سرویس مد و لباس هنرآنلاین: ازجمله مسائل مهم مرتبط با مد اسلامی این است که از دیدگاه دینی چه لباسی برای مرد یا زن مناسب است و برای جامعه چه نسخهای در این زمینه میتوان پیچید و از سوی دیگر باید دید مردم نسبت به پوشش خودشان چه نظراتی دارند.
یکی از مسائل دیگر در این زمینه آن است که آیا میتوان پوشاکی را که بهیکباره طراحی میشود به جامعه عرضه کرد یا خیر. با اینکه مباحث گستردهای در خصوص لباس و پوشش در جامعه علمی انجامشده، ولی پوششی که عملاً در جامعه میبینیم فاصله بسیاری با مباحث و تحقیقات علمی موجود دارد که در ادامه میتوان چرایی این مسئله را نیز بررسی کرد.
در آموزههای اسلام به احکام پوشاک پرداختهشده و پژوهشکده امربهمعروف و نهی از منکر کتابی تحت عنوان "احکام پوشاک" منتشر کرده است. در اینکه لباس باید زیبا باشد هیچکس تردید و مخالفتی ندارد. غیر از مکاتب معدودیکه معنای آزادی را به لاقیدی در پوشش هم بسط میدهند، مکاتب دیگر به مؤلفههای مهم مربوط به لباس، اعم از زیبایی، آراستگی و رضایتمندی فرد از آن، توجه کردهاند.
گاهی فردی لباسی را میپوشد که همه آن را میپذیرند، اما خود شخص آن لباس را دوست ندارد. این رضایتمندی فرد در رابطه با پوشش مهم است و او باید بکوشد که خود را اقناع کند.
سؤال مهم در اینجا این است که نوع پوشش چه نقشی در هویتدهی و شخصیتبخشی به فرد و مشخص کردن جایگاه او در اجتماع دارد و آیا فرد با هر لباسی میتوان در هر محیطی تردد کند.
علمای اسلام بر وجه هویتبخشی لباس تأکید کردهاند و هر یک از ادیان و مکاتب عالم هم برای مناسبات و مناسک خود پوشش خاصی را در نظر میگیرند.
یکی از کارهایی که درخصوص احکام پوشش انجام گرفته کتاب "فقه و زندگی در اسلام" است که با موضوع مسئله پوشش از دیدگاه اسلام در قم چاپ شده است. در بخشی از این کتاب، و در ضمن تبیین نگاه معظم رهبری درباره این موضوعات، در بخشهایی نظر ایشان درباره طرح لباس ملی هم گنجانده شده است که در ادامه میخوانید:
"بنده، زمان ریاستجمهوری، در شورای عالی انقلاب فرهنگی قضیه طرح لباس ملی را مطرح کردم و گفتم بیایید یک لباس ملی درست کنیم؛ بالأخره لباس ملی ما که این کت و شلوار نیست، البته من با کت و شلوار مخالف نیستم؛ خود من هم گاهی اوقات در ارتفاعات یا جاهای دیگر ممکن است کاپشن هم بپوشم؛ ایرادی هم ندارد، اما بالأخره این لباس ملی ما نیست. عربها لباس ملی خودشان را دارند، هندیهالباس ملی خودشان را دارند، اندونزیاییها لباس ملی خودشان را دارند، کشورهای گوناگون شرقی لباسهای ملی خودشان را دارند، آفریقاییها لباسهای ملی خودشان را دارند و در مجامع جهانی هر کس لباس ملی خود را دارد و افتخار هم میکنند. ما در جایی رئیسجمهوری را دیدیم که لباس ملیاش عبارت بود از دامن! مرد بزرگ، دامن پوشیده بود! پاهای او هم لخت بود! یک دامن تقریباً تا حدود زانو، و هیچ احساس حقارت هم نمیکرد. با افتخار تمام در آن جلسه شرکت میکرد، میآمد و میرفت و مینشست. این، لباس ملی اوست؛ ایرادی هم ندارد. ممکن است به نظر من و شما هیچ منطقی هم نداشته باشد، اما لباس آنهاست و آن را دوست دارند. من و شما که ایرانی هستیم، لباسمان چیست؟ شما نمیدانید لباس ما چیست، البته من نمیگویم طرح این لباس حتماً باید برگردد به لباس پانصد سال قبل؛ ابداً. من میگویم بنشینید برای خودتان یک لباس طراحی کنید."
ایشان در جایی دیگر درباره کم و کیف پوشش فرمودهاند: "شکل لباس، چه پوشیدن، چگونه پوشیدن و از کدام الگوی پوشش استفاده کردن، جزو مصادیق و نمونههای بارز فرهنگ عمومی جامعه است که در مسیر زندگی و حرکتهای آینده یک ملت در درازمدت تأثیر دارد. هیچ دستگاه قدرتمندی، بدون آنکه فرهنگ مردم و بینش آنها را اصلاح کند، نمیتواند در جامعهای، علم و کار، تلاش و سعی، نوآوری و تعامل خوب و برادرانه، معرفت به انسان، طبیعت و تاریخ و راههای زندگی را ایجاد کند. اینها صفاتی است که در صدر اسلام، از یک جماعت کوچک، یک ملت عظیم و مقتدر درست کرد. در حقیقت آنچه در آغاز، از پیشرفت و ترقی برای انسانها بهوجود آمد، ناشی از همین فرهنگ اسلامی بود."