به گزارش هنرآنلاین، در گذشته وقوع برخی از رویدادها یا حضور برخی شخصیتها موجب میشد که در برههای از زمان جایگاه آن رویداد یا آن شخصیت شهره شود و به واسطه آن نام و آوازه، با رونق و آبادانی همراه شود مانند «هگمتانه»، «پاسارگاد»، «شیز»، «الموت»، «پاژ»، «چالدران» و «جوین».
از جمله جوین که امروزه به دو شهرستان «جوین» و «جغتای» تقسیم شده که در قدیم «ولایت گویان» نام داشته و «یاقوت حموی» در کتاب «معجمالبلدان» مرزهای آن ولایت را در غرب بسطام، در شرق نیشابور، در شمال جاجرم و در جنوب بیهق (سبزوار) نوشته است.
آن ولایت در دوران استیلای مغول در سده هفتم تا پایان دوران صفوی به مرکزیت «فریومد» یکی از ولایات معتبر خراسان بوده و از دوران افشار مرکزیت آن به «آق قلعه» و پس از «محمدشاه قاجار» به «قازری» منتقل شده و پس از تغییر و تحولات زیاد در سال ۱۳۸۶ به دو شهرستان جوین و جغتای تفکیک شده است.
دشت جوین به دلیل برخورداری از آب و هوای مناسب و خاک حاصلخیز از گذشتههای دور مورد توجه و سکونت و تردد بوده، اما از اواخر قرن ششم هجری قمری که «شمسالدین محمد بن محمد جوینی» ملازمت سلطان محمد خوارزمشاه و مستوفی دیوان او و پسرش سلطان جلالالدین خوارزمشاه را به عهده گرفت، آن خاندان به «صاحب دیوان» معروف شدند و سالها بعد نیز صاحب دیوان بودند.
به گونهای که پس از شمسالدین، پسرش «بهاءالدین محمد» نیز پس از یورش شحنگان مغول، از زمان چنگیزخان تا ورود هلاکوخان، حدود ۳۵ سال با حکامی که مستقیما از مغولستان به حکومت شهرهای غربی تعیین میشدند بهسر میبرد و همچنان صاحب دیوان بود و در نهایت «اوکتای قاآن» جانشین چنگیز صاحب دیوانیِ کل ممالک را به او داد. در سال ۶۵۱ هجری قمری «امیر ارغون» حکومت عراق و یزد را به بهاءالدین محمد جوینی داد. بهاءالدین در ۶۰ سالگی فوت کرد.
«عطا ملک جوینی» پسر بهاءالدین محمد جوینی نیز پیش از ۲۰ سالگی به کار تحریر و امیر دیوانی مشغول شد و با منشیان امیر ارغون همراه شد و ۶ بار امیر ارغون را در سفرهایی که جهت ارائه گزارش مالی به «قراقوم» پایتخت مغولان داشت، همراهی کرد. در هر یک از آن سفرها عطاملک نه تنها مناطق مختلف را از نزدیک مشاهده میکرد، بلکه با سران و حکمرانان و شاهزادگان و خاندان مغول از نزدیک ملاقات میکرد و مواد کتاب تاریخی مورد نظر خود را فراهم میآورد تا اینکه مجموعه آن اطلاعات را تدوین و براساس آن اطلاعات کتاب ارزشمند و وزین «تاریخ جهانگشا» را در سال ۶۵۸ هجری قمری نوشت.
عطاملک پس از آمدن هلاکوخان به ایران در سال ۶۵۴ هجری قمری نیز جزو ملازمان خاص و دبیران مقرب هلاکو شد. روزبهروز مقامش رفیعتر شد و همه جا هلاکوخان را همراهی میکرد.
پسر دیگر بهاءالدین جوینی و برادر عطاملک جوینی «شمسالدین محمد جوینی» بود که او هم به مقامات عالی رسید. در سال ۶۶۳ که هلاکوخان در گذشت، پسرش «ابقا» وزارت را به برادر عطاملک یعنی شمسالدین محمد جوینی داد در حالی که عطاملک جوینی در آن مدت حاکم مستقل بغداد و کلیه عراق عرب بود. به همین دلیل با جایگاههای رفیعی که خاندان جوینی داشتند توانستند منشأ نام و آوازه و عمران و آبادانی برای ولایت جوین شوند که اکنون آثار و شواهد آن دوران طلایی در جایجای منطقه مشاهده میشود.
یکی از بناهای بسیار زیبا و با عظمت ولایت گویان در شهرستان جغتای امروز «مسجد خسروشیر» است. این مسجد در فاصله حدود ۲۰۰متری شمال شرق روستایی با همین نام واقع است.
خرابههای مسجد خسروشیر بر میانه تپه ماهورهایی حاصل از تخریب و انهدام فضاهای معماری آجری و خشت گلی قرار گرفته است. بخشی از دیوارهای ایوان قبله تا پاکار طاق باقیمانده و حدود ۹ متر ارتفاع دارند. انگارههای اندکی که از سقف برجای مانده معلوم میدارد که پوشش ایوان جناقی و به طریق طاق بوده است.
بر هریک از بازوهای جانبی ایوان ۲ درگاهی به طرفین و احتمال زیاد شبستانها باز میشده است. یکی از درگاهیهای دیوار شرقی ایوان که کمتر آسیب دیده، به تزئینات و کتیبههایی آراسته شده است. این درگاهی از درون یک طاقنما باز شده و پخی قوس جناقی و لچکیهای دو طرف طاق با کتیبه و گچبری زینت یافته است.
گچبری، اسلیمی و نقوش گیاهی برگ کنگری و دوایر متداخل، صلیبهای ترئینی متصل به هم و خطوط متقاطع از جمله تزئینات ایوان است که از سطح عمومی دیوارها برجستهتر و قابل مقایسه با تزئینات بناهای هم عصر آن مانند «مسجد جامع ورامین» و «گنبد الجایتو در سلطانیه» به جهت اهمیت و زیبایی است.
همچنین بر سطح محوطه باستانی خسرو شیر انبوه قطعات آجر، گچ و سفالهای متعلق به قرون اولیه اسلام تا قرن دهم هجری قمری پراکنده شده است.