سرویس مد و لباس هنرآنلاین: جشنواره ملی مد و لباس "سیپال" در سه سال متوالی به همت یک نهاد خصوصی با عنوان مؤسسه هنری "چیا مد" برگزار شده و تلاش کرده است تا ضمن پرداختن به موضوعاتی مشخص همچون اصالت و فرهنگ ایرانی، جاده ابریشم و در دور سوم مد و معماری، فضایی رقابتی را به منظور توسعه کسب و کارهای خرد مد و لباس بر مبنای ظرفیتهای فناورانه و بستر همافزایی، همکاری و مشارکت فعالان مد و لباس کشور در بخشهای گوناگون با رویکردی جوانگرایانه را فراهم آورد.
سومین دوره این جشنواره، سوم بهمنماه سال جاری به پایان رسید و همین امر بهانهای بود تا ضمن دعوت از سهیلا جبری و خاتون شهبازی به عنوان مدیر و دبیران اجرایی این رویداد، علاوه بر مرور ادوار برگزاری این رویداد، اهداف و چشمانداز آنها را در مسیر آغاز شده جویا شویم.
مشروح گفتوگوی هنرآنلاین با این دو فعال عرصه مد و لباس را در ادامه بخوانید:
خانم جبری، لطفاً در ابتدا مروری داشته باشید بر مهمترین اتفاقاتی که در جشنواره "سیپال" طی سه دوره برگزاری رخ داده تا در ادامه بحث به جزئیات سومین دوره این جشنواره بپردازیم.
سهیلا جبری: بحث من درباره جشنواره همیشه این است که هنرمندان هر چقدر هم برای تولید اثر هنری تلاش کنند، اما اگر جایی برای رقابت و دیده شدن آثار آنها وجود نداشته باشد، عملاً تلاششان مغفول میماند و آن هنرمند دیگر اثر تولید نمیکند و جریان هنری او متوقف میشود. بنابراین رویدادها و خصوصاً جشنوارهها، شاهرگ آن هنر هستند و کل بدنه آن هنر را تغذیه میکنند. حالا ما داریم در حیطه مد و لباس صحبت میکنیم که چندین سال در آن کار خاصی انجام ندادهایم و به همین خاطر این نیاز بیشتر به چشم میآید که به این رشته بیشتر پرداخته شود. من فکر میکنم تولد جشنوارههایی مثل "سیپال" خصوصاً در بخش خصوصی که میتواند مفیدتر، کاربردیتر و با چارچوبهای بازتری باشد، اتفاق خوبی خواهد بود. قطعاً به این جشنوارهها اقبال بیشتری هم نشان خواهند داد. "سیپال" از دل همین آسیبشناسی متولد شد و سر در آورد. من و خانم شهبازی دو سال در این زمینه تحقیق و پژوهش کردیم. ما سعی میکردیم با برگزارکنندگان و شرکتکنندگان صحبت کرده تا نقاط قوت و ضعف را گردآوری کنیم. ما به این نتیجه رسیدیم که در این حوزه هر چقدر جشنواره داشته باشیم کم است و احساس کردیم نیاز یک چنین جشنوارهای حس میشود. پس از آن تحقیقات، اولین اساسنامه جشنواره "سیپال" نوشته شد و ما اولین دوره جشنواره را برگزار کردیم. ما متوجه این قضیه شدیم اساساً آثاری که به ما میرسد حکایت از این دارد که آنگونه که باید و شاید تعریف درستی از مد و لباس وجود ندارد و هر چقدر این رقابت بیشتر شود در کنار بالا بردن سطح آموزش افراد، میتواند کمک کند تا ما به آن نقطهای که میخواهیم برسیم. من بارها گفتهام که ما نمیتوانیم این فاصله را صرفاً با کپی کردن و ادا در آوردن حذف کنیم و به دنیا برسیم. قضیه دو سو دارد. از یک سو افرادی که فعال این حیطه هستند رویدادهای دنیا را میبینند و اطلاع دارند که در دنیا چه اتفاقی میافتد ولی روی دیگر سکه این است که آن زیرساختهایی که در آنجا وجود دارد در داخل وجود ندارد که ما بر همان مبنا عمل کنیم. مهمتر از همه این است که بهتر است جشنواره را بومیسازی کنیم ولی برای بومیسازی آن هیچ بستری وجود ندارد. بنابراین همه این ساخت و سازها در دل "سیپال" اتفاق افتاد. از زمانی که این جشنواره شروع شده است، ما مدام جلسه میگذاریم و به موارد متفاوت فکر کرده و درباره بخشهای مختلف تحقیق و پژوهش میکنیم. همه این اتفاقات را در طول سال داریم. در واقع "سیپال" جشنوارهای است که تعطیلی نداشته و ندارد.
