سرویس موسیقی هنرآنلاین: گروههای زیادی در موسیقی فعالیت میکنند که هریک با سبک و سیاق خاص در گوشهای از موسیقی مشغول فعالیت هستند. در این میان گروه داماهی یکی از بیادعاترینهاست.
این گروه به گفته خود با هدف تولید موسیقی با رویکردی آزادانه در تلفیق اِلمانهای موسیقی محلی ایران بهویژه موسیقی سواحل جنوب ایران، جَز، رگه، فلامنکو، آفرو، لاتین، فانک، موسیقی هند و … اولین آلبوم خود را تولید و در شهریور 1394 روانه بازار کرد.
به بهانه اجرای یکشنبه 12 آذرماه داماهی در برج میلاد با دو عضو گروه دارا دارایی نوازنده و سرپرست گروه و رضا کولغانی خواننده و بازیگر گفت وگو کردیم:
داماهی قرار است در سالن برج میلاد روی صحنه برود. چه برنامهای برای اجرا در این سالن دارید؟
دارا دارایی: اجرای ما در سالن همایشهای برج میلاد، دومین کنسرت گروه داماهی در یکی از سالنهای بزرگ شهر تهران است. ما در این کنسرت قرار است حدود 110 الی 120 دقیقه اجرا داشته باشیم. برخی از قطعات آلبوم داماهی و همچنین برخی از قطعات منتشر نشده گروه را در این کنسرت اجرا خواهیم کرد.
شما کنسرتهایتان را با اجرا در سالنهای کوچکتر مثل سالن آزادی آغاز کردید اما حالا در سالنهایی که ظرفیت بیشتری دارد روی صحنه میروید. این روند چگونه طی شد؟
دارایی: علیرغم اینکه ما بهعنوان اعضای گروه داماهی سابقه فعالیت زیادی در عرصه موسیقی داریم، اما خود گروه یک گروه جوان است که چهارمین سال فعالیت خود را میگذارند. بنابراین طبیعی بود که داماهی رفتهرفته مخاطبان بیشتری پیدا کند و همینطور هم شد. کنسرتهای اول داماهی در سالنهای کوچک اجرا شد و حالا به سالنهای بزرگتر رسیدهایم. البته علاقه شخصی خود ما این است که اجرایمان را در سالنهای کوچک برگزار کنیم چون صدا، انرژی و شرایط کلی اجرا در سالنهای کوچک برای ما مناسبتر است. اجرا در یک سالنی مثل سالن همایشهای برج میلاد هرچند که ممکن است نفع مالی بیشتری برای ما داشته باشد ولی برایمان دردسر دارد ما فکر میکنیم که اجرا در سالنهای کوچکتر برای گروه داماهی اتفاقات بهتری را رقم میزند.
رضا کولغانی: موسیقی گروه داماهی مناسب اجرا در برج میلاد نیست و سالن برج میلاد به جز حجم بیشتر مخاطب، چیز مهم دیگری برای ما ندارد. در سالنهای کوچکتری مثل مجموعه فرهنگی برج آزادی یا سالن خلیجفارس فرهنگسرای نیاوران، نفسمان در نفس مخاطب است و از این نزدیکی لذت میبریم. بهویژه اینکه مخاطبان حرفهای و جدی خودمان به تماشای کنسرتهایمان در سالن کوچکتر میآیند. مخاطبان سالنهای بزرگتر مخاطبان پراکنده هستند که هرکدام توقع خودشان را از موسیقی اجرایی دارند. روی استیج سالنهایی مثل سالن میلاد نمایشگاه و سالن همایشهای برج میلاد امنیت فکری و ذهنی وجود ندارد و هر اکتی که من دارم ممکن است مورد پذیرش مخاطب نباشد. برخی از مخاطبانی که به این سالنها میآیند از مخاطبان عام موسیقی هستند که اطلاعات زیادی از فرهنگ و ریشه جنوب ندارند و کارهایی را که من روی صحنه انجام میدهم جور دیگری قضاوت میکنند. بااینحال ما داریم برگزاری کنسرت در سالنهای بزرگتر را هم تست میکنیم و حتی دوست داریم در تالار وحدت هم یک اجرا داشته باشیم چون تالار وحدت مناسب اجرای موسیقی طراحیشده و صدا را خیلی خوب به گوش مخاطب میرساند.
