سرویس مد و لباس هنرآنلاین: الناز حدیدی طراح لباس و مدیر مؤسسه "طراحان مد" نزدیک به دو دهه است که وارد عرصه مد و لباس شده و اکنون با ادامه تحصیل تا مقطع دکترای پژوهش هنر توانسته است اشراف خود به حیطههای مختلف و مرتبط با فشن را از علوم انسانی همچون جامعهشناسی و روانشناسی گرفته تا ادبیات و فلسفه به اثبات رساند.
حدیدی که بهعنوان مدرس طراحی و دوخت، تجربه حضور در برنامههای تلویزیونی همچون "به خانه برمیگردیم" و "خانه مهر" را نیز در کارنامه خود دارد معتقد است باید مد را بهعنوان یک رسانه قلمداد کنیم یعنی آنچه من میپوشم با شما، با جامعه و با جهان گفتوگو میکند پس نمیتوان تنها به دیده پوشش به مقوله لباس نگاه کرد. گفتوگوی هنرآنلاین با الناز حدیدی را در ادامه بخوانید:
خانم حدیدی، بهعنوان پرسش ابتدایی کمی درباره نحوه ورودتان به عرصه مد و لباس و تحصیلاتتان بگوئید؟
من از سال 1378 وارد حوزه مد و لباس شدم چرا که در دانشگاه الزهرا (س) به مدت 4 سال طراحی لباس خواندم و سپس با رتبه یک، پژوهش هنر را برای مقطع کارشناسی ارشد انتخاب کردم. البته در آن زمان، مقطع کارشناسی ارشد طراحی لباس وجود نداشت پس لاجرم وارد پژوهش شدم که البته باید بگویم که خوشبختانه تحصیل در حوزه پژوهش هنر این رشته دید من را نسبت به سایر حیطههای فرهنگی، هنری، اجتماعی و تاریخی گسترده کرد. سال 88 تحصیلاتم در مقطع ارشد به پایان رسید و اکنون هم در دانشگاه تهران مشغول تحصیل در مقطع دکترای پژوهش هنر هستم. این را باید بگویم که پژوهش هنر نهتنها من را از عرصه مد و لباس دور نکرد بلکه همه مقالاتم در این دو مقطع تحصیلی به سمت پارچه، لباس و آن چیزهایی رفت که به گسترش حوزه مد و لباس کمک کند. مثلاً در مقاله اخیرم، آثار ادبی میخائیل باختین را با آراء مد تطبیق دادهام. عقیده من این حوزه دارای گرایشهای بینا رشتهای است و میتواند با تمام علوم و فنون ارتباط تنگاتنگی داشته باشد. حین تحصیل در چند کارخانه پوشاک هم کارکردم، مزون داشتم و تدریس از مقطع کاردانی تا کارشناسی ارشد را هم در برنامهام قرار دادم.
چه شد که مؤسسه مد و لباس "طراحان مد" را تأسیس کردید؟
در سال 93، شرایطی از سوی کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور برای دریافت مجوز مؤسسات مد و لباس فراهم شد. من هم با 10 سال سابقه تدریس و داشتن ارتباطات مختلف با اساتید و فعالان این عرصه تصمیم به راهاندازی مؤسسه با هدف ورود طراحان به حوزه کسبوکار گرفتم چرا که معتقدم به دلیل آموزشهای پراکنده در دانشگاه دانشجویان به سمت اهداف مشخصی سوق داده نمیشوند. ما در مؤسسه از همان ابتدا روند استعدادیابی را پیش گرفتیم و بهواسطه برپایی دورههای رایگان مهارتهای کسبوکار به شناسایی استعدادهای برتر و دغدغهمند این حوزه میپردازیم. این استعدادها در کنار یکدیگر تبدیل به تیم میشوند. تاکنون 100 تیم مختلف در تهران و دیگر شهرها تشکیل دادهایم که بعضی از اینها به نتیجه رسیدهاند و برخی به دلیل نبود روحیه کار تیمی متلاشی شدهاند. هر چند این تجربه تلخ در کار تیمی باعث شده قدمهای بعدی را درستتر بردارند اما گروههای موفق تا مرحله برندینگ، طراحی لوگو و نامگذاری برای برند، طراحی اتیکت برای لباس و حتی بخش فروش با تکیه به تمام جنبههای مختلف پیش رفتهاند. از این جهت تمام برنامههای ما در این مؤسسه، هدایت هنرجویان به شکل درست و اصولی است. در این مسیر خودم هم هر روز مطالعه دارم و روند کار طراحان برتر دنیا را رصد میکنم و بهطور مثال میبینم که یک تولیدکننده و برند چگونه در کنار سیستم آموزشی حضور دارد. ما هم تلاش میکنیم که در روز ژوژمان آثار هنرجویان، از تولیدکنندگان دعوت کنیم تا با ما همراهی کنند و در بسیاری از موارد آثار هنرجویان با موفقت به فروش هم رسیده و یا وارد پروسه تولید انبوه شده است.
