سرویس مد و لباس هنرآنلاین: خیلیها بر این باورند مطالعه روند حرکتی جریانات مد و لباس کشور طی چهار دهه اخیر متأثر از مسائلی است که هم در ابعاد داخلی و هم بینالملل جای بحث دارند اما آنجایی که همواره صحبت از پیشگوییها و ترندها در این چرخه میشود، افرادی که باهوشترند میتوانند بر اساس آنچه در تاریخ سیال رقم میخورد، بگویند که در آینده پیش رو چه روندی بر اوضاع مد داخلی و خارجی حاکم بوده و این روند تا چه اندازه با باورها، آداب، رسوم و اعتقادات ما همسو است.
در چنین شرایطی، متخصصین پیشبینی کننده روند مد، باید با استفاده از علم جمعیتشناسی، روانشناسی، جامعهشناسی و همچنین با بررسی تأثیرات مثبت و منفی ناشی از اقتصاد، سیاست، محیطزیست و فرهنگ بر بازار مد و مصرفکنندگان مد به جمعآوری، طبقهبندی و درنهایت به پردازش اطلاعات بپردازند.
با نگاهی به سرگذشت مد و لباس کشور طی یک دهه اخیر درمییابیم که بانوان نقشی بسزا و ارزنده در توسعه و تبیین سیاستهای فرهنگی، اقتصادی، هنری و اجتماعی مبتنی بر چرخش مدار جهانی فشن در کشورمان ایفا کردهاند.
زنان خلاق و هنرمند ایرانی هوش سرشاری دارند و بهخوبی میدانند پردازش و تحلیل آمار و اطلاعات موجود در عرصه مد و لباس، پالت رنگهای آنان را باید به چه سمتی برد و از چه مسیری، ارزش و انگیزه لازم برای پر کردن سبد خانوار در حوزه پوشاک فراهم آید.
در این گزارش، نقد جریانات مد و لباس کشور از زبان بانوان فعال کشور منتشر میشود تا حال که یک بانو (سیده مرضیه شفاپور) سکان هدایت کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور را برعهدهگرفته است، امید داشت با تجمیع برداشتها از این نقطهنظرات، در آینده پیش رو به پاسخ بسیاری از پرسشها برسیم و مسیری روشن و هموار را برای آینده مد اسلامی و ایرانی متصور شویم.
وقتی به بازارها میروم، متوجه میشوم بیشتر آثار کپی است
مرضیه زارع طراح لباس و دارنده دکترای پژوهش هنر با گرایش جامعهشناسی پوشش است که در دهه سوم زندگی خود هم مدرس دانشگاه و هم به مدت دو سال عضو هیئت علمی دانشگاه بوده است.
زارع میگوید: پدر من جامعهشناس است و چهبسا پدرم باعث شد که به سمت جامعهشناسی هنر بروم و صرفاً روی مد و لباس فکر نکنم. وقتی به بازارها میروم، متوجه میشوم بیشتر آثار کپی است. بهطور مثال وقتی برندی از طرح فرش استفاده میکند، همه یادشان میافتد که ما گلیم و ترمه و فرش و... داریم و طرحهایش را میتواند روی لباسها بیاید. کمکم در این زمینه دغدغهمند شده بودم ضمن اینکه در پروژه لالاییهایی که تعریف کردم استادانم گفتند این کارها در ایران فروش نمیرود و نمیتوانی به فرزندان ما المانهای سنتی و باستانی را هدیه بدهی چرا که کشش چنین پذیرشی در کشور ما نیست. با وجود همه این حرفها پژوهشهایم را آغاز کردم و ابتدا روی جشنواره مد و لباس فجر متمرکز شدم.
