به گزارش هنرآنلاین، سالهاست که هر از گاهی خبرهایی از تخریب یک اثر باستانی به گوش میرسد و هر بار هم مسئولین مربوطه از زیربار مسئولیت خود شانه خالی میکنند. در این بین آثار باستانی یکی پس از دیگری تخریب میشوند و این برای جامعهای مثل جامعه ما فاجعه محسوب میشود؛ چرا که با این کار آیندگان از دانستن آنچه که در گذشته رخ داده است محروم میشوند. با این حال در چند روز گذشته خبرهایی منتشر شد که نشان میداد یک بنای تاریخی 170 ساله معروف به خانه تاریخی "ارباب علی یوسفزاده" در شهر قم که مراحل ثبت ملی آن در حال انجام بود، توسط شهرداری این شهر، تخریب شده است. صاحبان این بنای تاریخی حالا شاکی از آنچه که در نبود آنها اتفاق افتاده است، تخریب این بنای تاریخی را فاجعهای بزرگ میدانند و گفته میشود که اداره کل میراث فرهنگی شهرستان قم هم اعلام کرده است که طی این موضوع از شهرداری قم شکایت کرده است.
قتل 170 سال قدمت تاریخی
بیش از 170 سال از عمر بنای "ارباب علی یوسفزاده" میگذشت و حالا نوادگان ارباب علی یوسفزاده صاحبان این خانه تاریخی محسوب میشوند. خانهای که در خیابان آذر شهرستان قم، رو به روی یک آب انبار قدیمی به نام لب چال واقع شده بود و چند روز پیش لودری آن را تخریب کرد؛ یکی از صاحبان این بنای تاریخی به آفتابیزد گفت: "روز سهشنبه بعداز ظهر همسایهها با ما تماس گرفتند و اطلاع دادند که این ملک در حال تخریب است. حتی فیلمهایی هم از روند تخریب گرفتند و برای ما ارسال کردند. روبهروی این ملک، پدر بزرگ من یک آب انبار و یک تکیه ساخته بود و وقف کرده بود، بنابراین قدمت ملک خیلی بیشتر از قدمت آب انبار و تکیه است، پدر بزرگ من حدود 50 سال پیش فوت کردند و از همان زمان این ملک تخلیه شد و تنها گاهی وقتها برای سر زدن به اموال موجود در ملک به آن جا سر میزدیم. میراث فرهنگی پیشنهاد داد که از طرف وزارت راه، آقای آخوندی وزیر قبلی، این ملک را خریداری کنند تا به اتفاق شهرداری قم به سرای محله تبدیل شود. کارشناسان ملک را کارشناسی کردند اما متاسفانه سر قیمت به توافق نرسیدیم. بعد از مدتی که به توافق رسیدیم شهرداری گفت آمادگی پرداخت پول را نداریم و بودجهمان تمام شده است! بعد از مدتی متوجه شدیم که شهرداری با لودر بنا را تخریب کرده که ما ملک را واگذار نکرده بودیم و ملک در ید خودمان بود."
او در ادامه افزود: "اعضای شورای شهر، شهردار و شهرداران مناطق در قم من را میشناسند اما متاسفانه شهرداری اظهار کرده است که ما دسترسی به مالک نداشتیم و این بنا چون قدیمی بوده همسایهها گفتهاند احتمال دارد که دیوار این بنا ریزش کند، ما برای اینکه خطری برای کسی ایجاد نکند این کار را کردیم. من از رئیس شورای شهر قم پرسیدم چطور برای خرید ملک میتوانند با من تماس بگیرند اما برای تخریب آن به من دسترسی ندارند؟ یک دفعه حکم تخریب برای یک بنای تاریخی صادر کردن یعنی چه؟ آن هم بدون هیچگونه اطلاع، ابلاغ و استعلام از میراث فرهنگی! من با رئیس اداره میراث فرهنگی قم در این خصوص صحبت کردم و گفتند که به این دلیل که شهرداری یک بنای تاریخی را از بین برده است مستقیما از آنها شکایت کردهاند. حتی اطلاعات مربوط به این ملک تاریخی را روز گذشته برای آقای مونسان وزیر گردشگری ارسال کردم. باید اتفاقی بیفتد تا از تخریب این چنینی آثار باستانی جلوگیری شود. شهرداری پیش از این به ما گفته بود حتی اگر این بنا تخریب شود شما حق ندارید به جای آن ساخت و ساز کنید و باید عین همین بنا را دوباره بسازید، حالا چطور شده که خودشان اقدام به تخریب کردهاند؟ شهرداری در حال حاضر مکلف است که عین بنا را با همان نقشه و معماری بسازد و به ما تحویل دهد. این باید تنبیهی برای شهرداریها باشد تا به صورت خودسر آثار باستانی را تخریب نکنند. این بنا بیش از 170 سال قدمت داشت. سقفهای آن گنبدی شکل بود و مهار سقفها با کابل صورت میگرفت. این نوع بنا در کشور ما بسیار نادر است آن هم برای بناهای تاریخی مربوط به 170 سال پیش، الان جدیدا در کشورمان سازههای پستنشن آمده که مثل پل صدر با کابل مهار میشوند و مقاومت آنها در برابر زلزله بالا است. معماری این بنا بسیار شگفتانگیز بود و میتوانست مثل یک دانشکده معماری برای دانشجویان و دوستداران این رشته عمل کند. این ساختمان 50 سال بود که رها شده بود اما دیوارهای مسکونی آن از داخل حتی یک ترک هم نداشت! حالا شهرداری بهانه آورده است که چون قدیمی بود احتمال تخریب داشت ما آن را با لودر خراب کردیم! این در شرایطی است که دیوار سمت خیابان این بنا را ما تعمیر کرده بودیم و شهرداری اگر مشکلی هم وجود داشت باید با میراث فرهنگی در میان میگذاشت تا برای تعمیر و بازسازی آن اقدام کنیم. این آثار، ملی است نه آثار شخصی، با تخریب آنها یک جامعه را محروم میکنیم."
