گروه مد و لباس هنرآنلاین: امروزه حوزههای تخصصی نشر در بازار کتاب با در نظر گرفتن استراتژیهای مدیریتی به عنوان یکی از مهمترین مبانی توسعه و گسترش تولید محتوای علمی، ادبی، فرهنگی، هنری، فنی و مهارتی به شمار میروند که بیشک حوزه مد و لباس به ویژه با دارا بودن ابعاد میان رشتهای و بینا رشتهای متنوع از این قاعده مستثنی نیست هرچند که به دلیل نوپا بودن این عرصه هنری و صنعتی در بخش علمی و دانشگاهی تاکنون کمتر شاهد همگرایی میان ناشران و فعالان حوزه مد و لباس کشور بودهایم.
در این میان، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی «جمال هنر» با مدیریت سعید قونسوری از جمله انتشاراتی است که علاوه بر فعالیت در زمینه چاپ و نشر مکتوبات هنری، اقدامات قابل توجهی نیز در زمینه مد و لباس به انجام رسانده است.
از سوی دیگر، مقوله چاپ به عنوان پیش زمینهای صنعتی در فرایند نشر کتاب نیز از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و لازم است این دو یعنی چاپ و نشر در کنار یکدیگر به توسعه ابعاد راهبردی تولید محتوای دانشبنیان، مهارتی و کاربردی یاری رسانند.
مشروح گفتگوی هنرآنلاین با سعید قونسوری مدیرعامل مؤسسه فرهنگی انتشاراتی «جمال هنر» و حسین صفری از صنعتگران کشور در حوزههای گوناگون از جمله تولید کاغذ و عرصه چاپ را در ادامه بخوانید:
آقای قونسوری لطفاً در ابتدای گفتگو خودتان را معرفی بفرمایید و درباره نحوه ورود به عرصه نشر آثار مرتبط با حوزه مد و لباس توضیح دهید.
سعید قونسوری: من در یکی از شهرستانهای استان خراسان یعنی قوچان متولد شدم و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد مدیریت هستم. پیشینه کار در حوزه نشر مربوط به دوران نوجوانی من میشود که به کتاب و کتابخوانی علاقهمند بودم. در آن دوران مانند امروز تسهیلات قابلتوجهی در حوزه کتاب وجود نداشت و حتی تهیه کردن کتاب نیز کاری به مراتب دشوار بود. من در یکی از شهرستانهای استان خراسان متولد شدم و از همان کودکی شغل کتابفروشی را دوست داشتم. حتی در دوران دبیرستان نیز این کار را انجام میدادم چرا که کتابفروشی به من فرصت میداد هم بتوانم کتاب بخوانم و هم بفروشم. زمانی که به تهران آمدم، مدتی در محضر یکی از بستگان که ایشان مؤسسه فرهنگی انتشاراتی داشتند، مشغول به کار شدم. مدتی بعد نیز، بنده استقلال پیدا کردم و توانستم مؤسسه نشر جمال هنر را به ثبت برسانم و در قالب کار تیمی فعالیت در حوزه نشر را ادامه دادیم. البته ابتدای کار نیز فعالیت ما در حوزه کودک بود. آن زمان سومین کتابمان در حوزه چاپ و نشر بود که به دلیل ویژگیهای خاصی که داشت، در مرکز آفرینشهای فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان نامزد کتاب سال کودک و نوجوان انتخاب شد. بعد از آن شروع به انتشار کتاب در حوزه مورد علاقهمان یعنی هنر کردیم. در این بخش همانطور که میدانید شاخههای متفاوتی وجود دارد. ما بیشتر میخواستیم آثار کاربردی و مهارتی را وارد بازار کنیم و حاصل تلاشمان چاپ و نشر حدود ۲۵۰ کتاب در حوزه هنر بود و تجربه خوبی به دنبال داشت. ما به صورت حرفهای انتشارات را در سال 1382 به ثبت رساندیم درحالی که به جد میخواستیم که اساس کارمان بیشتر حوزه هنر باشد. پس از فراز و نشیبهای بسیار به این نتیجه رسیدیم که در حوزههای مختلف هنر افراد دیگری هم هستند که همسو با ما هستند و میتوانند همراه ما باشند. در یک مقطع زمانی که مربوط به حوالی سال 1393 بود، شروع به کار در عرصه چاپ و نشر محصولات