او ادامه میدهد: تحلیل عمیقی انجام دادم و به پژوهشگاه وزارت ارشاد هم ارائهاش کردم؛ فهمیدم در کار اکثر طراحان ما رنگهای ایرانی وجود ندارد. من بازه زمانی نزدیک به 7-8 سال را بررسی کردم و در بین این همه مورد شاید فقط دو یا سه اثر بود که رنگ ایرانی داشت. در دنیا چندین رنگ داریم که به اسم رنگ پرشین شناخته میشود، اما در کارهایی که بررسی کردم هیچکدام از آن رنگها نبود. زمانی که هرمس طرح فرش را روی لباس گنجاند، تحولی در جشنواره فجر ایران اتفاق افتاد و همه هنرمندان دیدشان تغییر کرد. نمیدانم شالهایی که طرح کاشی ایرانی داشتند و در هر مغازهای به چشم میخورد را دیده بودید یا نه، یا حروف فارسی و لوگوتایپها که انگار همه از همان جا وام گرفته شدند. با طراحان گفتوگو میکردم و میپرسیدم که چرا این طرح را انتخاب کردهاید؟ میگفتند زیرا زیبا است یا میپرسیدم که چرا لباس پفی طراحی میکنید و آنها مجدد میگفتند زیرا زیبا است. از آنها میپرسیدم که این طرحها چه ویژگی خاصی به اندام زنانه میدهد که از نظر شما زیبایی تلقی میشود و پاسخ آنها نمیدانم بود. این برای من غمانگیز است که چنین پاسخی از طراحان دریافت کنم. باوجود تمام تلاشهای کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور، متأسفانه خیل عظیمی از طراحان ما دانش کافی ندارند و صرف اینکه فلانی یک اثر را تولید میکند و میفروشد، بقیه هم به سمت آن کار میروند. ضعف اصلی و چیزی که من به آن سقوط طراحی لباس میگویم، همین است.
به نام مقاله نویسان، به کام دانشجویان کپی کار
مهناز ترابیان بهعنوان مدرس، مدیر گروه، رئیس انستیتو طراحی دوخت دانشکده فنی شریعتی و معاون آموزشی از اثرگذارترین چهرههای این دانشکده معتقد است: یکی از معضلات دانشگاهی کپی پیست کردن تمام مقالاتی است که از اینوروآنور گرفته میشود. در همه جای دنیا اگر اساتید در سطح فوقلیسانس و دکتری احساس کنند که شما چیزی را از جایی برداشتهاید و کپی کردهاید، شما را از آن دانشگاه اخراج میکنند و دیگر به شما حق ادامه تحصیل نمیدهند. در حقیقت این موضوع طوری بیان میشود که بگویند شما دارید از مقالات دیگران استفاده میکنید. متأسفانه ما در ایران چنین چیزی را نداریم. شما ببینید همین الان روبهروی دانشگاه تهران مینویسند اینجا پایاننامه نوشته میشود که اینیک معضل است. البته این کار مربوط به یک دانشگاه نیست، بلکه این کار باید از بالا در برنامهریزی تمام شیوهنامههای دانشگاهی عنوان شود.
او میگوید: ما گاهی میبینیم از افراد بسیار مهم خبر بیرون میآید که معلوم نیست آنها مدرک دکتری خودشان را از کجا گرفتهاند. چنین کاری به یک ساختار و برنامهریزی درست نیاز دارد. چند سال پیش اعلام کردند فقط دانشجویان کارشناسی ارشد میتوانند مقالات خودشان را به جشنواره مد و لباس فجر ارائه بدهند ولی ما این مقطع را در دانشکده خودمان نداشتیم و به همین جهت خودمان را کنار کشیدیم. علناً ما نتوانستیم در مقالات و پایاننامههای مقطع کارشناسی ارشد وارد شویم. پس از دو سال به ما اعلام کردند شما پایاننامههای مقطع کارشناسیتان را ارائه بدهید چون پایاننامههای کارشناسی دانشکده شما بهمراتب بهتر از پایاننامههای کارشناسی ارشد برخی از دانشگاههای دیگر است.
تا چند سال پیش طراحان ما کار میکردند، اما انگیزه نداشتند
مینو پدرام از چهرههای شناختهشده حوزه مد و لباس است، هم بهواسطه فعالیت چشمگیرش در انجمن طراحان پارچه و لباس ایران و هم دبیری دو دوره جشنواره طراحی پارچه و لباس کودک و نوجوان، هم تدریس در دانشگاه و هم طراحی لباس و داوری رویدادهای متنوع.
