سرویس مد و لباس هنرآنلاین: مینو پدرام از چهرههای شناختهشده حوزه مد و لباس است، هم بهواسطه فعالیت چشمگیرش در انجمن طراحان پارچه و لباس ایران و هم دبیری دو دوره جشنواره طراحی پارچه و لباس کودک و نوجوان، هم تدریس در دانشگاه و هم طراحی لباس و داوری رویدادهای متنوع.
او مهمان این بار هنرآنلاین شد و از تجربیاتش در عرصه مد و لباس بهویژه حوزه کودک و نوجوان گفت. مشروح گفتوگوی هنرآنلاین با او را در ادامه بخوانید:
خانم پدرام، لطفاً ابتدا از پیشینه حضورتان در عرصه مد و لباس بگویید.
من یک پیشینه تقریباً 30-35 ساله دارم. هم در حوزه طراحی لباس و حوزه تدریس و دانشگاه بودهام و هم در بخش صنعت و تولید فعالیت کردهام. قبل از این که وارد دانشگاه شوم طراحی لباس انجام میدادم. برحسبتصادف وارد حوزه طراحی لباس شدم و کاری که ابتدا انجام میدادم در حوزه لباس کودک بود. من با چند تولیدی کار میکردم که یکی از آنها زیوتن بود و با آنها همکاریام را دادم. همزمان در کنار آن کارها، در بخش تکدوزی و شخصیدوزی کارهای زنانه نیز فعالیت میکردم. جالب است بدانید که من عاشق رشته معماری بودم و میخواستم در رشته معماری تحصیل کنم. حتی در کنکور رشته معماری هم شرکت کردم ولی به خاطر انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها بهصورت ناخودآگاه مسیر زندگیام تغییر پیدا کرد. قبل از این که درس را شروع کنم وارد بازار کار شدم و این تجربه بسیار خوبی بود که آن را همیشه به دانشجویانم میگویم. در مدتی که وارد بازار طراحی لباس شدم به این حرفه علاقهمند شدم و رشته طراحی لباس را بسیار هوشمندانه انتخاب کردم. همیشه دوست داشتم هم طرف دانشگاه را بگیرم و هم طرف صنعت را داشته باشم. در دانشگاه یک سری نواقص وجود داشت که همیشه سعی میکردم آن نواقص را به مدیر گروهها و استادان اطلاع بدهم. در بخش صنعت هم بهنوعی وارد بحثهای تشکیل انجمن طراحان لباس و پارچه ایران شدم. من عضو هیئت مؤسس و پنج دوره هم عضو هیئتمدیره این انجمن بودم.
انجمن طراحان لباس و پارچه ایران در چه سالی تأسیس شد؟
در سال 82 بنیانگذاری شد و فعالیت خودش را بهصورت رسمی از سال 83 آغاز کرد. ما ابتدا یک دفتر کوچک در دانشگاه الزهرا (س) داشتیم. جا دارد از آقای هاکوپیان تشکر کنم چون ایشان حامی و اسپانسر مالی ما بودند. ایشان خودشان جزو هیئت مؤسس و هیئت مدیره هم هستند. همیشه نظرشان این بوده که طراحی، مولد و محرک این زنجیرهای است که باید حرکت کند. ایشان با وجود این که یک صنعتگر بودند ولی همیشه از ما حمایت کردند. خوشبختانه دفتری که تشکیل شد کمکم تا حد زیادی خودگردان شد و توانست درآمدزاییهای نسبی داشته باشد. در حال حاضر هم اتفاقات بسیار خوبی دارد رخ میدهد و امیدوار هستیم که همهچیز رو بهخوبی پیش برود. نزدیک 30 سال تجربه تدریس در دانشگاه دارم و الآن خودم را بهنوعی بازنشسته کردهام. هیچ موقع استاد رسمی یا عضو هیئت علمی دانشگاه نشدم چون دوست نداشتم صد درصد وقتم را در دانشگاه بگذرانم. کاراکتر پشتمیزنشینی و پژوهش کردن با من عجین نبود. میتوانم در کنار دوستانی که بزرگوارانه دارند درراه علم قدم برمیدارند در بحث اجرایی و عملیاتی بیشتر کارایی داشته باشم. در بخش صنعت هم یک دفتر شخصی دارم که در بحث طراحی لباس مشاوره تخصصی میدهم. مشتریهایی دارم که یکی دو ساعت برای آنها وقت میگذارم و صحبت میکنم. همیشه سعی کردهام آن دانش، اطلاعات و تجربهای که دارم را در اختیار مخاطبی که خاص و عام هست قرار بدهم.