موجود در صنایع پوشاک و نساجی کردیم. کار را با کتابهای حوزه تکنولوژی طراحی دوخت که بیشتر مربوط به حوزه دوخت، الگوسازی و خیاطی بود، شروع کردیم. در بدو فعالیت نیاز داشتیم که یک سری اطلاعات جدید در این زمینه به دست آوریم. در بخش ترجمه تلاش کردیم تا بتوانیم بیشتر کتابهای نزدیک به سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ را مورد توجه قرار دهیم زیرا احتمالاً این کتابها بروز هستند و بیشتر نیاز علاقهمندان را مرتفع میکنند. در اینجا از جامعه کتابخوان کشور که ما را همراهی کردند و با خواندن کتاب ما را در مسیر نشر مشوق بودند تشکر میکنم. این مسئله نکته مثبتی است که به ما انگیزه میدهد و حاصل آن، طی این سالها، کتابهایی است که با شتاب بیشتر به چاپ چندم رسیدند. ما در این مدت توانستیم حدود ۲۰۰ کتاب در حوزه مد و لباس منتشر کنیم. همچنین حدود ۲۰ کتاب دیگر نیز وجود دارد که در دست ترجمه و برخی نیز در شرف چاپ هستند که به زودی در دسترس عموم قرار میگیرند و امیدواریم با استقبال مواجه شوند.
جناب قونسوری، همه ما میدانیم که مساله تولید محتوا در حوزه مد و لباس یک نیاز مبرم و ضروری است که میتواند در راستای افزایش آگاهی جامعه هدف و ایجاد فرصتهای کسب دانش و مهارت تأثیر بسزا داشته باشد. با این همه به دلایل گوناگون از جمله کمبود ناشران تخصصی در این حوزه در قیاس با دیگر عرصههای هنری چون سینما، تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی، بازار مد و لباس از نبود کتابهای شاخص در ارتباط با موضوعات گوناگون رنج میبرد. به نظر شما به منظور رفع این کاستیها چه باید کرد؟
سعید قونسوری: امروزه در اصل دانشجو، هنرجو، مخاطبین و علاقهمندان به حوزه مد و لباس نیاز به تغذیه کردن از محتوای علمی در این بخش دارند و از سوی دیگر خودشان به دنبال تولید محتوا هستند. در هر صورت طی دهه اخیر نیاز جامعه سبب شده است که این رشته در تمامی ابعاد خود مخاطبپذیر باشد. ما تا قبل از این نگاه تفکیکی در عرصه این رشته نداشتهایم اما امروزه متولیان امر در وزارت علوم رشتههایی را در این حوزه از یکدیگر تفکیک کردهاند و این خود اتفاقی در خور توجه است. همانطور که اشاره کردم در ۱۰ سال گذشته رشتههایی مانند تکنولوژی طراحی دوخت یا طراحی پارچه و طراحی لباس در قالب دورههای کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد، فنی حرفهای و کار و دانش رواج یافته و همین امر به افزایش تولید محتوا نیز منجر شده است. به زعم من مد و لباس یک رشته تلفیقی و میان رشتهای است و وقتی که رشتهای با این عظمت با شاخههای مختلف در عرصه جامعه شکل و به سرعت مورد استقبال قرار میگیرد، قطعاً مخاطبان خوبی هم پیدا خواهد کرد. به هر روی خوراک، پوشاک و مسکن نیازهای طبیعی به شمار میروند که البته در این میان مقوله پوشاک با گره خوردن به حوزه مد، در قیاس با دیگر نیازها در معرض تغییر مدام قرار دارد در نتیجه چه بسا حوزه مد و لباس همسو و همطراز با دیگر عرصههای هنری نیازمند توجه ناشران بوده تا بتواند مسیر توسعه را به شکلی قاعدهمند طی کند.
به سراغ صنعت چاپ به عنوان پیش زمینه یک نشر موفق و پویا برویم حال آنکه به لطف بسیاری از اقدامات از سوی افراد دغدغهمند و تحصیل کرده در بخش چاپ شنونده و بیننده اخبار خوبی در این زمینه هستیم. جناب آقای صفری لطفاً شما نیز خودتان را معرفی کنید و از پیشینه فعالیتهایتان و درباره اتفاقی که قرار است امروز بیشتر به آن بپردازیم برای مخاطبان این مطلب بگویید.
