سرویس معماری هنرآنلاین: دوستداران هنرهای تجسمی و آثار باستانی در جهان عرب منتظر فرارسیدن موعد افتتاح موزه لوور در ابوظبی، پایتخت امارات در 11 نوامبر سال جاری میلادی (20 آبان)، بعد از گذشت ده سال از آغاز این پروژه در سال 2007 هستند. این پروژه که هزینه اجرای آن 654 میلیون دلار تخمین زده شده است ترکیبی از تمدن شرقی و غربی را در سرزمینهای عربی ارائه میدهد. افتتاح این موزه چندین بار به علت برخی مشکلات بخصوص مشکلات مالی به تعویق افتاد، تا اینکه چهارشنبه گذشته زمان نهایی افتتاحیه اعلام شد.
ژان نوول، برنده جایزه بینالمللی "پریتزکر" برای طراحی این "موزه شهر" از هنر معماری عرب الهام گرفته است. در قسمت بالای آن گنبدی به قطر 180 متر آذین شده با ستارگان قرار دارد که نور خورشید از میان آن و از طریق منافذی عبور میکند که یادآور عبور نور از برگهای دندانهدار درختان نخل است. فضای داخلی نمایشگاه تا مساحت 8600 متر مربع امتداد دارد. در اولین سال پس از افتتاحیه 23 نمایشگاه دائمی، 600 اثر هنری، از جمله 300 اثر امانتی از 13 موزه فرانسه، ارائه خواهند شد. لوور ابوظبی حلقه اتصال میان شرق و غرب با شمال و جنوب خواهد بود. این موزه شامل گالریهای هنری، از جمله گالری دائمی است که مجموعه هنری دائمی موزه را نمایش میدهد و از طریق آثار هنری که تمدنهای مختلف را بررسی میکند، مهمانان را در سفری از دوران باستان به معاصر میبرد.
"وینسنت نوس" خبرنگار "روزنامه هنر" (The Art Newspaper) چاپ لندن، مصاحبهای را با "ژان نوول" معمار برجسته فرانسوی و طراح موزه لوور ابوظبی ترتیب داده که به تازگی در روز 6 سپتامبر (15 شهریور) در این نشریه چاپ شده است. بهانه این گفتگو افتتاح قریبالوقوع موزه ابوظبی در 11 نوامبر (20 آبان) است. یک افتتاحیه پر زرق و برق که برای هر دو کشور شریک در پروژه اهمیت بسیاری دارد و حتی "امانوئل مکرون" رئیس جمهور فرانسه از همین حالا قول شرکت در این مراسم را داده است. سرخط مصاحبه "وینسنت نوس" بیش از هر چیز بر ایدهها و منابع الهام ژان نوول در طراحی این اولین شعبه یک موزه مهم غربی در خاورمیانه متمرکز است و این معمار شناخته شده و برنده جایزه پریتزکر 2008 در پاسخ از چشمانداز خود برای لوور ابوظبی نه تنها در جایگاه یک موزه بلکه به عنوان نسخهای امروزی از یک شهر عربی میگوید.
وینسنت نوس: شما در ابوظبی تحت بهترین شرایط کار کردید: بودجه خوب و حمایت مقامات اماراتی، زمان کافی و فضای مورد نیاز. آیا میشود این پروژه را شاهکار "ژان نوول" دانست؟
ژان نوول: البته خوشحالم که میبینم چنین پروژه بلندپروازانه و پیشرفتهای به سرانجام رسیده است. طبیعی است که این پروژه ابعاد نمادین خاص خود را دارد. ملتهای خاورمیانه همچون دیگر کشورها در طول تاریخ تمایل داشتهاند تا عصر طلایی خود را با نمادهای فرهنگی و هنریشان در پایتختهای جدید خود به نمایش بگذارند و حالا یکی از این فرصتها با افتتاح این موزه محقق خواهد شد. واقعیت این است که شرکای اماراتی این پروژه استانداردهای بالایی در نظر داشتند و زمانی که شروع به فکر کردن درباره این موزه کردم این استانداردها را مد نظر داشتم.