شما دو دوره دبیر جشنواره طراحی پارچه و لباس کودک و نوجوان بودید. این عنوان دبیری برای شما چه پشتوانه اجرایی داشت؟ یعنی شما چه رویدادها، جشنوارهها و نمایشگاههایی را پشت سر گذاشته بودید که یکجایی احساس شد شما بهترین گزینه برای این سمت هستید؟ واقعاً بهحق هم بودید. شما بذر چیزی که هیچوقت وجود خارجی نداشت را کاشتید و آبیاری کردید.
من جشنواره طراحی پارچه و لباس کودک و نوجوان را ورای بقیه جشنوارهها میبینم. جشنوارهها استاندارد خاص خودشان را دارند. یک سری اهداف برای آنها تعریف میشود. در فراخوانها هم آن استانداردهای لازمی که یک اثر برای ورود به جشنواره باید داشته باشد را توضیح میدهند. زمانی که دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور بودم این پیشنهاد را مطرح کردم که بیاییم چنین جشنوارهای را برگزار کنیم. صحبت من این بود که اگر میخواهیم روی بحث طراحی لباس کار کنیم باید کودک را جداگانه ببینیم و دنیای آن را بهتر بشناسیم. باید یک سری نقاط قوت که این جشنواره میتواند داشته باشد را بولد کنیم تا رسالت کارگروه در این زمینه بهخوبی ایفا شود. ما مطرح کردیم که اگر لباس کودک در جشنواره مد و لباس فجر باشد ممکن است بهخوبی دیده نشود و همه به سمت لباس زنانه بروند ولی اگر لباس کودک در یک جشنواره جداگانه نمایش داده شود تولیدکنندهها کمی به فکر میافتند که روی این قضیه بهصورت جداگانه کار کنند. از آنجا که در این زمینه هم کار کرده بودم و هم سابقه تدریس داشتم، تشخیص دادند که بهعنوان دبیر انتخاب شوم و کارها هم به انجمن سپرده شود.
برونسپاری یک سری از فعالیتها از حیطه دولتی به بخش خصوصی یک اتفاق بسیار خوب بود.
داخل پرانتز بگویم، ما با کارگروه ساماندهی مد و لباس هم یک تفاهمنامه داریم. فکر میکنم اگر پای نظرات کارشناسی و تخصصی در میان شده و کارگروه ساماندهی مد و لباس و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فقط ناظر رویدادها باشند، خروجی کار بهتر خواهد شد. شاید ما در جشنواره کودک فقط40-50 درصد راه را رفته باشیم و قطعاً هنوز جای کار بسیار زیادی دارد که باید به آن پرداخته شود، اما در همین دو دوره فکر میکنم گامهای بسیار خوبی برداشته شده است. از آنجا که ما طراح لباس کودک نداریم یا اگر داریم تعداد آنها بسیار اندک است و یا دانش کافی ندارند، در اصل آمدیم این جشنواره را بهعنوان یک جشنواره فرهنگی آموزشی دیدیم. ما بهجای این که بیاییم نشستهایی را در کنار جشنواره برگزار کنیم قبل از جشنواره یک نشستهایی را برگزار کردیم که ارتباط با بخش صنعت و بحث کاربردی بودن لباسها را مطرح کند.
استقبال از آن نشستها و کارگاههای آموزشی چطور بود؟ بخش صنعت چقدر برای گرفتن آموزشها و ایجاد ارتباط پای کار آمد؟ معمولاً آنها یک مقدار نسبت به رویکردهای جشنوارهای گارد دارند و استنباطشان این است که این جشنوارهها بیشتر وجه هنری دارند.