موسیقی گروه داماهی را در دستهبندیهای مختلفی قرار میدهند و معمولاً آن را موسیقی تلفیقی قلمداد میکند. خودتان در این مورد چه نظری دارید؟
دارایی: من فکر میکنم موسیقی گروه داماهی موسیقی پاپ است منتها پاپی که داماهی اجرا میکند با پاپی که موسیقی پاپ ایرانی که از موسیقیهای دیگر گرفته شده فرق دارد. موسیقی پاپ موسیقی گستردهای است و خیلی از موسیقیهایی که ما میشنویم میتواند در سبک پاپ قرار بگیرد. حتی موسیقی این روزهای همایون شجریان هم پاپ است. موسیقی گروه داماهی هم در آن دستهبندی قرار میگیرد ولی اگر بخواهیم وارد زیرمجموعههای ژانر گروه داماهی شویم، میتوان گفت که ما موسیقی فیوژن و جز کار میکنیم. ما از همان ابتدا دوست داشتیم موسیقیمان متعادل باشد.
کولغانی: مخاطبان موسیقی در همه جای دنیا به موسیقی الکترونیک علاقه پیدا کردهاند و خیلیها دیگر تمایلی به شنیدن تنظیمهای آکوستیک ندارند ولی قضیه گروه داماهی فرق دارد چون ما مخاطبان خودمان را میشناسیم و میدانیم که قرار است برای یک عده خاص که مخاطب این سبک از موسیقی هستند کار کنیم.
موسیقی جنوب کشور در موسیقی گروه داماهی نقش ویژهای دارد. چطور شد که تصمیم گرفتید در برخی از آثارتان از المانهای موسیقی جنوبی استفاده کنید؟
دارایی: رضا کولغانی و ابراهیم علوی بهعنوان دو عضو ثابت گروه داماهی از موزیسینهای منطقه جنوب کشور هستند و طبیعی است که ناخودآگاه امضاء موسیقی جنوب هم در موسیقی ما میآید. من هم به موسیقی جنوبی علاقه دارم و قبلاً هم در این زمینه کار کرده بودم. خیلی دوست داشتیم موسیقی جنوب را در یک قالب تلفیقی ارائه بدهیم که خوشبختانه اتفاق خوبی برای این ایده رخ داد.
کولغانی: من و ابراهیم علوی جنوبی هستیم و حمزه یگانه و دارا دارایی که جنوبی نیستند هم از سالها قبل در گروههای جنوبی فعالیت کرده و در این زمینه پژوهشهایی را انجام دادهاند. از نظر من و ابراهیم، دارا تسلط و اشراف بیشتری روی موسیقی جنوبی داشت و همین وارد موسیقیمان شد. ما با همدیگر سفرهای زیادی به جنوب داشتیم و حتی نصف آلبوم داماهی هم در سفرمان به جزایر و بنادر مختلف خلق شد. اسم داماهی هم به کانسپتی که ما با آن زندگی میکردیم نزدیک بود. داماهی اسطورهای است که در دلش یک اتوپیایی وجود دارد که در آن همیشه موسیقی، جشن و خوشحالی است. ما ابتدا قرار نبود با همدیگر کارکنیم و بهقصد سفر به جنوب رفتیم اما آن سفرها به ما ایده همکاری داد و بعد درنهایت احترام و دموکراسی در کنار هم قرار گرفتیم و یک گروه به نام داماهی ایجاد کردیم.
در سالهای اخیر بهواسطه علاقه مخاطبان ایرانی به موسیقی جنوبی، موزیسینهای زیادی سعی کردهاند موسیقی جنوبی بخوانند و بنوازند ولی نکتهای که اجرای رضا کولغانی و ابراهیم علوی بهعنوان موزیسینهای جنوبی را متمایز میکند این است که این آدمها در حین اجرای موسیقی خودشان هستند. تا چه اندازه به این موضوع باور دارید؟
کولغانی: ما در کوچه و بازارهای جنوب بزرگشدهایم و همینی هستیم که میبینید. نمیتوانیم لهجهمان را عوض کنیم تا سرمان کلاه نرود. از اول به همین شکل بودهایم و به این موضوع افتخار میکنیم.
دارایی: آدمهایی مثل رضا و ابراهیم شخصیتشان طوری شکلگرفته که بههیچوجه از اینکه خودشان باشند واهمهای ندارند. پدر و مادر این دو نفر بهشان یاد دادهاند که هویتشان را حفظ کنند و خودشان هم روی این موضوع پافشاری کردهاند. به همین خاطر است که وقتی موسیقی جنوبی کار میکنند و زیباییهای هنر جنوب را راحت فریاد میزنند.