خانم جبری چه شد که تصمیم گرفتید جشنواره را به شکل موضوعی برگزار کنید؟
سهیلا جبری: سال اول جشنواره را با موضوع اصالت و فرهنگ ایرانی برگزار کردیم چرا که میخواستیم ببینیم مخاطبان ما چه کسانی هستند و چه اتفاقی میافتد. سنگبنای "سیپال" بحث حمایتی آن بود. یعنی "سیپال" با این رویکرد آمد که بتواند از هنرمندان حمایت کند؛ حالا یا از طریق نمایش آثارشان یا از طریق معرفی افراد. در ادامه هر سال این هدف با برنامههای متفاوت گسترش پیدا کرد. چشمانداز ما این است که یک فضای حرفهای داشته باشیم ولی فضای حرفهای نیاز به این دارد که ما این بستر را فراهم کنیم. من فکر میکنم در این سه سال داریم پر پتانسیل عمل میکنیم چون هم دغدغه آن را داریم و هم این که میخواهیم این مسیر را کوتاه کنیم و زودتر به استانداردهای مدنظرمان برسیم. واقعاً این کار فعالیت شبانهروزی میبرد. در تحقیق و پژوهشی که داشتیم از اساتید عزیزی که در ایران پیشینه دارند لیست گرفته بودیم. خوشبختانه در اامان اقدام بهترین افرادی که در این حیطه بودند به کمک "سیپال" آمدند و ما بهترین اساتید را در بخش داوری آثار در جشنواره داشتیم. سال دوم کمی گستردهتر عمل کردیم و اتفاقات تازهای را رقم زدیم. مثلاً در آن دوره شورای راهبردی جوانان راه افتاد. جالب است که بدانید "سیپال" یک جشنواره جوانمحور است. به نظرم این اتفاق بسیار خوبی است. من در شورای راهبردی ۱۳۰-۱۴۰ نفر را دیدم تا ببینیم جوانها چه هدفی دارند و پتانسیل آنها چیست. از حضور آنها خوشحالم اما از طرفی متأسف میشویم چون فضای آموزشی بی بضاعتی داریم و این مسئله میتواند آسیب جدی به این حیطه برساند. افراد صاحب ادعای زیادی داریم. بنابراین افراد ممکن است یک دورانی را در سردرگمی بگذارند. ما در دوره دوم جشنواره "سیپال" موضوع جاده ابریشم را انتخاب کردیم و برای آن نشسست تخصصی برگزار کردیم. هر سال وقتی یک موضوعی را انتخاب میکنیم، خود دبیرخانه جشنواره میآید یک تحقیق و پژوهش مفصل را با تعداد زیادی عکس و مرجع به شرکتکنندگان معرفی میکند تا آنها بتوانند یک پژوهش آماده برای شروع کارشان داشته باشند. ما در بخش تحقیق و پژوهش به شدت مشکل داریم. تحقیق و پژوهش یعنی کتاب بخوانید و به جاهای مختلف سر بزنید و بدانید که کسی بابت این کار را به شما پول نمیدهد. ما در دوره اول فهمیدیم که بچهها مرجع ندارند و به همین خاطر این مسئامات را برعهده گرفتیم تا آرام آرام بتوانیم این فضا را برای آنها ایجاد کنیم. در سال دوم که مدنویسی را داشتیم تعداد آثاری که به دستمان رسیده بود تقریباً اندازه انگشتان یک دست بود اما در سال سوم تعداد زیادی مقاله و کتاب به دبیرخانه رسید. وقتی متوجه شدیم چنین سیر صعودی داشته خوشحال شدیم. اتفاقی که در دوره جشنواره "سیپال" افتاد این بود که ما آمدیم در کنار هیئت داوران، افرادی را بهعنوان داور جوان قرار دادیم و گفتیم اجازه بدهیم تا جوانها از همین الآن پرورش پیدا کنند و بدانند آیتمهای داوری چیست و چگونه باید داوری کنند. با توجه به گزارشهایی که به دست من میرسید، انگار داوری کردن برای آنها مثل سفر به یک جزیره دور افتاده بود. بعد با خودم گفتم چقدر خوب به هدف زدیم.
در واقع شما این فرصت را فراهم آوردید که جوانها اتمسفر و فرصت داوری در حوزه مد و لباس را تجربه کنند.
سهیلا جبری: بله، دقیقاً همینطور است. اساساً خواستیم با آیتمهای مختلف آشنا شوند که یک اثر براساس چه آیتمهایی داوری میشود چون آیتمهایی که در هر بخش وجود دارد کاملاً با آیتم بخشهای دیگر متفاوت است. یعنی آن نقطه نظراتی که داوران بخش کیف و کفش دارند و به آن امتیاز میدهند کاملآً با آیتمهای بخش لباس متفاوت است. داوران جوان وقتی با بخش استایل روبرو شدند فهمیدند آیتمهایی که برای داوری تعریف میشود چیز متفاوتتری با آیتمهای داوری طراحی لباس است. این فضا به بچهها داده شد که در قالب گزارشهایشان حتی پیشنهاداتشان را مطرح کنند تا ما از این پتانسیل آنها نیز استفاده کنیم و مهمتر از همه این که آنها بتوانند پس از چند سال به تیم داوران ما اضافه شوند. فکر میکنم این اتفاق بسیار خوبی است. من سال اول متوجه شدم که ما یک تعداد شرکتکننده نوجوان داریم و فکر کردم اگر بنای آموزش را از سنین پایینتر شروع کنیم بهتر است. سال اول از حضور نوجوانها تقدیر کردیم و در سال دوم دیدیم که نوجوان ما با لباس تولید شده به جشنواره آمد و ما در سال دوم حتی تندیس بخش نوجوان داشتیم. همین قضیه باعث شد که در سومین دوره جشنواره "سیپال" بخش کاملاً مجزایی بهعنوان بخش نوجوان شکل بگیرد. امیدوارم در سالهای آینده بتوانیم این مسیر را ادامه بدهیم. طراحان ما با لباس نوجوان مشکل زیادی دارند و میگویند ما غالباً داریم کارهای خارجی را کپی میکنیم. خود نوجوانها میتوانند کم کم برای خودشان طراحی کنند و تولیدکنندگان باید ذائقه بچهها را ببینند و بفهمند که یک نوجوان چه چیزی میخواهد. واقعیت این است که اگر ما روی این افراد سرمایهگذاری کنیم چند سال دیگر با جوانهای حرفهایتری روبرو هستیم. "سیپال" بخشهای متفاوت اهدافش را به یک اتفاق تبدیل میکند.