ما در حوزه کودک همانقدر که در بخش طراحی ضعیف هستیم، تولیدکنندهها و صنعتگرانمان هم تعداد کمی هستند که حرفهای کار میکنند. البته برندهای خوبی هم داریم و خوشبختانه برندهای دیگری هم دارند به آن برندهای خوب اضافه میشوند. مثلاً آقای عظیمی در برند "وان بای وان"، آقای طاهری در برند "هپی لند" و آقای اتابکی در برند "آیس لند" خوب عمل کردهاند. شاید 30-35 نفر از تولیدکنندگان در جشنواره طراحی پارچه و لباس کودک و نوجوان حضور داشتند. آنها دیدگاه بسیار مثبتی داشتند و اولین حرفشان این بود که چقدر خوب است که این جشنواره جدا شده است. ما در بحث ویترین ملی از آنها خواهش کردیم که حضور داشته باشند و آنها هم کنار هم ما قرار گرفتند. اغلب یا خودشان و یا نمایندگانشان در نشستها هم شرکت میکردند. یکی از بهترین اتفاقها این بود که ما ویترین ملی را کنار مسابقه زنده گذاشتیم. جالب بود که تعامل بسیار خوبی داشتند و یک رقابتی حتی بین تولیدکنندگان به وجود آمد. ما در سال اول و دوم فقط توانستیم بسترسازی کنیم و همانطور که گفتم شاید ما هنوز فقط 40-50 درصد راه را طی کرده باشیم.
در واقع فقط شاخکها به سمت جریان طراحی و تولید لباس کودک و نوجوان تیز شد.
بله، در اصل هم طراح و هم تولیدکننده را در فضای طراحی پارچه و لباس کودک قرار دادیم.
شما این رویداد را در جریان بازاری برپا کردید که تقریباً در دست محصولات خارجی است. پدر و مادرها هم در زمینه کودک و نوجوان رغبتی به خرید محصولات ایرانی ندارد. استنباط شما از شرایط فعلی لباس کودک و نوجوان چیست؟
نمیگویم برندهای خارجی صد درصد حضور نداشته باشند چون نبود آنها در بازار یک خلأ ایجاد میکند. آنها نیز باید حضور داشته باشند، منتها باید بهصورت قانونی و ساماندهی شده فعالیت کنند. فکر میکنم آن حس رقابتی که محصولات داخلی میتواند با محصولات خارجی داشته باشد باعث رشد و ارتقا خواهد شد. در حال حاضر یک فضایی به وجود آمده که فکر میکنم کالای ایرانی میتواند رشد بسیار خوبی داشته باشد. همانطور که ما از نظر تورم و رکود اقتصادی در قسمتهای دیگر دچار مشکل هستیم، در حوزه پوشاک هم مشکلات فراوانی وجود دارد ولی فکر میکنم ما در این قسمت به نسبت شاهد رونق بیشتری هستیم. کما این که میبینم چقدر از تولیدکنندهها دارند رشد پیدا میکنند و تکنولوژی را بیشتر میکنند چون احساس میکنند در حال حاضر بازار و فضایی ایجاد شده که میتوانند محصولات و کالای ایرانی را به مردم عرضه کنند. حس اعتماد مردم هم بالا رفته است. شاید مردم در گذشته توجهی به کالای ایرانی نداشتند ولی بهتازگی میشنوم که برخی از مردم میگویند چقدر کالای ایرانی خوب شده است. واقعاً مردم دارند اعتقاد پیدا میکنند که کالای ایرانی هم میتواند با کیفیت و طرح خوب به بازار عرضه شود. البته دوباره میگویم که ما کمبود و خلأهای زیادی داریم ولی واقعاً الآن فکر میکنم این رشد بهسرعت دارد اتفاق میافتد. در بحث کودک هم همینطور است. در گذشته بیشتر لباس کودک و نوجوان وارداتی بود. الآن هم که بحث نوجوان را داریم مطرح میکنیم، این قسمت خلأهای زیادی دارد که باید به آن پرداخته شود. ما باید آنقدر با کودک عجین باشیم که بتوانیم برای آنها لباس طراحی کنیم.