پدرام میگوید خوشحالم که بهخصوص در دو، سه سال اخیر فرصتهای دیده شدن دارد برای طراحان به وجود میآید و دارند مورد توجه قرار میگیرند. چند سال پیش طراحان ما کار میکردند، اما انگیزه نداشتند و میگفتند فایدهای ندارد چون کسی اهمیت نمیدهد ولی فکر میکنم الآن دارد آن فضا به وجود میآید و ما هم داریم برنامهریزی میکنیم که بتوانیم از آثار طراحان حتی در بحث خروجی کلاسها استفاده کنیم یا حتی با دانشگاهها تعامل داشته باشیم. خودم دانشگاهی هستم و نمیخواهم گله کنم ولی متأسفانه دانشگاهها با انجمن همکاری زیادی نمیکنند. البته برخی از استادان دارند بهصورت شخصی همکاری میکنند.
او ادامه می دهد: اگر من بهواسطه دوستی از برخی استادان این همکاری را نخواهم، خود دانشگاهها به آن شکل با انجمن همکاری نمیکنند. در واقع میتوانم بگویم که صنعت نسبت به دانشگاه بیشتر با ما عجین است. نمیگویم بین ما و دانشگاه همکاری وجود ندارد ولی کم است که واقعاً جای تأسف دارد. میدانم چقدر خلاقیت بین طراحان وجود دارد و طراحانی را میبینم که مشتاق هستند ولی انگیزه ندارند. این تعاملات میتواند خروجیهای بسیار خوبی داشته باشد و امیدوار هستم که این اتفاق بیفتد. رسانه، دانشگاه و صنعت حلقههایی هستند که هر کدام از آنها اگر جای خودشان قرار بگیرند و نقش خودشان را ایفا کنند، بهرهوری لازم در این زنجیره افزایش مییابد، اما هر از کدام از آنها اگر کمی کمرنگ باشند مسلماً بقیه را تحتالشعاع قرار میدهند.
طراحان مد فقط زن هستند و طراحان لباس تئاتر هم مرد و هم زن
بسیاری از طراحان لباس امروز، جزو شاگردان دیروز او هستند. پس از انقلاب و تعطیلی دانشگاهها تلاش کرد تا رشته طراحی لباس دوباره فعال شود؛ البته با نگاهی نو به این رشته. بیش از چهار دهه فعالیت مستمر در زمینه طراحی لباس تئاتر دارد. زندگی ادنا زینلیان پیشگام طراحی لباس تئاتر و اپرا در ایران آنقدر با تدریس و طراحی در این عرصه درآمیخته که او را مادر طراحی لباس در ایران میشناسند.
زینلیان میگوید مسئله مهمی که وجود دارد برمیگردد به سیستم آموزشی ما؛ کسی که طراحی لباس و مد میخواند، خیاطی، برش و الگو بلد است و تمام مدت در خدمت زیباییگرایی است. از آن طرف، کسی که تئاتر میخواند هم تاریخ تئاتر، بازیگر، کارگردان، صحنه، پرسوناژ و... را میشناسد ولی الگو و برش نمیداند. هر دو مشکل دارند. طراحان مد فقط زن هستند و طراحان لباس تئاتر هم مرد و هم زن. طراحان مد شناختی از صحنه تئاتر، بازیگر و... ندارند و من بهعنوان مدرس سعی میکنم جذب صحنه شوند ولی دوباره دنبال این است که بفهمند دوخت و برش چیست. یکی از بزرگان و اساتید مدعی بود که طراح لباس اصلاً نیاز نیست الگو و دوخت بداند. بله آن هم میشود. سوال من از آنها این است که تفاوت بین طراح لباس و نقاش در چیست؟ یک نقاش بسیار زیباتر از یک طراح لباس میتواند طرح بکشد، منتها فرقشان این است که یک طراح لباس از دوخت و برشت شناخت دارد. من برای آن استاد متأسفم چون کسانی که آشنایی ندارند پیرو صحبتهای این فرد و امثال او قرار میگیرد. یک طراح لباس میداند یک خط دقیقاً نوار است، یا برش و یا چیز دیگری. میداند جایگاه این خط در بدن چیست و در تن چه رُلی میتواند داشته باشد. خط را با علم میکشد. یا یک استاد وقتی یک خط جلویش قرار میگیرد، میداند این خط که طراح لباس کشیده است، چیست. اما بابت اینکه گفته شود یک طراح لباس نیازی نیست الگو و دوخت بداند و فقط باید طرح بکشد، من متأسفم.
