گروه معماری هنرآنلاین: نیلوفر علائی حدود یک دهه است از زمان تحصیل تا اجرای پروژههای متعدد، فعالیت در حوزه معماری را تجربه میکند و تلاش کرده است ایدههایی نو به جریان معماری داخلی وارد کند. مشروح گفتوگوی هنرآنلاین را با این فعال عرصه معماری در ادامه بخوانید:
خانم علائی لطفاً ابتدا از نحوه ورود خود به عرصه معماری بگویید.
مشوق اصلی من در این حوزه خانوادهام بودند. پدرم مهندس مکانیک و مادرم مجسمهساز است و در واقع در یک خانواده نیمهمهندس، نیمههنرمند رشد کردم. خانواده با توجه به شخصیتی که از کودکی در من دیده بودند، باور داشتند من در رشته معماری که تلفیقی از هنر و مهندسی است، موفق خواهم شد. دوره کارشناسی را در رشته معماری گذراندم و از ابتدای تحصیل در مقطع کارشناسی، کارآموزی را آغاز کردم و کار را در شرکتها با موضوعات متنوع ادامه دادم. این کار به بیشتر آشنا شدن من با رشتهها و تخصصهای مختلف، پیدا کردن علاقه شخصیام برای ادامه تحصیل و کار حرفهای بسیار کمک کرد. پروژه مرمتی، پروژه طراحی شهری، طراحی فضای سبز، بازسازی، طراحی داخلی و معماری از جمله فعالیتهایی بود که در دوره کارشناسی پشت سر گذاشتم. سپس در مقطع کارشناسی ارشد، گرایش معماری داخلی را انتخاب کردم زیرا با توجه به تجربیات قبلی با روحیات من سازگاری بیشتری داشت. پس از پایان دوره کارشناسی ارشد نیز همراه همسرم در حوزه معماری داخلی، فعالیت مستقلمان را آغاز و آن را به صورت حرفهای تا امروز دنبال کردیم.
عمده فعالیتهایتان در معماری داخلی بر چه نوع پروژههایی متمرکز است؟
تقریباً کاربری پروژه چندان تفاوتی ندارد اما چون کنار معماری به حوزه برندینگ علاقه دارم، بخش زیادی از پروژههایمان تابهحال اداری و تجاری بودهاند. البته به نظرم توان پروژههای اداری و تجاری در ایجاد یک فضای خلاقانه نسبت به فضای مسکونی بیشتر است.
درباره مهمترین پروژه اجرایی خود و ویژگیهای آن توضیح دهید.
طراحی دفتر ادارای برند داتیس (از تولیدکنندههای کود، سم و ادوات کشاورزی) با عنوان پروژه «۷+۱ درخت» مهمترین پروژه من است. یک فضای ۴۰۰ متری که کل آن را فلت و فضاهای مورد نیازشان را دوباره جانمایی کردیم. در روند اجرای این پروژه تلاش شد از هویت برندشان ایده بگیریم و فضایی متفاوت با متریالهای طبیعی، گیاهان، سنگهای صخرهای و درختان خلق کنیم. اتاق مدیریت در قسمت شمالی با چشمانداز به کوههای شمال تهران شامل تمام امکاناتی بود که کارفرما نیاز داشت. فضای نشیمن، فضای استراحت، کلازت، فضای جلسات، تلویزیون و حتی قسمتهایی را برای سرگرمی در زمانهای مورد نیاز برای ایشان طراحی کردیم.