چرا به فکر برپایی شوی زنده لباس کودکان نبودید؟ به هر حال کودکان و نوجوانان مشمول خطوط قرمز و محدودیتهای شوی زنده بزرگسالان نمیشوند. فکر میکنم برگزاری شوی زنده کودکان جذابیتهای زیادی داشته باشد. کما این که ما فشن شوهای خارجی را میبینیم که بسیار تأثیرگذار هستند.
ما چنین پیشنهادی را مطرح کردیم ولی سیاست یا استراتژی این بود که ما فعلاً این کار را در خط حوزه کودک نداشته باشیم. شاید این فرهنگ هنوز برای مخاطب عام جای نیفتاده باشد و برای مردم دور از ذهن باشد که بخواهند لباس را بهصورت یک شوی زنده ببینند. در هر صورت باید یک آژانس مدلینگ باشد که روی بچهها کار کند و ما در گروه سنیهای مختلف باید یک سری بچه هم داشته باشیم. همانطور که میدانید بچهها غیرقابلپیشبینی هستند و ممکن است وسط کار یکدفعه گریه کنند و برنامه را به هم بریزند.
یعنی ما در ایران یک آژانس مدلینگ برای گروه سنی کودکان نداریم؟
متأسفانه الآن نداریم. البته در گذشته یک سری مؤسسهها وجود داشتند که در این زمینه کار میکردند ولی به نظر من آنها هم چندان نتوانستند در حوزه کودک بهصورت حرفهای کار کنند. نکته دیگری که وجود دارد این است که بچهها بزرگ میشوند. یعنی بچهای که امسال در یک گروه سنی خاصی قرار گرفته است، مسلماً یکی دو سال دیگر به خاطر رشد سنی باید تغییر کند و جای خودش را به یک کودک دیگر بدهد.
بنابراین یکی از رموز موفقیت خارجیها این است که آنها آژانسهای مدلینگ گروه سنی کودک و نوجوان دارند ولی ما در ایران چنین چیزی نداریم.
گاهی حتی در خارج از کشور هم میبینیم صحنههایی پیش میآید که کودک راه خودش را کج میکند و از سمت دیگری حرکت میکند. واقعاً بچهها غیرقابلپیشبینی هستند. البته همه مخاطبان چنین اتفاقهایی را میپذیرند چون از کودک نمیشود انتظار زیادی داشت. شاید ما هنوز استانداردهای لازم را نداریم که بتوانیم یک شوی زنده خوب و با کیفیت اجرا کنیم. با این حال ما به فکر چنین کاری هستیم که یک ساختاری را پیاده کنیم. برخی از بچهها احساس میکنند مورد تمسخر قرار میگیرند. حتی در دنیا یک عده مخالف مدل شدن کودکان هستند چون معتقدند که این کار یک روحیه کاذب در بچهها به وجود میآورد. به نظر من باید یک واکاوی روی این قضیه صورت بگیرد. درست است که بحث مدلینگ کودک یک بُعد تجاری دارد ولی ما چون داریم کار فرهنگی انجام میدهیم باید روی این مسئله مکث بیشتری داشته باشیم. در حال حاضر مسئله ما آن خط قرمزها نیست. بحث ابتدایی ما این است که استانداردهای لازم به وجود بیاید و بسترسازیها انجام شود تا ما بتوانیم با یک دیدگاه مناسب و درست به این قضیه بپردازیم.
در گروه سنی کودک و نوجوان بحث حجاب و عفاف مطرح نیست. به نظرم شما اگر 10 جشنواره هم برگزار کنید شاید بهاندازه یک فشن شو زنده نتواند بُرد لازم داشته باشد.
ما یک سری برنامهریزیها کرده بودیم و حتی فراخوانمان هم آماده بود، منتها به خاطر یک سری تغییر و تحولاتی که صورت گرفت مکث کردیم. یک برنامههایی در ذهنمان است که بتوانیم گامهای اول را برداریم و بعد در کنارش بیاییم بحث آموزش را هم داشته باشیم.