کولغانی: موسیقی جنوب کشور غنی است و استعدادهای فراوانی در آن منطقه وجود دارد، بهطوریکه من به شما قول میدهم اگر یک کمیته استعدادیابی در آن منطقه بزنند، موزیسینهای جنوبی یک اتفاق ویژه در موسیقی ایران رقم میزنند، اما مشکل این است که حمایتی از این استعدادها صورت نمیگیرد. الآن استاد قنبر راستگو که اسطوره موسیقی جنوب است و موسیقیاش را در شهرهای مختلف کشور و برخی کشورهای اروپایی اجرا کردهاند، خانهبهدوش شده و خانه ایشان را ویران کردهاند. وقتی به همچین آدمی رسیدگی نمیکنند، دیگر چه انتظاری است که یک مرکز موسیقی احداث شود و راجع به موسیقی جنوب پژوهش شود؟ در موسیقی جنوب کشور آدمهایی نظیر نوید قویدل یا شجاع اشعری وجود دارند که سطح کاریشان از ما بالاتر است ولی انگار قرار نیست اتفاقی برای اینها رقم بخورد.
دارایی: البته به اعتقاد من همانطور که عدهای باعث ایجاد انگیزه در ما شدند و ما شروع به فعالیت جدی در موسیقی کردیم، ممکن است گروه ما هم انگیزهای برای چند نفر دیگر شود که واقعاً این اتفاق هم افتاده است. طبیعت موسیقی و هنر همین است که هنرمندان نسل جدید از هنرمندان یک نسل قبلتر خود انگیزه بگیرند و وارد فضای حرفهای شوند. گرچه من با صحبتهای رضا در مورد استاد راستگو کاملاً موافقم چون ایشان در سن و سالی نیست که باانگیزه شخصی خودش وارد یک فضای حرفهای شود و بهتر است برای ایشان موقعیتی ایجاد شود تا کار کند.
کولغانی: بهزعم من آقای راستگو بهروزترین موزیسین موسیقی جنوبی است و اگر موسیقی ایشان را گوش کنید متوجه میشوید که از تمام موزیسینهایی که در سطح دنیا به اجرای موسیقی جنوبی میپردازند، ویژهتر و کار بلدتر است. آقای راستگو آخرین نفر از نسلی است که بار موزیکال موسیقی فولکلور در جنوب را به دوش میکشید و خدایی نکرده اگر برای ایشان اتفاقی بیفتد، دیگر آدم باسابقهای در این زمینه نداریم. ایشان در موسیقیهایی که تولید میکند، از تمامی عناصر موسیقی جنوبی استفاده میکند و در ضمن نوآوری هم به وجود میآورد. ممکن است یک موسیقی از ساختههای ایشان گوش بدهید و حس کنید که متعلق به زمان جنگ جهانی اول است ولی باید باور کنید که آن موسیقی بهروز و جدید است! قومیتها و فرهنگهای مختلفی با استفاده از شعر و ملودی آهنگها آقای راستگو آثاری را ساختند و به نام فرهنگ خود کردند. نمونه بارزش در مورد قطعه "میناب گلستانه" اتفاق افتاد که مردم محمود جهان بر اساس آن اثری با عنوان "آبادان گلستانه" اجرا کرد. البته نمیشود یقه کسی را گرفت چون همانطور که ما از موسیقی عربی یا موسیقی منطقه آفریقا تأثیر میگیریم، موسیقیهای مناطق مختلف کشورمان هم میتوانند از هم تأثیر بگیرند. در هر صورت امیدوارم ما و امثال ما بتوانیم صدا و تریبون آدمهایی نظیر قنبر راستگو باشیم.
در یک قطعه از آلبوم اول گروه داماهی از حضور آقای راستگو بهره بردید و حتی ایشان آلبوم داماهی را رونمایی کرد. بعد از آن همکاری سعی نکردید دوباره به ایشان پیشنهاد همکاری بدهید تا تلفیقی از موسیقی نسل جوان و نسل گذشته موسیقی جنوب شکل بگیرد؟
کولغانی: نکتهای که در مورد موسیقی استاد راستگو وجود دارد این است که شیوه کار ایشان فولک است و شما نمیتوانید برایش چارچوب و قواعد خاصی را در نظر بگیرید. آقای راستگو کارش را در لحظه انجام میدهد و بر اساس احساس تصمیم میگیرد و همین مسئله همکاری با ایشان را سخت میکند.
