بگوییم چشم. ما قطعاً درباره مواردی که گفته شد قطعاً هر کاری بتوانیم انجام خواهیم داد. اما شما در جریان باشید از زمانی که موارد انتقادآمیز مطرحشده من برای صحبت و رفع سو تفاهم با عزیزان منتقد پیشقدم شدم.
وی افزود: آقای شهرام صارمی شاهد بنده هستند که من حتی به دوستان گفتم که ما حاضریم میزبان عزیزان منتقد در خانه موسیقی باشیم و اصلاً بنابراین نبوده که ما قصدی برای حضور در این نشست نداریم. بههرحال اینسو تفاهم شروع شد و همینجور ادامه پیدا کرد. ما فکر کردیم برخی دوست ندارند که امور اصلاح شود بلکه به ماجرا شخصی نگاه میکنند و چون از فلان کس خوششان نمیآید ماجرا را بهجای دیگری میبرند.
او ادامه داد: بهطورقطع عملکرد ما در خانه موسیقی قابل نقد است و ما بههیچعنوان خود را خالی از اشکال نمیدانیم. قطعاً کسانی هم هستند که بهتر از ما میتوانند در خانه موسیقی مدیریت کنند. اما ایکاش دوستان انتخابات خانه موسیقی را تحریم نمیکردند و حاضر میشدند عمر وقت و زندگی خود را برای چنین کار مقدسی صرف کند. شما مطمئن باشید در خانه موسیقی از جیب خیلیهای میرود اما در جیب آنها چیزی نمیآید. کسی هم دنبال وجهه و اعتبار نیست که بخواهد بانام خانه موسیقی این اعتبار را کسب کند. من بازهم میگویم اتفاقات پیشآمده برای منتقدان عزیز نشات گرفته از یکسو تفاهم بوده و من از شما خواهش میکنم این جلسه را به فال نیک گرفته و به اصل ماجرای موسیقی بپردازیم که مشکلات زیادی در این زمینه وجود دارد.
کیوان ساکت نیز در ادامه گفت: من اصولاً برپایی جلسات در ایران را فقط به انتشار برخی از نوشتهها میدانم اما باید بگویم که تلفن آقای فخرالدینی حکم دستور را برای من دارد. به همین جهت این فرمان استاد را اجابت کردم و به اینجا آمدم. همه دوستان میدانند که بنده اینجا نه باکسی دشمنی دارد و نه مشکل شخصی برایم مهم است. من بر این باورم آنچه ما در اینجا نیاز داریم مبتنی بر این نکته است مدیریت خوب است. شما میبینید اتفاقات بدی که در کشورها افتاده نشایت گرفته از همین سو مدیریت است که واقعاً به آن احتیاج داریم.
وی افزود: دوستان شما با عملکرد نادرست در خانه موسیقی باعث شدید که محبوبیت خانه موسیقی در بین هزاران اعضای خانه موسیقی کم شود و اینیک فاجعه است که نشانده دهنده عدم مشروعیت و عدم محبوبیت است. از سوی دیگر موضوع سلب اعتماد نکته دیگری است که باید به آن توجه کرد. متأسفانه ماجرا بهگونهای هدایتشده که رانتها فضای زیادی را در برگرفته است. من با هیچ فردی عناد و دشمنی ندارم. اساساً هنر موسیقی هنر عشق ورزیدن است که باید در این راه وجود رانتها و سو مدیریت نادرست باعث شده که اینگونه در شرایط خوبی در خانه موسیقی به سر نبریم.
فرهاد فخرالدینی سپس اضافه کرد: راهحل برخی از مواردی که آقای ساکت به آن اشاره داشت مبتنی بر حضور پررنگ در مجامع عمومی خانه موسیقی است که در این صورت آن فردی که دوست دارید انتخاب خواهد شد؟ باور کنید دیگر از من گذشته که به مدیریت نگاه کنم. من هم بر این باورم که جوانان در عرصههای مدیریتی خانه موسیقی حضورداشته باشند. شما مطمئن باشید اگر بنده شخصاً متوجه شوم که کارایی ندارم سریعاً کنارهگیری خواهم کرد همانگونه که در ارکستر ملی نیز چنین تصمیمی را اتخاذ کردم. چون در آن شرایط ادامه کار برایم فراهم نبود. نگذارید کسی که شایستگی حضور در مدیریت خانه موسیقی را ندارد در اینجا بنشیند.
