به گزارش هنرآنلاین، در ابتدای این نشست شهرزاد مهدوی با بیان اینکه تهران کلانشهری با محلات جزیرهای است، گفت: افرادی که سالهاست در تهران زندگی میکنند ممکن است بسیاری از محلات آن را ندیده باشند اما در عین حال کلانشهرها دارای عرصههای مرکزی هستند که متعلق به تمام شهروندان است، بنابراین اگر در تهران از مشارکت صحبت میکنیم این مشارکت هم جنبه محلی و هم جنبه شهری دارد.
وی ادامه داد: نکتهای که در بحث مشارکت نادیده گرفته میشود این است که جمعیت روز و شب در تهران متفاوت است و روزها حدود ۲ تا ۳ میلیون نفر برای کار به تهران میآیند که آنها نیز نسبت به تهران حق دارند و باید زمینه مشارکت آنها نیز فراهم شود و مهمتر از آنان، مهاجرانی مانند افغانها و عراقیها هستند که با وجود اسکان در شهر اما صاحب حق نیستند و ما در موضوع مشارکت باید منافع آنان را نیز در نظر بگیریم.
این کنشگر شهری با اشاره به اینکه شهرسازی معاصر بر دو پایه استوار است، اظهار داشت: این دو پایه مشارکت شهروندی و توسعه پایدار است اما من میگویم که توسعه پایدار فقط در صورت وجود مشارکت تحقق مییابد. اگر ما بخواهیم آمادگی شهرداری تهران را برای مشارکت بسنجیم باید بگوییم که در سالهای اخیر صرفاً یکسری مفاهیم در کلام، پذیرفته شدهاند اما تا عمل فاصله زیادی دارند و برخی فعالیتهای انجام شده در حوزه مشارکت صرفاً ابتکارات برخی مسئولین مدیریت شهری بوده اما بهطور کلی در شهرداری سازوکاری که مشارکت را به عنوان یک اصل پذیرفته و به آن عمل میکند مشاهده نشده است. امروز آنچه که به عنوان مشارکت مطرح میشود بیشتر مشورت است به عنوان مثال در فرایند تدوین برنامه سوم توسعه شهر، تهران از تعدادی از سمنهای مختلف دعوت شد اما جنبه مشورتی داشت و هنوز پاسخگویی به شکل ملموس دیده نمیشود.
مهدوی اضافه کرد: اساساً مشارکت از طرحهای شهری شروع میشود تا مردم بتوانند با آن طرح همراه شوند اما اینکه مشاوران از ابتدای فرایند تدوین طرح بتوانند مردم را در آن طرح چه در نظرسنجی و چه در ایده پردازی و شناخت خواستها و نیازهای مردم مشارکت دهند، کمتر مشاهده شده است و این نشان میدهد نه تنها شهرداری اقتدارگرایانه عمل میکند بلکه مشاوران نیز اقتدارگرایانه در خصوص طرحها تصمیم میگیرند.
شهروندان آماده مشارکت نیستند
وی در خصوص آمادگی شهروندان برای مشارکت نیز بیان کرد: ما در این حوزه نیز مشکل داریم و شهروندان آماده و مشتاق مشارکت نیستند، کار داوطلبانه در بسیاری از نقاط دنیا یک امر جا افتاده است و مردم در سه مرحله از زندگی خود کار داوطلبانه انجام میدهند؛ یکی زمانی که هنوز وارد شغل نشدهاند یا برای اینکه وارد یک شغل شوند کار داوطلبانه انجام میدهند و تجربه کسب میکنند و در دوره بازنشستگی که افراد از کار فراغت پیدا میکنند و وقت خود را برای کارهای داوطلبانه میگذارند و البته عدهای هم در زمانی که اشتغال هم دارند بخشی از زمان خود را به کار داوطلبانه اختصاص میدهند و این کار داوطلبانه را مسئولانه انجام میدهند اما در کشور ما فرهنگ کار داوطلبانه گسترش پیدا نکرده است و در حالی که کار داوطلبانه یکی از زمینههای مشارکت است، از آن گذشته موضوع بیاعتمادی نیز مطرح است بیاعتمادی عمودی و بیاعتمادی افقی یعنی هم به یکدیگر آنچنان که باید اعتماد نمیکنیم و هم بیاعتمادی بین مدیریت شهری و شهروندان وجود دارد.
این کنشگر شهری با بیان اینکه ما انتظار داشته باشیم تمام مردم مشارکت فعالانه داشته باشند، بیهوده است، اظهار داشت: هیچ جای دنیا هم اینگونه نیست و معمولاً مشارکت به عنوان فعال شهری یا مدنی صورت میگیرد یا یک موضوع خاصی اتفاق میافتد و مشارکت خودجوش به وجود میآید، یک جاهایی هم مشارکت غیرمستقیم وجود دارد و اشخاصی که در یک محل زندگی میکنند حتی اگر نخواهند، در سرنوشت محله تأثیرگذار هستند و مهمتر از همه انتظاراتی از مدیران دارند و خود بیان نیاز زمینهای برای مشارکت و تعامل است.