خانم شهبازی، کمی درباره اتفاقاتی که در یک سال اخیر در جهت برگزاری سومین دوره جشنواره "سیپال" رقم خورده است، توضیح دهید.
خاتون شهبازی: من فکر میکنم راه رفتنی را باید رفت، ولو به هر سختی که باشد. شما وقتی در یک مسیر قرار میگیرید دیگر نمیتوانید بیرون بیایید، مگر این که مسیرتان را تغییر بدهید. در مورد "سیپال" باید بگویم ما سال گذشته دو روز مانده به جشنواره برآورد فروش سه هزار نفری را داشتیم ولی آن برنامه منتفی شد و بچههای "سیپال" با یک عالمه کار که برای عید بود همینطور ماندند. چرخه فرآیند "سیپال"، استعدادیابی و توسعه این کسب و کار خلاقانه است. این که صرفاً یک تعداد استعداد کشف شود و درباره آنها حرف زده شود یک بخش است و بخش دیگر این است که آنها به یک بازار کاری نیاز دارند و اگر این چرخه کاری نباشد دیگر خلاقیتی وجود ندارد و انگیزهای برای کار به وجود نمیآید. پس در واقع "سیپال" باید در وسع خودش این چرخه مالی را هم تأمین میکرد. لغو شدن این رویداد در سال گذشته شوک بزرگی برای ما بود. بنابراین یک مقطعی را حیران مانده بودیم و نمیدانستیم باید چهکار کنیم. ما از دوم اسفندماه سال گذشته کارمان را تعطیل کردیم. شرایط کرونا اصلاً شرایطی نیست که یک مؤسسه فرهنگی بتواند یک درآمد کلان داشته باشد و آن درآمد کلان را بیاورد در "سیپال" سرمایهگذاری کند. موسسه "چیامد"بهعنوان یک موسسه فرهنگی، برگزارکننده و سرمایهگذار این رویداد است. بحث من این است که توقع دوستان از این موسسه فرهنگی نباید در حد یک ردیف بودجه در بخش دولتی و بخش خصوصی باشد. بخش خصوصی مد و لباس هم به گل نشسته است. افراد زیادی فروشگاههای خودشان را بستند و ضرر هم دیدند. ما خودمان را در مسیری دیدیم که باید ادامه بدهیم و گفتیم هیچ راه فراری وجود ندارد. ما زمانی که در اتاق بازرگانی بودیم به فعالیتهای فناورانه فکر میکردیم و اولین دوره "سیپال" را با این چشمانداز برگزار کردیم که رویکرد ما نسبت به فناوری باشد. "سیپال" اولین جشنواره اینترنتی مد ایران بود. بهمن ماه سال ۱۳۹۸، "سیپال" بهعنوان یکی از رویدادهای اکوسیستم فناورانه به رویداد "پردیس سامیت ۲۰۲۰" دعوت شد و آنها از ما تقدیر کردند و گفتند شما در این فضا تنها مجموعهای هستید که رویکرد فناورانه دارید. به محض این که اجازه باز شدن فضا را در اردیبهشت ماه دادند، ما با بچههای پارک پردیس و اینوتکسمذاکره کردیم و برآورد خانم جبری این بود که اگر کرونا در تابستان به پایان رسید، ما باز هم دستاورد فناورانه را نادیده نگیریم. این کار متغییرهای متفاوتی دارد. شما وارد فضایی میشوید که نسبت به آن فضا آگاهی و آشنایی کامل ندارید و نمیدانید آنجا چه اتفاقی میافتد. تا ما خواستیم در مورد اجرایی کردن یک جشنواره آنلاین فکر کنیم پروسه بسیار سنگینی را پشت سر گذاشتیم.
قطعاً باید بودجهای را هم برای ایجاد زیرساختهای فناورانه پیشبینی میکردید.
خاتون شهبازی: مهمترین موضوع ما در "سیپال" این بود که این بستر وجود نداشت و باید آن را میساختیم. ما وقتی با ارگانها، سازمانها و افراد مختلف راجع به "سیپال" حرف میزنیم، آنها هیچ تصویری از این ایدهها ندارند. این جشنواره جنبههای مختلف دارد و همینطور برای خودش مسئولیت تعریف میکند. در مورد حوزه فناورانه به ما گفتند که چرا کار خودتان را سخت میکنید. این ماجرا هزینه زیادی را روی دست ما گذاشت. کار ما با بخش فناوری ادامه پیدا کرد و در ادامه به گفتمان و نیازسنجی رسیدیم. آنها یک بستر آماده داشتند ولی آن بستر آماده مثل لباسی بود که اندازه ما نبود. ما برای این که آن لباس اندازه این فضا شود و ظرف و مظروف برای همدیگر مناسب باشند مجبور شدیم که آن را شخصیسازی کنیم. آنها قبلاً در حوزه مد و لباس هیچ تجربهای نداشتند. ما آمدیم اولین جشنواره آنلاین مد ایران را ایجاد کردیم. بحث این که "سیپال" بهعنوان اولین جشنواره آنلاین مد ایران باشد برای ما خیلی مهم است چون بسیار نفسگیر بود. نزدیک ۱۱۰ غرفه داشتیم که شرکتکنندگان کسب و کار خودشان را معرفی کنند. آن چیزی که ما از خروجی این کار دیدیم این بود که عده زیادی برای عید سفارش میدادند و بچهها خیلی راضی بودند. در نهایت از سه غرفه برتر تقدیر کردیم. مثلاً یکی از بچهها ۴۹۰۰ بازدید داشت. ما در کل بیست و پنج هزار بازدید یونیک داشتیم. بحث دیگر برگزاری خود جشنواره در گالری آنلاین بود که در واقع شکل یک گالری باشد و امکانات یک گالری را داشته باشد. این بخش نیز مهم بود چون باید زیرساخت آن را فراهم میکردیم. مثلاً ابعادی که آثار داشتند یکسان نبود.
