سرویس معماری هنرآنلاین: جعفر اعرابی، مولف کتاب "آفرینش فرم"، معماری معاصر ایران را دارای نکات قابل توجهی در پردازش فرم خواند و در این باره به خبرنگار هنرآنلاین گفت: در دو دهه اخیر میتوان آثار ویژهای را نام برد که در آنها گرایش به پردازش فرم قابل توجه بوده است البته این ارزشمند است و جای اشکال نیست مگر آنکه سبب غفلت از سایر وجوه معماری شده باشد. اینکه معماری دارای فرم مناسبی باشد، بد نیست اما وقتی دقیقتر به برخی آثار بنگریم تعداد کمی از آنها همین توجه را در طراحی فرم و فضای داخلی داشته و گامی به جلو برداشتهاند. حتی نوع گرایش و توجه به معماری گذشته ما نیز بیشتر محدود و معطوف به متریال آجر و چند شکل و عنصر است که اتفاقا مورد پذیرش نیز قرار میگیرد؛ یعنی آنچه در سطح و ظاهر آن به وضوح قابل درک است در مقایسه با توجه به استراتژیهای آن مورد توجه و تاکید قرار میگیرد.
او افزود: گاهی با دیدن برخی از ساختمانهای قدیمی با خود تصور میکنم که اگر متریال آن را تغییر دهیم، تمیز و یا به روز کنیم، چه اتفاقی رخ میدهد؟ اتفاقا این آثار چون ساختار درستی دارند، حرفی برای گفتن خواهند داشت، اما متاسفانه برخی از آثار معاصر چنین ویژگی و خصیصهای را ندارند و بنا صرفا آجری است.
این معمار توجه به فرم را امری بدیهی خواند و گفت: فرم و فضای معماری جداشدنی نیستند و توجه به فرم پاسخ مناسبی است به آنچه در فضای معاصر رخ داده است اگر چه آموختههای مستقیم و غیر مستقیم ما سبب شده است تا ما آن را محدود به خارج ساختمان کرده و به ابعاد بیرونی فرم پرداخته و از پردازش فرم در درون معماری و خلق فضا غافل شویم .
اعرابی، معماری امروز ایران را دچار مشکلات بسیار خواند و گفت: امروز ما در ساختمانها و معماری شهری، شاهد کیفیت چندانی نیستیم و دچار نوعی بیماری شدیم. از سویی نهادهایی چون شهرداری و نظام مهندسی بستری را فراهم کردهاند تا نقشههایی تهیه و تایید شوند که هرگز فکر نمیکنیم، اجرا شوند اما امروز میبینیم که همین طرحها بخش مهمی از شهر را شکل دادهاند و مردم همان نقشهها را میسازند.
او جریان فرمگرایی در ایران را مثبت خواند و افزود: به نظرم در شرایط کنونی، حتی همین جریان محدود توجه به فرم نیز مثبت است. بدیهی است، عدهای هستند که با وجود مشکلات به شکل درست کار معماری انجام میدهند و توجه درستی به کارکرد فرم دارند. به نظر من امروز تنها بخش کوچکی از جامعه معماری ما به فرم توجه دارند که در مقایسه با کلیت معماری و ساختمان سازی امروز بسیار نیست.
این معمار، فضای موجود برای شکلگیری آثار برجسته معماری را نامناسب خواند و بیان کرد: امروز جامعه ما توقع آثار خوبی از معماران دارند؛ اما مساله این است که در واقع بستری برای معماران فراهم نشده چرا که شهرسازی و طراحی شهری ما در لایه و مقیاس خودش اصلا خوب عمل نکرده است.
اعرابی تاکید کرد: ما همواره معماری معاصر را به فرمگرایی محکوم کردهایم اما در واقع کدام فرمگرایی؟ مساله اینجاست که کجا اصلا بستری فراهم شده است که معمار بتواند پردازش کاملی داشته باشد. مساله اینجاست که بلوکهای شهری با ضابطه تراکمی ثابت و محدود، چقدر امکان پردازش عمیق فرم را دارند؟
او درباره دلایل شکلگیری موجی از تمرکز معماران بر نما و ظاهر بناها، گفت: در بررسی این مسئله قطعا باید با نگاه جامعهشناختی و روان شناختی، مسئله را ریشهیابی کرد. کجای این جامعه فرصت برای عرض اندام فراهم شده است و ما افراد را به رسمیت شناختهایم تا افراد جای صحیح خود را پیدا کنند؟ اینکه افراد به دنبال فرصت هستند که خودشان را نشان بدهند، پاسخ طبیعی به این بیتوجهی در جامعه و نیاز به دیده شدن است. اگر به جامعه خود نگاه واقعگرایانه داشته باشیم، میبینیم که خودنمایی هنوز چیز بدی خوانده نمیشود بنابراین نباید توقع متفاوتی از معماران جوان داشته باشیم.