حسین صفری: بنده حسین صفری و فارغالتحصیل رشته مکانیک و رشته هوافضا هستم. من در تمام طول عمرم چه در خارج و چه در داخل کشور در صنایع مختلف فعالیتهایی داشتهام. من با صنعت بزرگ شدهام و به واسطه نوع دانش، علم و تخصصی که داشتم با دید مثبت و زیبا به سایر صنایع نگاه میکردم. پس از تجربیات متعدد در صنایع گوناگون و درست زمانی که در صنعت نساجی شروع به فعالیت کردم، از نخستین واحدهایی که در صنعت نساجی راهاندازی شد، واحدهای مرتبط با گونیبافی بود. در زمانی که من بیش از ۵۰، ۶۰ واحد تولیدی را در صنعت گونیبافی راهاندازی کردم، در همان زمان متقاضیان خروجی محصول گونی به دنبال این بودند که قیمت تمام شده کالاهایشان پایینتر باشد. با توجه به اینکه خط تولیدی را خود بنده راهاندازی کرده بودم با این وجود شروع به بررسی مواد اصلی کار کردم. پلی پروپیلن و کربنات کلسیم دو ماده اصلی موجود در این حوزه است و برای اینکه قیمت کالا ارزانتر تمام شود، حدود ۲۰ سال پیش برآورد قیمت اولیه را حساب کردم که در آن زمان از نظر قیمتی فاصله فاحشی میان کربنات کلسیم و پلی پروپیلن وجود داشت و زمانی که متقاضی به دنبال این بود که قیمت تمام شده برایش ارزانتر باشد، من نسبت دو ماه اصلی را یعنی کربنات کلسیم و پلی پروپلین را تغییر دادم. همواره در خط استاندارد صنعت گونی ۵٪ کربنات کلسیم و بقیه را پلی پروپیلن اضافه میکنند. من این نسبت را تغییر دادم و این تغییر باعث شد در انتهای خط، نخی تولید شود که از نظر استقامتی و کششی با نخی که در ابتدا تولید میشد، اختلاف داشته باشد. در ادامه یک سری نمونه را برای چند مورد از خطهای تولید نخ با آن کیفیتی که در نظر داشتم تولید کردیم و در خط گرد بافت قرار دادیم که در نهایت گونی که تولید شد با استانداردهای گونی که در گذشته تولید میشد، اختلاف داشت. مشتریها از این اتفاق خیلی خشنود بودند که میتوانند گونی باکیفیت بالا و ارزان تهیه کنند.
این رخداد چگونه منتج به تولید کاغذی متفاوت و منحصربفرد برای صنعت چاپ و البته دیگر صنایع شد؟
حسین صفری: آنچه توضیح دادم باعث ایجاد یک جرقه در ذهن من شد که در حقیقت ما میتوانیم از ترکیب دو ماده کربنات کلسیم و پلی پروپیلن محصولاتی تولید کنیم که هم قابل استفاده و هم باکیفیت باشد. من این ایده و محصول را به صنعت چاپ و مقوله تولید کاغذ بردم و وقتی شروع به چاپ در چاپخانه کردم، متوجه شدم که مقدار رنگ مصرفی در این گونه کاغذ به مراتب کاهش پیدا کرده است. کمی بعد به کشور چین رفتم و در آنجا شروع به انتقال یک سری اطلاعات درباره خط تولید کاغذی کردیم که ماده اولیه آن سنگ بود و اینگونه نخستین نسل کاغذهای سنگی به وجود آمد که بعدها من شنیدم در جاهای مختلف نیز این کاغذ تولید شده است اما نه به شکلی که ما کار کرده بودیم. در واقع ما از ۱۳ سال پیش شروع به معرفی ماشینآلات تولید کاغذ با سنگ در کشور خودمان کردیم؛ کاغذی که نسبت مواد اولیه آن برابر با ۸۰٪ کربنات کلسیم و ۲۰٪ پلی پروپیلن بود. این کاغذها وارد بازار ایران شد و ما نخستین کارخانه را در یزد تأسیس کردیم. این محصول که تأکید میکنم کاغذی بسیار مناسب برای هنرمندان و طراحان است که بیشترین استفاده را از انواع رنگها و مواد روغنی دارند، برای تولید به یک قطره آب و سلولز نیاز ندارد و ما در حقیقت میتوانیم برای این کاغذ حدود ۸۰ کاربری را در نظر بگیریم. لازم است برای افزایش آگاهی مخاطبان این گفتگو بگویم که برای تولید کاغذ سلولزی از هر ۴۰۰ اصله درخت ۵۰ ساله حدوداً ۴۰۰ هزار لیتر آب نیاز است و به عبارتی ما برای تولید کاغذ سلولزی به درختانی نیاز داریم که قطع شوند و برای اینکه تبدیل به خمیر سلولزی شوند، نیازمند آب فراوانی هستیم اما در صنعت تولید کاغذ با سنگ به هیچکدام از این موارد نیازی نیست.