کیفیت تصاویر هم متفاوت بود. من بهعنوان یک مخاطب احساس کردم که ای کاش کیفیت آثار یکسانسازی میشد.
سهیلا جبری: در دو سال گذشته تیپاکس کل آثار را از سراسر ایران میآورد و برمیگرداند. امسال هم طی صحبتی که با تیپاکس داشتیم آنها گفتند گرفتن آثار به دلیل کرونا امکانپذیر نیست. حتی در مرحله نهایی داوری هم نتوانستیم آثار را بیاوریم. این قضیه زمان زیادی از ما را برد و ما آثار را فوتوشاپ کردیم. تمام عکسها نورپردازی شده و از لحاظ نور و رنگ تصحیح شدهاند.
خاتون شهبازی: این کار یک پروسه زمانی طولانی را از ما گرفت که همه آن مدلها ماسک بخورند. ما نمیتوانستیم آنها را مجبور کنیم که بروند عکس خوب بگیرند چون برای آنها هم هزینه ایجاد میکرد و هم این که خطرساز بود. در نهایت ما فشار را به تیم خودمان آوردیم که رنگ و نور آنها را اصلاح کنند. پروسه فضای مجازی، ما را با چیزهایی مواجه کرد که اصلاً به آنها فکر نمیکردیم. کار زیادی برد که به یک استانداردی برسیم.
در واقع یک سری اتفاقات غیرقابل پیشبینی برای شما در این مسیر اتفاق میافتاد که چه بسا معادلات ذهنی شما را بهم میریخت اما چارهای نبود چون میخواستید آثار در آن حد استاندارد مورد قبول ما باشند.
سهیلا جبری: تمام اساتیدی که باید آثار را میدیدند با این فضا آشنایی نداشتند و خانم شهبازی چندین بار به آنها آموزش میداد. تنها کسی که آشنا بود دارد چه اتفاقی میافتد و باید کنترل میکرد و اطلاعات را در اختیار افراد قرار میداد خانم شهبازی بود. در واقع کل دبیرخانه "سیپال" امسال به خانه منتقل شده بود و همه کارها را باید خانم شهبازی خودش انجام میداد. مثلاً درباره غرفهها ایشان یک هفته درگیر بودند که به بچهها توضیح بدهند در غرفهها چه اتفاقی میافتد و چطور میتوانند از آنها استفاده کنند.
من احساس میکنم از یک جایی به بعد شکل مسئولیت و وظیفهای که "سیپال" در قبال مخاطبان اصلی خودش دارد، تغییر میکند. مثلاً شما در یک جایی به این نقطه میرسید که اتفاقاً باید نسل نوجوانان را درگیر این جشنواره کنید چرا که این نسل در آینده عرصه مد و لباس میتوانند اثرگذار باشند یا به طور مثال به خلأ و ضعفهای چشمگیری که در حوزه پژوهش و مقالهنویسی وجود دارد، اشاره میکنید. از این نقطه به بعد تا چه میزان این مسئولیت را بر گردن خود احساس میکنید که بایستی موضوع آموزش را برای رفع ضعفها و نارساییهایی که در این عرصه وجود دارد، جدیتر بگیرید و سرمایهگذاری فکری، ذهنی و مادی و معنویتان را از دورههای بعدی به این سمت سوق دهید که حرکت این جشنواره ملموستر و اثرگذار تر باشد؟
سهیلا جبری: این اتفاق از سال اول هم افتاده بود. من با توجه به دو سال تحقیق و پژوهش و تجربه 35 سال حضورم در این عرصه، قطعاً میدانستم یکی از مشکلات و ضعفهای ما در بحث آموزش است ولی آموزش یک کار گسترده ملی و کشوری است. ما تقریباً در ۱۰-۱۵ سال گذشته رویکرد آکادمیک به رشته طراحی لباس داشتیم. سال گذشته در خدمت خانم دکتر کاتب رئیس دانشکده هنر دانشگاه الزهرا (س) بودیم و با هم صحبت کردیم. یکی از دغدغههایی که ایشان داشتند این بود که علیرغم وجود رشته آکادمیک، هنرجوها بعد از فارغالتحصیل عملاً نمیتوانند کاری انجام بدهند. اصلاً یک فاصله غریبی بین بخش آکادمیک و حرفهای ما افتاده است. هنرجوها کاملاً با بخش حرفهای غریبه هستند. این نقدی است که مرتب صورت میگیرد و ما سعی میکنیم این فضاها را به همدیگر نزدیک کنیم. در ارتباط با همین قضیه، ما امسال بخش دانشجویی را داشتیم. یعنی ما داریم این شرایط را ایجاد میکنیم که به دانشجوها نزدیک شویم و کاری کنیم تا آنها هم قبل از فارغالتحصیلی بیایند وارد یک رقابت کوچک شوند و خودشان را در بخش حرفهای محک بزنند. بحث آموزش، بحث دوری برای "سیپال" نبوده و از ابتدا هم جزو دغدغههای ماقرار داشته. همه چیز دارد از این بستر نشأت میگیرد ولی الآن آن بستر وجود ندارد. متأسفانه شیوه آکادمیک ما جواب نداده است. یکی از خطرات این است که دانشجوها بعد از فارغالتحصیلی با این میزان آموزشی که دیدهاند به سمت تدریس میروند. فکر کنید این اتفاق اگر بخواهد سه نسل پشت سر هم بیفتد،آن استاد سوم چه چیزی را میخواهد آموزش بدهد؟ از آنجایی که فضای آموزشی قوی وجود ندارد، اساتید هم دانششان را مدیون کار حرفهای خودشان هستند و نه دانش آکادمیک. بنابراین بحث آموزشی که داریم بحث کلانی است که یک جشنواره نمیتواند آن را حل کند. ما در "سیپال" هر سال میآییم، دورههایی را در ارتباط نقاطی که احتیاج به آموزش دارند برگزار میکنیم. من خودم امسال دوره "پیش تولید کسب و کار" را برگزار کردم. پنج سال طول کشید تا من این دوره را تدیون کردم. احساس میکنم بچهها قبل از این که فارغالتحصیل شوند نیاز دارند که این دوره را در دانشگاه بگذارنند تا با آگاهی وارد این حیطه شوند. ما آمدیم دورههای آموزشی که نیاز داریم را برگزار کردیم و نتیجه آن را هم دیدیم.
استانداردسازی از مسیر آموزش میگذرد و باید این کار انجام شود.
سهیلا جبری: بله، همینطور است، منتها حرفه ما هم مانند هر حرفه دیگر دچار بیماری فعالیت برخی غیرحرفهایها شده است. اینقدری که ما برای حرکت کردن در مسیر قانون تحت فشار هستیم، افرادی که کارهای غیرقانونی انجام میدهند، تحت فشار نیستند. افرادی در بخش آموزش ورود میکنند که مشخص نیست تسلطشان را از کجا به دست آوردهاند. با یک عده شومن مواجه هستیم که فضای آموزشی را مخدوش کردهاند. من درباره فضای فروش هیچ حرفی ندارم، اما واقعاً بی انصافی است که با اشراف بسیار کم به این عرصه ورود میکنند. ما واقعاً گرفتاری نقد داریم. اساساً در این فضا جایگاه منتقد را با افراد هوچی اشتباهی گرفتهاند. یک منتقد باید جامع باشد. منهای اشرافی که به آن حیطه دارد، باید به مردمشناسی، فرهنگ بومی، آداب و رسوم، روانشناسی و نقدنویسی اشراف کامل داشته باشد که بداند اساساً دارد درباره چه چیزی نقد مینویسد و چه چیزی را نقد میکند. ضمن این که باید افراد آن حیطه را بشناسد و تمام آثار آنها را دیده باشید تا بتوانید در مجموع راجع به مولفههای یک اثر صحبت کنید. این هم یکی از مشکلات بدی است که ما در حوزه نقد و بررسی داریم و منتقد خوب نداریم. "سیپال" تمام قد در کنار جوانهایی است که میخواهند در این حیطه ورود کنند و دورههایی را بگذرانند تا بتوانند نقد و بررسیهای درستی داشته باشند. به نظر من فضای نقد به ما کمک میکنند. اصلاً اینطور نیست که ما از نقد دلخور شویم. اگر نقد نباشد پیشرفت هم حاصل نمیشود. ممکن است شما یک چیزی در اثر من ببینید که خود من متوجه آن نشده باشم. من همیشه در سینما مثال مصاحبه تروفو با هیچکاک را میزنم. آن مصاحبهکننده آنقدر مسلط است که از سوالهای او از هیچکاک یک مرجع بیرون آمده است که شما بارها میتوانید آن را بخوانید و یاد بگیرید. ما در فضای مد و لباس چنین چیزی را میخواهیم که مصاحبهها با طراحان لباس بهعنوان یک مرجع باشند.
لطفاً درباره اختتامیه سومین دوره جشنواره "سیپال" توضیح دهید.
خاتون شهبازی: برنامه ما در این سه سال این بوده که سعی کردهایم فضای برگزاری "سیپال" فرهنگی و متناسب باشد. یعنی در واقع فضای عام نباشد. مثلاً فرهنگستان هنر اولین بار بود که میزبان خانواده مد میشد. این فرهنگستان یک گریدهنری خاص دارد و هر کسی نمیتواند به آن فضا ورود کند. به هر حال آن مجموعه هم قوانین خاص خودش را دارد. ما خوشحال هستیم که "سیپال" را در آن فرهنگستان برگزار کردیم چون برای ما مهم است که این اتفاق در چه بستری برگزار شود. ممکن است جاهای بهتری از فرهنگستان هنر وجود داشته باشد ولی فرهنگستان هنر یک جای بااعتباری است.
مجموعه فرهنگی هنری آسمان هم فضای مناسبی را طی دوره قبل به خدمت جشنواره درآورده بود.