حقیقت این است که هیچکدام از پروژههای من در یک سبک مشخص قابل شناسایی نیست. نه اینکه فلسفه یا شیوه خاصی برای طراحی پروژههایم نداشته باشم بلکه به این معنی که دریافت من از مفهوم سبک بیشتر مبتنی بر یک نگرش فکری است و معماری را به عنوان زمینهای وابسته به این نگرش دنبال میکنم. در ارتباط با پروژهها همیشه ملاحظات نوشته و نانوشتهای هم وجود دارند که لزوماً با دیدگاههای زیباییشناسی من منطبق نیستند.
وینسنت نوس: شعبهای از یک موزه غربی در خاورمیانه برایتان چه مفهومی دارد؟
ژان نوول: پروژهای است که نیاز به نوع خاصی از معماری دارد. لوور ابوظبی را نباید تنها یک ساختمان کاربردی بدانیم. همانطور که گفتم جنبه نمادین و حتی جنبه معنایی این پروژه بسیار حائز اهمیت است. آنچه در این پروژه میخواستم چیزی بسیار بیشتر از یک ساختمان بود؛ چیزی در ابعاد و معنای یک شهر یا دست کم یک محله. با تقسیمبندی فضای موزه با بلوکهای متصل به هم اما در نسبتها و ابعاد متنوع، تصوری از شهر سفید عربی یا "مدینه"ها که از ابتدا الهام بخشم بودند را دنبال کردم. این کانسپت انعطافپذیری لازم را برای چیدمان فضا در اختیارم میگذاشت، هر چند هرگز به طور کامل آزادی عمل نداشتم چرا که تغییرات ناگزیری گاه از جانب خودم و گاه از سوی شرکا اعمال میشد. این یک واقعیت است که معماری در جهت برآوردن اراده و تمایلی که به ساختن چنین آثاری میانجامد، باید پاسخی هم به این قبیل محدودیتها پیدا کند. معماری برای معماری چندان اعتباری نمیتواند داشته باشد بلکه معماری لازم است به روح جغرافیایی پروژهها هم متصل شود.
وینسنت نوس: ظاهراً در طراحی مسائل جزئیتر این پروژه مثلاً صفحههای نمایشگر هم دخالت داشتهاید. اما آیا این فراتر از نقش شما به عنوان یک معمار نیست؟
ژان نوول: اگر نتوانید به جزئیات یک ایده فکر کنید چطور میتوانید تمامیت آن را به تصور بیاورید؟ البته در اینکه من تا حد روانپریشانهای به جزئیات و روابط درونی و بیرونی پروژهها توجه دارم بحثی نیست، ولی از نظر من ارتباط سیال و شناوری که میان اجزا و درون و بیرون یک اثر معماری وجود دارد، چیزی جز محتوا و معنای اصلی آن نیست. خوشحالم که در این پروژه توانستم در مسیر ایجاد یک مفهوم منسجم و ارتباط درون و بیرون در هماهنگی مستقیم با یکدیگر قدم بردارم. اینجا سعی کردم مفهوم کاخ را با تعریف جدیدی از محتوا همراه کنم و البته در همینجا باید اشاره کنم که به اتفاق شرکا و تیم اجرایی گفتوگوهای پرشوری درباره ایدههای علمی و فرهنگی برای غنیتر کردن پروژه را هم تجربه کردیم.