قسمت کارمندان در بخش جنوبی پروژه با پالت رنگی سفید و طوسی، اتاق جلسات کارمندان با پالت رنگی سبز در مرکز این فضا قرار داشت و دیگر بخشها اطراف این اتاق شکل گرفته بودند و یک راهرو U شکل آنها را به هم متصل کرده بود. در این قسمت، فضا با شیشه از هم تفکیکشده تا نور طبیعی به تمام بخشها برسد. در این پروژه هشت درخت کار کردیم که یکی از آنها در اتاق مدیریت بود و هفت درخت بعدی بهصورت اتفاقی در فضای کارمندان جانمایی شده بودند. مادامیکه شما در راهرو یو-شکل فضای کارمندان راه میروید حس قدم زدن در یک جنگل مهگرفته به شما دست میدهد؛ از طرفی گیاهان سبز، تنه درختان، سنگهای طبیعی و استیکرهای مه که روی شیشهها کار کردیم. با اینکه این واحد در طبقه پنجم بود اما با یک سری تکنیکها کار شد که گویی درختها در زمین کاشته و از سقف رد شده بودند. در واقع این درختها هیچ مانعی برای حرکت و رفتوآمد نیز ایجاد نکردند. زمان زیادی را صرف این پروژه کردیم تا معماری داخلی متفاوتی خلق کنیم. طراحی فاز یک حدود دو ماه و نیم و قسمت اجرای آن به دلیل یک سری وقفهها یک سال زمان برد. در نتیجه به نظرم پروژه بسیار دلنشینی شد و بعد از اجرا و انتشارش بازخوردهای بسیار خوبی گرفتیم.
در حال حاضر مشغول انجام چه پروژهای هستید؟
علاوه بر دو پروژه طراحی داخلی در تهران، یک سالی هست مشغول طراحی چند پروژه در شهر چابهار هستم. شهرهای جنوبی با آبوهوای گرم و مرطوب و معماری فوقالعادهای که دارند، همیشه برایم جذاب بودند و دوست داشتم پروژهای در یکی از این شهرها اجرا کنم. در حال حاضر مشغول طراحی فاز یک شهرکی مسکونی و تجاری هستم. این پروژه شامل ویلاهای دو و سهطبقه، دو برج دوقلو و یک پروژه تجاری است. تقریباً یکی از بزرگترین پروژههایی است که قبول کردم و بخش طراحی آن را در کنار یکی از بهترین تیمهای مدلسازی BIM در ایران جلو میبرم. همینطور طراحی یک ویلای خاص با معماری جنوبی (فکر میکنم برای نخستین بار در شهر چابهار) را انجام دادم که در حال حاضر در مرحله اجرای سفتکاری قرار دارد.
نظر شما درباره مناطقی همچون چابهار با ظرفیتهای بسیار در حوزه معماری چیست؟
بازدید اولیه من از شهر چابهار، ناراحتکننده و شوکهکننده بود. منطقهای با ظرفیتهای بسیار زیاد و معماری خاص اما تنها چیزی که دیده میشد، بناهایی با نمای شلوغ سنگی و تزئینات کلاسیک که هیچ سازگاری با فرهنگ و اقلیم منطقه نداشت و حتی کارفرمای پروژه من هم ابتدا درخواست ویلایی کلاسیک با نمای سنگی داشت که خوشبختانه با جلسات فراوان موفق شدیم نظرشان را تغییر دهیم و سبک جدیدی را در منطقه ارائه کنیم که حداقل با هویت و بوم آن منطقه همخوانی داشته باشد.
در رشته معماری بازار کار برای آقایان بیشتر است. فضای این رشته برای شما بهعنوان یک خانم چطور بوده و دیدگاهتان تا چه اندازه به ادامه فعالیت کمک کرده است؟ با این اوصاف فکر میکنید در دهههای بعد، حضور خانمها در عرصه معماری پررنگتر خواهد شد؟
بهصورت کلی تفاوتی میان تواناییهای مرد و زن قائل نیستم. گرچه در جامعه امروز ایران عرصه فعالیت برای مردان در بازار کار بازتر است و تفاوت شاید در بخش طراحی و اجرا باشد که در مجموع درخواست نیروی کار آقا برای کارگاهها بیشتر از خانمهاست. اما بهطور خاص در حرفه ما مهارت نرمافزاری، تخصص و خلاقیت حرف نخست را میزند. همواره گفتهام دوستانی که به رشته معماری گرایش پیدا میکنند اگر تمرکز و زمانشان را برای حرفهای شدن در «یک زمینه» خرج کنند، محال ممکن است بیکار بمانند. کارفرما دنبال تخصص، تفکر خاص و ایدههای خلاقانه است و به نظر من جنسیت در این زمینه چندان مطرح نیست.