خاتون شهبازی: مجموعه فرهنگی هنری آسمان هم فضای مناسبی داشت و دکتر یارزاده هم به عنوان مدیریت آنجا واقعاً خیلی همراهی کردند چرا که ایشان یک مدیر فرهنگی است و درک زیادی از موضوع دارد. خیلی همراهی و همدلی کردند. مکان برگزاری سیپال برای ما مهم است. میخواهیم یک مکان عام نباشد و یک مکانی باشد در شأن و وزن این کار. ما برای اجرای امسال سیپال تمام تلاشمان را کردیم که تعداد خیلی محدود باشد. اساتید سیپال باشند و بچههای سیپال، تا بتوانیم با یک تعداد محدود و با رعایت پروتکلها برگزارش کنیم. تا یک اندازهای هم موفق بودیم. آن چیزی که به نظر خودمان در اجرای سیپال بهتر بودیم، دستهبندی و شرایط اهدای جوایز بود. اولاً کارها را روی یک LED خیلی بزرگ انجام دادیم. چون فرصت نمایش عملاً وجود نداشت این کار را انجام دادیم که برای خیلیها جذاب بود. ما افراد اهداکننده جوایز را دستهبندی کردیم. مثلاً داوران معمار جایزه اختصاصی داوری را دادند. داوران هر بخش یک بیانیه خواندند. نگاهشان را بیان کردند و جوایز را اهدا کردند. تعداد قابل ملاحظهای از بچهها هم در شهرستان بودند و نیامدند. ما ترجیح دادیم که بگوییم نیایید. اولویت الآن با سلامتی است. اما در عین حال برگزاری یک رویداد آن طوری که من شنیدم و دیدم یکی از سختترین کارهای دنیاست، چون شما لایو و زنده دارید یک کاری را انجام میدهید و باید بتوانید چالشی که آن لحظه پیش میآید را مدیریت کنید. سال گذشته در مجموعه آسمان برق پشت صحنه را گرفتند و بچههای ما در زمان اهدای جوایز لوح تقدیرها را نمیدیدند. ما پیشبینی نمیکردیم که اینها ممکن است برق پشت صحنه را از ما بگیرند. در "سیپال" حداقل ۱۱۰ نفر تقدیر میشوند. "سیپال" ۱۰-۱۱ بخش دارد. در بخشهای مختلف، تندیس میگیرند و تقدیر میشوند. این یک فشار مضاعف کاری است. به نظرم امسال با همه این سختیها نسبت به دو سال پیش انضباط کاری بیشتر و تعریفهای مشخصتری برای حضور گروهها وجود داشت. یک چیز خیلی جذاب درباره سیپال این است که ما دو ماه و نیم با آثار بچههای سیپال زندگی کردیم. تک تکشان را میشناسیم و میدانیم چه کاری را ارائه دادند و چه تحقیقی راجع به کارشان فرستادند. این راجع به برنامههای بعدی به ما چشمانداز میدهد تا اگر فرصت و شرایطی پیش میآید بگوییم این افراد برای این فرصت مناسب هستند و این افراد این توانمندی را دارند که در چه حوزهای بیشتر فعال باشند.
لطفاً درباره روند همراهی و همکاری تولیدکنندگان با سومین جشنواره سی پال توضیح دهید؟
خاتون شهبازی: یک اتفاق دیگری که امسال افتاد این بود که ما آمدیم از یک عده تولیدکننده تقدیر کردیم. این افراد طراح هستند و کارهایشان هم کارهای یونیک و خوبی است اما از مرحله تولید یک تک کار گذشتهاند و این کیفیت و خلاقیت را آوردهاند در تولید بیشتر منتقل کردهاند. مثلاً در اکسسوری، شال و روسری و کیف و کفش این موضوع را داشتیم که هم کارها خلاقانه و متفاوت هستند و هم از تک کار درآمدهاند. در واقع توانایی تولید خلاقانه پیش آمده است. یک بیس این است که شما یک تعداد استعداد را کشف و معرفی کنید، اما بعد چی؟ آیا این خلاقیت وارد فضای جامعه میشود که بتواند تفکر پوشش را تغییر دهد؟ امروز شده است. این خیلی خوشایند است که آن آدم با آن کوالیتی و با همان خلاقیت، کیفهایی را تولید کند که متفاوت و منحصربهفرد هستند.
یا تولیدکنندگانی باشند که سختیها و مشکلات تولید کار خلاقانه را به جان بخرند و حاضر باشند فرایند تولید خود را از از روال روتین خارج کنند.
خاتون شهبازی: این امر کار سختی است. وقتی شما روی روال روتین هستید استانداردهایی هست که شما رعایتش میکنید و کار را تولید میکنید اما وقتی با یک ایده خلاقانه پیش میروید پِرت و دوخت کار متفاوت میشود. خوشبختانه بچهها روی این حرف ماندند که ما تولید میکنیم اما خلاقانه. یعنی آن کار در جشنواره هم گرید خلاقانه و متفاوت دارد و هم گرید خوب تولید دارد. این همان پروسهای است که اتفاق سیپال است. سیپال باید این کار را بکند. مد یک هنر صنعت است و باید بتواند ذائقه جمعی را تغییر بدهد، نه فقط یک تک کار موزهای باشد که تن هیچکس هم نرود. مد باید برود فضا و ذائقه را تغییر دهد. این چیزی است که در توسعه کسب و کار داریم. در توسعه کسب و کار سعی میکنیم این دستاورد خلاقانه وارد جامعه شود.
