سرویس مد و لباس هنرآنلاین: "امسال اجازه واردات پوشاک و لوازم خانگی داده نمیشود" این عنوان تیتری است که طی روزهای اخیر از زبان رضا رحمانی وزیر صنعت، معدن و تجارت مطرحشده و بسیاری از رسانهها نیز آن را تیتر کردند.
گاهی مطالبی که از سوی که سیاستمداران عنوان میشود در یک جمله خلاصه نشده و نیاز به تجزیهوتحلیل در سطح وسیع دارد. اینکه واردات پوشاک مجوز دارد یا نه، مورد بحث در این مجال نیست بلکه قصد داریم با اشاره به چرایی جهانی بودن صنعت پوشاک، این تلنگر را به مدیران بالا رتبه بزنیم که پاک کردن صورتمسئله، نمیتواند کمکی به اقتصاد در گردش کشور آنهم بهواسطه تولید ملی کند.
بههرروی طیف قابلتوجهی از جامعه تمایل دارند که سبد خانوار خود را در بحث خرید اقلام پوشیدنی با تکیهبر محصول برندهای خارجی پر کنند.
شاید از سویی برندبازی و برندپوشی به معنای استفاده از محصولات معروف جهانی بهعنوان یک معضل اجتماعی و آسیب جدی برای تولید ملی قلمداد شود اما بههرروی نمیتوان با چشمپوشی از انگیزه و هدف استفادهکنندگان از آن و فارغ از تفکیک میان طبقات اجتماعی، این چالش فرهنگی و اقتصادی را در مقام یک صورتمسئله پاک کرد.
رضا رحمانی وزیر صنعت، معدن و تجارت چند روز پیش در جلسه ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی شهرستان پاکدشت اظهار داشته است که صنعت پوشاک قابلیت توسعه دارد و امسال بههیچعنوان اجازه واردات پوشاک و لوازمخانگی داده نمیشود و از کسانی که در صنایع پوشاک و تأسیس شهرک تخصصی فعالیت میکنند بهصورت همهجانبه حمایت میکنیم.
به گفته رحمانی، حفظ وضعیت تولید و اشتغال موجود اولویت اول امسال است و فعال کردن ظرفیتهای خالی واحدهای تولیدی و توسعه واحدهای تولیدی که امکان و پتانسیل توسعه را دارند، اولویتهای بعدی هستند.
بخشی از این صحبتها میتواند روشنکننده چراغ امید برای صنعت خسته و در تنگنا قرارگرفته نساجی و پوشاک ایران باشد اما بهواقع با حدف مجوز واردات پوشاک، آیا تمام آنچه در بالا بدان اشاره شد محقق میشود.
آیا در پس طرح این موضوع، رقابت بیقاعده و غیرمنطقی میان جوانان در امر برندپوشی لحاظ شده است؟
آیا با حذف واردات پوشاک که بعید به نظر میرسد، اگر توان لازم برای تحقق آن در بخشهای مختلف وجود داشته باشد، به موضوعاتی همچون تلاش برای ارتقای جایگاه فردی، حس رقابت، برتریجویی و تلاش برای برخورداری از شرایط مطلوبتر در پس برندپوشی و استفاده از پوشاک وارداتی فکر شده است؟
شاید در وهله نخست، استفاده از پوشاک وارداتی در قالب یک رقابت نمایشی بیمحتوا و بیاساس قلمداد شود و نوعی خرید ضروری به نظر آید اما واقعیت قضیه این نیست و برند بازی و برند پوشی را میتوان در بسیاری از موارد بهمثابه بازاری قلمداد کرد که برگرفته از تأثیر روانی منبعث از نگاه معیوب به کالای وطنی است و نمیتوان از ابعاد مختلف آن را به مسئله مصرفگرایی بیهوده نسبت داد.
درمجموع نباید بهصورت انحصاری و مطلق این پدیده را به طیف و گروه اجتماعی خاصی نسبت داد و هر حرکتی مبنی بر حذف عنصر تأثیرگذار برند در چرخه پوشاک کشور، باید با نگاهی جامعهشناسانه و روانشناسانه همراه شود.