نوربخش نیز در جواب ساکت گفت: من از آقای کیوان ساکت خواهش میکنم از عنوان کلماتی که بار حقوقی دارد پرهیز کنند. وقتی شما از کلمه رانت استفاده میکنید و به اعتقاد من کلمه بسیار بدی است باید درباره آن مصداق هم بیاورید. شما مطمئن باشید اگر من رانتخوار بودم چپ و راست باید آلبوم تولید میکردم و در کشورهای مختلف کنسرت میدادم. البته ممکن است برخی از دوستان تصور کنند که ما رانت خوار هستیم اما واقعاً به کار بردن این کلمات خیلی جفاست. اصلاً کدامیک از بزرگانی که در اینجا نشستند از رانت استفاده میکنند؟ اگر دوستان واقعاً مصداقی از رانتخواری بنده و هیئتمدیره دارند به ما با مدارک و مستندات ارائه دهند. کیوان ساکت میتواند به من بگوید که سو مدیریت دارم اما من از دوستان میخواهم از بیان برخی از صحبتها کمی رعایت کنند.
فاضل جمشیدی هم در ادامه صحبتهای دیگران گفت: دوستان با تمام صحبتهایی که انجام گرفت اما باید گفت که این دافعه در خانه موسیقی به وجود آمده است. بههرحال خانه موسیقی نهادی است که از چند سال پیش تاکنون گستردهتر شده و باید پذیرفت بهتبع همین موضوع فعالیتها نیز گسترش پیدا خواهد کرد. اگر بین گذشته و حال قصد مقایسه داشته باشیم میبینیم که ما از کار عقب هستیم. شما اگر به مجامع برگزارشده کانونها دقت کنید خواهید دید که فعالیتهای ما کاهشیافته است. به همین منظور من چند پیشنهاد اجرایی دارم که امیدوارم در خانه موسیقی لحاظ شود.
وی افزود: ما برای منتقدان و تحلیلگرانی که به خانه موسیقی انتقاد دارند کانونی تشکیل دهیم تا منتقدان بیایند و حرفهای خودشان را در قالب یک کانون عنوان کنند. از سوی دیگر تشکیل دبیرخانه اجرایی در شورای عالی خانه موسیقی یکی دیگر از مواردی است که میتواند در خانه موسیقی موردبررسی قرار گیرد. این بهنوعی شبیه فعالیتهای شورای نگهبان است که میتواند موردبررسی هیئتمدیره قرار گیرد. نکته دیگر بحث روابط عمومی خانه موسیقی است که بسیار ضعیف است. من پیشنهاد میکنیم فردی قوی را بهعنوان مدیر روابط عمومی انتخاب کنید که همه اعضا بتوانند از طریق این مجرا ارتباط منسجمی با مدیریت خانه موسیقی داشته باشند. در غیر این صورت با این ساختار اجرایی فعلی نمیتوانیم به نقطه درستی برسیم.
در ادامه جلسه محمد سریر بیان کرد: ما با برگزاری این نشستها به سمت بالندگی بیشتری خواهیم رفت. من توصیه میکنم این جلسات را ادامه دهیم تا بهمرور مشکلات نیز مرتفع شود. به هر ترتیب بنده در این سالها بدون هیچ چشمداشتی فعالیتهای زیادی در عرصههای صنفی داشتهام. به نظرم میآید بهترین وظیفهای که میتوانیم در این اتفاقات به وجود آوریم تلاش برای رفع مشکلها با کمک و همیاری است. من حتم دارم همه دوستانی که در این جلسه صحبت کردند و طی ماههای گذشته نیز نقدهایی به خانه موسیقی وارد کردند قطعاً با حسن نیت این کارها را انجام میدهند.
مهدی آذر سینا یکی دیگر از حضار برنامه گفت: من فکر میکنم آن چیزی که خارج از مسئله اداری میتواند موردتوجه قرار گیرد و البته باعث دوری برخی هنرمندان از خانه موسیقی شده، این بوده که رفتارهای دوستان خیلی هنرمندانه نیست. خانه موسیقی در این سالها تفریبا برخلاف جهت فعالیتهای موسیقایی در این سالها حرکت کرد. به عبارتی این مجموعه وقتی هیئتمدیرهای با چهرههای نامآوری دارد باید با شناخت بیشتری در عرصه موسیقی درست حرکت کند. حتی درزمینهٔ برخوردها نیز باید فضا بهگونهای باشد که نحوه برخورد با هنرمندان از شکل بهتری برخوردار ببوده و همه گونهها در این صنف حضورداشته باشند که امیدوارم در جلسات بعدی بتوانیم درباره آن بیشتر حرف بزنیم.