دارایی: ایشان در یک قطعه از آلبوم اول ما نیجفتی نواختند. رضا چند "تیک" از نوازندگی ایشان ضبط کرد و ما آن را ادیت کرده و از داخلش آن قالبی که مدنظرمان بود را درآوردیم. پس ما در استودیو میتوانیم با ایشان همکاری کنیم و این امکان وجود دارد که در صورت موفقت خود استاد راستگو، در یک یا دو قطعه از آلبوم جدید هم از حضور ایشان بهرهمند شدیم ولی مسئلهای که وجود دارد این است که ایشان را در حین اجرای زنده نمیشود در قالب خاصی گنجاند چون استاد راستگو در حین اجرا دچار یک حالت عجیبوغریب عرفانی میشود. ما از آقای راستگو دعوت کردیم که به رونمایی آلبوم اول گروه بیاید و خوشبختانه ایشان هم پذیرفت و همراه با ما قطعه "محله خاموشان" را کاملاً آزادانه و بر پایه بداهه اجرا کرد که اجرای فوقالعادهای از آب درآمد. یکی از بهترین حسهایی که خود من از اجرای موسیقی کسب کردم در همان اجرای رونمایی آلبوم داماهی بود. مخاطبان هم همین حس را داشتند. ما خیلی دوست داریم که با آقای راستگو و دیگر اساتید موسیقی کشورمان همکاری کنیم که اگر موافقت کنند خیلی خوشحال میشویم.
کولغانی: هدف بزرگ تر گروه داماهی به لحاظ موزیکال این است که درنهایت آدمهای بزرگی مثل قنبر راستگو را پیدا کنیم. حتی آدمهایی مثل من هم بهعنوان خواننده نقش نداشته باشند و بزرگانی مثل استاد قنبر راستگو بیایند و به همراه بچهها اجرا کنند تا موسیقیشان شکل مدرنی به خود بگیرد.
حمزه یگانه در اجراهای شما ساز "بنجو" را مینوازد که این ساز برای مخاطب ایرانی غریب است. خاستگاه این ساز متعلق به کجاست و چطور شد که تصمیم گرفتید "بنجو" را وارد موسیقی گروه داماهی کنید؟
کولغانی: این ساز اصالتاً هندی و پاکستانی است و از طریق بلوچهای پاکستان به دست بلوچهای ایران رسیده و جزو سازهای بلوچی در ایران قرار گرفته است.
دارایی: حمزه اصولاً علاقه عجیبوغریبی به موسیقی و فرهنگ بلوچی دارد و پایاننامه فوقلیسانس را هم در همین زمینه کارکرده است. من تا قبل از اینکه حمزه اسمساز بنجو را بگوید، چیزی در مورد ین ساز نمیدانستم ولی وقتی آن را سر تمرین آورد، متوجه شدیم که چقدر به قالب موسیقی داماهی میخورد. بنابراین سعی کردیم آن را در موسیقی گروه داماهی به کار بگیریم.
کولغانی: بنجو از همان ابتدا با ما همراه بود. اولین قطعهای که داماهی کار کرد یک قطعه بلوچی بود. در سفرهایی که ما به جنوب داشتیم، دارا استراکچر آن قطعه را ساخت و من هم روی آن خواندم. بعد خود دارا تنظیمش کرد و حمزه پیشنهاد داد که در این قطعه حتماً بنجو نواخته شود.
دارایی: حمزه یگانه قبل از شکلگیری گروه داماهی، ساز بنجو را ننواخته بود و آن را به خاطر گروه داماهی تمرین کرد و یاد گرفت و در ادامه یک قطعه هم بر اساستم بنجو ساخت. ایدهها و ذهنیت حمزه برای من یک الگو است و شخصیتش طوری نیست که بخواهد شوآف داشته باشد.
ارتباطتان بر روی صحنه چطور شکل میگیرد و در حین اجرا چقدر نزدیکی و همفکری بین شما وجود دارد؟
کولغانی: روی استیج یک فضای حسی خوب میان ما ایجاد میشود که دلیلش عشقی است که ما به هم منتقل میکنیم. همه بلد هستیم که در لحظه چه حسی به هم بدهیم و چه حسی از همدیگر بگیریم. من وقتی روی صحنه به دارا نزدیک میشوم، لذت میبرم. دارا طبق شناخت و تجربهای که دارد، چیدمان استیج را میچیند و بقیه در موردش نظر میدهیم. لباسهای مرا هم خانم صدف تحویلدارزاده انجام میدهد که همسر دارا است و مهارت خیلی خوبی در طراحی لباس برای تئاتر و استیج دارد.