در جایی به این نکته اشاره داشتید که طراحی پارچه و لباس یک حوزه بینا رشتهای به شمار میرود. به نظر شما اشراف به سایر عرصههای علمی بهویژه علوم انسانی همچون علوم اجتماعی و روانشناسی تا چه اندازه میتواند به روند کاری شما بهعنوان یک طراح لباس، مدیر مؤسسه و مدرس دانشگاه کمک کند؟
اگر همین امروز بخواهید برای ادامه تحصیل در یکی از دانشگاههای خارج از کشور پذیرش بگیرید، از شما نمیپرسند که آیا الگوسازی و دوخت بلد هستید یا خیر، آنها زمانی شما را میپذیرند که بهطور مثال با عرصههایی همچون موسیقی، روانشناسی، جامعهشناسی و فلسفه آشنا باشید چرا که معتقدند حوزه مد و لباس این قابلیت را دارد که تبدیل به یک چرخه شود، اما اگر دانش دیگری وارد این چرخه نشود مرتب در درون خود دور باطل داشته و تبدیل به یک رشته ثابت و بدون پشتوانه علمی و درنهایت عدم پیشرفت میشود. ما باید مد را بهعنوان یک رسانه قلمداد کنیم یعنی آنچه من میپوشم با شما، با جامعه و با جهان گفتگو میکند پس نمیتوان تنها به دیده پوشش به مقوله لباس نگاه کرد. آنچه انسان بر تن میکند بهنوعی بخشی از تمام علوم مرتبط با حیطه انسانشناسی و غیره است. مثلاً در همین مقاله اخیرم، نظریهای از سوی میخائیل باختین با محوریت کرونوتوپ وجود دارد. باختین میگوید وقتی دو نفر با یکدیگر گفتگو میکنند یک کرونوتوپ زمانی و مکانی میانشان وجود دارد یعنی هر گفتگویی در زمان و مکان مشخص معنای مشخصی دارد. به همین ترتیب در عرصه لباس هم میتوان کرونوتوپ تعریف کرد. یعنی یک لباس در یک زمان یا مکان مشخص یک معنا دارد و همان لباس در زمان و مکانی دیگر مفهوم دیگری را میرساند. بسیاری از فلاسفه موضوع دیالکتیک و گفتمان را مطرح کردهاند. دیالکتیک بهراحتی وارد حوزه مد و لباس میشود و گسترش مییابد. اما متأسفانه از آنجا که ما نظریهای در حوزه مد و لباس نداریم کار بر روی ابعاد فلسفی و ادبی مد و لباس با خلأ مواجه شده و به دلیل نبود پایههای نظری چندان علمی نیست. هستند دانشجویان جامعهشناسی و انسانشناسی که روی حوزه مد و لباس کار میکنند اما چون به این عرصه معرفی نشدهاند رسالهها و پایاننامههایشان دیده و کاربردی نشدهاند درحالیکه باید این اتصال ایجاد شود و ابعاد علمی مد و لباس را پررنگتر کند. البته متأسفانه هنرآموزان ما از مطالعه دورند و کمتر به سراغ خواندن کتابهای تخصصی سایر حوزهها میروند. به نظر من تسلط به زبان انگلیسی هم یکی از فاکتورهای مهم برای پیشرفت در این عرصه است چرا که مطالعه بسیاری از مقالات خارجی، مصاحبهها و تورق مجلات خارجی به پیشرفت کمک خواهد کرد.
