سرویس مد و لباس هنرآنلاین: سید مهدی جوادی از فعالان عرصه مد و لباس کشور، مدیر مؤسسه پوشاک اسلامی "حیا" و رئیس انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب است.
او که سالها است در سایر پروژههای تولید محتوا در بخش رسانه و برپایی جشنوارههای فرهنگی فعالیت دارد، از بدو شکلگیری کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور، بخش قابلتوجهی از تمرکز خود را در حوزه پوشاک اسلامی معطوف کرده، اما معتقد است با وجود همه تلاشها همچنان در زمینه عفاف و حجاب، ضعف جدی در زمینه مزاج و ذائقهسازی در زمینه مصرف پوشاک وجود دارد. بهزعم جوادی ما در زمینه شاخصگذاری پوشاک کشور دچار مشکلاتی هستیم که این بلاتکلیفی موجب شده اعتماد حاکمیتی نسبت به این موضوع وجود نداشته باشد. مشروح گفتوگوی هنرآنلاین با سیدمهدی جوادی را در ادامه بخوانید:
بهعنوان پرسش ابتدایی، لطفاً از نحوه ورودتان به عرصه مد و لباس بگویید؟
فعالیت ما در حوزه مد و لباس به شکل جدی از سال 1386 آغاز شد، هرچند ما سابقه طولانی و قدیمی فعالیت در خانوادهمان داریم. از سال 1385 که قانون ساماندهی مد و لباس کشور ابلاغ شد، همزمان با ابلاغ این قانون من در صداوسیما جشنوارهای به نام تولیدات رسانهای عفاف و حجاب را برگزار میکردم که بهواسطه آن با کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور در بدو تأسیس و شکلگیری آشنا شدیم. ما از جریان تبلیغی و رسانهای به مفهوم مد و لباس نگاه کردیم و این رویکرد در برخی موارد با سبقه کاری خانواده من در زمینه پوشاک گره خورد و ما تصمیم گرفتیم مؤسسهای در قالب لباس ایرانی و اسلامی با عنوان مؤسسه پوشاک اسلامی "حیا" تأسیس کنیم و در مقاطع مختلف هم با رویدادهای برپاشده از سوی کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور نیز همراه شدیم.
رویکرد مؤسسه شما از بدو شکلگیری چه بوده است؟
ایده اولیه تأسیس این مجموعه در نمایشگاه حلال مسکو به ذهنم خطور کرد و شاید تشابه اسمی حیا و حلال هم از همانجا نشأت گرفت. ما در ایران استاندارد توزیع در حوزه پوشاک نداریم، اما برندهای مختلفی با رویکردهای متنوع طراحی، تولید، فروش و عرضه و توزیع داریم. ما در مرحله اول به دنبال یک برند برای توزیع و عرضه پوشاک بودیم. استنباط ما این بود که در حوزه پوشاک هم میتوانیم شاهد حضور برندهای عرضه بااعتبار و اعتماد در جامعه باشیم که اگر محصولی به فروش رسید، هم به لحاظ کیفیت، هم وجوه پوشاک اسلامی و قیمت استاندارد است. یکی از مواردی که آن زمان من را بهشدت آزار میداد، مدل عرضه محصولات حجاب به شکل بسیار نازل بود و مدل عرضه فاقد هنر داشتند. درحالیکه وقتی شما در حوزه پوشاک بانوان فعالیت میکنید نخستین اصل این است که حس زیباییشناسی آن خانم را بربینگیزید. شاید برند "حیا" جزء معدود برندهایی است که از همان ابتدا در مدلهای بستهبندی، عرضه و نحوه ویترین بسیار حساس بود. ما تلاش داشتیم بهترینهای حوزه پوشاک اسلامی را جمعآوری و به بهترین شکل ممکن عرضه کنیم که البته این مهم به دلایل گوناگون به شکل کامل میسر نشد. نخست آنکه در آن سالها خلأ محصول وجود داشت. شما وقتی میتوانید برند توزیع خوبی باشید که یک پشتوانه تولیدی خوبی هم از شما حمایت کند. در درجه دوم سیکل یا زنجیره عرضه در حوزه پوشاک از زمان طراحی و تولید تا فروش ناقص بود و هنوز هم این مشکل احساس میشود و ما به مفهوم صنعتی سازی در حوزه پوشاک مشکل داریم. قالب طراحان ما وارد مقوله تولید میشوند، خودشان فروشنده آثارشان هستند و همین وارد عرصه تولید و فروش شدن در یک چرخه معیوب باعث میشود طراحی که میتوانست بهعنوان یک موتور محرکه برای صنعت پوشاک کشور تولید طرحهای متنوع کند، طرحهایش را ارتقا دهد و اصلاح و بهبود در آنها ایجاد کند، درگیر چک و سفته و بازار و تولید و فروش و اینها میشود و چون اینها ذاتاً آدمهای هنری هستند و نه بازاری با اتفاقات ناخوشایندی در این چرخه مواجه میشوند. همین چرخه معیوب ما را بر آن داشت که خودمان هم در برخی موارد البته بااحتیاط زیاد، اکراه و علیرغم وجود تجربه 30 ساله در خانواده وارد حوزه طراحی و تولید شدیم.
