گروه مد و لباس هنرآنلاین: لارس اسوندسن، فیلسوف نروژی و استاد دپارتمان فلسفه در دانشگاه برگن از آن دست افرادی است که با کتاب «فلسفه مد» یادگاری درخور توجه را به قلم تحریر درآورد و زمینه شناخت و درک هر چه بیشتر از مؤلفههای مطرحشده در حوزه مد و لباس را از گذشته تا به امروز فراهم ساخت.
آنچه در ادامه این مطلب میخوانید برشی کوتاه است از فصل هفتم کتاب «فلسفه مد» با عنوان «مد و مصرف»؛ کتابی که سال 1398 از انتشارات بازاریابی وارد بازار نشر شد.
اسوندسن مینویسد: امروزه ارزش نمادین اشیاء برای معرفی هویت و شناخت خود به لحاظ اجتماعی بیش از گذشته اهمیت یافته است و محصولات بیشتر به تبلیغات شبیه شدهاند تا یک کالای سنتی. آنچه فروخته میشود درواقع ایده یک محصول است و فرد بهعنوان مصرفکننده با خرید یک کالا درواقع به آن ایده وابستگی پیدا میکند.
او در ادامه به نقل از لویی دبوور فیلسوف و نویسنده فرانسوی به این نکته اشاره دارد که هنگامیکه یک فرهنگ به کالا تبدیل شود، در حقیقت آن فرهنگ به یک کالای برجسته و واقعی مبدل شده و درنتیجه فرهنگ به نیروی محرک چرخه اقتصاد تبدیل خواهد شد. بنابراین جنبه فرهنگی کالاست که آن را به فروش میرساند نه جنبه مادی. البته ژان بودریار دیگر فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی نیز دراینباره معتقد است تمام مصرفها، مصرف نشانه و نماد هستند و زمانی که یک کالا از تمام ملاحظات کاربردی که به آن نسبت داده شده رهایی یافت، بازهم آن کالا چیزی جز یک نشانه نیست.
بههرتقدیر دورهای که بازار مد بهمثابه یک بازار فرهنگی برای فروش ایده تنها روی تعداد انگشتشماری مشتریان مرفه تمرکز کرده بود گذشته است و امروزه کل اقتصاد صنعت مد از جانب خیل کثیری از مشتریان تأمین میشود و در این میان نداشتن دغدغه درباره برند در جامعه امروزی کاری دشوار به شمار میرود؛ جامعهای که حتی در آن کودکان خردسال که دایره لغاتشان میان 500 تا 1000 کلمه است نیز نام دهها برند مطرح را بهخوبی میدانند.
امروزه عملاً هر محصول سرشار از معناست و واقعیت آن است که بهویژه در دنیای مد ارزش نشانه بهطور روزافزون رو به گسترش گذاشته، نقشی محوری و بسزا داشته و بسیاری از ارزشها را تحتالشعاع قرار داده است.
معنای این کالاها در بافت اجتماعی تعیین میشود و باید این واقعیت را پذیرفت که قاعده کلی مد آن است که شتابی بیافریند مدام در حال افزایش و در پی آن شتاب، یک کالا را در سریعترین زمان ممکن غیرضروری جلوه دهد تا فرصت برای روی کار آمدن کالای جدید فراهم شود و هدف بسیاری از کسبوکارهای دنیای مدرن و پستمدرن چیزی فراتر از نیاز مصرفکنندگان بوده که آن آرمان همانا ایجاد نیازهای جدید است.
و در پایان بر این مهم تأکید میشود که بالاخره همه کالاها یک روز به یک مؤلفه فرهنگی دست مییابند و با چنین رویکردی به ویژه در عرصه مد و لباس ما با این واقعیت مواجه هستیم که آنچه به فروش میرسد یک محصول نبوده بلکه یک فرامحصول است.