گفتید در مؤسسه طراحان مد تلاش میکنید که گروههایی برای رساندن یک پروسه از ایده تا اجرا اعتقاد دارید. لطفاً بخشهای همراه در این گروهها را معرفی کنید و دیگر آنکه آیا به نظر شما این شکل از آموزش به تقویت توان انفرادی هنرجویان وارد نمیکند؟
شما اگر عملکرد برندهای مشهور دنیا را بررسی کنید میبینید که اینها در تمامی شاخههایی که فعالیت میکنند نگاه تیمی را وارد کردهاند. در دنیای مد و لباس یک دست صدا ندارد. اگر برای به نتیجه رساندن یک پروسه یک ایده و طرح ابتدایی توسط طراح لباس ارائه میشود، این طرح باید بهواسطه یک نفر الگوسازی شود، دوخته شود، طراحی پارچه آن انجام شود، بازاریابی شود، تدارکات ورود اثر به بازار انجام شود، بخش مالی فروش کار بهدرستی برنامهریزی شود و بسیاری دیگر از عوامل. نتیجه آنکه وقتی کار به صوت تیمی به سرانجام میرسد رشد میکند و گسترش مییابد. حتی در کارخانهها هم این اتفاق میافتد، یک مدیرعامل وجود دارد و سایرین به شکل تیمی برای او کار میکنند. در ایران متأسفانه آموزشهای تخصصی برای این بخشها وجود ندارد. ما تلاش میکنیم که دانشجویان را برای گرایشهای مختلف جهت حضور در عرصه مد و لباس تربیت کنیم. در مجموعههایی که ما طراحی میکنیم، شناسایی میکنیم که هر شخص چه تخصصی دارد مثلاً یکی از مجموعههای قوی که در حال حاضر در مؤسسه ما کار میکند اقتصاد خوانده و این امر موجب شده گروه به لحاظ بیزینسی در مسیر درست هدایت شده و پیشرفت کند.
موضوع کنترل کیفیت تا چه اندازه مورد توجه گروهها قرار دارد و شما بهعنوان مدیر تا چه اندازه بر این بخش کار نظارت دارید؟
همسر من آقای کامران ذاکری بهعنوان مدرس مدیریت کسبوکار در مؤسسه بر این بخش کار نظارت دارند.
آیا در کنار سایر اعضای گروه، گروههای تحقیقاتی هم برای پیشبرد هر چه بهتر عملکرد گروه در نظر گرفته شده است؟
بله. در گروه افرادی با هدف انجام تحقیقات میدانی حضور دارند. گروهها پیش از انجام هر کاری در سطح شهر این نکته را بررسی میکنند که افراد در مناطق مختلف چه سطح ذائقه و تمایلی بهویژه در حوزه لباس اجتماع دارند. فرمهایی وجود دارد که در اختیار تیم تحقیق قرار گفته، گزینههایی تیک میخورد و در نهایت مشخص میشود که مثلاً در فلان فروشگاه در فلان منطقه این شکل از مانتو بیشتر مورد توجه مخاطبان است.
یکی از ویژگیهای کار شما، حضورتان در برنامههای تلویزیونی جهت آموزش طراحی و دوخت است. بهتازگی هم دیویدیهای آموزشی شما وارد بازار شده که گامی بسیار ارزشمند در مسیر توجه به امر آموزش در مناطق محروم به شمار میرود.
بله. دیویدیهای آموزشی ما با عنوان طراحی لباس از سوی مؤسسه طراحان مد به قیمت بسیار خوب عرضه شده که مورد توجه بسیاری از افراد هم قرار گرفته است. در حال حاضر شرایط اقتصادی به سمتی پیش رفته که اغلب تمایل دارند این نوع از آموزش را حداقل برای مصارف شخصی در دستور کار قرار دهند. این دیویدیها در شهرهای مختلف با پشتیبانی آنلاین توزیع شده و آموزش کسبوکار آنلاین هم در این مجموعه در نظر گرفته شده است. من در سالهای دور با برنامههای "به خانه برمیگردیم" و "خانه مهر" همکاری داشتم که آنها هم تجربههای بسیار خوبی از شکل و شیوه آموزش تصویری بود و به نظر من این نوع از آموزش هم میتواند تا حد زیادی نیاز طیف وسیعی از جامعه را در زمینه شناخت و آموزش طراحی و دوخت از مبتدی تا پیشرفته مرتفع سازد. واقعیت آن است که علیرغم داشتن دغدغه برپایی کارگاههای آموزشی در شهرهای مختلف، اما طراحی و تولید دیویدیهای آموزشی مؤسسه طراحان مد این نکته را نشان میدهد که بیزینس برای ما اولویت دوم است و هدف اصلی ما دانشافزایی، کارآفرینی و ارتقاء سطح علمی و عملی حوزه مد و لباس است.