با توجه به فعالیتهای گستردهای که در زمینه رسانه داشتهاید، حتماً با ضعف برنامهسازی و تبلیغات مؤثر در زمینه برندسازی ایرانی و اسلامی مواجه شدهاید. به چه دلیل بخش متولی عفاف و حجاب در کشور علیرغم داشتن بودجههای کلان اما توفیقی در زمینه جلب نظر نوجوان و جوان ایرانی برای استفاده از محصولات این عرصه نداشته است؟
این موضوع دارای چند وجه است و نمیتوان با یک مؤلفه درباره آن صحبت کرد. ما در زمینه عفاف و حجاب، ضعف جدی در زمینه مزاجسازی و ذائقهسازی داریم که علل مختلفی دارد. در زمینه شاخصگذاری پوشاک کشور نوعی بلاتکلیفی وجود دارد و این بلاتکلیفی موجب میشود اعتماد حاکمیتی نسبت به این موضوع وجود نداشته باشد. این بخش را با مثالی بیشتر توضیح میدهم. خاطرم است دریکی از نمایشگاههای مد و لباس کشور در سنوات و دورههای قبلی، بنده با یکی از مسئولین نظارتی در حوزه پوشاک کشور از نمایشگاه دیدن میکردیم و جالب بود بر روی یکی از این لباسها، اتیکت لباس اجتماع توسط کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور درجشده بود. آن آقایی که مسئول نظارت بر حوزه پوشاک بودند، میگفتند اگر این اثر وارد جامعه شود مأموران ما با آن برخورد میکنند. میخواهم بگویم که این تشتت ضوابط موجب میشود که رسانهها هم برای تبلیغ یا نمایش یک جریان در حوزه مد و لباس دستودلشان بلرزد. با این مثال به چندوجهی بودن عرصه پوشاک در کشورمان اشاره داشتم. یکی از موضوعات آشفتگی حوزه تبلیغات در فضای مد و لباس است. مثلاً شما ظرفیت رسانه ملی را در نظر بگیرید. من در رسانه ملی کارکردهام. مسئولین صداوسیما مجموعهای از نبایدها را در حوزه پوشاک ضابطه و ابلاغ کردهاند، اما در ازای این نبایدها بر چه بایدهای تأکید کردهاند. شما امروز یک آشفتگی پوشش در فضای اجرا و برنامههای تلویزیونی را شاهد هستید. آیا نمیشد این بخش را هدفمند کرد؟ به سهولت و با تکیهبر مدلها و پیشنهادهای موجود این کار بهراحتی شدنی بود تا فضای روی آنتن از این فضای آشفته به یک فضای مؤثر و جریان ساز تبدیل شود. نکته دیگر اینکه ما مؤسسات تبلیغی حرفهای در حوزه مد و لباس که رسانه را بشناسند نداریم، کسانی که بهصورت تخصصی به این حوزه ورود کنند و به شکل حرفهای در این زمینه فعالیت کنند. بهطور مثال چه روش استاندارد و درستی برای تبلیغ یک مانتو وجود دارد؟
جالب است که این میزان از اهمال و کمکاری در زمینه تبلیغات مؤثر در زمینه پوشاک اسلامی و ایرانی علیرغم تأکیدات شخص مقام معظم رهبری از سایر رسانهها و بهویژه رسانه ملی مشاهده میشود.