انجمن طراحان پارچه و لباس یک سری دورههای آموزشی را بهصورت هفتگی برگزار میکند. قطعاً پشت آن یک اتاق فکری وجود دارد که سیلابسهای درسی را مشخص و اولویتبندی میکند. پشت این دورههای آموزشی که برگزار میشود چه فکری وجود دارد و تاکنون چه خروجی مثبتی توانستهاید از این دورههای آموزشی بگیرید؟
به نظر من هر موسسه، شرکت و یا حتی شخص باید هرچند وقت یکبار یک دوره دگردیسی یا تحول و توسعه در خودشان به وجود بیاورند. انجمنها و انجیاوها یک سری مسائل و مشکلاتی دارند که این مسائل و مشکلات کمی ریتم تندی را به آنها میدهد. یکی از این مشکلات، مسائل مالی است. هیئت مدیرهها هر چقدر هم که وقت بگذارند، باز دغدغهها و مشغلههای فکری و کاری که دارند اجازه نمیدهد که آنها در سرعت زمانی مناسبی برنامههایشان را پیاده کنند. این قضیه با یک حرکت کند دارد پیش میرود. خوشبختانه ما در این دوره داریم کاری که از قبل تصمیمگیری کردیم را اجراییتر پیاده میکنیم. ما تقریباً از دو سال پیش تغییر طرح درسهایمان را شروع کردیم. من خودم مسئول دورههای آموزشی هستم. البته ما آمدیم علاوه بر دورههای آموزشی، نشستها و کارگاههای آموزشی هم گذاشتیم. ما یک اتاق فکری گذاشتیم که روی این نشستها کمی با درایت بیشتری کار کنیم چون احساس میکردیم طراحان دارند به انجمن به چشم یک آموزشگاه نگاه میکنند. یکی از صحبتهایی که بهشخصه بهعنوان مسئول آموزشی داشتم این بود که ما طرح درسهایمان را از مقدماتی به سمت کاملاً تخصصی بیاوریم چون دورههای عادی و آموزشی همه جا وجود دارد ولی دورههای تخصصی را همه جا نمیتوانند برگزار کنند. خوشبختانه با آن اعتباری که انجمن طراحان پارچه و لباس داشت انجمنهای هنری و اتحادیههایی که در بخش صنعت وجود دارند از ما حمایت و استقبال کردند. ما کمکم توانستیم در آن مسیر درستی که باید قرار میگرفتیم قرار بگیریم. ما احساس میکنیم که میتوانیم مکمل دانشگاه باشیم. تمام دانشگاههای ما یک سری خروجی بیرون میدهند ولی متأسفانه هنوز آن طرح درس با تک رشته بودن نمیتواند جوابگوی نیاز صنعت ما باشد. ما داریم سعی میکنیم حتی زیرشاخههای مرتبط با بُعد طراحی پارچه و لباس را روی طرح درسهایمان وارد کنیم و یک صفر تا صد را برای همه ببینیم. یعنی کسی که وارد میشود یک مهارتآموزی کامل را داشته باشد و نقطه خروجی ما جایی باشد که آن شخص به یک مهارت کامل برسد تا یک کسبوکار ایجاد کند و یا بتواند جذب بازار کار شود. ما این کار را بخصوص در طراحی لباس چون شرایطش فراهم بود انجام دادیم. در بُعد تخصصی آمدیم تقسیمبندی شاخهای کردیم و گفتیم زنانه، مردانه و بچگانه.
شما در دورهای به موضوع مدیریت مد ورود پیدا کردید که اهمیت بسیار زیادی دارد.