انتخاب آثار در جشنواره مد و لباس فجر به نظر سلیقهای میآید
مهسا علامیر طراح لباس و مدرس حوزه طراحی پارچه و لباس سالهاست در این حوزه مشغول به فعالیت است.
علامیر میگوید: جشنوارههایی نظیر جشنواره مد و لباس فجر جایی برای دانشجویانی شده که فقط میخواهند خودشان را مطرح کنند. البته در یکی دو سال اخیر شاهد بودهام از کسانی که حرفهایتر هستند هم دعوت به شرکت میکنند. از آنجا که در دانشگاه حضور دارم، دانشجوی سال اولی به من میگوید ما چطور میتوانیم در جشنواره شرکت کنیم؟ یعنی یک سیستم خاص وجود ندارد. حالا شاید بیایند کارها را انتخاب کنند ولی همین انتخاب کارها هم به نظرم سلیقهای است. ابتدا باید سابقه کار و تجربه را بگذارند و بعد طرح انتخابی که بر اساس معیارهایشان هست انتخاب کنند ولی متأسفانه اینها را در نظر نمیگیرند. شاید کار کسی که یک سال است فعالیت میکند در جشنواره به نمایش گذاشته شود ولی کار کسی که سالیان سال است دارد کار میکند پس زده شود. درواقع الک وجود ندارد که اینها را از هم تفکیک کند یا اصلاً جشنواره را به چند بخش افراد مبتدی، افرادی که فقط در بازار کاردارند کار میکنند و افرادی که در حیطه دانشگاهی فعال هستند تقسیمبندی کنند. حتی اگر بتوانند یک جایزه یا مسابقهای برای کسانی که در بخش دانشگاه دارند فعالیت میکنند بگذارند هم خوب میشود.
او میگوید: پایاننامه هیچ منبعی خوبی برای ما نیست که بگویم حتماً کسی که پایاننامه خوبی داشته، در دانشگاه هم کارهای خوبی انجام داده است چون اغلب افراد پایاننامههایشان را به بیرون از دانشگاه سفارش میدهند و آنها برایشان پایاننامه را مینویسند. اگر برای کسانی مثل من که مدرس دانشگاه هستند بخش جداگانهای در نظر بگیرند بهتر است. دانشگاهها باید به بچهها ارائه کار را یاد بدهند. شاید دانشجویان در طراحی کردن قوی باشند اما ارائهشان واقعاً ضعیف است. ما وقتی طرح را میبینیم قشنگ است ولی بد دوخته میشوند یا عکس بدی از آن میگیرند. حتی اغلب طراحان پارچه و لباس نمیتوانند آن را پرزنت کنند و به مرحله فروش برسانند.
حمایت کنیم تا طراحان مد و لباس وارد بازار کار شوند
مرجان خسروشاهی از جمله فعالان حوزه مد و لباس است که تمرکز خود را معطوف به بخش آموزش ساخته است و در سالهای اخیر موفق شده به عنوان مدیر گروه و مدرس دانشگاه، هنرجویان بسیاری را در حوزههای مختلف مرتبط با عرصه مد و لباس تربیت کند. خود او نیز کارشناس طراحی پارچه و لباس و کارشناس ارشد فلسفه هنر است.