این معمار ادامه داد: اگر به بستر پذیرش و قضاوت آثار معماری نگاه کنیم، توجه بیشتر به کجاست؟ کارهای خوب یا معماری نمایشی؟ کدامیک سهم بیشتری دارند؟ اگر به آنچه در مسابقات و جوایز معماری رخ میدهد و آنچه امروز در کوچه و خیابان ساخته میشود، بنگریم، در مییابیم که چه معماران آوانگارد که درگیر مسابقات هستند و چه مشتریان خواهان معماری سانتیمانتال و به اصطلاح شبه کلاسیک، هستند. بنابراین یک دغدغه مشترک وجود دارد و آن نمایش است. یعنی هر دو این گروهها به دنبال نمایش معماری و امر نمایشی هستند چرا که جامعه امروز این فضا را دنبال میکند. در شرایط کنونی مخاطب و مصرفکننده نیز به دنبال نمایش بنا و ساختمان خود است، بنابراین تمام تلاش خود را به کار میبرد که بنای او بهتر از بقیه دیده شود. ما در سطح اجتماعی با دوگونه امر نمایشی مواجهیم یکی در طبقه عام که با برتری ارزشهای مادی و نقش نمایش و تظاهر سعی در قرارگیری در طبقه اجتماعی خاص را دارند، نوعی خودنمایی یا دگرنمایی از سطحی به ترازی که جامعه ارزشگذاری بهتری برای آن دارد که یک جور چشم و هم چشمی است و دوم طبقه خاص و متخصصین که در بستری به نادیده گرفتن آنها میپردازد و در واکنشی ناخودآگاه از هر تلاشی و هرگونه تمایز و برجسته شدن که نتیجه آن گرایش به معماری نمایشی و چشمگیر است، دریغ نمیکنند.
اعرابی ادامه داد: در تمام دنیا، معماران، بناهای خاصی مانند موزه، فرهنگسرا، استادیوم و... را به گونهای طراحی میکنند که بتواند برای مخاطب جلب توجه کند، زیرا این فضاها در راستای جذب توریست و مباحثی چون هویت شهر طراحی میشوند؛ اما متاسفانه ما امروز شاهد هستیم که مشتریان ما خانههای خود را با این ویژگیها میخواهند.
او توجه به خواسته مخاطب و پاسخگویی به آن را مهم خواند و بیان کرد: اگر معمار به خواسته مخاطب بیتوجهی کند، او راه خود را چه صحیح باشد و چه ناصحیح پیدا خواهد کرد. بسیاری از مخاطبان ما خواهان معماری باشکوه و مجلل هستند اما بسیاری از معماران، از چنین روندی سر باز میزنند، در حالیکه نمیشود بیتوجه به این خواستهها بود و باید به اصل این خواستهها پرداخت. طبیعی است که در معماری پر جزییات کلاسیک و عناصر و اشیا قدیمی خصلتی وجود دارد که مخاطب آن را در طول تاریخ میشناسد اما ما پاسخ جدیای برای این خواست ارائه نکردهایم. به عنوان مثال همین موضوع پرداختن به جزییات و تزیینات که در معماری امروز به آن پرداخته شده است، چه معادل و وضعیتی در معماری ما داشته است. در حالی که ما، حتی در آموزش معماری نیز هیچ تمرینی راجع به طراحی تزیینات نداریم تا مقدمهای فراهم کرده باشیم.
این هنرمند معمار تصریح کرد: در اغلب کشورهای دنیا، مردم با متوسط داشتهها زندگی میکنند اما متاسفانه دیده شدن و خودنمایی در تمام ارکان جامعه ما وجود دارد بنابراین از معماران جوان گرفته تا چهرههای شاخص و در ابعاد مختلف جامعه این مساله را شاهد هستیم که صرفا تلاش برای متفاوت بودن و دیده شدن است. این بیماری امروز جامعه ماست که نه تنها در معماری بلکه در همه ابعاد وجود دارد. جامعه امروز ما متواضع نمیاندیشد، بنابراین واکنشهای نمایشی و کم عمق در تمام ابعاد آن وجود دارد. این در حالی است که آموزش ما نیز بیتوجه به واقعیتهای معماری است. در اغلب دانشکدههای ما آموزش معماری همچنان بدون تغییر باقی مانده است و مشکل دارد، توجه دانشجویان و اساتید جوان به پنج درصد معماری است که توسط معماران پیشرو در بستری متفاوت خلق شدهاند و در قالب تصاویر قابل دیده شدن هستند.
اعرابی ادامه داد: دانشجوی ما باید بداند و تجربه کند که طراحی فرم و فضا وابسته به یکدیگر هستند و نباید هم نگران توجه به فرم باشیم، زیرا ما اینگونه جلوه دادهایم که منظور از فرم، تنها فرم خارجی است و نقش فرمپردازی در خلق فضاهای بدیع و ملموس را برای آنها شفاف و قابل تجربه نکردهایم و اینها همه یعنی بستر مناسبی برای پردازش فرم فراهم نکردهایم.