سرویس مد و لباس هنرآنلاین: خاصیت مد این است که تغییر کند و بهعنوان یکی از نمادهای روند تغییر جوامع به منصه ظهور رسد و دراین بین یکی از اثرگذارترین عوامل تابعیت از بازار تودهای در زمینه مصرف کالا و ابداع سبکهای نو در زمینه پوشش رسانهها هستند.
هر چند قدمت پوشاک و استفاده از آن را میتوان به اندازه طول تاریخ زندگی انسان دانست اما طی دهههای اخیر بود که انواع و اقسام رسانههای اجتماعی شکل گرفتند و سلطه برخی رسانهها کار را بهجایی رساند که زبان گویا و متمایز مدسازان در سراسر جهان شدند.
رسانهها سبب شدند که سرعت تنـوعبخشی به عرصه مد و لباس برای همه اقوام و ملتها یکسان نباشد و آنانی برای خلق این تنوع، صورتی منسجم و آگاهانه ایجاد کردند که بهخوبی توانستند در مقام یک فرایند فرهنگساز و از دیدگاههای مختلف از قبیل روانشناسی، اقتصاد، جامعهشناسی، مذهب، تاریخ، زیبایی و غیره، هنجارهای اجتماعی در زمینه پوشش را بسازند و بهعنوان یک الگوی رفتاری به آحاد جامعه القا کنند.
اما مد و رسانه دو روی یک سکهاند. همان اندازه که لباس متعهد به اصلاح و تکمیل بدن بهمنظور پرداختن به نیازهای جسمانی و برآوردن خواستههای فرهنگی و اجتماعی در مورد چگونگی بروز و ظهور افراد است، رسانهها نیز موازی با هنجارهای اجتماعی در بستر خود حرکت میکنند و برآنند عادات جامعه را به سمت دلخواه خود سوق دهند.
هرچند مد از برخی مناظر جامعهشناسانه، همهگیر شدن یک فکر و سلیقه در قالب تقلید است اما اساسیترین نقش در تحقق این تعریف را رسانهها بر عهده دارند.
شبکههای اجتماعی موجب گسترش پیوندهای فردی و اجتماعی در تمامی ابعاد و زمینهها شده و مد بهمثابه یک سرمایه اجتماعی، همواره حمایت این پتانسیل بالای تکنولوژیکی را از تمامی فرهنگها خواستار بوده است.
حال جای طرح این پرسش باقی است که طی سالهای پس از انقلاب اسلامی ایران، رسانهها بهویژه مطبوعات و خبرگزاریهای رسمی تا چه اندازه توانستهاند بهعنوان یک منبع حمایت از مد اصیل و هویتمند در کشورمان مؤثر واقع شوند؟
به نظر میرسد رسانههای جمعی نتوانستهاند آنگونه که باید و شاید، نقش نافذ خود را در شکل بخشی به هویت برآمده از عرصه مد و لباس ایفا کنند و از این رو افراد هنگام استفاده از رسانههای ارتباطی وارد اشکال تعاملی متناقضی در زمینه انتخاب سبک پوشش شدند.
رسانههای رسمی هنوز هم آنگونه که باید مجاب نشدهاند که با خلق محتوا در مسیر بازتعریف هویت نوین و مدرن خواهند توانست فرآیند مدرنیته و رشد فردگرایی در جامعه متمدن ایران را کنترل کرده و کمک کنند نیروی حاکم از سوی رسانههای قدرتمند جهان، کمتر به دگرگونی ارزشها و باورهای ملی ما منجر شوند.
رسانهها این توان را دارند که موجب کنترل تعارض میان انتخاب افراد تحت فشار و سلطه شبکههای وسیع اجتماعی و هنجارها و ایدئولوژی جامعه ایرانی باشند تا بهویژه نوجوانان و جوانان در تقابل زندگی مدرن و سنتی در ایران با تلاقی سه فرهنگ ایرانی، اسلامی و غربی بهسوی گرایشهای چندگانه و متضاد سوق پیدا نکنند.