نقش فناوریهای جدید در معماری را چگونه ارزیابی میکنید؟
با سرعت بسیار، شیوههای طراحی و ساخت در حال دگرگونی هستند و حتی نگرانیهایی را برای معماران و طراحان ایجاد کرده که این فناوریها خیلی سریعتر و دقیقتر وظیفه آنها را بهطور خودکار در آینده انجام میدهند. چاپگرهای سهبعدی که خانه میسازند، هوش مصنوعی که با چند کلمه طراحی میکند، اینترنت اشیا که زندگی را هیجانانگیزتر و راحتتر کرده و حتی فضای متاورس که توجه همه دنیا به آن جلب شده و بهعنوان یک دنیای مجازی موازی با دنیای حقیقی ما روز به روز گستردهتر و پیشرفتهتر میشود همگی فرصتهای بینظیری را برای طراحان معمار ایجاد میکند.
به نظرم بهعنوان یک معمار، باید در این حوزه نگاهمان را به فناوریهای جدید معطوف سازیم تا بتوانیم در تخصصمان پیشرو باشیم. برای مثال، امروز روشهای جدید به کمک واقعیت مجازی و نرمافزارهای واقعگرایانه برای ارائه طراحیها به کارفرما وجود دارند. آنها میتوانند بهجای دیدن پروژه خود در قالب عکس با استفاده از هدستهای واقعیت مجازی در پروژه خود قدم بزنند و حال و هوای آن را حس کنند. در واقع با کمک این فناوریها و بهروز بودن بهراحتی میتوانیم یک مزیت رقابتی ایجاد کنیم.
شما بهعنوان منتور در بوتکمپ معماری ایران حضور داشتید. خروجی و بازخورد آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
همواره از ایدهها و حرکتهای جدید با هدف نزدیکتر کردن بازار کار به فضای آکادمیک استقبال میکنم. چون به نظرم این یک چالش بزرگ برای دانشآموختگان این رشته است و به دلیل فاصله بسیار زیادی که میان فضای اجرا و فضای ایدهآلگرایانه طراحی در دانشگاه وجود دارد، معمولاً به مشکل برمیخورند. شروع بوتکمپ یک اتفاق خوب است. گرچه دیکته نانوشته غلط ندارد و قطعاً در دورههای بعدی مواردی باید اصلاح شود اما حضور جمعی از معماران، با دیدگاهها و تجربیات مختلف، از نسلهای متفاوت در کنار هم علاوه بر تمرین کار گروهی و جلو بردن یک پروژه میتواند منجر به همافزایی شود. در کنار این مورد، ضعف بیشتر بچهها به نداشتن تسلط کافی بر نرمافزارهای طراحی مرتبط بود و در نتیجه نمیتوانستند ایدههای خوبشان را به مرحله اجرا برسانند و آنها را به نمایش بگذارند. توصیه میکنم در برنامههای اینچنینی دوستان اولویت نخست را به مسلط شدن بر یک یا دو نرمافزار معماری اختصاص دهند تا بتوانند بهره لازم را ببرند.
در پایان اگر نکته دیگری باقی مانده، لطفاً بفرمایید.
صحبت آخر خطاب به آن دسته از همنسلهایم و افراد جوانتر است که به تازگی پا به عرصه معماری گذاشته و میخواهند وارد بازار کار شوند. خیلیها فکر میکنند فقط در زمینه طراحی معماری موفق میشوند درصورتیکه طیف وسیعی از افراد ذاتاً استعداد یا علاقهای به کار کردن با نرمافزار ندارند. خوشبختانه به خاطر ماهیت گسترده رشته معماری، در بسیاری از زمینههای مرتبط، فضای فعالیت برای معمارها فراهم است. عکاسی معماری، پویانمایی معماری، کارهای گرافیکی، طراحی و ساخت اکسسوری و برندینگ ساختمان و مواردی از این دست و تنها کافی است به حد متوسط راضی نباشند و برای متخصص شدن در این عرصه، شبانهروز تلاش کنند. در نهایت برای تمام جوانها و همنسلهای خودم آرزوی موفقیت دارم.