آقای قونسوری قطعاً شما به عنوان یک ناشر با تکیه بر تجربیاتتان، بهتر میتوانید درباره این موضوع که کیفیت مقوله نشر تا چه میزان به چاپ آثار وابسته است، صحبت کنید. تا به اینجا و با توجه به محتوایی که در بخشهای گوناگون هنری از جمله مد و لباس به دست شما رسیده است، آیا صنعت چاپ توانسته نیاز و توقع شما را به عنوان یک ناشر تأمین کند؟
سعید قونسوری: قطعاً صنعت نشر و چاپ لازم و ملزوم یکدیگر هستند و وجوه مشترکی دارند. ناشر و مؤلف باید به چاپخانهها مراجعه کنند تا بتوانند زمینه چاپ هر محتوایی با کیفیت مناسب را فراهم آورند و صنعت چاپ نیز باید از نیازهای ناشران مطلع باشد. گاهی بسیار متأسف میشوم که بسیاری از کارهای ما ناشران قبل از اینکه مراحل چاپ را پشت سر گذارند در راستای آمادهسازی کتاب و تأیید محتوای تولید شده باید مراحلی را طی کنند تا مؤلف اثر، تجربیات و تراوشهای ذهنی خود را به بازار کتاب ارائه دهد. نکته دیگر اینکه در برخی موارد مؤلفان توانایی لازم برای انتقال تجربیاتشان را در بستر نوشتاری ندارند و ناشر موظف است این هماهنگی را با کارگروههایی که به مراحل پیش از چاپ مرتبط است، انجام داده و به صورت حرفهای محتوا را به رشته تحریر درآورد. ویراستار علمی و ادبی، صفحه آرا و طراح جلد هرکدام با تجربیاتی که دارند این مسئولیت را برعده میگیرند و ناشر نیز باید در جلسات مداوم و مختلف فعالیت هر یک از بخشها را رصد کند. در ادامه اگر میخواهیم که به صورت حرفهای کار کنیم، باید چاپی قوی از اثر داشته باشیم و این امر ملزم به یک سری مسائل مانند مرغوبیت کاغذ چاپی است. متأسفانه در ایران ما ۱ یا ۲ کارخانه کاغذ داریم که یکی از آنها کاغذ پارس ایرانی در مازندران است. همانطور که آقای مهندس صفری اشاره کردند ما میتوانیم در تولید کاغذ به خودکفایی برسیم و از نظر علمی نیز روشی که ایشان توضیح دادند، قانعکننده و مقرون به صرفه است. اگر این ارتباطات ایجاد شود و تکنولوژی به نجات ما ناشرین بیاید ما نیز از این روش جدید که باعث جلوگیری از لطمه زدن به طبیعت میشود، استقبال میکنیم. حال آنکه حتی لمس کردن این کاغذ نیز باعث ایجاد حسی شیرین به ویژه در میان هنرمندان میشود. بحث دیگری که پیش میآید این است که این کاغذ توجیه اقتصادی دارد زیرا اگر این متریال در خط تولید وسیع قرار گیرد، قیمت نهایی بسیار ارزان است. در نتیجه شاهد کاهش قیمت نهایی بسیاری از کتابها نیز خواهیم بود.
در عین حال بخش مهم و قابل توجهی از این اتفاق مرتبط با ابعاد فرهنگی آن است و چه کسی بهتر از هنرمندان که به حسب تجربه رویکردهای موجود در پس اختراع این کاغذ از جمله حفاظت از محیط زیست را درک کنند. آقای قونسوری لطفاً در رابطه با جدیدترین فعالیتهایتان در حوزه نشر و آثار مرتبط با هنر صنعت مد و لباس بگویید. همچنین در صورت تمایل برخی کتابهای مفید در این عرصه را که توسط شما منتشر شده است را به خوانندگان این مطلب معرفی کنید.