زمانی نگاه به حوزه مد و لباس نگاهی متکی به هنر خیاطی بود اما امروز میبینیم که در این عرصه با ضعف حضور خیاطان کاربلد مواجهیم یعنی بسیاری از تولیدیها و صاحبان برند اذعان دارند که ما خیاط خوب نداریم. شما در مجموعه خود تا چه اندازه به تربیت نیروهای کاربلد در حوزه خیاطی مصر هستید؟
اولین تأکیدی که من در کلاسها برای هنرجویان دارم این است که یک طراح لباس حتماً باید خیاطی و الگوسازی بلد باشد. من قبول ندارم فردی بگوید من طراحم و خیاطی و الگوسازی نمیدانم. مگر اینکه یک سلیقه ذاتی داشته باشد که بر اساس آن سلیقه بگوید این پارچه را بخرم تا این طرح را با موفقیت پیاده کنم. بیشتر مزونداران ما اینگونه کار میکنند. در این بین افرادی هستند که طراحی میدانند، طبق یک ایده مشخص کار میکنند و به تمامی ابعاد فعالیتشان مسلط هستند. یک طراح باید بداند خطی که روی کاغذ میکشد در نهایت قرار است به چه شکلی اجرا شود. ما در مؤسسه تیمسازی میکنیم و یکی از پایههای کار گروهی تربیت خیاطان است. البته این را بگویم کار خیاطی هم بسیار دشوار است و هم فرسایشی به همین دلیل بسیاری از افراد به سراغ آن نمیروند و از میان جنبههای مختلف کار گروهی در عرصه مد و لباس، خیاطی انتخاب آنها نیست. اگر میبینیم که امروز با کمبود خیاط در حوزه مد و لباس مواجهیم به این دلیل است که بیشتر افراد بر این باورند که دستمزدشان با توانی که خرج میکنند مطابقت ندارد. حتی گاه پیش میآید که ما آنچنان در کارهای گروهی با کمبود خیاط مواجهیم که مجبوریم برای رفع این مشکل آگهی جذب نیروی خیاط بدهیم. متأسفانه مردم ما یاد گرفتهاند که با کمترین تلاش و زحمت درآمدهای بالا داشته باشند. شما فکر کنید با این نگرش پشت چرخهای خیاطی بهمرور خالی نمیشود؟
شما در مؤسسه "طراحان مد" ژوژمانهایی برگزار میکنید که ماحصل تلاش هنرجویانتان در آن ژوژمانها به منصه ظهور میرسند. لطفاً کمی درباره کیفیت این رویدادها توضیح دهید و دیگر آنکه تاکنون برگزاری این ژوژمانها چه دستاوردهایی برای هنرجویانتان داشته است؟
ما سه ترم تخصصی طراحی لباس برگزار میکنیم؛ مقدماتی، رنگشناسی پارچه شناسی و تکنیک و ترم سوم هم خلاقیت. در پایان هر ترم یک ژوژمان برگزار میکنیم که طی آن به آثار هنرجویان رتبههایی داده میشود. در ترم سوم که هنرجویان با روند طراحی کالکشن آشنا شدند و آموختند چگونه میتوانند همچون برندهای مطرح دنیا یک مجموعه را به لحاظ رنگ، فرم، پارچه و ترکیببندی بچینند، یک آلبوم کاری کامل مشابه پرتفولیو تحویل میدهند که میتوانند بهعنوان رزومه به دانشگاههای مطرح جهان ارائه دهند. البته هنرجویان باید دو اثر از آن کالکشن را در پایان حتماً بدوزند و نسخه نهایی آن را ارائه دهند.
در این بین نمونههای استثناء هم وجود دارند که از مسیر کار گروهی خارج شوند و به سمت یک استعداد خاص سوق داده شوند؟
بله. هریک از افرادی که وارد حوزه طراحی مد و لباس میشوند یک گرایش فکری خاص دارند. بهطور مثال من یکی از هنرجویانی که وارد حیطه طراحی لباس شده بود به سمت طراحی جوراب سوق دادم چرا که میگفت سه کیسه جوراب در خانه داشته و بهشدت علاقه به جمعآوری کالکشنهایی از انواع جوراب بوده و حتی طی سفر به کشورهای خارجی هم تنها لباسی که خریداری میکند جوراب است. او در حال حاضر و بهواسطه برخی آموزشها با برندهایی همچون "هپی لند" و "هپی ساکس" و "ویس لند" در زمینه طراحی جوراب همکاری میکند.