خاطرم است که رهبری در مورد بحث مد و لباس طی سخنرانی که در جمع دانشجویان همدان داشتند، بر موضوع مد و لباس تأکید کردند و به این نکته اشاره کردند که من با مد مخالف نیستم. حتی صحبتهایی درباره مد اصلاح و آرایش مطرح کردند و فرمودند که فعالان این عرصه باید به دنبال مدلهای بومی مد و لباس روند. ما در حوزه تبلیغات مد و لباس بومیسازی نکردهایم. بههرروی کت واک یک مدل تبلیغی بود. از زمان حذف این جریان از چرخه مد و لباس، چه گزینه جایگزینی برای آن با تکیه بر قوه عاقله اهالی مد و لباس و رسانه در نظر گرفتهایم؟ البته نکته دیگری هم وجود دارد و آن اینکه مسئولین رسانهها هم کمی از پرداختن به مقوله مد و لباس میترسند. مدتهاست من طرحی را با عنوان "حالا چی بپوشیم؟" به صداوسیما پیشنهاد کردهام تا برنامهای با این عنوان ساخته شود. حرفم هم این بود که وقتی در خارج از ایران برای لباس ما الگوسازی میشود، یا اگر ما الگوسازی نکنیم، نیاز طبیعی بخشی از جامعه بهویژه دختران و پسران نوجوان و جوان مرتفع نمیشود و ناخودآگاه به سمت الگوی وارداتی میروند. آیا نمیتوانیم در صداوسیما حرفی دراینباره بزنیم؟ من با قاطعیت میگویم که میتوانیم اما نیازمند یک جرئت و قوای تصمیمگیری هستیم تا فرد و گروهی به این حیطه به شکل جدی ورود پیدا کنند.
یکی از موضوعات مهم و موردتوجه در عرصه مد و لباس ایرانی، توجه به استفاده از نمادها و المانهای فرهنگ، بومی و تاریخی است که در محصولات حجاب کمتر دیده میشود. مرز بین الهام گرفتن از این الگوها در لباسهای ایرانی و اسلامی کجاست و به چه دلیل تولیدکنندگان محصولات حجاب به سراغ این طرحها و نقشها باهدف ارضای نیاز تنوعطلبی دختران محجبه ایرانی نمیروند؟
این پرسش دارای دو وجه است. نخست میزان تمایل طراحان مد و لباس به استفاده از المانهای ایرانی و دوم ایجاد تنوع در طراحی و تولید محصولات عفاف و حجاب. در بخش اول احساس میکنم بیش از اینکه مد و لباس به سمت کاربردی شدن البسه رود، دچار یک سنتگرایی عجیب در طراحیها شده است. زمانی ابر بزرگی از این فضا درست شد و هرروز با برندهای جدید پوشاک سنتی با الیاف طبیعی مواجه میشدیم که بهزعم من محدود کردن موضوع طراحی در این بخش خود عیب بزرگی است. درست است که آنها میتوانند روح هنر اصیل و سنتی ایرانی را وارد حوزه مد و لباس کنند، اما اگر این شکل از طراحی ناظر به نیازهای واقعی و مقتضیات زمان نباشد، خود یک بازگشت به عقب نهچندان دلچسب است. ازقضا من تصور میکنم در بخش پوشاک اسلامی کاربردی بودن بیشتر موردتوجه قرارگرفته و تنوعطلبی مغفول مانده است. شما ببینید طی دهه اخیر چه اتفاقاتی در طراحی چادر رخداده است. امسال دیدم که یکی از همکاران ما از چادری مخصوص پیادهروی اربعین به همراه کوله و ملزوماتی ازایندست رونمایی کرد. این نشان میدهد توجه به وجه کاربردی در محصولات حجاب بیشتر بوده، اما در تنوعطلبی این ماجرا و دادن رنگ و لعاب جدید به این محصولات دچار ضعف هستیم. یکی از علتها این است که طراحان ما یا با فضای صنعتی سازی پوشاک فاصله دارند یا اگر آنهایی که محصول را به محصول قابلمصرف پرتیراژ کاربردی نزدیک میکنند، خودشان وارد فضای تولید و عرضهشده و از بروز رسانی محصول طراحیشده غافل میشوند. اینها ایرادهایی است که وجود دارد. ما علیرغم وجود دانشکدههای خوب هنوز هم در بخش ایجاد ارتباط میان طراح و صنعتگر مشکلاتی داریم. خاستگاه فضای طراحی دوستان هنری بوده که شاید چندان به فضای عفاف و حجاب نزدیک نیستند پس ممکن است بهخوبی نیاز مصرفکننده محصولات حجاب را به شکل ملموس درک نمیکنند به همین دلیل اتصال طراح به موضوع عفاف و حجاب خود بهتنهایی مسئلهای قابلتأمل است.
