سرویس موسیقی هنرآنلاین: مجید کیانی متولد سال 1320 در تهران است. از اساتید او میتوان به نامهایی چون صبا، وزیری، خالقی، صفوت، برومند و دوامی اشاره کرد. او همچنین تحصیلات در دانشگاه سوربن فرانسه در رشته اتنوموزیکولوژی را نیز در کارنامه خود دارد. کیانی سالهاست در زمینه برگزاری کنسرت، تولید آلبوم، تدریس و مخصوصاً پژوهش فعالیت دارد. این هفته گفتگویی کوتاه با این موسیقیدان و نوازنده پیشکسوت سنتور داشتیم.
آقای کیانی از حال و روز این روزهایتان برایمان بگویید.
بهتازگی بازنشسته دانشگاه پردیس هنر شدهام ولی همچنان به فعالیت در آنجا ادامه میدهم. در دانشگاه پردیس برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد در زمینه زیباشناسی و تکمیل آموختههای ردیفی دانشجویان تدریس دارم. همچنین سه روز در هفته بحث کلاسهای آموزشی خارج از دانشگاه را در آموزشگاه دنبال میکنم. در طول این سالها در قالب کنسرتها، آلبومها و مکتوباتی که داشتهام تلاش کردهام، موسیقی اصیل را که در موج امروز ناشناختهتر شده است، ترویج و اشاعه دهم و کتاب "هفت دستگاه" را نیز بر اساس همین تفکر تألیف کردم. حتی در مدت 20 سال اخیر سعی کردهام هر دو سال یکبار نتایج تحقیقات خودم در زمینه شناخت و پژوهشهای موسیقی را به جامعه موسیقی در قالب کتاب، سی دی و کنسرت ارائه دهم که نتایج آن آلبومها، مقالات و مکتوبات متعددی است که از بنده وجود دارد. لازم است بگویم یکی از شاگردانم هر هفته به مدت دو سال با بنده مصاحبه داشته است که نتایج این مصاحبه در کتابی با عنوان "به یاد حبیب" منتشر شده است.
چه فعالیتهایی را برای ماههای آینده در نظر دارید انجام دهید؟
مدتی است در زمینه پیوند شعر و موسیقی تحقیق و پژوهش میکنم. فکر میکنم امروزه در این زمینه خلأهای زیادی وجود دارد، بنابراین تلاش کردهام به صورت کاملاً علمی و تخصصی این موضوع را مورد کنکاش و پژوهش قرار دهم و احتمالاً در آذرماه امسال ابتدا نشستی تخصصی در این زمینه برگزار کنیم و سپس مقالات و تألیفات آن را به جامعه موسیقی ارائه دهیم.
چه توصیه و نکتهای برای هنرجویان دارید؟
بنده بهعنوان معلم به هنرجویان توصیه میکنم که تلاش کنند سبک و شیوه و اسلوبی که آموزش میبینند را به صورت طوطیوار فرا نگیرند و در این زمینه مطالعه و آگاهی داشته باشند. هنرجویان باید بدانند شیوهای که فرا میگیرند چه پیشینه یا اصالتی دارد، و اگر نوآوری در آن است، دقیقاً چه مدل نوآوری صورت پذیرفته و به صورت کلی شناخت کافی از مسیری که انتخاب کردهاند داشته باشند. اگر مطالعه و آگاهی باشد باعث میشود، تعصب از بین برود. متأسفانه عدهای میگویند فقط مکتب ما صحیح و درست است در صورتی که اگر آگاهی باشد میفهمیم مکاتب گستردهای وجود دارد و باید هم اینگونه باشد و هر فردی که به مرحلهای رسید که صاحبنظر و اندیشمند شد میتواند مکتب خاص خود را داشته باشد و چقدر این گسترده بودن مکاتب خوب و نیکوست.