بچههایی که میخواهند تازه کسبوکار را شروع کنند در این دوره شرکت میکنند و بسیار راضی هستند. در این دورهها بچهها را میبرند از مجموعهها و برندهای مختلف بازدید میکنند و با مدیرهای برندها آشنا میشوند و پای صحبتهای آنها مینشینند. آنها با دغدغههایی که در این حوزه وجود دارد از نزدیک آشنا میشوند. ما سعی کردیم که این دورهها فقط حالت تئوری نداشته باشد و بچهها واقعاً چیزی یاد بگیرند. در زمینه طراحی پارچه و طراحی بافت پارچه داریم طرح درسهایمان را کامل میکنیم. ما داریم طراحیهای نرمافزاری را شروع میکنیم. یک کار بسیار خوب دیگری که داریم با همکاری شرکت پرنگ مس انجام میدهیم، بحث نرمافزار گربر (نرمافزار الگوسازی و طراحی) است که میخواهیم این نرمافزار را آموزش بدهیم. علاوه بر آن، با شرکت بوریا صحبت کردهایم که نمایندگی آموزش نرمافزار جمینی را هم بگیریم. حتی داریم بحث کارورزی را مطرح میکنیم. ما با تولیدکنندهها صحبت کردهایم که برای آنها یکجور تربیت نیروی متخصص داشته باشیم و آنها هم استقبال بسیار زیادی کردهاند. از همین الآن چند تولیدکننده بهصورت داوطلبانه گفتهاند که ما نیرو میخواهیم. یعنی ما میخواهیم یک سری پیشینه را به بچهها آموزش بدهیم که بتوانند بهعنوان یک شخص حرفهای پشت سیستم بنشینند. حتی بحث طراحی لباس صحنه، زیورآلات و طراحی کیف و کفش را داریم پیگیری میکنیم. متأسفانه در بعضی رشتهها شاید زیاد قوی نباشیم و داریم بحث بودجهاش را تأمین کنیم تا بتوانیم یک سری دورههای آموزشی را برای این رشتهها با حضور اساتید خارج از کشور برگزار کنیم. اینها چیزهایی است که در برنامههایمان قرار دادهایم و به امید خدا تا سال آینده قدمهای بیشتری برمیداریم.
انجمن طراحان لباس و پارچه ایران چند نفر عضو دارد و اعضای انجمن چه مزایایی دارند؟
ما حدود 1500 عضو از کل کشور داریم منتها در حال حاضر داریم غربالگری میکنیم و تا الآن حدود 400 تا 500 عضو مسلم و مسجل داریم. این غربالگری ادامه دارد و بهمرور به تعداد واقعی خواهیم رسید. بعضیها اسماً عضو انجمن هستند اما سالها گذشته و نیامدهاند عضویتهایشان را پرداخت کنند. البته بحث ما صرفاً پرداخت عضویتشان نیست بلکه ما دوست داریم اعضای انجمن ارتباطشان را حفظ کنند و حضورشان فقط در حد یک اسم نباشد. در مورد خدمات انجمن هم من فکر میکنم همین که همه ما در یک تشکل صنفی جمع میشویم و کنار هم قرار میگیریم و آن صنف را قوی میکنیم، خودش بزرگترین خدمتی است که میتواند اتفاق بیفتد. اما آنچه در اهداف ما وجود دارد، بحث آموزش و کارگاههای آموزشی است که کارگاههای آموزشی ما برای اعضا رایگان است و برای کلاسهای آموزشی هم درصد تخفیف قائل میشویم. داریم یک سری برنامهریزی هم برای بازدید و گردشگری از دستبافها و صنایع دستی مربوط به لباس یا اکسسوار انجام میدهیم و در عین حال داریم روی شهرستانها کار میکنیم چون درخواستهای زیادی از شهرستانها داریم که آنها نمایندهای در انجمن داشته باشند. ما میخواهیم با آنها رایزنی کنیم تا با افرادی که موجه هستند و صلاحیت دارند و میتوانند با استانداردهای انجمن برابری کنند، همکاری داشته باشیم. ما برای نمایشگاهها هم همیشه فراخوان دادهایم و سعی کردهایم از اعضای انجمن حمایتهای معنوی کنیم و بحث اطلاعرسانی را داشته باشیم. یکی از کارهایی که خیلی در آن موفق بودهایم و اعضای انجمن هم از آن راضی بودهاند این است که ما بین صنعت و طراحان متقاضیهای کار یک پل ارتباطی شدیم. ما یک فایل داریم که متقاضیان کار رزومههایشان را به ما میدهند و ما آنها را به بخش صنعت معرفی میکنیم. خیلی از طراحان هستند از طریق انجمن جذب صنعت شدهاند و خوشبختانه مشغول به کار هستند.