آیا انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب در راستای رفع این نقیصه برنامهای دارد؟
انجمن در حال مراوده جدی با مرکز سی جی آی ایران در حوزه طراحی لباس است. مرکز سی جی آی، مرکز تصویرسازی رایانهای کشور است که زیر نظر معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری فعالیت میکند. قرار است استودیو پیشرفته طراحی لباس با هدف ساخت انیمیشن در زمینه پوشاک اسلامی در این مرکز راهاندازی شود. ما قصد داریم در بحث مدل تبلیغ در حوزه پوشاک بهواسطه ممنوعیت کت واک از امکانات و فناوری روز کمک میگیریم و مدل جایگزینی را پیشنهاد کنیم که محدودیتها ر ا پشت سر گذاشته و نیاز طراحان کشور در معرفی محصولاتشان را مرتفع میکند.
بخش عفاف و حجاب نمایشگاه قرآن و نمایشگاه لباس عاشورایی دو رویدادی است که به همت کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور در راستای توجه و توسعه محصولات مد اسلامی همه ساله در کشورمان برگزار میشود و چندین دوره نیز پشت سر گذاشته است. به عقیده شما خروجی این دو رویداد تا چه اندازه اثرگذار عمل کرده و آیا رویدادهایی ازایندست توانسته است با صرف بودجه فرهنگی کشور، دستاورد قابلذکری داشته باشند؟
کارکرد رویدادها مختلف است. برخیها کارکرد نمایش و فروش دارند و برخی آغازگر یا پایانبخش یک موج هستند. ما نباید به بخش عفاف و حجاب نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم بهعنوان یک نمایشگاه یا جشنواره نگاه کنیم. تنها کارکرد این بخش برای صنعت پوشاک کشور پر کردن یک خلأ بزرگ با عنوان سکوهای عرضه است. در کشور ما سکوهای عرضه به شکل جدی وجود ندارد و این کمبود نهفقط در حوزه پوشاک که در دیگر بخشها هم ملموس است و همه ساله و در فواصل زمانی شاهد برپایی نمایشگاههای فصلی در راستای عرضه خواروبار و محصولات غذایی و پوشاک هستیم. در برخی موارد هم شبکههای درستی برای توزیع محصولات نداریم پس بخش عفاف و حجاب نمایشگاه قرآن بهمثابه یک فروشگاه بزرگ است که بخشی از خلأ نبود سکوهای عرضه را کاور میکند. ماههای رمضان و محرم هم بهانهای برای این رویدادهاست. البته پیشنهاد ما این بود که بخش عفاف و حجاب نمایشگاه قرآن کریم از نمایشگاه جدا شود و در سال یک نمایشگاه قابلاتکا و توانمند در حوزه محصولات حجاب داشته باشیم. البته که اقتصاد و معیشت بسیاری از همکاران ما در حوزه تولید محصولات حجاب به همین نمایشگاه گرهخورده هرچند که نمایشگاه فعلی چندان مطلوب نیست. به نام عفاف و حجاب است اما از خیل وسیع پارچهفروشان تا مزونهای مانتو در این رویداد حضور دارند. ما انتقادات جدی به بحث برگزاری نمایشگاه عفاف