سرویس مد و لباس هنرآنلاین: نظام توسعه علمی کشور در شرایطی به موضوع مد و لباس روی خوش نشان داد که این عرصه همچون بسیاری دیگر از مقولات فرهنگی و اجتماعی نیازمند تغییر و تحول در راستای تطبیق با جریانات مدرن و متجدد در ایران بود.
هرچند آموزش عالی این ظرفیت را دارد که بخش مهمی از سیاستهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور را تعریف کند و فرصتهای لازم برای تحقق آنها را در قالب آموزش مبتنی بر دانش روز جهان فراهم آورد اما نظام آموزش عالی کشور در ارتباط با حوزه مد و لباس همواره با مسائل و مشکلاتی دستبهگریبان بوده که تداوم آن چالشها و نارساییهایی را به همراه داشته و کاهش منزلت علمی پژوهشی در این نظام مهم، افت شدید کیفی آموزش، تدریس و پژوهش را در مراکز دانشگاهی به همراه داشته است.
بررسی روند حرکتی مد و لباس کشور مبین آن است که نظام دانشگاهی در این بخش نیازمند آسیبشناسی جدی و مستلزم اعمال تغییرات و اصلاحات فراوان است.
در این مجال قصد داریم با مروری بر گفتوگوهای انجامشده با دانشگاهیان عرصه مد و لباس کشور دیگر بار بر وجود معضلات نظام دانشگاهی در ایران صحه گذاشته و در آستانه سومین دوره برگزاری جشنواره ملی دانشجویی مد و لباس کشور که قرار است از 20 تا 25 خردادماه به میزبانی دانشکده شریعتی برپا شود، بر لزوم تأمل و تفکر بیشتر در این بخش تأکید کنیم.
دانشجویان مستعد حوزه مد و لباس بهراحتی کشف میشوند
شکوفه اسفندیاری که بیشتر فعالان عرصه مد و لباس او را با نام مستعار "سارا" میشناسند، 10 سال است که در این حوزه فعالیت دارد و امروز بهعنوان یکی از مدیران حرفههای خانههای مد و مدرسان کاربلد حوزه طراحی لباس با تمام شاخههای متنوع در این بخش است.
او نیز معتقد است امروز بزرگترین معضل ما در جامعه مد و لباس، فارغالتحصیلان بدون مهارت است، فارغالتحصیلانی که کارورزیهای خوب نگذراندهاند میتوانند در کنار افراد باتجربه که در هر زمینهای بزرگترین سرمایههای ما در این کشور هستند، قرارگرفته و با مسیرهایی که افراد باتجربه طی کردهاند آشنا شوند. به نظر من حوزه مد و لباس طی سالهای اخیر بزرگترین قدمها را در اثبات ماهیت طراحان برداشته است. نیاز جامعه به این مهم اثباتشده درحالیکه ظرفیتهای گستردهای هم در این بخش وجود دارد. باوجوداین پتانسیلها، نهتنها میتوانیم از بازارهای خارجی بینیاز شویم حتی بهراحتی این ظرفیت وجود دارد که بازارهای کشورهای همسایه را بهراحتی از دست کشورهایی همچون ترکیه خارج کنیم. ترکیه بزرگترین قطب تولید لباس در منطقه و حتی اروپا است بااینهمه ما بهراحتی میتوانیم این بازارها را پس گیریم البته که باید مراقب باشیم که مسیرها را بهدرستی طی کنیم. استعدادیابی به نظر من نخستین قدمی است که ما باید برداریم. دانشجویان مستعد این حوزه با روشهایی بهراحتی کشف میشوند پس باید در پرورش این استعدادها تلاش کرد.
مدیریت منابع انسانی در ایران کار دشواری است
شهرزاد اخگر عراقی هم فعالیت گستردهای در عرصه مد و لباس دارد و با حضور در سمت مدیریت شرکت "تامد" تمرکز خود را بر روی کشف مسیرهای شغلی و پرورش متخصصان در زمینه استعدادهای ویژه طراحان قرار داده است. اخگر در زمینههایی مانند زمینشناسی، گرافیک، مدیریت منابع انسانی و همچنین بازاریابی مد نیز تحصیلکرده و از مدرسان دانشگاه در این عرصه است.
او میگوید مدیریت منابع انسانی در ایران کار دشواری است چرا که اساساً دانشجویان ما برای کار گروهی آنگونه که باید تربیت نمیشوند. مد و لباس هم بههیچعنوان فرد محور نیست و به تخصصهای مختلفی نیازمند است. تفکر کار تیمی یکباره حادث نمیشود. در هر جامعهای این تفکر از خانواده به فرزندان منتقل میشود. مسئله فردگرایی موضوعی است که بهشدت با آن مواجهیم و شبکههای اجتماعی و فضای مجازی یکی از دلایل هر چه بیشتر دیده شدن همین رویکرد فردگرایانه است. جامعه ما به سمت فردگرایی سوق پیداکرده است. کشورهای فردگرا زمانی به موفقیت دست مییابند که دارای زیرساختها و بسترهای موردنیاز صنعت و فنّاوری باشند. برای ما که هنوز به آن درجه از تکامل در ایجاد زنجیره و تولید ارزش، محصول و خدمت دست نیافتهایم، شایسته است روی مسائل منابع انسانی و فرهنگی کسبوکار تمرکز بیشتری داشته باشیم. درگذشته ایرانیان تمامکارهای خود را به شکل گروهی انجام میدادند و یار و یاور هم بودند.