سهیلا جبری: با پاندمی کرونا در همه جهان دو اتفاق خوب دارد میافتد. یکی این است که SMEها و کسب و کارهای کوچک به شدت رونق پیدا میکند. مهمتر از آن، به دلیل بسته بودن مرزها و درگیر بودن با این بیماری، بازگشت به رویکرد فرهنگ بومی که سالهاست دغدغهاش را داریم و نگران نابودیاش بودیم، اتفاق میافتد. کم کم این واردات کمتر میشود و شما فکر میکنید در همین کشوری که هستید باید تولید کنید و بفروشید. این یک فرصت خوب است. بهترین آبشخورش همین متریال فرهنگی است که دارید. یعنی رویکرد سوزندوزی، رویکرد دستدوزهای ایرانی و رویکرد کارهای دستی. مهمتر از همه، این فرصت را همین دورکاری و بیشتر در خانه بودن به شما میدهد. حتی اگر زن خانهدار هم هستید کم کم به این نتیجه میرسید که یک کاری انجام بدهید. شما الآن چند سال است که لباس بافت دستی تن کسی ندیدهاید؟ یک دورهای اصلاً جزئی از فرهنگ ما بود. انواع بافتها را مادرها خودشان در خانه میبافتند. الآن این کار بافت دستی از بین رفته، در حالیکه به شدت میتواند تبدیل به یک کسب و کار پردرآمد شود. این اتفاقات به نظر من اتفاقات خوبی بود که با دیدگاه، فرهنگ و فعالیتهای ما همسو شد. سه سال است که ما بخش حمایتی جشنواره را داریم و امسال این بخش حمایتی را خیلی قویتر کردیم. من در سخنرانی اختتامیه به دلیل این که بچهها در این روزهای سخت اثر تولید کردند از آنها تشکر کردم و گفتم ما امسال تقدیر و تشکر ویژه از شما داریم. همین در تقدیرها منعکس شد. من دنبال یک ویژگی میگشتم تا به بهانه آن ویژگی از آن کار تقدیر کنیم و این اتفاق میافتاد. هر اثر یک موردی داشت که به بهانه آن مورد از آن اثر تقدیر کنیم. اما اتفاق خوبی که در سیپال افتاده این است که زمانی که آثار به جشنواره میرسد ما به خود هنرمند هم میگوییم که میتوانی در چند بخش شرکت کنی، اما اگر هنرمند نتواند در چند بخش شرکت کند و اثر او ویژگیهای دیگری داشته باشد که مربوط به حیطههای دیگر باشد، جشنواره بدون هیچ هزینهای آن اثر را میآورد در یک بخش دیگری دخیل کرده و از آن حمایت میکند. مثلاً ما اثری که فقط در بخش لباس ثبتنام کرده ولی رودوزی خوبی دارد را در بخش رودوزی هم شرکت میدهیم. چه بسا آن کار در بخش رودوزی بیشتر از بخش لباس دیده شود و خالق اثر نقطه قوت خودش را کشف کند. اساساً کار مد و لباس کار گروهی است ولی چون ما در ایران با کار گروهی کم آشنا هستیم فقط یک سری افراد دیده میشوند. یعنی وقتی میبینند طراح کار دیده میشود همه میگویند ما برویم کار طراحی انجام بدهیم. ما سال گذشته برای اولین بار در ایران از دوختکار و خیاط یک مجموعه تقدیر کردیم. سه سال است که از افراد میخواهیم در شناسنامه اثر پدیدآورندگان را ذکر کنند. خیلیها این کار را کردهاند.
یکی از موضوعاتی که جشنواره سیپال به شکل حرفهای به آن ورود کرده است به جریان عکاسی مد اختصاص دارد. لطفاً دراینباره توضیح دهید.
امسال در بخش عکاسی اتفاق خوبی را رقم زدهایم. ما کسانی که عکاس حرفهای مد باشند را نداریم. بعضی از طراحان خودشان عکاسی میکنند و عدهای دیگر دوستانی دارند که این کار را برایشان انجام میدهند، در حالیکه با این حجم آثاری که در ایران دارد با فرهنگ ما برای جشنوارههای ایرانی تعریف میشود واقعاً نیاز است که عکاسان این حیطه را داشته باشیم چرا که هر اثر مد و لباس که به وجود میآید در نهایت با عکاسی ثبت و ضبط میشود. بنابراین عکاسی خیلی مهم است. اثری نیست که به جشنواره داده شود ولی عکاسی نشده باشد. این امر مهم یعنی ما به یک تعداد آدم حرفهای در این حیطه نیاز داریم. ما آمدیم کل عکسهایی که از آثار هنری جشنواره ثبت شده بود را در بخش عکاسی وارد کردیم. عکاسان خیلی از آثار مشخص شد و به جشنواره پیوستند. ما آنجا از عکاسان برترمان تقدیر کردیم و این سرفصل را به وجود آوردیم که با داوران عزیزمان بتوانیم این بخش را قوی کنیم. برای سال آینده هم دو تفکر در این بخش وجود دارد. اول این که از همه هنرمندان عکس در قالب استانداردی که تعریف میکنیم، میخواهیم. دوم این که تعدادی عکاس حیطه مد و لباس را در یک گروه گردآوری و معرفی میکنیم تا به واسطه این اتفاقات یک انجمن، گروه یا صنف عکاسان مد و لباس پدید آید. یک اتفاق مهم دیگر که در طول این سه سال تکرار شده، مرکززدایی بوده است. ما با شعار اینکه ایران، تهران نیست و هنرمندان ما در سراسر ایران پراکنده هستند، جشنواره را بنیان گذاشتیم. سه سال است که از سراسر ایران آثار داریم و خیلی جالب است که امسال حتی داور هم از شهرستان داشتیم. مثلاً داور بخش تصویرگری ما از شهرستان تبریز بوده است. این توسعه دادن فضای حیطه مد و لباس به شهرستانها و تعامل داشتن با طراحان و اساتید شهرستان باعث میشود که این خانواده گسترش پیدا کند و آنها هم در فضای حرفهای حضور پیدا کنند.