در پایان هر دوره آموزشی هنرجویان چه چیزهایی را باید به شما ارائه دهند؟
در آلبوم نهایی هر هنرجو، مود بورد یعنی بوردی که از آن ایده گرفتهاند، کالر بورد، بورد پارچه و همینطور حداقل 15 طرح لباس در صفحات بعدی آلبوم با الگوی کامل وجود دارد.
خانم حدیدی، شما با گالری "پرسته" هم همکاریهایی در زمینه طراحی طلا و جواهر داشتهاید. لطفاً درباره این همکاری هم توضیح دهید.
مسابقهای از سوی این مجموعه برگزار شد و من شخصاً بهعنوان یک فان یا زنگ تفریح در این مسابقه با موضوع طراحی یک گوشواره خلاقانه شرکت کردم. من هم با الهام گرفتن از لوگوی "پرسته" یک نیمه صورت طراحی کردم که یک گوشواره به گوشش آویزان است. این اثر در این رقابت رتبه نخست را کسب کرد. 15 نفر برای ادامه همکاری با گالری "پرسته" انتخاب شدند. از بین 15 نفر به ما گفتند که هشت کالکشن طلا و جواهر مردانه طراحی کنید. از بین آن هشت کالکشن تعدادی اثر خریداری شد و از بین 15 نفر 7 نفر برای ادامه همکاری غربال شدند. در مرحله بعد این همکاری هم قرار است یک مجموعه طلا و جواهر برای عروس طراحی کنیم.
نقش و جایگاه خلاقیت را در حوزه طراحی محصولات مرتبط با حوزه مد و لباس تا چه اندازه مهم و مؤثر میدانید؟
وقتی شما راههای خلاقیت را بدانید در هر مسیر میتوانید به کار گیرید. خیلیها معتقد خلاقیت آموختنی است اما من میگویم اتفاقاً بخش عمدهای از خلاقیت اکتسابی است یعنی به نظرم شاید تنها 5 درصد از خلاقیت ذاتی باشد و باقی فقط تکنیک است. راههای کسب نگاه خلاقانه را من در ترم سوم به هنرجویان آموزش میدهم.
از برنامههای آتی خود و مؤسسه "طراحان مد" بگوئید و اینکه تا چه اندازه در ادامه مسیر نگاه فراملی و فعالیت در ابعاد بینالمللی را در دستور کار قرار دادهاید؟
ما در حال گسترش مؤسسه هستیم و در شهرهای ساری، کرج، یزد و بندرعباس هم فعالیتهایی داشتهایم. بهطور مثال با واحد هتلداری ساری مذاکراتی داشتهایم و آنها هم یک کلاس را در اختیار ما قرار دادهاند تا آموزشهایی را در این زمینه به دانشجویان ارائه کنیم. من به شهرهای مختلف سفر کرده، دانشجویان این رشته را برای کسب برخی آموزشها و گذراندن دورههای آموزشی مؤسسه ثبتنام میکنیم و دورهها را برگزار میکنیم. در آینده قصد داریم با توجه به توزیع دیویدیهای آموزشی، کنفرانسها و همایشهایی با هدف رفع اشکال افرادی که از این نحوه آموزش بهره گرفتهاند، برگزار کنیم. الگوسازی، دوخت و طراحی پارچه هم بخشهایی هستند که در آینده به محتوای این دیویدیها اضافه خواهد شد. همچنین تلاش میکنم در آینده شعبهای در کشور ترکیه تأسیس کنم. این اتفاق منجر به آن میشود که ضمن افزایش ارتباط با فعالان عرصه مد و لباس، در این کشور هم فضای بیشتری برای کارآفرینی در عرصه بینالمللی را فراهم کنیم و هم یک پل ارتباطی برای انتقال دانش فنی و تجربی میان اساتید ایرانی و ترک در تمامی بخشهای مرتبط با حوزه مد و لباس ایجاد شود.