اخگر اذعان داشته است که اگر مدرکی را بدون تلاش به دست آوریم در ابتدا فرصت است اما بعدها به تهدید تبدیل میشود. هر چه تلاش کنید به سوادتان اضافه میشود و جامعه هم بهمرورزمان به تخصصها بها خواهد داد. مدرکی که سواد پشتش نباشد دیر یا زود در برابر تخصص سر تعظیم فرود میآورد و میدان را واگذار خواهد کرد.
سیلابسهای درسی حوزه مد و لباس مشکل دارد
مرضیه زارع طراح لباس و دارنده دکترای پژوهش هنر با گرایش جامعهشناسی پوشش است که در دهه سوم زندگی خود هم مدرس دانشگاه و هم به مدت دو سال عضو هیئتعلمی دانشگاه بوده است.
زارع معتقد است یک سری از دانشگاههایمان بسیار خوب عمل میکنند، اما یک سری از دانشگاهها اینطور نیستند. بهواسطه مدتی که تدریس داشتم، فهمیدم خیلی از سیلابسهای درسی ما مشکل دارد؛ مثلاً در دانشگاه علمی کاربردی میگوییم صنعتگر پرورش میدهیم؛ من بااینکه طراح هستم و از خیاطی خیلی اندک میدانم، ترم یک واحد طراحی لباس به من داده میشود. وقتی بهعنوان مدرس به کلاس میروم، میبینم دانشجویان هنوز طراحی ساده بلد نیستند چه برسد به کشیدن آناتومی. من باید 10 کوزه وسط میز بگذارم تا دانشجویان طراحی یاد بگیرند و بعدازآن که مبانی را آموختند، تازه به آنها آناتومی درس بدهم. با این وضعیت به من میگویند همان ترم دوخت لباس را هم به بچهها یاد بده. کسی که هنوز بلد نیست مداد در دستش بگیرد، یکدفعه با حجم عظیمی از طراحی مواجه میشود که ماحصل آن اشتباهات زیاد است. به همین دلیل طراحان ما در مرحله طرح کاغذی لنگ میزنند. البته پیشرفت کردهاند و لااقل امسال در جشنواره فجر شاهد این رشد بودهام و چندین پله پیش رفتهایم، اما این چیزی نیست که رضایت من را شخصاً جلب کند. من در دانشگاه جامع در مورد سیلابسهای درسی خیلی تلاش کردم و تغییراتی که فکر میکردم لازم است را گفتم.
حلقه گمشدهای در حوزه مد و لباس وجود دارد که میتوان عنوان درسی برای آن تعریف کرد
مرجان خسروشاهی از جمله فعالان حوزه مد و لباس است که تمرکز خود را معطوف به بخش آموزش ساخته است و در سالهای اخیر موفق شده بهعنوان مدیر گروه و مدرس دانشگاه، هنرجویان بسیاری را در حوزههای مختلف مرتبط با عرصه مد و لباس تربیت کند. خود او نیز کارشناس طراحی پارچه و لباس و کارشناس ارشد فلسفه هنر است.
خسروشاهی اذعان دارد که دانشجوها قرار نیست فقط در یک شاخه کار کنند و رشته طراحی لباس آنقدر شاخههای مختلفی دارد که ازلحاظ اقتصادی میتواند به آنها کمک کند. برخلاف خیلی از رشتهها که دانشجو بهتنهایی بعد از فارغالتحصیلی نمیتواند کاری کند و حتماً باید جایی باشد که برای کار استخدام شود، رشته طراحی لباس و شاخههای گوناگونی که دارد این امکان را به دانشجو میدهد که خودش کارآفرین شود، اما بههرحال نیاز دارد ما یعنی فعالان حوزه طراحی لباس، بنیاد ملی مد و لباس و دولت از آنها حمایت کنیم بتوانند در آینده چرخه مد و لباس کشور را بچرخانند.