دارایی: من و رضا خیلی شبیه به هم هستیم و ابراهیم و حمزه هم شباهت زیادی به هم دارند. آنها در اجرا دست و پا بستهتر هستند. ابراهیم حتماً باید بنشیند و نوازندگی کند ولی من و رضا حرکت میکنیم و انرژی زیادی میگذاریم. من زمانی که حالم خوب است اجرای بهتری دارم. هر وقت با حس خوب روی صحنه میروم، اجرایم بهتر و جذابتر میشود. البته خیلی وقتها هم پیش آمده که حال روحی ما خوب نبوده اما وقتی روی صحنه رفتهایم همه چیز را فراموش کردهایم و همان حس خوبی که رضا در موردش صحبت کرد را از هم گرفتهایم و به همدیگر دادهایم.
آلبوم اول گروه داماهی در شهریور سال 94 به بازار آمد و بعد از آن علیرغم صحبتهایی که در مورد انتشار آلبوم دومتان مطرح شد، این آلبوم همچنان منتشر نشده است. علت تأخیر آلبوم دوم گروه داماهی چیست؟
دارایی: ما برای انتشار آلبوم دوممان عجله زیادی نداشتیم چون میخواستیم در آلبوم دوم همان چیزهایی که مد نظرمان است وجود داشته باشد. بنابراین لیبل و خط مشی گروه در تأخیر آلبوم تأثیرگذار بود. ما بعد از انتشار آلبوم داماهی تصمیم گرفتیم یک مقدار بیزینسی به قضیه نگاه کنیم و تعداد مخاطبان خودمان را بالا ببریم. به همین خاطر در دو سال گذشته موسیقیهای زیادی را ساختیم و خیلی بالا و پایین کردیم تا در نهایت تصمیم گرفتیم برخی از آنها را به صورت تک آهنگ منتشر کنیم تا بازخوردها را ببینیم و استراتژیمان را مشخص کنیم. سال گذشته قطعه "دیوانه" را منتشر کردیم که با انتشار و بازخوردهای خوب آن قطعه یک خط جدید در ذهن ما شکل گرفت. بعد از انتشار آن قطعه چند اثر دیگر منتشر کردیم که تا حدودی مشخص بود داریم به کدام سمت حرکت میکنیم. الآن 70-80 درصد قطعات آلبوم جدید ضبط شده و امیدواریم بتوانیم آن را زودتر منتشر کنیم.
کولغانی: بعد از انتشار قطعه "دیوانه" حجم بیشتری از مخاطبان به سمت ما آمدند چون زبان این قطعه یک مقدار سادهتر و قابل فهمتر بود. البته بخش موزیکال این قطعه هم همچنان پیچیده و سخت است و شاید پیچیدهتر از موسیقیهای قبلی ما باشد. ما اخیراً قطعه "درد بی دردی" را منتشر کردیم که به لحاظ موزیکال ساده است ولی یک چیدمان و رنگآمیزی پیچیده دارد.
دارایی: رنگآمیزی خیلی مهم است. ما میتوانیم اثری از یک خواننده دیگر را بیاوریم و در قالب گروه خودمان اجرا کنیم و شما به عنوان مخاطب احساس کنید که این قطعه متعلق به داماهی است. این به خاطر همان تأثیر رنگآمیزی و نوع خواندن رضا است. در این مدت تجربه رضا بیشتر شده و رهاتر از قبل شده است. در حال حاضر مرحله ضبط آلبوم جدیدمان بیشتر از ضبط آلبوم قبلی برایمان لذتبخش است. ما زبان همدیگر را به خوبی متوجه میشویم و پختهتر و بالغتر شدیم. به همین خاطر مطمئناً آلبوم جدیدمان بهتر از آلبوم قبلی خواهد بود.
زمان احتمالی انتشار آلبوم دوم را نمیتوانید مشخص کنید؟
کولغانی: واقعاً نه. ما وقتی قطعاتمان را ضبط میکنیم، مدتها گوششان میکنیم و در آنها تغییر به وجود میآوریم. به همین خاطر مشخص نیست آلبوم جدیدمان چه زمانی آماده انتشار میشود. تا کنون یکی دو بار تاریخ انتشار اعلام کردهایم که دیگر نمیخواهیم بد قول شویم.
