سرویس مد و لباس هنرآنلاین: داوود فتحعلیبیگی که در بین اهالی تئاتر بهعنوان پژوهشگر نمایشهای آیینی و سنتی شناخته میشود، مدرس، نویسنده و کارگردان تئاتر و از اساتید نمایشهای ایرانی ازجمله تعزیه است که بخش اعظم سالهای فعالیت هنری خود را صرف پژوهش در حیطه گونههای مختلف نمایش ایرانی بهویژه تعزیه کرده و حدود دو سال پیش، کتاب "آشنایی با مبانی شبیهخوانی" او از سوی انتشارات سوره مهر منتشر و وارد بازار شد.
گفتوگوی هنرآنلاین با این چهره پیشکسوت هنرهای نمایشی ایران درباره تاریخچه و مبانی لباس تعزیه را در ادامه بخوانید:
آقای فتحعلیبیگی تاکنون بهکرات درباره ویژگیهای نمادین و بری لباس تعزیه صحبت به میان آمده است. لطفاً کمی بیشتر درباره ابعاد مختلف این لباس خاص درصحنه هنرهای نمایشی کشورمان بهویژه از پس از دوران صفویه توضیح دهید:
لباس تعزیه از سه بُعد شکل، رنگ و پیدایش قابلتأمل و بررسی است. این لباس در مواردی به شکل ترکیبی از دل فرهنگهای گوناگون مذهبی و شیعی بیرون آمده و در مواردی تأثیرات بومی گرفته است. هرچند در ادوار تاریخی مختلف، لباس مردم هر زمانبر این لباس نیز اثر گذاشته اما درمجموع بخشهایی از آن ایرانی و بخشهای دیگر برگرفته از لباس اقوام عرب است.
لطفاً مثالهایی از بخشهای ایرانی و عربی این لباس عنوان کنید.
بهطور مثال قبای جلوباز این لباس ایرانی بوده، اما دشداشه یا پیراهن جلوبسته آن از برگرفته از لباس عربی است. عمامهای که در تعزیه برای امام و یا تخت خوان پیچیده میشود خاص تعزیه و برگرفته از سربند تمامی روحانیون مسلمان در جهان بوده و زره، کلاهخود و چکمه هر سه از لباس نظامیان در دوره صفویه الهام گرفتهشده است. حتی لباس که در تعزیه دو طفلان مسلم بر تن چوپان میشود برگرفته از لباس چوپانان در نواحی از استان مازندران در ایران است.
لباس تعزیه در قالب و شکل امروزی و یا حتی آنچه درگذشتههای دور کاربرد داشته تا چه اندازه دارای مستندات تاریخی است؟
آنچه بهعنوان لباس در هنرنمایشی تعزیه مورداستفاده قرار میگیرد بههیچعنوان سند تاریخی ندارد و به جزئت میتوان گفت لباس تعزیه همخوانی قابلتوجهی با نظامیان عصر صفویه داشته که از آن زمان در تعزیه نیز ورود یافته و تأثیر آن تا به امروز حفظشده است.
به نظر میرسد این تأثیرپذیری پس از دوره قاجار تااندازهای کمرنگتر شده است.
بله. در این دوره به دلیل ارتباط ایران با اروپا و سفر فرنگیان به کشور، ابعاد مختلفی از پوشش جامعه ایرانی تخت تأثیر آن فرهنگ قرار گرفت و هنر تئاتر و نمایشهای آئینی همچون تعزیه نیز از این امر مستثنی نبود.
آیا این که پس از عصر قاجار و حتی در دوره معاصر، این لباس به انحای گوناگون دستخوش تغییر میشود چندان به صلاح به نظر میرسد؟
هیچ جای دنیا پیش نمیآید که لباس هنرهای آئینی آن کشور تحت تأثیر جو و فضای حاکم بر شکل پوشش افراد در زمانهای خاص تغییر کند کما اینکه در کشورهایی همچون هند، چین و اندوزی چنین مسئلهای رخ نداده است اما متأسفانه در ایران و با درگذشتن نسلی توانمند و شاخص در هنر تعزیه، افرادی پا به این عرصه گذاشتهاند که بدون مطالعه و درک درست از چراییهای بسیار در نمادهای بهکاررفته در هنر تعزیه، تلاش میکنند تا با بهروزرسانی نمادهای بهکاررفته در این هنر، توجه مخاطبان در نسلهای جدید را به خود جلب کنند اما نمیدانند که به این کار چه ضربهای به فلسفه بهکارگیری هر یک از نمادها در جریان تعزیه بهویژه در لباس و ابزار این هنر آئینی وارد میکنند.
لطفاً به برخی از چراییها در بهکارگیری رنگهای خاص همچون سبز، قرمز، زرد، سیاه، سفید و نیلی در لباس تعزیه اشارهکنید.
استنباط من از بهکارگیری رنگ قرمز برای لباس اشقیا این است که چنانچه در آیاتی از سورههای کهف و حج به آن اشارهشده، برای اهل جهنم لباسی از آتش تدارک دیده میشود که همانا آتش به رنگ سرخ بوده و برای اهل بهشت لباسی از حریر سبز که از این برداشت لباس اولیا در تعزیه به رنگ سبز است. رنگ سفید نشانی از پاکی است و رنگ سیاه برای سوگواری و عزاداری استفاده میشود. در شاهنامه هم نقلشده است که وقتی خبر مرگ سیاوش رو به کیکاووس دادند، به همگان دستور داد تا لباس نیلی بر تن کنند.
نظر شما درباره شرایط حاکم بر هنرنمایشی تعزیه در دهههای اخیر چگونه است؟
تعزیه هنری است مملو از نشانه چه در کنایات و رفتار چه در لباس و ابزار و ادوات. متأسفانه در دو دهه اخیر دخل و تصرفهای بسیاری به شکل بیمورد سبب شده تا لباس تعزیه به سمت تحریف شدن برود. در بسیاری از طراحی صحنه و لباسها شاهد اعمال تغییراتی هستیم که هیچ مبنا و دلیلی ندارد. برخی از فیلمها و سریالها در به وجود آمدن این تغییرات نقش داشتهاند و بهویژه این جریان درباره سریالهای تاریخی صدق میکند. همچنین فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به این آفتها دامن زدهاند. امیدوارم که هنر تعزیه بتواند در این عصر پرهیاهو که دائم به دنبال تغییر و تحریف نشانهها است، اصالت خود را از دست ندهد و همچون سدههای اخیر از صفویه به اینسو بتواند نقش اثرگذار خود را در زنده نگاهداشتن حماسه عاشورا و آنچه تاریخ درباره آن به نظاره نشست را بهدرستی و شایسته ایفا کند.