پیر نیاکان عضو دیگر شورای عالی خانه موسیقی هم در ادامه صحبتهای آذر سینا بیان کرد: اگر اساسنامه خانه موسیقی را مطالعه کنید متوجه میشوید از اول هم این تضاد را داشتیم که این اساسنامه و تشکیلات آیا باید بهعنوان صنف از تمامی موسیقی طرفداری کند یا فقط موسیقی تفکری و جدی را دنبال کند. من خودم که جزو هیئت مؤسسان بودم و از اول هم در این مورد که موسیقی پاپ نباید باشد، موضع داشتم. ما بحثهای زیادی داشتیم کسی که در پارک ساز میزند تا رهبر یک ارکستر میتوانند در خانه عضو و از حق مساوی برخوردار باشند. بنابراین اگر بخواهیم فکر آقای آذر سینا را دنبال کنیم حتماً باید اساسنامه خانه تغییر کند و یکخانه و انجمن دیگری صرفاً برای موسیقی خیلی هنری تشکیل شود. اینجا یک صنف است که ما نباید اینگونه نگاه کنیم که چه کسی استاد است و چه کسی شاگرد. اینها همه در خانه از یک حق برخوردار هستند.
حمیدرضا نوربخش نیز در ادامه صحبتهای پیر نیاکان با اشاره به نحوه تشکیل صنوف هنری در کشورمان طی سالهای اخیر گفت: زمانی در دولت اصلاحات با توجه به اینکه شعار اصلی رئیسجمهور جامعه مدنی بود، نهادهای مدنیای را پایهگذاری کردند. پیشقراول این نهادها خانه سینما بود. در آن روز چون پیشهای راجع به این نهادها نبود رایزنی و جمعبندی کردند که با توجه به اینکه کار فرهنگی هنری است نمیتواند نگاه کارگری و کارفرما بر آن حاکم باشد و لازم است چنین فعالیتهایی با قواعد وزارت ارشاد فعالیت کنند و اساساً به همین جهت است که این نهادها با عنوان موسسه فرهنگی هنری چندمنظوره ثبت شد. به هر ترتیب این بحث سالهاست که وجود دارد. به عبارتی مؤسسات چندمنظوره صاحبانی دارند که سهامداران آن تلقی میشوند و با توجه به اینکه اینجا چنین نگاهی نبود و قرار بود هنرمندان نیز فعالیت کنند، فعالیت صنفی هم دیدهشده و بهاصطلاح شتر گاو پلنگ است. البته بعد از اتفاقانی که برای خانه سینما رخ داد و ماجرا را تا مرز تعطیلی هم پیش برد، مدتی است تصمیمانی برای حل این موضوع در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیماتی اتخاذشده تا این موضوع با امضای رئیسجمهور مرتفع شود. یعنی این موسسهها تحت قوانین موسسههای فرهنگی هنری نیستند و میتوانند عضوگیری کنند و تمام قواعد صنفی بر آنها جاری است. که این مورد مراحل آخر خود را میگذراند. شما بدادی ما انجمن صنفی موسیقی هم داریم که در وزارت کار ثبتشده و مشابه آن در سینما نیز ثبتشده است. خانههای هنری اگرچه نام موسسه فرهنگی هنری دارند اما نهادهای صنفی هستند.
حسین پرنیا هم تأکید کرد: من فکر میکنم ما یا خیلی خیالپرداز هستیم یا خیلی خوشباور. گویا ما فراموش کردیم در ایران زندگی میکنیم ما باید ببینم وقتی دنبال دموکراسی در موسیقی هستیم چقدر معنی دموکراسی و باهم بودن را میفهمیم؟ وقتی دوستان در این جلسه میگویند رانت هست منظور رانتی نیست که برای آقای جزایری به کار میبردند. منظور این است برنامهها و داوریها عادلانه نیست. اگر عادلانه سخن بگوییم جامعه مرد و زنها هرکدام 50 درصد باشند ما نیمی از این جامعه (زنها) را نداریم. اصلاً در اینجا وظیفه نهادهای موسیقی چیست؟ اگر همه تصمیم گرفتیم کار موسیقی انجام بدهیم اگر امامجمعهای گفت موسیقی حرام است، باید چه تدبیری برای آن داشته باشیم؟ ایراد کار آنجایی است که عدهای به ریش ما میخندند برای آنها فرقی نمیکند موسیقی هست یا نیست. ما زمانی میتوانیم معنی دموکراسی را بفهمیم که منتقدان ما در خود ما باشند. انجمن موسیقی یکی از عواملی بود که کنسرت من کنسل شد، باید تعارفهای مصلحتاندیشی را کنار گذاشت. دیگر گاماس گاماس جلو رفتن به درد موسیقی نخواهد خورد.