با این حال این اولین باری نیست که شهرداری در سکوت مطلق یک بنای تاریخی را با بهانههای واهی تخریب میکند.
تخریب سریالی خانههای تاریخی در کرمان
سال ۹۳ که اصفهان و شهرهای آن درگیر تخریب گسترده آثار تاریخی بودند و شهردار اصفهان نیز اصرار داشت که میراثفرهنگی این شهر به شهرداری واگذار شود، در کرمان هم تخریب سریالی ۴۰ خانه تاریخی توسط شهرداری آن شهر در حال انجام بود. خانههای تاریخی واقع در محدوده گلبازان، حوالی میدان تاریخی ارگ (توحید) و خیابان زریسف که در بافت قدیم کرمان قرار داشتند و بیمحابا تخریب میشدند، همان زمان فعالان میراث فرهنگی اعلام کردند که شهرداری کرمان به شکافها و گسستگیهای بافت تاریخی آن شهر دامن میزند. چرا که بزعم آنها یکی از درآمدهای اصلی شهرداریها از صدور پروانههای ساختمانی تامین میشود و زمانیکه یک پلاک سنتی تخریب شود حداقل ۴ تا ۵ پروانه برای آن صادر میشود. تجربه کرمان ثابت کرده بود که نه تنها ماهیت شهرداریها با ضوابط میراثفرهنگی همخوانی ندارد بلکه به خانههای تاریخی حتی در صورتی که ثبت ملی نیز نشده باشند به چشم خانههای کلنگی نگاه میکنند و مجوز تخریب آنها به راحتی صادر میشود.
قلع و قمع بافت تاریخی شیراز
تخریبهای دو دهه اخیر در بافت تاریخی مشهد، زنگخطر تخریب بافتهای تاریخی در شیراز و قم را نیز به صدا درآورد. شهر تاریخی شیراز با برخورداری از بافت ارزشمند ٣۶٠ هکتاری، با پیروی از الگوی شهرسازی در بافت تاریخی مشهد و نگاه توسعهگرایانه به فضای اطراف حرم شاهچراغ دچار تخریبهای گسترده شد. جریان تخریب آثار تاریخی نه تنها در مشهد و شیراز که به بافت تاریخی قم نیز سرایت کرد.
یزد هم مصون نبود
تا پیش از ثبت جهانی یزد همین روند در بزرگترین شهر خشتی جهان نیز جریان داشت و فعالان میراث فرهنگی این شهر فراموش نمیکنند که با چه چالشهای بزرگی در تخریب بافت تاریخی فهادان مواجه بودند. شاید بتوان طرح توسعه صحن و حیاط امامزاده واقع در بافت تاریخی یزد را با هدف ایجاد پارکینگ و افزایش تعداد قبور یکی از طرحهایی اعلام کرد که منجر به تخریب برخی خانههای تاریخی شهر یزد در بافت تاریخی شد. ایجاد پارکینگ در دورهای در همین یک دهه گذشته آسانترین و بهترین شیوه برای تخریب بناهای تاریخی بود که البته مدیران شهری یزد نیز آن را سادهترین حربه برای تخریب خانههای تاریخی یزد میدانستند تا آنکه یزد ثبت جهانی شد و تلاشها برای تخریب بافت تاریخی ناتمام ماند.
نگاه نامتوازن توسعهگرایانه
آثار تاریخی ایران سالها است که به دلیل نگاه نامتوازن توسعهگرایانه از سوی مدیران شهری با چالشهای جدی مواجه شده است. چالشی که گاه دامان میدان امام اصفهان را به عنوان یک اثر ثبت جهانی شده میگیرد و نتیجهاش میشود سربرآوردن برج جهاننما که حریم بصری نقش جهان را مخدوش میکند و زمانی دیگر بدون توجه به موازین میراثفرهنگی خط ریلی میشود زیر چهارباغ اصفهان و میدان نقش جهان و سی و سه پل تا لرزه بر پیکره میراث تاریخی این شهر بیاندازد. گاه میشود خیابانی در قزوین که بافت تاریخی را به دو سوی یک خیابان میاندازد و گاه بافت تاریخی شیراز که زیر لودرهای طرحهای توسعه میرود. چه زمانی قرار است جلوی این تخریبها گرفته شود؟