در ادامه جلسه ناصر براتی در تعریف مشارکت گفت: مشارکت فرایند بهکارگیری توانمندیهای فردی یا گروهی ذینفعان برای رسیدن به یک هدف گروهی است، در این فرایند رفتار آگاهانه، خواست جمعی، پذیرش جمعی، انتخاب و وجود نیازهای مشترک اهمیت دارد، آنچه در فرایند مشارکت موفق مهم است احساس نیاز حل یک مشکل، شناخت آن مشکل و احساس نیاز به همکاری گروهی با توجه به میزان دانش و توانمندی افراد و شناخت آنان از تواناییها و نیازهای موجود و حداکثر استفاده از آنها است.
وی ادامه داد: اگر ما بخواهیم مشارکت اتفاق بیفتد ابتدا باید در بین مردم در خصوص موضوعی، حساسیت ایجاد شود و این حساسیت تبدیل به آگاهی شود و آگاهی تبدیل به تبادل نظر و اعلام نیازها شده و نقش پذیری اتفاق افتد و بعد درگیر شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام خمینی تصریح کرد: ما در طول تاریخ، خودمان را به دست باد سپردیم و دنبالهرو غربیها شدهایم و به همین دلیل دچار تنبلی شده و به جایی نمیرسیم. ما ایرانیها از قدیم در حوزه گسترده جغرافیایی پراکنده بودیم و منابع محدودی داشتیم، این پراکندگی بسیار زیاد و کمبود منابع و خشن شدن محیط موجب نزدیک شدن افراد به هم شد و زندگی بهصورت قبیلهای و طایفهای شکل گرفت که هرکدام برای خود قانون و اصولی داشتند و اینگونه قانونگرایی در کشور ما زیر سایه طایفه سالاری و قبیله سالاری، بیمعنی میشود.
وی ادامه داد: اکنون در جامعه ما مشارکت موضوع عجیبی به نظر میآید در حالی که از گذشته در طوایف ما و حتی محلات مشارکت وجود داشته اما مشارکت به شکل شهروندی و تابع قانون مدنی عجیب به نظر میآید چراکه طوایف تابع قانون مدنی نیستند، بنابراین قانونگرایی در ایران با اروپا متفاوت است و باید گفت مشارکت در ایران بالاست اما این مشارکت بر اساس قانون نیست بلکه عرف است. من طی تحقیقاتم به این نتیجه رسیدم که غربیها از ابتدا مشارکتشان مردمی بوده و مبتنی بر آن مشارکت، قانون نوشتند.
بیاعتمادی مانعی برای مشارکتپذیری
براتی تصریح کرد: ما از زمانی که وارد جامعه مدرن شدیم، عرف را از دست دادیم و قوانین جامعه مدرن را نیز یاد نگرفتیم بنابراین ما به قوانین طایفهای پایبندیم اما قوانین مدنی را نمیپذیریم و این موضوع از بیاعتمادی نشات میگیرد لذا ما محلی گرایی را باید بر اساس قوانین قدیم بنا بگذاریم آن را بازتولید و بازتعریف کنیم. نکته دیگر اینکه ما هیچ وقت در شهرها شهروند نداشتیم بلکه شهرنشین داریم چراکه شهروند باید مشارکت کند.
شهرزاد مهدوی در دور دوم سخنان خود اظهار داشت: درست است که ما سنت مشارکت را داریم اما مسئله مهم وجود نهاد است یعنی ما برای جامعه مدرن نیازمند نهادهای مدرن هستیم که متأسفانه در این زمینه ما کم کاری داشتیم. ما باید بپذیریم که دیگر یک جامعه قبیلهای نیستیم و تهران از حدود دویست سال پیش پایتخت است و تمام شهرهای دنیا از دویست سال پیش مدرن شدهاند بنابراین همزمانی شکل گرفته بین پایتخت شدن تهران و مدرن شدن موجب شد یکسری نهادهای مدرن وارد تهران شوند درحالیکه ما از پیش برای آن آماده نبودیم و برای ورود به زندگی شهروندی از شکل قدیمی زندگی بیرون آمدیم و اکنون باید به این فکر کنیم که چگونه تعاون را که قبلاً در قالب همسایگی داشتیم وارد زندگی جدید کنیم که به نظر من فضاهای عمومی و همگانی شهر چنین ظرفیتهایی را به ما میدهد تا چنین تعاملی داشته باشیم.
وی افزود: نکته دیگر اینکه مشارکت مطالبه میخواهد و مشارکت یک اقدام جمعی است که نیازمند کسب مهارت و یادگیری است.