سرویس موسیقی هنرآنلاین: طی چند سال اخیر شمار کنسرتهای خارجی در ایران افزایش پیدا کرده و گروههای مختلف شرقی و غربی از اقصینقاط دنیا وارد ایران میشوند و در تالار وحدت و سایر سالنهای بزرگ شهر تهران به روی صحنه میروند. با این وجود همچنان مخاطبان موسیقی در ایران از دیدن و تماشا کردن اجرای موزیسینهای بینالمللی محبوبشان محروم ماندهاند و گروههای بزرگ موسیقی دنیا سر از هر کجای دنیا در میآورند جز ایران!
خرداد سال 87 که کریس دیبرگ برای برنامهریزی کنسرتش به تهران آمد، خیلیها گمان کردند که راه ورود گروههای مطرح خارجی به سالنهای کنسرت تهران باز شده و در آینده علاقهمندان به موسیقی جهانی به مرور در ایران شاهد کنسرتهای هنرمندان محبوبشان خواهند بود. دیبرگ به تهران آمد و علیرغم تمامی دیدگاههای مثبتی که نسبت به فضای جامعه ایران داشت، کنسرتش تحت فشار یک سری از گروهها لغو شد تا این هنرمند سرشناس ایرلندی هرگز در تهران روی صحنه نرود.
دیبرگ تهران را امنتر از لندن و لسآنجلس خواند اما این صحبتها نتوانست مانع لغو کنسرت این خواننده ایرلندی شود. بعد از آن ماجراها کریس دیبرگ یک قطعه مشترک با گروه "آریان" منتشر کرد و دو سال بعد هم با یک قطعه مستقل به اتفاقات اجتماعی در ایران واکنش نشان داد تا نشان بدهد که صحبتهایش در خصوص ایران بیراه نبوده و این خواننده غربی تا حدودی تحت تأثیر شرق است. شاید اگر کنسرت دیبرگ در سال 87 در ایران برگزار میشد، میتوانست سرآغازی باشد بر یک اتفاقات بزرگتر روی استیج سالنهای پایتخت. صد حیف که چنین نشد.
بعد از لغو کنسرت کریس دیبرگ، خوانندگان و موزیسین های معتبر دیگری هم قصد داشتند به ایران بیایند که کنسرت هر کدام از آنها نیز به دلایل عدم برنامهریزی درست کنسرتگذارها و یا تحت تأثیر یک سری فشارهای عجیب و غریب لغو شد. در سال 90 حتی تاریخ برگزاری کنسرت ریچارد کلایدرمن، پیانیست مشهور فرانسوی در تهران نیز مشخص شده بود اما به شکل عجیبی در روزهای واپسین مانده به اجرا، مجوز روی صحنه رفتن کلایدرمن صادر نشد تا مخاطبان موسیقی در ایران از حضور در کنسرت این پیانیست بزرگ فرانسوی محروم بمانند.
یانی موزیسین مطرح دیگری بود که قرار بود در تهران روی صحنه برود اما کنسرت او نیز لغو شد. یانی جزو برجستهترین آهنگسازهای موسیقی اینسترومنتال جهان محسوب میشود و حضورش در ایران میتوانست یک اتفاق مهم را در سال 93 رقم بزند که این اتفاق هرگز رخ نداد. البته اجرای کیتارو آهنگساز مطرح ژاپنی بر روی استیج سالن وزارت کشور باعث شد که دلخوری مخاطبان موسیقی از عدم حضور یانی در ایران کمی از تب و تاب بیفتد اما کنسرت کیتارو نیز با یک سری حواشیها همراه بود که خود آن کنسرت هم کام خیلیها را تلخ کرد. مخصوصاً آنکه گروه برنامهگذار با سالن برگزاری کنسرت تسویه حساب مالی خود را انجام نداد و تجربهای را برای کیتارو رقم زد که شاید این آهنگساز مطرح ژاپنی به خوبی از آن یاد نکند.
در کنار یک سری از کنسرتهای احتمالی که هرگز برگزار نشد، برخی از گروههای مطرح دیگر نیز به تهران آمد و روی استیج رفتند. شاید مطرحترین این گروهها جیپسی کینگز باشد که مردم ایران با آثار این گروه اسپانیایی خاطرههای بسیاری دارند. به خصوص قطعه "آمور میو" که حدود دو دهه پیش در ایران مثل یک بمب ترکید و خیلی از جوانان ایرانی را به گیتار علاقهمند کرد. جیپسی کینگز طی دو سال اخیر دو بار به تهران آمد و اجراهای نسبتاً خوبی برگزار کرد. گروه موسیقی راک پارتیزانت هم گروه مطرح دیگری بود که امسال به تهران آمد و در تالار وحدت روی صحنه رفت که البته اجرای این گروه با استقبال چندانی همراه نبود.
همانطور که اشاره شد، چند گروه مطرح موسیقی طی همین چند سال اخیر به ایران آمدهاند اما اینکه این گروهها در مقایسه با گروههای درجه یک جهانی در چه مقام و منزلتی قرار میگیرند، جای بحث فراوان دارد. زمانی که خوانندگان تراز اول دنیا به کشورهای همسایه ایران از جمله ترکیه، آذربایجان، امارات و حتی عراق سفر میکنند و در این کشورها به اجرای موسیقی میپردازند، مخاطب ایرانی نیز توقع دارد این موزیسینها را در خاک ایران ببیند.