امسال در اختتامیه جشنواره از چه هنرمندانی به طور ویژه تقدیر شد؟
ما همه ساله از افراد تأثیرگذار حیطه مد و لباس تقدیر میکنیم. امسال از سه عزیز در سه حیطه متفاوت بهعنوان افراد تأثیرگذار در زمینه مد و لباس تقدیر کردیم. از خانم پزشکی عزیز که میشود گفت مادر سوزندوزی ایران هستند، از خانم فهیمنیا که سالهاست در بخش مد نویسی زحمت میکشند و از خانم میترا تمجیدی در بخش لباس تقدیر کردیم. اتفاق دیگری که افتاد این بود که ما سال گذشته برای اولین بار در ایران بخش استایل و خوشپوشی را بنیان گذاشتیم، منتها چون سال اول بود و تعداد آثاری که به جشنواره رسیده بود در اندازه رقابت نبود، از سه عزیزی که در بخش استایل حضور داشتند تقدیر کردیم. امسال در بخش استایل یک تندیس داشتیم که به بخش تبلیغات تعلق گرفت اما همزمان بخش ادیتوریال را هم در بخش خوشپوشی و استایل کلید زدیم. امسال در بخش ادیتوریال برای اهدای تندیس به حدنصاب نرسیدیم ولی از نفرات اول تا سوم این بخش تقدیر به عمل آوردیم. امیدوارم ما سال آینده بتوانیم بخش سینمایی را هم به استایل اضافه کنیم. متأسفانه در مورد استایل فقیرتر از بخشهای دیگر هستیم به این دلیل که رشته آکادمیک و دانشگاهی و دانشآموخته تخصصی این بخش را در ایران نداریم و افرادی که دارند در این حیطه کار میکنند شاید به نوعی دارند تجربی کار میکنند.
امسال در بخش منسوجات به طور ویژه به معرفی چه پارچهای پرداختید؟
سهیلا جبری: ما هر سال در جشنواره پارچهای را بهعنوان نماد پارچه ایرانی معرفی میکنیم. ما سال گذشته پارچه زربفت را داشتیم منتها چون جشنواره حضوری بود، توانستیم از میراث فرهنگی پارچه زربفت را بگیریم و رونمایی کنیم. امسال پارچه ترمه را داشتیم و فقط به این بسنده کردیم که در سایت جشنواره سیپال تحقیق و پژوهشی که برای پارچه ترمه انجام شده را آنجا در اختیار دوستان بگذاریم. یک فکری که من دارم و میخواهم پیشاپیش و خیلی داغ در هنرآنلاین بگویم این است که ما سال آینده میخواهیم یک بخشی را به احیای صنایع دستی ایرانی اختصاص بدهیم تا اگر بتوانیم یک جایزه ویژه برای افرادی که صنایع دستی را احیا و بهروز میکنند و وارد حیطه مد و فشن میکنند در نظر بگیریم. ما دو سال است که با میراث فرهنگی قرارداد تفاهم داریم و میراث فرهنگی دارد به شدت جشنواره را حمایت میکند. فکر میکنم حتی بتوانیم برای این بخش نشانی از خود میراث فرهنگی برای این افراد بگیریم و این بخش را داشته باشیم که هنرمندان در مورد آثار صنایع دستی و هنرهای ایرانی زحمت بکشند و این هنرها را احیاء کنند.
لطفاً در خاتمه اگر نکتهای باقی مانده است، عنوان بفرمایید.
خاتون شهبازی: فکر میکنم فضای فعلی مد ایران بیش از هر مقطع دیگری به همافزایی و همراهی نیاز دارد. من میگویم اگر رویکرد یا رویداد دیگری شکل میگیرد با آن همراهی کنیم چون بیشترین تأثیری که دارد در فضای رشد و تغییر است. البته رشد همیشه اینطور نیست که فضای مطلوب داشته باشد. نیاز است که با همدیگر همسو و همراه باشیم تا به ارتقای آن فکر کنیم. این یک ارتقای تفکری، بینشی و کارکردی در جامعه مد بهعنوان یک هنر صنعت است. این قدمهای اولیه است و قدمهای اولیه بسیار سخت است. بیشتر از هر چیزی با هم بودن جواب میدهد.
سهیلا جبری: ما امسال در جشنواره این بنا را گذاشتیم که با تم جشنواره یک تندیس داشته باشیم. تم امسال جشنواره، مد و معماری بود و ما با شورای معماران همکاری داشتیم. هفت نفر از بهترین معماران ایران در کنار ما بودند و طبق سیاستهای ما در هر بخشی در کنار داوران ما حضور داشتند. بعد از این که آثار را دیدند و داوری کردند یک نشست داشتند که در آن نشست تعدادی از آثار در بخش خودشان را معرفی کردند. در نهایت سه اثر برگزیده را به ما معرفی کردند. ما امسال تندیس مد و معماری را داشتیم و از این به بعد هم قصد داریم برای موضوع جشنواره یک تندیس داشته باشیم و در کنار آن هم یک شورای تخصصی تشکیل بدهیم.