وینسنت نوس: این ایده ارتباط فضایی را به چه شکل پیش بردید؟
ژان نوول: کار روی ارتباط گالریها و فضاهای متعددی که همیشه در موزه با آنها سر و کار داریم، به خصوص در چنین موزهای که به آثار تمدنهای مختلف اختصاص داده شده و مقایسه و دیالوگی بین این آثار را ایجاب میکند باید با یک شوک عاطفی بزرگ برای بازدیدکننده همراه باشد. این شرایط همان احساسی را که بازدیدکننده در روبه رو شدن با آثاری این چنین در فضای واقعیشان دارند، بازتولید میکند. سؤال اصلی این است که چگونه انگیزش احساسی بازدیدکننده را در فضایی متفاوت با زمینه واقعی حضور اثر ایجاد میکنیم و پاسخ آن در مفهوم ارتباط مابین فضاهای یک مجموعه نهفته است. به این ترتیب باید راهی برای بازتولید زمینهای که اثر در جهان واقعی در آن قرار گرفته پیدا کرد. برای نمونه وقتی برای طراحی "موزه هنر میان قارهای" در پاریس ایدهپردازی میکردم بازی با نور شبیه آنچه در اماکن مقدس میبینیم برای القای فضاهای متفاوت به ذهنم رسید. منظور صرفاً بازتولید به عنوان یک تقلید ظریف نیست اما به طور مشخص در پروژه لوور ابوظبی آنچه قطعاً به دردم نمیخورد نمایشگرهای دیجیتالی معمولی موزهها بود. در ابوظبی، ما ناچار بودیم با یک دوره مشخص زمانی ارتباط خاصی را حفظ کنیم.
وینسنت نوس: اما لوور ابوظبی هم بعضی از عناصر شاخص در آثار شما مثل فیلتر کردن نور را در خودش دارد.
ژان نوول: شاید شما بتوانید از واژگانی معین برای توصیف پروژههایم استفاده کنید اما بخشی از این عناصری که میگویید برآمده از ناخودآگاه من است. واقعیت این است که هر پروژه مکانمندی و زمانمندی خاص خودش را دارد، علاوه بر این محصول اراده و آرزوهای یک کارفرمای مشخص است. معتقدم طراح معمار پیش از درک عمیق مکان و زمان اجرای پروژه نباید تکنیک یا مصالحی را به آن تحمیل کند. در این مورد بخصوص فراموش نکنیم این یک موزه در یک پایتخت عرب است که در آن نور و سایه نقش پررنگی بازی میکنند و احساسهایی از رمز و راز فرهنگی منطقه را برمیانگیزند. چیزی به اسم معماری بینالمللی هست که کارکردهای مشابهی را بر اساس یک منطق یکسونگرانه در همه جا تکرار میکند. مخالف وجود چنین شکلی نیستم اما سؤال این است که چنین رویکردی چرا باید اینقدر عمومی باشد؟ در بعضی موارد یک ساختمان لازم است با ماهیت تاریخی و جغرافیایی خودش متصل شود. باید یاد بگیریم با گفتمانهای مختلف همزیستی داشته باشیم. شخصاً روش خودم را اینطور نمیبینم که مجموعهای از تکنیکها و اشکال را با خودم به هر نقطه دنیا ببرم و در آن جا تکرار کنم. من معمار هستم، نه یک نقاش یا مجسمهساز.
وینسنت نوس: بسیارخب. پس در آخر خودتان لوور ابوظبی را برای ما توصیف کنید؟
ژان نوول: این یک شیء منحصر بفرد با هندسهای پیچیده است که در آن المانهای گذشته و فراموش شده عربی در هم آمیختهاند. شیئی که نور را در یک چرخه معنایی به گردش در میآورد و سایه دائماً در حال چرخش آن یادآور فصلها است. در اینجا فضایی را شاهدیم که نور مانند باران بر آن میبارد. میخواستم ارتباطی بین نور و آب ایجاد کنم و آن را در ارتباط با عناصر آب و هوایی تعریف کنم.
لوور ابوظبی تداعیکننده محلهای با خیابانها، خانهها و تراسهای آن است. شاید هم یک کاخ یا یک شبه جزیره پر رمز و راز که توسط نور و آب شکل گرفته است. به طور خلاصه یک شهرک که شما از بیرون نمیتوانید آنچه در آن میگذرد را حدس بزنید مگر اینکه واردش شوید.