سرویس مد و لباس هنرآنلاین: بخش گستردهای از نمادهای فرهنگی و نحلههای فکری یک تمدن و تحولات ایجادشده بر آن، بر تاروپود لباس مردمانش نقش بسته است.
اهمیت لباس از این روی است که بهمانند کتاب گشوده، زبان رسای اوضاع فرهنگی و اجتماعی آن دوره است. دورههای تاریخی نیز با گسترش مناسبات سیاسی، اقتصادی و فکری همواره در حال تغییر بوده و از آنجایی که رسوبات فرهنگی از جغرافیا و تاریخ بر بستر اجتماع معاصر، نمایان است، بنابراین به جرئت میتوان گفت که هنر طراحی لباس در دامان سبکهای هنری رایج و معاصر شکل گرفته است.
جهان هنر در قرون 20 و 21 بیش از همه قرون پیشین مشمول نواندیشی و نوآوری است. در این قرون پرتلاطم، اشتیاق به خلاقیت و التزام به ابداع به حدی بود که بیش از پیش تاریخ هنر در آن دچار تحولات سبکشناختی شد.
این شور آن قدر بالا گرفت که نفس خلاقیت و نوآوری موضوع هنر شد. در این قرون هنر بهطور وسیعی از کارکرد زینتی فاصله گرفت. دستاوردهای علمی قرون 20 و 21 نهتنها بر پیشرفت صنعت، بلکه بر هنر معاصر نیز تأثیر گذاشت.
از جمله هنرهای معاصر، هنر مفهومی است. در هنر مفهومی ایده و مفهوم مهمترین جنبه اثر هنری است و این که چه شکلی دارد و چگونه اجرا میشود، چندان مورد اهمیت نیست. هنر مفهومی در پی نفی کردن شی هنری است تا به جای آن زبان، ایده و تفکر را جایگزین کند و در این راستا هر چیزی میتواند شیء هنری باشد حتی لباس.
هنر طراحی لباس در طول تاریخ در دامان برخی از سبکهای هنری رایج زمان پرورش یافته و موجب پیدایش سبکهای جدید شده است. هنر طراحی لباس میتواند در سبکهای متنوعی از جمله هنر مفهومی جلوهگر شود.
در چنین شرایطی، هنرمندان بدن انسان را بهمثابه بوم یا وسیلهای برای نشان دادن مفاهیم در وی و ذهنیات خود میپندارند. بنابراین هدف اصلی او از خلق یک لباس، پوشش نیست، بلکه با بهرهگیری از مواد پوشیدنی و غیر پوشیدنی مثل پارچه، شیشه، چوب، کاغذ و غیره احساسات و اندیشههای درونی خود را نمایش میدهد.
"کانسپچوآلیسم" یا همان "مفهومگرایی" در دهۀ 1960 پدید آمد و برای اولین بار در 1967 سل لوویت آن را بهعنوان یک گرایش هنری تعریف و ترویج کرد. اساسیترین ادعا در این گرایش آن است که هنر یک مفهوم است تا یکشی مادی.
هنرمندان فعال در عرصه طراحی و خلق هنرهای مفهومی بهویژه در عرصه مد و لباس، سعی در رد ظریفکاریهای سنتی داشت و تلاش میکنند انسان را آگاه کنند و بگویند تعاریف روزمره در برابر خود اثر هنری اهمیت فرعی دارند و امری قطعی نیستند.
بنابراین شاید لازم است در یک بازنگری اساسی، رویکرد پویا، تخصصی و آکادمیک نسبت به هنرهای مفهومی را در چرخه مد و لباس کشور وارد کرد چرا که بدون شک این یکی از راهکارهای تجلی هنر، مفهوم و اقتباس در دل صنعت است.