سرویس معماری هنرآنلاین:ترانه یلدا، معمار و شهرساز، تأثیرگذاری معماری و ادبیات بر یکدیگر را امری بدیهی خواند و در این باره به خبرنگار هنرآنلاین گفت: معماری و ادبیات به شکلی بدیهی بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند زیرا در ادبیات تصویر و چشماندازی از فضا ارائه میشود که حاصل زندگی افراد در فضاهای شهری و مکانهای مختلف است.
او افزود: ادبیات، افراد را در فضاهای شهری و مکانهایی که معماری آن را شکل داده است، به تصویر میکشد، بنابراین عنصر مهمی در بازتعریف معماری به شمار میرود.
این معمار و شهرساز خاطرنشان کرد: در قرن حاضر، بیش از نیمی از جهان ساخته شده است. بنابراین معماران نقش مهمی در شکل کنونی آن دارند. معماران در ساخت شهر و زندگی افراد تأثیرگذار هستند و به طور حتم، شهر نیز در شکلگیری زندگی اجتماعی و احساسات مردم مؤثر است.
یلدا، فضا را ظرف حضور انسانها خواند و تصریح کرد: همه ما در یک فضا زندگی میکنیم زیرا فضا اساساً ظرف حضور انسانهاست. فضا در شکلهای گوناگونی نظیر شهر، روستا، خانه و .... دیده میشود اما به طور کلی این فضاها، قلمرو حضور انسانهاست، بنابراین وقتی یک نویسنده در ادبیات، درباره افراد مینویسد، راجع به فضا نیز صحبت میکند.
او ادبیات را عنصر مهمی در به تصویر کشیدن معماری دانست و ادامه داد: برخی از کشورها در تاریخ و ادبیات جهان، بسیار بیشتر به شهرها پرداختهاند، زیرا اجتماع مدنیتری دارند بر همین اساس بسیاری از فیلمسازان چنین کشورهایی، نقاط مشخصی را با فهم اینکه فضا کجاست، ساختهاند. در حالی که اگر به فیلمهای قدیمی ایرانی نگاه کنیم، چنین عنصری را نمیبینیم.
این شهرساز تصریح کرد: در فیلمهای قدیمی ایران، تنها گاهی شاهد هستیم که تهران به عنوان فضایی پر زرق و برق به تصویر کشیده میشود و اساساً فضا، کوچه و ... مشخص نیست، به همین خاطر نمیتوان عمدتاً تشخیص داد که این اثر در چه خیابان یا فضایی فیلمبرداری شده است، زیرا آنچه که به مخاطب نشان داده میشود، فضایی بینام و ناشناس است که شناختی از فضا را به مخاطب ارائه نمیدهد.
یلدا افزود: در ادبیات حضور معماری غنیتر است، به همین خاطر در آثار نویسنده توانائی چون امیرحسن چهلتن میبینیم که حسی قوی از شهر، اتفاقات شهر و فضای آن ارائه میشود. او در رمانهایی که درباره تهران قاجار و مشروطه نوشته، به شکلی واضح و زیبا، شهر را به تصویر میکشد و اکنون میتواند تصویری ذهنی به ما از آن دوران ارائه بدهد، مثلا از زنانی که در کوچههای تهران قدیم میدویدهاند تا به مشروطهخواهان بپیوندند... اساساً ادبیات به حقیقتی که دنبال آن هستید، نزدیک میشود بنابراین اگر کسی بتواند مباحث معماری را به درستی درک کند، میتواند حس قویتری را از مکان ارائه دهد.
او درباره نقش معماری در آثار امروز سینمای ایران، گفت: متأسفانه معماری در فضای امروز ما چندان دیده نشده است البته اندکی آگاهیها بیشتر شده است و نمونههایی چون "چهارشنبه سوری"، "سعادت آباد"، "کوچه بینام" و ... از جمله آن هستند، زیرا در بخشی از این آثار، مکان و محیط به تصویر کشیده میشود اما در گذشته این کارکرد کمتر بوده است.
ترانه یلدا در ادامه گفت: بخشی از رمانهای نوین که متعلق به نسل جدید هستند، نیز سعی دارند با هویت شهر همراه شوند. آثاری مانند "خیابان سی و سوم یوسف آباد"، سعی دارند که خود را با یک محله و شهر پیوند دهند یا رمانی مانند "تاول" روایتی از محله جوادیه یا نازی آباد را بیان میکند و در پیوندی عمیق با معماری دارد.
یلدا، ادبیات را عامل مهمی در هویتبخشی به معماری دانست و تاکید کرد: متأسفانه شهرسازی و معماری در ایران امروز بیهویت، کلی و ژنریک و خالی از تشخص شده است. بنابراین وقتی در رمانها مطالبی درباره معماری نوشته میشود، به آن تشخصی میبخشد و معماری را از بیهویتی خارج میکند.
او خاطرنشان کرد: معماری به معنای فضای ساخته شده است زیرا فضا میتواند یک حس را به مخاطب منتقل کند و احساس شناخت و آشنایی را به همراه داشته باشد. من سال 62 کتابی را به نام "شهرهای نامرئی" از ایتالو کالوینو ترجمه کردم که اخیراً نشر مرکز آن را بازنشر کرده است. در این اثر ایتالو کالوینو درباره شهرهای خیالی نوشته است و در آن بنظر میرسد که شهرها نماد و سمبلی از شخصیت افراد هستند.
این معمار ادامه داد: شهر در زبان فرانسوی و ایتالیایی به معنای زن است. بنابراین به نوعی میتوان گفت که شهر یادآور خاطرات افراد و آشنایان است.
یلدا، ادبیات را عنصر مهمی در یادآوری خاطرات خواند و گفت: ادبیات تداعیکننده است یعنی علاوه بر ایجاد حس همزادپنداری، این امکان را فراهم میکند که بتوانیم مروری بر خاطرات داشته باشیم. بنابراین ادبیات عنصر بسیار مهمی برای ماندگاری است اما معماری نیز حوزهای است که مفاهیم گسترده و جذابی را شامل میشود، بنابراین پیوند این دو، به لحاظ فرهنگی اتفاق بسیار مؤثر و مهمی است.
او افزود: متأسفانه امروزه فرهنگ معماری ما افت کرده است زیرا در گذشته افراد توجه و سلیقه و دقت بیشتری نسبت به منظر شهری و معماری داشتند. خانهها الگویی مشخص داشتند و شکل شهر مشخص بود اما امروز با آشفتگی رو به رو هستیم. امروز متأسفانه هر شخص به شکلی که دوست دارد، خانه خود را میسازد و فضای شهرها نیز مانند افراد، هیچ ارتباطی با سایر اجزاء ندارد. بنابراین ضروری است که ادبیات در این عرصه حضور داشته باشد زیرا ادبیات میتواند با الگو قرار دادن فضا و افراد، حس علاقهمندی به فضا را ایجاد کند.