حساسیت مخاطبان به عدم حضور موزیسینهای برجسته جهانی در ایران کاملاً به جا است چون مخاطبان ایرانی بخش قابل توجهی از مخاطبان خوانندگان تراز اول جهان را تشکیل میدهند. چند سال پیش یکی از خوانندگان مطرح زن در جهان آماری از لایککنندههای صفحه فیسبوک خود منتشر کرد که در آن آمار مشخص شد بخش قابلتوجهی از مخاطبان این خواننده اهل ایران هستند. مخاطبان ایرانی در خیلی از کنسرتهای خوانندگان تراز اول جهان در هر کجای دنیا حضور پیدا میکنند و تعدادشان در اجراهایی که در کشورهای همسایه برگزار میشود، بسیار عجیب و مثالزدنیتر است. بنابراین مخاطب ایرانی کاملاً به موسیقی بینالمللی علاقه دارد و خواستار حضور گروههای مطرح جهانی در ایران است.
عدم حضور خوانندگان مطرح جهان در ایران دلایل خاص خودش را دارد. یکی از این دلایل به محدودیتهای کشورمان برای میزبانی از یک سری از گروههای موسیقی بر میگردد اما همه چیز را نمیشود بر سر این محدودیتها خالی کرد. گروههای مطرح موسیقی هر ساله در کشورهای مختلفی روی صحنه میروند و خیلی خوب میتوانند خودشان را با فرهنگ آن کشورها آداپته کنند. این خوانندگان در بعضی از کشورها با آزادی عمل بیشتری روی صحنه میروند و بعضاً هم مراعات فرهنگ کشور میزبان را میکنند و به لحاظ ظاهری و رفتاری خیلی آزادانه عمل نمیکنند. بنابراین شاید اگر برنامهریزیهای درستی صورت بگیرد و گروههای برنامهگذار قویتری وجود داشته باشد، امکان اینکه خیلی از خوانندگان مطرح مرد بتوانند در ایران روی صحنه بروند، دور از انتظار نیست و نخواهد بود.
حضور گروههایی چون جیپسی کینگز در ایران اتفاق مثبتی محسوب میشود اما مخاطب موسیقی در ایران همچنان در آرزوی میزبانی از بزرگان موسیقی دنیاست. شاید بشود این اتفاق را در ایران به وجود آورد. شاید اینکه بزرگان موسیقی دنیا به ایران نمیآیند فقط یک تصور غلط است. این اتفاق در عرصههای دیگر هنری میافتد، پس موسیقی هم میتواند شانس خودش را امتحان کند. یک روزی حضور گروه جیپسی کینگز نیز در ایران یک خواب و تصور بود اما همه دیدند که این گروه نه یکبار، بلکه دو بار به ایران آمد و هر بار هم از حضور در ایران خوشحال بود. بنابراین میتوان کارهای اینچنینی را تکرار کرد و اینبار حتی قدمهای بلندتری برداشت.
اجرای بزرگان موسیقی دنیا در شهر تهران فقط مستلزم این است که برنامهگذاران و مسئولین ما چنین چیزی را بخواهند. این خواست تا حدودی در زمره برنامههای مسئولین وجود دارد و نمود آن را میشود با دعوت از موزیسینهای خارجی برای اجرا در جشنواره موسیقی فجر دید اما شاید الآن وقت آن رسیده که قدری بلندپروازی بیشتری داشت و از گروههایی برای اجرا در ایران دعوت کرد که بیشترین تأثیر را روی مخاطب ایرانی گذاشتهاند. امروز بهترین زمان برای این کار است. خصوصاً آنکه در این سالها موسیقی راک هم فضای آزادتری در کشور پیدا کرده و دیگر بهانهای برای دعوت نکردن از گروههای مطرح راک به ایران وجود ندارد.
فقط کافی است که در این زمینه گامهای محکمتری برداشت تا نتیجهاش را هم در هنر دید و هم در اقتصاد هنر. چندی پیش ارکستر فستیوال راونا به تهران آمد و یک کنسرت با شکوه با همراهی نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران برگزار کرد. همگان ثمره آن رویداد فرهنگی را به چشم خود دیدند. فضای شهر تهران برای حدود یکی-دو هفته فرهنگیتر از همیشه شد و مردم در خصوص حضور ریکاردو موتی در تهران صحبت کردند. این اتفاق میتواند با حضور چهرههای مطرح دیگر هم بیفتد و هم یک فعالیت مثبت برای خود مسئولین باشد و هم یک رویداد مهم موسیقایی برای موسیقی و مخاطبان آن. همه به دنبال این اتفاق هستند و انتظار مخاطبان موسیقی همچنان در این مورد به قوت خود باقی میماند تا روزی که تهران نیز همچون باکو، دبی، استانبول و ایروان محل عبور و مرور موزیسینهای مطرح جهان شود.