دارایی: ممکن است قبل از انتشار آلبوم یک تک آهنگ دیگر هم منتشر کنیم. الآن پروسه انتشار تک آهنگ همان کار آلبوم را انجام میدهد. این قواعد بازی است و هر کسی که وارد این بازی میشود باید آن را رعایت کند وگرنه شنیده نمیشود. الآن متأسفانه تا یک آلبوم به بازار میآید، سریعاً آن را به طور رایگان در کانالها و رباتهای تلگرامی برای دانلود قرار میدهند که این یک آفت بزرگ برای موسیقی است ولی در هر صورت ما به انتشار آلبوم ادامه میدهیم. انتشار آلبوم به گروه رسمیت میدهد و در ضمن امکان حضور در فستیوالهای خارجی هم با داشتن آلبوم در بازار موسیقی بیشتر است. در فستیوالهای بینالمللی همچنان اطلاعات گروهها را از روی سیدیهایی که منتشر کردهاند به دست میآورند و در اینترنت دنبال آثار آن گروه نمیگردند. خود همین موضوع هم دلیل قانعکنندهای است که ما آثارمان را در قالب یک آلبوم منتشر کنیم.
زمستان سال گذشته یک اجرا در فستیوال "بلک باکس" مونیخ داشتید. بازخورد آن اجرا چطور بود؟
دارایی: خیلی خوب بود. اسفند ماه امسال هم دوباره به مونیخ میرویم و در همان فستیوال اجرا میکنیم. تابستان سال آینده هم یک تور اروپایی برگزار میکنیم که بیشتر اجراهایمان در کشور آلمان خواهد بود.
آقای کولغانی شما فعالیت جدیدی در عرصه تئاتر یا تصویر انجام ندادهاید؟
کولغانی: اخیراً تمرینات یک کار پرفورمنس تئاتر را آغاز کردهام که کارگردان آن محمد مساوات است و قرار است از اوایل دیماه در تئاتر مستقل تهران روی صحنه برود. این اثر یک شکل به هم پیوسته از تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی است که یک پرفورمنس را شکل میدهد و تجربه متفاوتی محسوب میشود. در عرصه سینما هم به تازگی ساندترک فیلم "مغزهای کوچک زنگزده" هومن سیدی را کار کردم. فیلم "عصبانی نیستم" که در آن به عنوان بازیگر حضور دارم هم گویا قرار در روزهای آتی اکران شود.
با توجه به فعالیتی که در مدیومهای مختلف هنری دارید، از میان موسیقی، سینما و تئاتر کدام یک را ترجیح میدهید؟
کولغانی: اولویت من همیشه موسیقی بوده و هست ولی اگر در کنار موسیقی فرصت بازی کردن گیر بیاورم، این کار را هم انجام میدهم. در سینما خطر بیش از حد دیده شدن و بیش از حد فراموش شدن وجود دارد که چندان جالب و مورد پسند من نیست. در کشور ما اینطور است که وقتی دیده میشوید، توجه همه به شما جلب میشود و از فضای شخصیتان فاصله میگیرید که من دوست ندارم فضای شخصیام خدچهدار شود.
به عنوان سؤال پایانی بگویید که اگر قرار باشد یک روزی گروه داماهی ادامه پیدا نکند چه اتفاقی برای هر یک از شما میافتد؟
دارایی: امیدوارم هیچوقت این اتفاق نیفتد چون به شخصه بیشترین انگیزهام برای کار حرفهای را در قالب همین گروه میگیرم. هیچ چیز دیگری به جز این گروه مرا به فکر نمیبرد و هر چه که در موسیقی میخواهم را برای همین گروه میخواهم. در نتیجه امیدوارم که هر مانعی بر سر همکاری ما وجود دارد با درک متقابل از بین برداشته شود و کار ما هیچوقت به مشکلات غیر قابل حل نرسد.
کولغانی: داماهی همچنان ادامه دارد. اگر یک روز من در این گروه نباشم، آدمهای دیگری هستند که جای مرا پر کنند و با بقیه بچهها چراغ داماهی را روشن نگه دارند. خوشحالم که داماهی در این مدت مخاطبان پیگیر و حرفهای خودش را پیدا کرده و همه در سطح بسیار خوبی قرار دارند.
دارایی: این ترکیبی که الآن در گروه داماهی وجود دارد بهترین حالتی است که میتواند برای آن اتفاق بیفتد. ما هنوز انرژی کار کردن داریم ولی اگر یک روزی حس کنیم این انرژی وجود ندارد، ممکن است با هم به توافق برسیم که فعالیتهای گروه را تمام کنیم. فکر نمیکنم به این زودیها از این اتفاقات بیفتد و همچنان کارمان را ادامه خواهیم داد.