در مورد انجمن طراحان لباس و پارچه ایران صحبت کردیم و سؤال آخرم درباره فعالیتهای شخصی خودتان است. برنامههای آتی خودتان چیست و برای مسیری که در آن قرار گرفتهاید چه چشماندازی متصور هستید؟
شاید اگر بخواهم به این سؤال پاسخ بدهم باز هم به فعالیتهایم در انجمن گره بخورد. حقیقت این است که من در سالهایی از عمرم دارم فعالیت میکنم شاید میبایست بازنشسته میشدم. البته دلم میخواهد تا جایی که توان دارم کار کنم و منظورم از بازنشستگی این است که شاید دیگر مثل گذشته به دنبال بحث درآمدزایی و بیزینس شخصی نباشم. برنامهای که دارم این است که فعالیتم در حوزه طراحی لباس را بهصورت تخصصیتر پیش ببرم و سالی یکی دو نمایشگاه برپا کنم و طراحیهای خودم را به نمایش بگذارم. بحث آموزش را دارم سعی میکنم تقریباً کنار بگذارم و یا به حداقل برسانم چون وقت و انرژی زیادی را میخواهد. اگر امکانش پیش بیاید دوست دارم خیلی تخصصی به بحث آموزش بپردازم چون به هر صورت دوستان دیگر هم در زمینه آموزش فعالیت میکنند و ترجیح میدهم جایی کار کنم که بیشترین خدمت و بهرهبری را داشته باشم. فکر میکنم در این ایام بهعنوان یک پیشکسوت به تجربهای رسیدهام که بهتر است بیشتر در فعالیتهای اجتماعی و سیاستگذاری و مسائلی که میتواند سطح رشته را ارتقا بدهد، باشم. انشاءالله بتوانم از طراحان و رشته طراحی لباس بیشترین حمایت را داشته باشم.
در آخر اگر صحبتی باقی مانده است بفرمایید.
از شما و رسانه هنرآنلاین که واقعاً در میان رسانههای هنری یک برند است و در حوزه مد و لباس نهایت همکاری و حمایت را داشته است تشکر میکنم. فکر میکنم ما بهعنوان انجمن میتوانیم راهنما و فلشهایی باشیم که مسیر جاده را به فعالان حوزه مد و لباس نشان میدهند و آنها را به مقصد میرسانند و رسانه هم میتواند کمک کنند تا کسانی که به مقصد و به موفقیت میرسند دیده شوند. این که طراحان ما دیده شوند خیلی مهم است. خیلی خوشحالم که بهخصوص در دو، سه سال اخیر فرصتهای دیده شدن دارد برای طراحان به وجود میآید و دارند مورد توجه قرار میگیرند. چند سال پیش طراحان ما کار میکردند، اما انگیزه نداشتند و میگفتند فایدهای ندارد چون کسی اهمیت نمیدهد ولی فکر میکنم الآن دارد آن فضا به وجود میآید و ما هم داریم برنامهریزی میکنیم که بتوانیم از آثار طراحان حتی در بحث خروجی کلاسها استفاده کنیم یا حتی با دانشگاهها تعامل داشته باشیم. خودم دانشگاهی هستم و نمیخواهم گله کنم ولی متأسفانه دانشگاهها با انجمن همکاری زیادی نمیکنند. البته برخی از استادان دارند بهصورت شخصی همکاری میکنند. اگر من بهواسطه دوستی از برخی استادان این همکاری را نخواهم، خود دانشگاهها به آن شکل با انجمن همکاری نمیکنند. در واقع میتوانم بگویم که صنعت نسبت به دانشگاه بیشتر با ما عجین است. نمیگویم بین ما و دانشگاه همکاری وجود ندارد ولی کم است که واقعاً جای تأسف دارد. میدانم چقدر خلاقیت بین طراحان وجود دارد و طراحانی را میبینم که مشتاق هستند ولی انگیزه ندارند. این تعاملات میتواند خروجیهای بسیار خوبی داشته باشد و امیدوار هستم که این اتفاق بیفتد. رسانه، دانشگاه و صنعت حلقههایی هستند که هر کدام از آنها اگر جای خودشان قرار بگیرند و نقش خودشان را ایفا کنند، بهرهوری لازم در این زنجیره افزایش مییابد، اما هر از کدام از آنها اگر کمی کمرنگ باشند مسلماً بقیه را تحتالشعاع قرار میدهند.