نوربخش نیز در پاسخ پرنیا توضیح داد: آقای پرنیا چه کسی گفته خانه موسیقی موضع ندارد؟ راجع به خیلی از اتفاقات مملکت موضع دارد. خانه موسیقی حتی راجع به کلیت روند انتخاب مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد مطلبی در فصلنامه خانه موسیقی منتشر کرده است. البته که این حق وزیر و معاون وزیر است هرکسی را میخواهند بهعنوان مدیرکل دفتر موسیقی انتخاب کنند. ما در این زمینه صحبت داشتیم که آیا وند درستی است دودستگی ایجاد کنیم و به مدیری بگوییم فلانی را انتخاب نکن و فلانی را انتخاب کن؟ حتی در نامهای فقط گفتند عملکرد مدیر قبلی خوب بوده و اساساً درباره مدیر بعدی کسی صحبت نکرد.
فرهاد فخرالدینی رئیس شورای عالی خانه موسیقی نیز در ادامه صحبتهای نوربخش تصریح کرد: دوستان آرزوهای زیادی در دل همه ما نهفته است. من آرزوهای بسیار برای خانه موسیقی، مملکتم و کسانی که با هنر و سروکار دارند، دارم. الان هم گفتیم شاید بتوانیم کاری انجام بدهیم. این موضوعی که میخواهیم با آنی که میتوانیم انجام بدهیم ممکن است خیلی فرق داشته باشد. من خیلی آرزو دارم؛ یکی از هدفهای من است بتوانم ارکستر بزرگ و عالی را در خانه موسیقی تشکلی بدهم. از سوی دیگر نیز گروههای موسیقی میدان داشته باشند و حمایت شوند. کارگاههای هنری مختلف دایر شود و تجربههای اهل فن در اختیار جوانان قرار داده شود. آرزو دارم برای تمام بانوانی که صدایشان در سینههایشان حبس شده است فرصتی برای اجرای برنامه داشته باشند چراکه بخش مهم موسیقی ما با صدای بانوان است.
وی افزود: عزیزانم سعی کنید این نهاد را حفظ کنید چون اگر نباشد بازهم همان فاصله زیاد "انجمن اخوت" تا انجمن موسیقی را خواهیم دید. من چندی پیش به کشور جمهوری آذربایجان دعوت شدم و حیرت کردم از نظامی که در موسیقی آنها وجود دارد. کشوری که عکس اسکناسش تار و کمانچه و دایره است با کشوری که وقتی میخواهند تار و کمانچه را در تلویزیون نشان بدهند با گل و گلدان آن را میپوشانند که مبادا معلوم باشد آن پشت چهکار میکنند. پس کمک کنید تا به ایده آلهای شما برسیم و همانطور که شما میخواهید کارکنیم.
داود گنجهای قائممقام خانه موسیقی هم در این جلسه اظهار کرد: من هم کلمه رانت را میفهمم. من میدانم نیت آقای ساکت نیت بدی نیست. امسال همین آقای پیر نیاکان با رفاقتی که با دولت جدید دارد کاری کرد پولی به خانه موسیقی بدهند. دو ماه است خانه موسیقی حقوقی ندارد بدهد. به شرفم قسم ما اصلاً حقوق نگرفتیم. اگر پولی هم از اینور آن وز میگیریم عینش را بهحساب خانه موسیقی ریختند که آقای وفایی مثل شیر روی آن خوابیده است. شرافت از فردا در خانه موسیقی روی شما باز است هرکس انتقاد دارد، بگوید. اگر نوربخش نتوانست میرود، من هم از خدایم است بروم. پس از شما عزیزان میخواهم حرفهای استاد فخرالدینی این پیر دیر موسیقی را گوش بدهیم و محبتپیشه کنیم. منتقدان عزیز بیاید باهم رفیق و دوست باشیم. راست بگوییم، مرد باشیم و همه باهم همبسته باشیم.
هوشنگ کامکار در انتهای این برنامه بهعنوان حسن ختام گفت: بسیار متأسف هستم. فکر میکردم برای منتقدان در این سالن جا نباشد و باید در حیاط بنشینند که بیایند و در جهت سازندگی خانه موسیقی ما را کمک کنند. بحث من این است که اگر کسی میتواند درباره خوانندگی زن اقدام کند بیاید بالا. ما باید در این زمینهها کارکنیم. البته گروه کامکارها در این زمینه کارهایی را انجام داده است. من بر این باورم باید موسیقی را درست کرد و فضا را به سمتی برد که همه کسانی که در این زمینه موارد مبهمی دارند، راهنمایی شوند.