خسروشاهی بر این باور است: ما باید شرایطی را ایجاد کنیم که طراحهای نسل جدید بیشتر به کار گرفته شوند به این دلیل که ذهنشان بازتر و خلاقتر است. طراحهایی که داشتهایم و تابهحال کارکردهاند تا آنجایی که میشد خودشان را بروز دادهاند و از تجربیات آنها صد در صد استفاده میکنیم، ولی عرصه را باید برای اینکه دانشجوها بهخصوص آنهایی مشتاق ورود به بازار کار هستند و ذهنشان خلاق است، بازکنیم. باید از آنها حمایت مالی و معنوی کنیم و اجازه دهیم کار کنند و شرایطی فراهم شود تا بتوانند چیزهایی که در ذهن دارند به عرصه نمایش بگذارند. به نظر من بیش از آن چیزی که در عرصه مد و لباس شاهدش هستیم ایده خواهیم دید و حتی زمینههایی رشد میکند که تا امروز خیلی به آن پرداخته نشده است مثل طراحی لباس آقایان، لباس کودک و نوجوان. تا امروز بیشتر به طراحی لباس بانوان بهخصوص لباس اجتماع آنها پرداختهشده است. ما عرصهها و شاخههای مختلفی در طراحی لباسداریم که جای کار هم در آن بسیار است بهعلاوه اینکه فعلاً به خاطر تحریمها در حوزه تولید بیشتر به چشم آمدهایم و درنتیجه حوزههای که هنوز به آن پرداخته نشده است، جای کار زیادی دارد.
من طراح لباس هستم، چون طراح لباس یک اسم شیک و قشنگی دارد!
زینب دوزالی طراح لباس و مدرس دانشگاه است که اصلیترین دغدغه خود را معطوف به تربیت چهرههای خلاق و نوآور در عرصه مد و لباس میداند.
دوزالی معتقد است: برخی از دانشجوها آمدهاند و میخواهند این کار را انجام بدهند ولی استعدادشان صفر است. یک بحث تلاش است و بحث دیگر استعداد. کسی که تلاش میکند میتواند خودش را به کسی که استعداد دارد برساند ولی گاهی یک نفر نه تلاش میکند و نه استعداد دارد و فقط میخواهد بگوید من طراح لباس هستم، چون طراح لباس یک اسم شیک و قشنگی دارد. پیش از ورود به دانشگاه حتماً باید آزمونی باشد تا ما بفهمیم آیا دانشجویی که به دانشگاه آمده است میتواند خروجی خوبی داشته باشد یا نه. خوشبختانه یا متأسفانه امسال کسانی که برای دانشگاه روزانه مجاز نشدهاند دیگر آزمون عملی ندارند. در سالهای پیش اینطور بود که تمام افرادی که رتبه مجاز میآوردند بلااستثناء این آزمون را میگذراندند. یعنی هم باید سطح علمیشان بررسی میشد و هم سطح عملیشان ولی در حال حاضر فقط کسانی که شانس قبولی در دانشگاههای روزانه را دارند آزمون عملی میدهند. یعنی ما اصلاً نمیدانیم کسی که میخواهد بهجز دانشگاه روزانه در دانشگاه دیگری درس بخواند، کار دست بلد است یا نه. در مقابل دانشجویانی داریم را که کار عملیشان خوب نیست ولی کار دستشان قوی است و همانطور بلاتکلیف ماندهاند. دانشجویانی که در دانشگاه روزنامه مجاز میشوند آزمون عملی هم میدهند و ظاهراً مصاحبهای هم دارند ولی بهتر است که این کار در تمام دانشگاهها صورت بگیرد تا از همان بیس و اول استعدادیابی شوند.
دست تولیدکننده و طراح را در دست هم بگذاریم
شهرتاش رزمجو یکی از چهرههای شناختهشده در عرصه مد و لباس کشور است آن هم بهواسطه مدیریت مؤسسهای که طی سالهای اخیر، هنرجویان بسیاری را برای فعالیت در این عرصه تعلیم داده است.