سعید قونسوری: کتاب برای ناشر مانند فرزند و نگاه ناشر در ارتباط با محصولاتی که به بازار کتاب میرساند نگاهی عاطفی است. هر کتاب دارای محتوایی مشخص است که توسط ناشران به نقطه سرانجام میرسد و میتواند بازدهی مطلوبی از جنبههای گوناگون فردی و اجتماعی برای مخاطبان داشته باشد. البته که برخی کتابها برای ناشران جایگاه خاصی دارند و غالباً این آثار ارتباط بهتری با مخاطبان خود نیز برقرار میکنند. کتاب جامع تصویرسازی از آندست کتابهایی بوده که برای من به عنوان ناشر، ویژه است. مترجم این کتاب خانم سیدی هستند که زمان زیادی را برای ترجمه این اثر صرف کردند تا به بیانی شیوا و رسا این کتاب را به زبان فارسی برگردانند. این کتاب طی یک سال در سه نوبت به چاپ رسید و به نظر من استانداردهای بینالمللی را در حوزه تصویرسازی دارا است. البته که این کتاب منتقدینی نیز داشت که ما به نظراتشان احترام میگذاریم. لازم به ذکر است که این کتاب در ۵ کشور مطرح دنیا یعنی ایتالیا، فرانسه، انگلیس، آمریکا و آلمان به عنوان یکی از کتابهای آموزشی در حوزه مد و لباس به شمار میرود. یک کتاب دیگر نیز در حوزه چاپ منتشر کردیم که از کتابهای خوب و ترجمه شده توسط دکتر مرضیه هاتف است. در این کتاب انواع چاپ مانند چاپ دستی، سنتی و مدرن توضیح داده شده است. با تکیه بر چنین آثاری و در آینده، صنعتگران میتوانند به صورت کاربردی و مهارتی، صنعت چاپ روی پارچه را توسعه دهند و نگاه ما به ایندست کتابها نیز یک نوع نگاه حمایتی در افزایش مهارت دانشجویان و مخاطبان است. کتاب دیگری در زمینه پارچه شناسی را برای نخستین بار منتشر کردهایم؛ کتابی جامع درباره انواع پارچه و نوع کاربردهایشان که در ابتدای کتاب نیز به الیاف شناسی، متریال ها، محاسن و معایب انواع پارچه پرداخته است. در این کتاب حدوداً به ۸۰ نوع پارچه پرداخته شده است که یک فرد عادی نیز میتواند با مطالعه کتاب شناخت تقریباً خوبی نسبت به منسوجات به دست آورد. کتاب دیگری در حوزه پارچهشناسی از تألیفات مرضیه هاتف وجود دارد که برای افرادی که در حوزه طراحی پارچه با دست کار میکنند بسیار مفید و سودمند است. یکی دیگر از کتابهایی که منتشر کردهایم، کتاب طراحی دیجیتالی پارچه است که شامل توضیحاتی درباره نرم افزارهای دیجیتالی و طراحی سه بعدی لباس است. در این کتاب نرم افزارهای متفاوتی معرفی شده و افراد میتوانند در داخل و خارج از کشور از این نرم افزارها استفاده کنند، کارهایشان را توسعه دهند و کارآفرینی کنند. در حوزههای دیگر نیز کتابهایی مانند کتاب تاریخ پارچههای جهان را داریم که کتاب خوب و ارشمندی است. در آینده نیز کتاب ۲۰ هزار سال تاریخ لباس جهان ترجمه خانم ملیحه مولایی را در قالب کتابی 800 صفحهای در دست چاپ داریم. کتاب دیگری با عنوان الیاف شناسی به زودی روانه بازار خواهد شد که اثری مصور و رنگی است و دانشجو و مدرسان به خوبی خواهند توانست ارتباطی بصری با مضمون آن برقرار کنند. طی روزهای اخیر نیز کتابی با عنوان مد پایدار چاپ و روانه بازار کردیم. کتاب دیگری نیز با عنوان رنگشناسی تخصصی لباس برای طراحان مد و لباس چاپ کردهایم که برای نخستین بار وارد بازار میشود. در این کتاب درباره نحوه اصولی ترکیببندی رنگها، ست کردن لباسها، روانشناسی رنگها، گذشته رنگها، تاریخچهای از رنگهای مختلف و همچنین رنگهایی که مورد احترام در گذشته و حال بودند و در فرهنگهای مختلف جایگاه ویژه ای دارند عنوان شده است.
