سرویس مد و لباس هنرآنلاین: لباس هر انسان پرچمی است که با آن اعلام میکند از کدام فرهنگ تبعیت میکند همچنان که هر ملتی با وفاداری و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هویت ملی و سیاسی خود ابراز میکند، هر انسان نیز مادام که به یک سلسله ارزشها و بینشها معتقد و دلبسته باشد، متناسب با آن ارزشها و بینشها را از تن به درنخواهد کرد.
چنانکه صرفنظر از اختلاف ظاهری و البسه اقوام مختلف بشر، لباسهای گوناگون یک وجه اشتراک داشتند که آن خاصیت پوشیدگی آنها بوده است اما در پی گسترش برخی فرهنگها، لباس ابزاری شد برای ارضای امیالی نظیر خودنمایی، حسادت، رقابت، جاهطلبی و سلطه بر دیگران و با استفاده از ابزار مد، انسان اسیر مطامع مؤسسات استعماری شد که برای سود بیشتر هرروز او را به بازی میگیرند و آنچه از بین رفته است انسانیت است.
بر این اساس در جامعهای که ارزشهای والای معنوی و انسانی بیاعتبار باشد و عالم درون انسان حیثیت و معنایی مستقل از نمایشها و جلوههای بیرونی نداشته باشد، شخصیت انسان بهکلی بر پایه توجه دیگران و اظهارنظر آنان دربارهی وی شکل میگیرد.
پیداست که افراد در چنین جامعهای سعی میکنند با هر وسیلهای و ازجمله بالباسی که به تن میکنند برای خود نوعی تشخص و تعین ایجاد کنند.
و اما تاریخ لباس در جهان باستان بشر از زمانه های بسیار دور برای رفع نیاز خود به پوشش، به فکر استفاده از امکانات محیط افتاد و پس از شناخت محیط و نحوه استفاده از امکانات آن بهتدریج در نوع پوشش خود تغییراتی به وجود آورد تا اینکه پس از گذشت سالیان متمادی، لباس به معنای امروزی و با فرم و کارایی ابداع شد. همچنانکه در طول تاریخ تقریباً طولانی ابداع لباس، عوامل متعددی در تحول آن دخالت داشتهاند و در این مطلب تاریخ کلی تولید لباس در جوامع ابتدایی بهطور خلاصه شرح داده میشود:
دوره اول:
دراپه (drope) یا لباسهای مواج که از پیچیدن پارچه به دور بدن تشکیل میشد، لباسهای شانتی (shenti) مصری که بهصورت لنگ به دور کمر میپیچیدند، هیماسیون (himation) یونانی که بهصورت چادرشب استفاده میشد و پارئیو (poreo) تاهیتی نیز که یکتکه پارچه بهصورت لنگ بود، نمونه لباسهای این دوره هستند.
دوره دوم:
لباسهای دوخته که از یک پارچه تهیهشده از یکتکه پوست یا پارچه بافته تشکیل میشد که این نوع لباس بهصورت یک حلقه از وسط بازشده و ازیکطرف بدن گذشته و بر روی شانه در طرف دیگر بدن قرار میگرفت؛ مانند پانچو (poncho)
این نوع لباسها به دودسته تقسیم میشدند، یک دسته لباس دوخته بسته که از چندین عرض پارچه نازک تشکیلشده و به دور بازوان پیچیده میشد. دسته دیگر لباسهای دوختهٔ باز بود که از طول پارچه استفاده میشد. به این طریق که پارچه را از طول رویهم جمع میکردند و بر روی لباسهای دیگر میپوشیدند و لباس در قسمت جلو بهصورت ضربدر رویهم قرار میگرفت؛ مانند کفتان (caftan) اسپانیایی که همان خفتان فارسی است.
دوره سوم:
در این دوره لباسهای پوستی بیشتر مورداستفاده قرار میگرفت و به این صورت بود که این لباس بهوسیله یکبند یا نوار چرمی به پاها وصل میشد.
این لباس در طول زمان تغییرات بسیاری کرد و به شلوار چادرنشینان و اسبسواران صحرانشین، چابکسواران و لباسهای پوستی اسکیموها تبدیل شد. پسازاین جوامع بشری وارد مرحله جدید تولید لباس شدند و درواقع آنچه ما امروزه با عنوان لباس و پوشاک میشناسیم به وجود آمد.
اینگونه بود که در دوران باستان، پوشاک دارای نظم و هماهنگی بوده و در قرونوسطی شکل و ظاهری شکوهمند پیدا کرد و در عهد رنسانس پرزرقوبرق شد و صورتی تجملی یافت و در عصر نوین شکلی نامشخص و رمزگونه به خود گرفت.