رزمجو میگوید: در حال حاضر جشنوارههایی که برگزار میشود به این منظور است که میخواهند صنعتگر را با دانشجو آشنا کنند. من سالهای سال داور مسابقه جشنواره مد و لباس فجر و جشنواره دانشکده شریعتی بودهام. در آنجا میدیدم که صنعتگران از یک سری کارها استقبال بسیار زیادی میکردند. اصلاً هدف چنین نمایشگاههایی همین است که تولیدکنندگان بیایند طراحیها را ببینند. ما حتی در همان نمایشگاهی که در موسسه خودمان برگزار کردیم هم از یک سری تولیدکننده دعوت کردیم تا بیایند و طراحیها را ببینند. بچههای دانشگاه علمی کاربردی در مقاطع کاردانی و کارشناسی کنکور ندارند چون واقعاً با آنها کاربردی کار میشود. دروسشان هم واقعاً جالب است. اگر کسی بخواهد یاد بگیرد میتواند در دانشگاههای علمی کاربردی بهترین اطلاعات را کسب کند. ما در دانشگاههای علمی کاربردی مثلاً گرایشهای طراحی لباس مجلسی آقایان و طراحی لباس اجتماع آقایان را هم داریم. دانشجویان علمی کاربردی هم دوخت را میخوانند و هم طراحی لباس. استادان خوبی هم در این زمینه داریم و اگر بچهها بخواهند میتوانند اطلاعات خوبی کسب کنند ولی نمیخواهند.
فلسفه طراح این نباشد که جامعه از من چه میخواهد
مهدیه شریف مدرک طراحی لباس خود را از دانشگاهی در فرانسه گرفت و بالغ بر 15 سال است در این عرصه با عنوان برند "پروشات" فعالیت میکند.
شریف معتقد است ایدهپردازی و سرعت طراحی در فست فشن بیشتر است. شما اگر در بخش پیشتولید هر فست فشن دنیا بروید، میبینید که نفرات و هیجان بیشتر، موزیک قویتر و لذت تولید بهتری دارند ولی در لاین لاکچری رفتن همه چیز کند و آرام است و هیجان وجود ندارد. شاید باید مدتها طول بکشد تا گلدوزی یا بافت یک کار در بیاید ولی در همان مدت میشود در فست فشن یک هیجان ایجاد کرد. ما میبینیم که در چند سال اخیر مردم ترکیه خوشتیپ، مرتب و بهروز شدهاند. آنها تمام بهروز بودنشان را مدیون بخش فست فشن هستند. ظاهر کشور را با فست فشن تغییر میدهند، وگرنه لاین لاکچری روی ظاهر شهر تأثیری ندارد.
اساساً یک طراح باید هدفش این باشد که من چه تأثیری روی جامعه میگذارم و نباید فلسفهاش این باشد که جامعه از من چه میخواهد. اگر کسی این جمله را بگوید که جامعه از من چه میخواهد، آن شخص هنرمند و طراح لباس نیست، حتی اگر بگوید که من فوق لیسانس طراحی لباس دارم. طراح لباس باید آنقدر توانمند باشد که چیزی را خلق کند تا مشتری برای آن پول بدهد.
دوست داشتم که میتوانستیم دانشگاه را به صنعت نزدیک کنیم
پرستو بابایی بالغ بر 12 سال است که در حوزه طراحی و ساخت زیورآلات فعالیت میکند و از تحصیل در رشته صنایع دستی، جذب طراحی دستی جواهر شده است.