به صحبتهایمان درباره حوزه چاپ و نقش و اهمیت این بخش در توسعه عرصه نشر بازگردیم. جناب صفری در ابتدای مصاحبه فرمودید که با تلاش و عزم جزم خودتان بود که صنایع مختلف را تجربه و به فنون متعدد آگاهی پیدا کردید. در ادامه با صنایعی مانند پوشاک و نساجی نیز آشنایی پیدا کردید و به واسطه سفر به کشورهای مختلف توانستید تغییراتی را در عرصه تولید کاغذ رقم زنید. با تکیه بر این تجربیات، به نظر شما ایران در صنایع چاپ، نساجی و پوشاک در چه نقطهای از جهان ایستاده و تا چه میزان با استانداردهای برندسازی در هر کدام از بخشها فاصله داریم؟
حسین صفری: با توجه به تجربیاتی که به واسطه سفرها و بازدید از صنایع مختلف در کشورهای دیگر به دست آوردهام این را میگویم که کشور ما در زمینههای مختلف دارای ظرفیتهای خوب و ارزشمندی است. به هر روی هر کشور قابلیتهای خاص خودش را دارد. من به عنوان یک ایرانی و کسی که سفرهای متعددی را تجربه کردهام، به هزاران دلیل مختلف ترجیح میدهم در ایران زندگی کنم و سادهترین دلیلش این است که ما از نظر فرهنگی قدمت داریم، انسانهای خوب، مهربان و دوستداشتنی هستیم و این صفتهای اخلاقی را در اروپا و آمریکا براحتی نمیتوان یافت. من به جد معتقدم که هر فردی متعلق به آن مکانی است که در آن متولد شده و میتواند اهداف مثبت خود را در همان جغرافیا با موفقیتی چشمگیر به نتیجه رساند. نمونه آن همین تمرکز در صنعت تولید کاغذ بوده که بالغ بر ۱۳ سال است که من درگیر آن هستم. بنده طی جلسات متعددی که در دولت قبلی و با مسئولان وقت داشتم، توانستم سازمان محیط زیست کشور را متقاعد کنم که این صنعت کاملاً دوستدار محیط زیست است و هدف و اعتقاد من این است که ما میتوانیم ایران را به عنوان مرکز تولید این کاغذ در دنیا معرفی کنیم. به دهها دلیل منطقی میتوانم بگویم این تولید مهندسی شده است و توجیه اقتصادی داشته زیرا صد در صد مواد اولیه این محصول در کشورمان وجود دارد. 80 تا ۹۰ درصد این محصول را کربنات کلسیم تشکیل میدهد و ما به وفور ذخایر کربنات کلسیم در کشور داریم. یکی از اهداف من این است که در ایران در حوزه کاغذ برندسازی و کشورمان را به عنوان تولیدکننده این نوع خاص کاغذ در جهان معرفی کنیم. مصرف کشور ما در رابطه با کاغذ حدود ۳ میلیون تن در سال است که حدود ۹۰٪ آن از خارج از کشور تأمین میشود و آن ۱۰ درصد باقیمانده باعث شده است که یک درصد از جنگلهای جهان که در ایران و شمال کشور وجود دارد و مربوط به دوران ژوراسیک است را از بین ببریم. ما نخستین پروژه تولید کاغذ سنگی را در استان یزد شروع کردهایم و این محصول در حال تولید است.
لطفاً بیشتر درباره ویژگیها و مزایای این نوع خاص از کاغذ که فرمودید محصولی مرغوب به منظور کاربریهای هنری نیز است، توضیح دهید.