به گفته خسروشاهی، کاری که کشورهای دیگر انجام دادهاند و نتیجه گرفتهاند، اما ما هنوز نکردهایم. در دانشگاههای دروسی هستند که شاید به درد دانشجو نمیخورد. در رشتههای مختلف هم همینطور است ازجمله در طراحی لباس. البته مواردی مثل بازاریابی مد یا آشنایی با صنعت حلقه میانی و پیونددهنده است که گمشده و در طراحی مد به آن نیاز داریم. کسانی که در حوزه تولید هستند میگویند طراحان لباسی که در دانشگاه هستند به درد نمیخورند و فقط نقاشی میکنند، کسانی که در دانشگاه هستند هم میگویند آنچه تولید میشود، قدیمی شده و به درد ما نمیخورد درنتیجه حلقه گمشدهای دراینبین وجود دارد که حتی میتوان عنوان درسی برای آن تعریف کرد که افراد فعال در حوزه تولید باید بیایند و آن را تدریس کنند و نیازی نیست حتماً مدرس دانشگاهی باشد و کسی که در حوزه تولید فعالیت و تجربه دارد و اتفاقاً از بازار کار و اقتصاد و...آگاهی دارد میتواند آن را درس بدهد و خیلی هم به دانشجو کمک کند.
یکی از معضلات دانشگاهی کپی کردن مقالات است
و سر آخر مهناز ترابیان مدرس، مدیر گروه، رئیس انستیتو طراحی دوخت دانشکده فنی شریعتی که دبیر اجرایی سومین جشنواره ملی دانشجویی مد و لباس را نیز بر عهده دارد در این رابطه معتقد است دانشجویان فارغالتحصیل تمام رشتههای دانشگاهی وارد جامعه نمیشوند و هیچ کاری برای آنها در بازار کار وجود ندارند. به همین خاطر ادامه تحصیل میدهند که حداقل دو سال دیگر هم در محیط دانشگاهی باقی بمانند. معضل دوم عدم شناخت ورودیهاست. صرف اینکه یک دانشگاهی بزنیم که اسم طراحی، نقاشی و تصویرسازی دارد کافی نیست. متأسفانه در این زمینه اطلاعات دقیقی به بچهها داده نمیشود. دانشجو پس از دو ترم میگوید من بنا نبود که در این رشته کار خیاطی و الگوسازی انجام بدهم و من فکر میکردم قرار است فقط کار طراحی کنم، درحالیکه در این حوزه کسانی موفق هستند که دارای اطلاعات کامل در مورد ویژگیهای اندام، الگوسازی، چگونگی تغییر و دوخت هم باشند. کسانی که در حال حاضر دارند دنیای مد را رهبری میکنند از ابتدا خیاط بودهاند. این ویژگی در مورد همه رشتهها وجود دارد. ما بهصرف اینکه دانشگاه میرویم، نمیتوانیم همه اطلاعات را کسب کنیم. دانشگاه تنها چراغهای اولیه را روشن میکند و دانشجو خودش باید مطالعه کند. بچههای ما از کتابخانهها دور هستند و حتی آدرس کتابخانهها را نمیدانند.
ترابیان میگوید وقتی به دانشجویان میگوییم کتاب بخوانید تعجب میکنند و میگویند مگر در این عرصه هم کتاب وجود دارد؟ یکی از اشکالات اساسی ما در آموزشوپرورش این است که بچهها دارند فقط یکبعدی به مسائل نگاه میکنند. به نظرم آن کتابها هم برای آنها کافی نیست و هیچ انگیزهای در آنها ایجاد نمیکند. ما از مقوله آشنایی با کتاب و نویسندهها دور شدهایم. من نباید در دانشگاه به بچهها بگویم کتاب بخوانید بلکه باید پایه آن در دوران دبستان ریخته شود. کانون پرورش فکری باید اینجا فعالیت کند و بخواهد که بچهها در این عرصه وارد شوند. یکی از معضلات دانشگاهی کپی پیست کردن تمام مقالاتی است که از اینوروآنور گرفته میشود. در همه جای دنیا اگر اساتید در سطح فوقلیسانس و دکتری احساس کنند که شما چیزی را از جایی برداشتهاید و کپی کردهاید، شما را از آن دانشگاه اخراج میکنند و دیگر به شما حق ادامه تحصیل نمیدهند. در حقیقت این موضوع طوری بیان میشود که بگویند شما دارید از مقالات دیگران استفاده میکنید. متأسفانه ما در ایران چنین چیزی را نداریم. شما ببینید همین الان روبهروی دانشگاه تهران مینویسند اینجا پایاننامه نوشته میشود که اینیک معضل است. البته این کار مربوط به یک دانشگاه نیست، بلکه این کار باید از بالا در برنامهریزی تمام شیوهنامههای دانشگاهی عنوان شود. ما گاهی میبینیم از افراد بسیار مهم خبر بیرون میآید که معلوم نیست آنها مدرک دکتری خودشان را از کجا گرفتهاند. چنین کاری به یک ساختار و برنامهریزی درست نیاز دارد. چند سال پیش اعلام کردند فقط دانشجویان کارشناسی ارشد میتوانند مقالات خودشان را به جشنواره مد و لباس فجر ارائه بدهند ولی ما این مقطع را در دانشکده خودمان نداشتیم و به همین جهت خودمان را کنار کشیدیم و علناً ما نتوانستیم در مقالات و پایاننامههای مقطع کارشناسی ارشد وارد شویم.