شما تقریباً در تمامی ادوار برگزاری جشنواره بینالمللی مد و لباس فجر با این رویداد ارتباط داشتهاید. چه بهعنوان شرکتکننده، چه بهعنوان مدرس کارگاههای آموزشی و چه در مقام داور. در دوره گذشته هم که مؤسسه "طراحان مد" با مدیریت شما بهعنوان مؤسسه برتر سال انتخاب شد. به نظر شما رشد و توسعهای که طی سالهای اخیر در حیطه طراحی مد و لباس اسلامی و ایرانی حاصل شده تا چه اندازه مدیون و مرهون برگزاری این رویداد است و چه پیشنهادی برای برپایی هر چه بهتر این جشنواره در سالهای پیش رو دارید؟
من همیشه این جشنواره را با جشنوارهای همچون فیلم فجر مقایسه میکنم. فیلمهای ایرانی همهساله وارد جشنوارههای بینالمللی میشوند و تجربههای جهانی را پشت سر میگذارند. از سوی دیگر این جشنواره هم با طیف وسیعی از مخاطب بعد از برپایی سی و اندی سال مواجه است پس جشنواره فیلم فجر بهمثابه یک انسان بالغ است که بهخوبی میداند باید چه کند و چه مسیری را برای تداوم موفقیتهایش طی کند. اما جشنواره بینالمللی مد و لباس فجر یک جشنواره نوپا بوده و مانند کودکی است که تازه متوجه شده در پیرامونش چه میگذرد. برای رسیدن این رویداد به بلوغ باید صبور بود. من بهعنوان داور جشنواره فجر در تهران و سایر شهرستانها میدانم که هر سال نظرسنجی از افراد مختلف گرفته میشود و این نواقص بهمرور رفع میشود. هر سال یک بخش جدید به جشنواره اضافه میشود و یا برخی بخشها به آن سطح از پختگی رسیدهاند که به شکل مستقل برگزار میشوند. همین چند روز پیش و طی جلسهای که با دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس داشتم، متوجه شدم که دستاندرکاران این رویداد بنا دارند شرکت در جشنواره امسال را به افراد متخصص، کاربلد، باتجربه و آموزشدیده محدود کنند. شاید این امر کمیت آثار رسیده به جشنواره را کاهش دهند، اما بدون شک کیفیت آثار افزایش خواهد داشت و نکته دیگر اینکه خوشبختانه امسال فضای جشنواره و چیدمان غرفهها در بخش مؤسسات با میزبانی سالن حجاب کانون پرورش فکری کودک و نوجوان بهبود پیدا کرد. به هر حال این را به جرئت میتوانم بگویم که استارت کاری ما در سال 93 با جشنواره فجر رقم خورد. این جشنواره بستری را فراهم آورد که ما خود را تبلیغ و معرفی کنیم. من همیشه به هنرجویانم میگویم که در این فضاها شرکت کنید، خود را معرفی کنید و آدمهای مختلف را بشناسید.
و بهعنوان پرسش پایانی، نظر شما درباره ورود و خروج زودهنگام بسیاری از مؤسسات پس از دریافت مجوز فعالیت از سوی کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور و رمز تداوم حیات در این عرصه چیست؟
تاکنون حدود 500 مجوز برای فعالیت مؤسسات مد و لباس در سطح کشور تأیید شده اما آنچه میتواند به موفقیت مؤسسات منجر شود تلاش و نوآوری است. من اگر دنبالهرو کار یک مؤسسه دیگر باشم قطعاً آن موفقیت را نخواهم داشت چرا که او هر روز با ورود یک ایده و فکر نو مسیر پیشرفت را طی میکند. متأسفانه مؤسساتی که روند تقلید از دیگر مؤسسات را پیش میگیرند بهمرور منحل میشوند و به درآمدزایی نمیرسند. اعتراضاتی که از سوی برخی مؤسسات وجود دارد به نظر من به خودشان برمیگردد. مثلاً من میبینم که ما در حوزه آموزش عملکرد موفقی داریم و حتی بروشورهای تبلیغاتی دورههای آموزشی ما عیناً توسط یک مؤسسه دیگر کپی میشوند. از نظر من کپی اشکال ندارد اما تا یک جایی. از جای دیگر باید خودشان تلاش کنند برای ورود ایدههای نو در راستای تداوم مسیر. حرکت آکادمیک و مطابق با استانداردهای جهانی هم از دیگر رموز موفقیت یک مؤسسه مد و لباس است.