حسین صفری: درحالی که شما درباره برخی موضوعات در حوزه مد و لباس صحبت کردید، میخواهم این را بگویم که این کاغذ حتی در این عرصه نیز قابلیتهایی دارد. به طور مثال میتوانیم کتهای بارانی یک بار مصرف از آن تولید کنیم. این کاغذ کمترین آثار سوء را روی سیاره زمین دارد و همچنین فرآیند این کاغذ کاملاً دوستدار محیط زیست است. برای تولید این کاغذ از یک قطره آب استفاده نمیشود و هیچگونه آلودگی هوایی نخواهد داشت. در رابطه با کاغذهای سلولزی که الیاف تار و پودی دارند، برای اینکه کاغذ کیفیت دار شود ما مجبوریم اسید و آرسنیک استفاده کنیم. این کاغذ توانسته است گواهینامه FDA را دریافت کند و به واسطه قابلیتهای بسیار زیادی که دارد میتوانیم از آن در صنعت غذایی نیز استفاده کنیم زیرا ۸۰ درصد این کاغذ را کربنات کلسیم تشکیل میدهد که در مواد غذایی مانند شیر و پنیر نیز وجود دارد. همچنین در صنعت چاپ و خدمات چاپ مانند چاپ برجسته میتوانیم از آن استفاده کنیم، قابلیت نصب روی پارچه و به راحتی قابلیت دوخته شدن و صحافی را دارد. در تبلیغات میتوانیم به عنوان کارت ویزیت از آن استفاده کنیم. جایگزین مناسبی برای نایلون است و همچنین در معماری و دکوراسیون داخلی بسیار استفاده خواهد داشت. این کاغذ به دلیل آنکه از دو ماده معدنی تشکیل میشود، ضد آب است و به همین دلیل میتوانیم به عنوان کاغذ دیواری نیز از آن استفاده کنیم. لازم به ذکر است که یکی از مواردی که من پیشبینی کردهام این است که در آینده از این کاغذ میتوان به جای سرامیک استفاده کرد.
به نظر میرسد رویکرد شما در امر حمایت از محیط زیست در روند تولید این کاغذ خود حرکتی هنرمندانه و ستودنی است.
حسین صفری: یکی از دغدغههای اصلی من محیط زیست است. من معتقدم که اگر ما محیط زیست نداشته باشیم نه خوب میتوانیم فکر کنیم، نه خوب حرف بزنیم و نه تفریح کنیم. از نظر علمی، نخستین خوراک سالم هر موجودی اکسیژن است و ما با تولید کاغذهای سنگی درختهای روی زمین را از بین نمیبریم. در حال حاضر این کاغذ در کانادا تولید میشود و قیمت آن ۴ برابر کاغذهای سلولزی است اما زمانی که من در بخش اقتصادی این مسئله وارد شدم فهمیدم که این کاغذ اگر در ایران تولید شود از نظر قیمت فوقالعاده است زیرا ما ارزانترین ماده معدنی یعنی کربنات کلسیم را در کشورمان داریم و میتوانیم نیاز خود را تأمین کنیم.
به هر روی باید پذیرفت که چاپ و نشر به شکل مستقیم به تولید و توسعه هرگونه دانش و اطلاعات وابسته است و به ویژه اگر در عرصه مد و لباس به دنبال پیشرفت و تعالی هستیم، نیاز است تا به طور جدی و از منظری کاملاً تخصصی به ابعاد گسترده موضوع ورود کرده و از ماحصل تلاش فعالان در بخشهای مختلف، میراثی مکتوب برای آیندگان به جا گذاریم. ضمن آرزوی موفقیت برای هر دو عزیز، شنونده صحبتهای پایانی شما هستیم.
سعید قونسوری: امروزه متولی فرهنگ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که علیرغم تمام حمایتها باید این را بدانند که تأمین کاغذ دغدغه اصلی ما ناشران است. انتظار داریم که عاملان تصمیم گیرنده در واردات و توزیع کاغذ نسبت به ما مهر و عطوفت نشان دهند تا ناشران بتوانند به تصمیمات پیش رو تداوم ببخشند. همچنین با توجه به زحمات مهندس صفری امیدوارم صدای ایشان به متولیان دغدغهمند برسد و با همت مسئولین، این پروژه بتواند دغدغه ما ناشران را در امر تأمین کاغذ با تکیه بر تمام مزایای این محصول رفع کند.
حسین صفری: در حال حاضر نگاه من نسبت به این پروژه ملی و فراملی است. من امیدوار هستم که این مصاحبه سکوی پرتابی برای ما باشد و از همینجا میخواهم بگویم که تا آخر عمر ناامید نمیشوم زیرا باور دارم که این پروژه در امر تولید کاغذ با تمام دستاوردهای جانبی که در حوزه مد و سبک زندگی ذکر شد، محیط زیست را نجات میدهد و اتفاقات خوبی را رقم خواهد زد.