و حجاب نمایشگاه قرآن داریم و این انتقادات را در مقاطع مختلف به کارگروه منتقل کردهایم علیرغم اینکه همکاری زیادی هم با کارگروه داشتهایم و بار زیادی از برپایی این نمایشگاه بر عهده انجمن بوده است. درباره لباس عاشورایی هم معتقدم شاید این رویداد نتوانسته است موجی ایجاد کند، اما نکته اساسی اینجاست که گاهی اوقات ایجاد پرسش یا دغدغه خود موضوعیت دارد. اینکه شما ذهن طراحان را به این سمت برید که چنین موضوعی هم وجود دارد و آرامآرام ذهن طراحان را به سمتی برید که در حوزه عاشورا و محرم میشود با محوریت طراحی لباس کاری کرد. همین ایجاد پرسش اتفاق مبارکی است. اما نهفقط درباره لباس عاشورایی که درباره بسیاری دیگر از اتفاقاتی که در کارگروه ساماندهی مد و لباس درحال رخ دادن است میتواند درباره دلایل عدم ایجاد موج و جریان سازی این پرسش را مطرح کرد که چرا بین یک ایونت و برنامهریزی و خروجیهای ملموس در جامعه تا این اندازه گپ و فاصله وجود دارد. بخش اول این است که باید ببینیم اتفاق نهایی توسط چه کسانی رقم میخورد. پاسخ برندها هستند. برندها در مقام ناشرانی هستند که در پروسه چاپ یک کتاب از زمان پایان نگارش تا انتشار و عرضه به بازار نظارت دارند. ما در حوزه مد و لباس چنین افرادی را نداریم. ما ایونت هایی برگزار میکنیم، اما برپایی آن را به دست طراحان میسپاریم که شاید اطلاعات چندانی از روند تولید و توزیع آثار ندارند. بازهم به شاهکلید همه موضوعات برمیگردم. ازآنجاکه ما چرخه کامل و برندهای واقعی با واحدهای مشخص و حرفهای نداریم و سازمان و نظام عرضه درست نداریم، خروجیها از واقعیت دور هستند. طراحان در فضای انتزاعی خود آثاری درخور توجه خلق میکنند، اما توجهی به روند تولید این آثار ندارند. این مسئله در جشنواره فجر هم وجود دارد و باید پرسید چه تعدادی از طرحهای برگزیده در این رویداد وارد بازار شدهاند؟
چه پیشنهادی برای رفع عیوب اتصال اصولی در چرخه طراحی تا تولید محصولات مد و لباس دارید؟
پنج گام در حوزه مد و لباس وجود دارد که تا زمانی که این پنج گام با یکدیگر همراستا نشوند اتفاق درخور توجهی رخ نخواهد داد. گام نخست ایجاد برندهای قدرتمند است. مورد دوم اصلاح به معنای فعالسازی ظرفیتهای یک سری از قوانین است. سومین گام توجه به مقوله ذائقه سازی در مخاطبان است که رسانه ملی میتواند کمک شایانی در این مسیر ارائه دهد. مرحله بعدی ساماندهی نظام عرضه و گام پنجم ارتقاء توانمندی فعالان عرصه مد و لباس است. ما به کدامیک از این موضوعات و بخشها به شکل اصولی و استاندارد توجه داشتهایم؟ توجه به این گامها میتواند بسیاری از مشکلات و کمبودها را رفع کند.
