به گزارش هنرآنلاین، به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، چهارمین نشست مجازی «خشت؛ جستارهایی در سپهر معماری و شهر» با موضوع فضاهای انسانی در شهرهای آینده، در صفحه اینستاگرام خانه هنرمندان ایران برگزار شد. در این برنامه وحید شالی امینی، مدرس دانشگاه به گفتگو با حمیدرضا موسوی، معمار، نظریهپرداز و مولف پرداخت.
در ابتدای این نشست وحید شالی امینی گفت: شهرهای ما بیشتر محل گذر است و اصولا فضای خالی در دید مدیران شهری فضای پرت به حساب میآید.
حمیدرضا موسوی بیان کرد: ما اساسا در سیاستگذاری و برنامهریزی شهری، کلانروندهای جهانی را نمیبینیم. یعنی اینکه شهرها و زیست انسانها به کدام سو میرود. در کلیت قرن ۲۰ ما با پدیدهای به نام سیالیت سرمایه مواجهیم. یعنی شدت سیالیت سرمایه بالا رفته و خود را در مقولهای مانند مهاجرت، تکنولوژیهای نوظهور، گردشگری و ... نشان میدهد. سیاستگذاران و برنامهریزان شهری ما برای استفاده از این سیالیت آگاه نیستند. دنیای پیشرفته به دنبال گیر انداختن این سیالیت است، چون از آن کسب درآمد، تولید مستمر و بازتولید سرمایه میکند. در کشور ما ممکن است علل دیگری نیز مطرح شود. اما به نظر من بلد نیستند اساسا با این سرمایه سیال کار کنند.
در ادامه این نشست، شالی امینی پرسید: بحث شهرهای زیستپذیر با آن تعریفی که در اروپا مطرح است، در ایران چقدر امکان پذیر است؟
موسوی در پاسخ به این پرسش اظهار کرد: زیستپذیری یک بحث عام و یک بحث خاص دارد. وقتی ما زیستپذیری را از منابع مختلف میخوانیم، هر کس آن را به نفع دیسیپلینی که خودش دارد میگوید. مثلا از شاخه اجتماعی میگویند جامعهای است که اقوام و فرهنگها به یکدیگر گرایش پیدا کنند. در حوزه اقتصادی، میزان درآمد، پسانداز، آینده شغلی و ... مطرح است. چیزی که به شکل خاص در زیستپذیری مطرح میشود و ما در آن مشکلات جدی داریم، این است که یکی از عمدهترین تاثیرات پدیده شهرنشینی، تغییر در کاربری اراضی است. یعنی اراضی را تحت سیطره خود میگیرد و تغییر میدهد و اینجا محیط زیست رو به انحطاط میرود.
وی افزود: ما با پدیده شهرنشینی نمیتوانیم مقابله کنیم. زیرا عمده تولید ناخالص ملی هر کشور در شهر اتفاق میافتد. بحث فضاهای زیستپذیر به این دلیل پدید آمد کا ما چه سیاستها، برنامهها و اقداماتی را در پیش بگیریم که بتوانیم جلوی این انحطاط را بگیریم و آن را مهار کنیم. پدیدههایی مانند خاک، آب، گیاهان و... دوره بازگشت و ترمیم فوقالعاده طولانی دارند. پدیده زیستپذیری در حوزه اکولوژیک این است که ما در اقدامات عاجل و کوتاه مدتمان، امید است که این آثار و تبعات را کاهش دهیم.
موسوی بیان کرد: اگر به کل ساختار برنامهریزی این حوزه در کشور نگاه کنید، کار تنظیمی انجام نمیدهند و خودشان راساً مداخله میکنند. مثلا شهرداری پاریس سرمایه نمیآورد اما سرمایه را در یک مسیر هدایت میکند. اما برنامهریزان ما این طور هستند که باید به آنان پول منابع را داد که خرج کنند. در این شرایط شما نمیتوانید توقع داشته باشید که اقتصاد خلاق را پای کار بیاورند و از آن تولید سرمایه بیشتری کنند.
در بخش دیگری از این نشست وحید شالی امینی با اشاره به مبحث شهرهای آینده گفت: هوشمندسازی یکی از ویژگیهای شهرهای آینده است. در بخشی از کارهای داخل شهری ما، به دلیل کرونا، دورکاری اجباری شد و کارمان را از راه دور انجام دادیم. بحثی که در تعاملات از راه دور مطرح میشود این است که ما برخورد چهره به چهره افراد را از دست میدهیم و تعارضی در آن است. کارمان راحتتر شده اما تعامل در آن از بین رفته است. اگر قرار باشد شهرهای آینده چنین چیزهایی را برای ما به ارمغان بیاورند، خوب است؟
حمیدرضا موسوی عنوان کرد: یک سری از متون استدلالشان این است که تکنولوژیهای نوظهور و دورکاریها به گسترش فردگرایی میانجامد. گسترش فردگرایی ما را از تعامل با افکار و عقاید و گفتگوی رو در رو دور میکند. متون دیگری میگویند که با رشد شهرنشینی یکی از معضلات، حمل و نقل و ترافیک است و با دورکاری میتوان مازاد زمان به تعاملات رو در رو اختصاص پیدا کند. هر دوی اینها آیندهای را پیشبینی میکنند که شواهد هم به نفع و هم به ضررش است.
موسوی اظهار کرد: تکنولوژیهای نوظهور یا دانش تخصصی به تنهایی نمیتواند اهدافی که شهرهای پیشرو دنبال میکنند را جا بهجا کند. ما ۳ دسته شهر داریم. دسته اول شهرهایی هستند که تازه دارند صنعتی میشوند، روستاشهرهایی هستند که رشد جمعیت فزاینده، خدمات و زیرساختهای ضعیف دارند که آن را به عنوان پلی برای رده بعدی میبینند.
وی ادامه داد: شهرهای دسته دوم، مرحله اول را تا حدودی طی کردهاند، رشد جمعیت در آنها متعادل شده، خدمات خود را به سطح جمعیت میرساند و طبقهای با کیفیت مولد در آن پیدا میشود و هنوز سن جوان است و بازنشست نیست. دسته سوم شهرهایی هستند که این دوران را گذر کرده و پیشرفتهاند، آنها با مشکلات دیگری دست و پنجه نرم میکنند، مشکلاتی چون سالخوردگی، گرانی و ... . در پدیده سالخوردگی، اگر این جمعیت سالخورده را با یک راهکارهایی که محل زیست جوانان است ترکیب کنند، جامعه پویا میشود. یکی از بزرگترین مسائل هوشمندسازی، افزایش بهرهوری است که اگر در کنار تعادل جمعیت و دموکراسی باشد، به کاهش نابرابری و فقر میانجامد.