سرویس موسیقی هنرآنلاین: محمدعلی بهمنی شاعر و ترانهسرایی است که سالهاست، دانسته و ندانسته بسیاری از ترانههایی که زمزمه میکنیم از سرودههای اوست، بهمنی مدتهاست که بهعنوان رئیس شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول کار است، با او درباره فعالیتهای این روزهایش صحبت کردیم.
کتابی در دست انتشار ندارید؟
غزلها و اشعاری که از من کمتر خوانده شده، به عنوان اتفاقی تازه گردآوری کرده و در قالب کتابی درآوردهام. اگر فرصت آن پیش آید در نمایشگاه کتاب امسال از آن رونمایی خواهم کرد.
چه شد به سمت غزل رفتید؟ آیا از همان اول همینگونه شعری را برای فعالیت انتخاب کرده بودید؟
نه. نخستین کتاب من که "باغ لال" نام داشت و مربوط به ١٣٥٠ است، در شرایطی منتشر شد که بیش از دو یا سه غزل را در خود نداشت. آن کتاب بیشتر روی کارهای نیمایی تمرکز داشت. کتاب دومم که ١٣٥١ به چاپ رسید، اصلاً با توجه به نامش معلوم بود که چه شرایطی در نوع شعری داشت. نام آن کتاب "در بیوزنی" بود. مشخص بود که این کارها با غزل فاصله داشت و حتی کارهای نیمایی هم نبود. به آثاری که در آن کتاب آمده بود، در آن دوره در اصطلاح کارهای شاملویی میگفتند، اما بعد از مدتی به تجربهای رسیدم. با اینکه برای همه اشکال شعری احترام قائلم و باورم این است که شعریت مهم است و شکل شعر نه. با این توضیح به باور برخی مبنی بر اینکه شاعر غزلسرا نمیتواند فرزند زمانه خودش باشد هم مخالفم چون فکر میکنم شکل شعری غزل با وزنی که دارد، میتواند راحتتر در حافظهها بنشیند. مهم این است که آیا شاعرش واقعاً فرزند روزگار خودش هست یا نه؟
آقای بهمنی کمی هم از شورای شعر وزارت ارشاد بگویید.
باید توجه داشت شوراها برای ممیزی نیستند، بلکه بیشتر به معنای کارشناسی هستند. شاید در معنی این دو تفاوت زیادی وجود نداشته باشد و تفاوت آن اندک باشد، اما آنچه مردم از ممیزی در ذهن خود دارند، چندان مثبت نیست. البته درباره کارشناس اینطور نیست، در صورتی که واقعاً شوراها و افراد آن کارشناس هستند. به نظر بنده این برداشت از این دو واژه نزدیک به هم درست نیست. چراکه ممیز همان کار اصلاح را انجام میدهد، اما متأسفانه ممیز یک انسان سانسورچی دیده میشود. میخواهم از کارشناسی شورا صحبت کنم. میخواهم بگویم باید تحقیق شود که در اینجا مطالب کارشناسی میشود یا ممیزی و به درصد آن توجه کنند. هرچند در معنا شاید خیلی هم متفاوت نباشند. شوراهایی که وجود دارد، طبیعی است خطوط قرمزی را باید رعایت کنند و من خودم هم نمیتوانم این خطوط قرمز را نادیده بگیرم، حتی اگر این خطوط قرمز برای خودم باشد. مثلاً شعری میآید در شورا که در آن بیحرمتی به خانواده شده و من شخصاً مایل نیستم این نوع شعر به فرهنگ جامعه تزریق شود.
نظرتان در خصوص جایزهای که بهتازگی در زمینه ترانه به نام دکتر یداللهی در نظر گرفته شده است، چیست؟
گرچه تلخ اما اتفاق خوبی بود. جایزه دادن در شعرخوانیها دیده میشود. در این رویداد افرادی که انتخاب شدند جز خوبهای ترانه بودند. ما از نسل پیش از انقلاب یادگارهای خوبی داریم. اما آبروی ما حتی پیش گذشتهمان نیز رفته است و به این اتفاق نیاز داشتیم. کسانی که ترانهای را از زاویه معاصرتری بیان میکنند باید تشویق شوند تا آهنگسازان و شرکتها آنان را ببینند. متأسفانه شرکتها در این زمینه به دنبال کمترین هزینهها هستند. ذائقه مردم به سمتی رفته است که از قطعات ریتمیک فارغ از محتوای آن، استقبال میکنند. فراموش کردهایم که مقابل ما هنر قرار دارد. در گذشته هر نوع موسیقی جای خودش را داشت. نباید تمام موسیقی ما معطوف قطعاتی با سطح محتوایی پایین باشد.
به عنوان یک مسئول در برابر اتهام سرقت ادبی به حامد هیراد چه موضعی گرفتید؟
کاری را که جناب هیراد انجام داده است استفاده از آثار پنج شاعر بود که از هر کدام بیش از یک بیت برداشته نشده بود. او در پرونده ارائه شده به ارشاد نیز مواردی را اشاره کرده بود، اما زمانی که کار به اجرا درآمد به اسامی آنها اشاره نشد. تماسهایی با شرکت مربوطه در همین زمینه گرفته میشود اما کسی که پاسخ میدهد به این گفتهها توجهی نشان نمیدهد. این مطلب به رسانهها و مطبوعات کشیده شد. عدهای از آن حمایت و عدهای اعتراض کردند. ابعاد این هیاهو داشت گسترش پیدا میکرد و این اصلاً خوب نبود.
این ماجرا چگونه سامان داده شد؟
شرکت مربوطه خواست حق شاعران را پرداخت کند، اما آنها خواستار پول نبودند و میگفتند باید از این صاحبان آثار دلجویی شود. شرکت از آنها دعوت کرد و در جلسهای که وکیل آنان نیز حضور داشت به تفاهم رسیدند. مسئله کوچکی بود که نباید اینقدر بزرگ میشد.
استفاده اینچنینی از آثار بهصورت تکبیتی، بهطور قانونی مجاز است؟
از نظر اخلاقی در زمانی که شاعر در قید حیات است باید به آن شاعر اطلاع داده شود. اما از نظر قانونی پیش از رأی دادگاه نباید اتهام دزدی زد. ممکن است شاعر اعتراضی نداشته باشد و تنها بخواهد نامش ذکر شود. عدهای که پشتیبانی کرده بودند از منصرف شدن صاحبان آثار، رضایت نداشتند و اعتقاد داشتند هدف مالی در پیش نبوده است.