بهعنوان رئیس انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب از چرایی تشکیل این انجمن و برنامههای آینده خود و همکارانتان بگوئید؟
انجمن تولیدکنندگان محصولات حجاب تشکیل شد ازآنجهت که احساس کرد اتکای صِرف به کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور نمیتواند همه موضوعات در این حوزه را حل کند و البته این امر چندان عجیب و دور از تصور هم نیست. در تمام دنیا انجمنهای تخصصی بار زیادی از موضوعات صنفی را به دوش میکشند. انجمن بهعنوان یک بازوی تخصصی مبتنی بر ظرفیتهای مردمی است که قرار است اجتماع سازی در زمینه محصولات حجاب داشته باشد. این انجمن طی سه سال گذشته موضوعات مختلفی مانند استفاده از ظرفیتهای قانونی را به شکل جدی با کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی بهپیش میبرد. انجمن بهعنوان مرجع امین تخصصی در حوزه پوشاک مورد مشورت بسیاری از ارگانها مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی است. انجمن امروز بالغبر 100 عضو دارد و در دور جدید انجمن به دنبال ارتقای توانمندی اعضای خود از کمک به پر کردن خلأ طراحی تا ایجاد برخی تسهیلات برای اعضاست. البته فعالیتهای انجمن بسیار مفصل است که شاید ذکر تمامی موارد از حوصله این بحث خارج باشد.
آیا شما در مؤسسه "حیا" به موضوعات خاصی در زمینه تاریخ و فرهنگ اسلامی و ایرانی توجه داشتهاید و در قالب طراحی از دریچه آن موضوعات محصولاتی را تولید کردهاید؟
درباره وقایع تاریخی خیر و به این مفهوم کار خاصی انجام ندادهایم. یک مؤسسه هنری میتواند چنین روندی را دنبال کند، اما مؤسسهای که ناظر بر کاربردی بودن محصولات درحرکت است، نمیتواند چنین دغدغههایی داشته باشد. اما ما در مقطعی احساس کردیم که در فضای دستهبندیهای مصرف پوشاک، با قشری مواجه هستیم که نه مصرفکننده پوشاک چادر به معنای سنتی هستند و نه مصرفکننده مانتو به مفهوم بیضابطه. در این بخش مؤسسه ما زمانی را برای طراحی مانتوهای اسلامی برای این قشر صرف کرد.
آیا مؤسسه شما خارج از ایران هم فعالیت میکند؟ با توجه به بحرانهای اقتصادی فعلی به مقوله تولید مشترک محصولات حجاب با همکاری دیگر کشورهای اسلامی همفکر میکنید؟
بله ما مقطعی در لبنان اقدام به عرضه محصولاتمان کردیم و پایگاه تولیدمان را هم لبنان گذاشتیم اما به دلیل نبود امکان واردکردن محصولات از لبنان به ایران و مشکلات گمرکی و ارزی، مجدد تولید را در ایران هم از سر گرفتیم. چندین نمایندگی مستقیم و غیرمستقیم هم در سراسر کشور داریم، اما یکی از اتفاقاتی که حوزه اقتصاد ما به آن دچار شده، موضوعات ارزی است، اما ما به این تهدید در مقام فرصت نگاه کردهایم بحث صادرات و همچنین تولید مشترک است. ما با کشور عمان وارد پروسه تولید مشترک شدهایم. مزاج مردم عمان تا حدود زیادی شبیه بانوان ماست و طراحی و تولید مانتوهای عبایی ما در قالب پروژه تولید مشترک با کشور عمان در منطقه آزاد چابهار در حال انجام است. بازار پوشام اسلامی بازار بزرگی است. من در هفته مد اسلامی لندن یا مالزی به این مهم پی بردم و میبینیم که کشورهایی مانند ترکیه و مالزی گوی رقابت را از یکدیگر ربودهاند. چه اشکالی دارد ما در ایران طراحی مبتنی بر نیاز یک خانم خارجی در حوزه پوشاک اسلامی داشته باشیم. بازار محصولات مد اسلامی مشتریان وفادار دارد و بسیار جذاب است اما متأسفانه ما بهجز موارد استثناء توجه چندانی به بازار جهانی محصولات حجاب نداشتهایم. البته کار کردن در بازارهای جهانی متدولوژی خاص خود را نیاز دارد. هم نیاز به بازاریابان حرفهای داریم و هم نیازسنجی درستی باید از بازارهای بینالمللی داشته باشیم که ما در این موارد دچار ضعفهای عمده هستیم و از بسیاری از محاسن فعالیت در ابعاد بینالمللی و عرضه محصولات حجاب با استانداردهای باکیفیت در بازارهای جهانی غافل هستیم.