این هنرمند میگوید: با وجود این که مدت زیادی است دارم کار میکنم ولی سازنده هنوز به من اعتماد ندارد. دوست داشتم که میتوانستیم دانشگاه را به صنعت نزدیک کنیم. مثلاً دانشجوها بهواسطه کارآموزی دانشگاه به کارگاهها بروند و فعالیت کنند. در آن صورت ممکن است ذهنیت آنها نسبت به جوانترها تغییر کند و این مشکل رفع شود. متأسفانه ما هنوز با این مسئله فاصله زیادی داریم که بافت سنتی بخواهد ما را قبول کند. گاهی که برای خرید سنگ به بازار میروم، میبینیم فروشندهها از همسرم میخواهند که برود با آنها حساب کند. البته این شرایط در سالهای اخیر بسیار بهتر شده است. در گذشته چیزی بهعنوان ایدهپرداز و طراح وجود نداشت. درست است که من با یک کارخانه سرویس جواهر کار میکردم ولی کمترین حقوق را برای من بهعنوان طراح در نظر میگرفتند. در همه جای دنیا ایدهپرداز رکن اصلی یک کار است ولی در ایران بعضیها معتقدند که به حضور ایدهپرداز چندان احتیاجی ندارند چون میتوانند بهراحتی از طرحهای خارجی کپیبرداری کنند که این بسیار بد است. در این گالری که الآن کار میکنم از من میخواهند که خودم ایدهپردازی کنم.
امنیت و آرامش، اهمیت بسیار زیادی در این عرصه دارد
مینا کنی از طراحان و تولیدکنندگان فعال در حوزه مد و لباس است که فعالیت خود را از یک مزون کوچک آغاز کرد اما بالغ بر چهار سال است که محصولاتش را به تولید انبوه میرساند.
کنی معتقد است: در کار ما امنیت و آرامش اهمیت بسیار زیادی دارد. دلم میخواهد وقتی کارم را به فروشگاهها میفرستم امنیت داشته باشد. دلم میخواهد این اتفاق بیفتد تا همه ما سالم کار کنیم. هر کسی در این حوزه دارد زحمت خودش را میکشد. انشاءالله روزی باشد که همه ما با آرامش کار کنیم. به نظر من کاری که ما داریم کار قشنگ و خوبی است. کار هنر کار ذوق و سلیقه است. اگر این کار با آرامش انجام شود نتیجه بهتری میگیرد.
مراقب چرخه خشن مد و لباس باشیم
غزاله بیضایی طراح لباس، تصویرگر مد و مدرس بوده و فعالیت در این عرصه را با تحصیلات آکادمیک آغاز کرده است.
بیضایی بر این باور است: ما عادت کردهایم که در کار همدیگر دست ببریم. هر کس میخواهد هر چیزی را تجربه کند. کسی که وارد این حوزه میشود و زمان و انرژی میگذارد مستحق این است که به جایی برسد و کاری انجام بدهد. نمیگویم کسانی دیگر این کار را انجام ندهند. اتفاقاً یک عده هستند که قویتر از کسانی هستند که طراحی کردهاند و تحصیلات این دوره را گذراندهاند، اما در آن صورت یک چرخه بسیار خشنی به وجود میآید. وقتی همه به یک سمتی هجوم بیاورند، درنهایت کسانی باقی میمانند که یا سرمایهدار هستند یا کارشان آنقدر عالی است که به نسبت آن کار باقی میمانند. این موضوع را بد نمیدانم چون یک چالشی مثل یک مسابقه پیش میآید که با خودم میگویم برای بقای خودم باید بهترین باشم. اما واقعیت این است که همیشه نمیشود از این جنبه به آن نگاه کرد.
او ادامه میدهد: سیل کسانی که دارند به این رشته و وادی هجوم میآورند طوری شده که به قول شما هر روز دارد بیشتر میشود. ضمن این که آنها نیازی هم نمیبینند که بروند تحصیل کنند و دورههایی را بگذرانند و مدام به کپی کردن و تکرار روی میآورند. بهشدت میبینیم که همهچیز دارد یکسان میشود. اغلب دارند از روی همدیگر کپی میکنند. این مسئله ناشی از عدم آگاهی است. یک عده در این حوزه تحصیل نکردهاند و نمیدانند که چطور میتوانند خلاقیت به خرج بدهند. نمیگویم آنها نباشند ولی میگویم حداقل کسانی که سرمایه و توانمندی این کار را دارند کسانی را بهعنوان کارآموز نزد خودشان ببرند که تحصیلات این حوزه را گذراندهاند. تجربه مشترک بسیار خوب است.