سرویس مد و لباس هنرآنلاین: سارا برنده، فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد هنر در دانشگاه هنر تهران است . او از سال 88 فعالیت خود را به شکل حرفهای در زمینه طراحی لباس آغاز کرد.
او ضمن تدریس در دانشگاه، عضو گروه طراحی پارچه و لباس دانشگاه شریعتی نیز هست و با دپارتمان مد و لباس دانشگاه آزاد تهران واحد جنوب هم همکاری میکند. برنده در مجمتع فنی هنری تهران، دوره طراحی کودک و نوجوان را تدوین کرده و به شکل تخصصی در زمینه طراحی لباس مدارس و کودک و نوجوان فعال است.
او معتقد است آنچه از حواس پنجگانه به لباس مربوط میشود، دو حس بینایی و لامسه است و بحث حافظه را هم اگر بخواهیم در زمینه لباس بررسی کنیم، متوجه میشویم که بحث تأثیر رنگها در بچهها اهمیت ویژهای دارد.
گفتوگو با برنده درباره شرایط حاکم بر عرصه طراحی و تولید لباس کودک و نوجوان به ویژه حوزه مدارس را بخوانید:
خانم برنده لطفاً در شروع گفتوگو از سابقه کاریتان در حوزه مد و لباس بگویید.
تقریباً 8 سال است که به طور حرفهای در حوزه مد و لباس فعالیت میکنم. تا قبل از آن یک تولیدی کوچک داشتم و کارهایم را به صورت شوهای خانگی به نمایش میگذاشتم. از سال 88 یا 89 فعالیتم را به شکلی جدیتر ادامه دادم. در حال حاضر در چند دانشگاه تدریس میکنم. عضو گروه طراحی پارچه و لباس دانشگاه شریعتی هستم و با دپارتمان مد و لباس دانشگاه آزاد تهران واحد جنوب هم همکاری دارم. از سال 90 تا 95 در مجتمع فنی هنری تهران کار آموزشی انجام میدادم و الآن هم به عنوان یک مشاور با این مجتمع ارتباط دارم. حدود 5 سال مدیر دپارتمان طراحی لباس نمایندگی ونک بودم و در آنجا خیلی از دورهها را تدوین کردم. در مجمتع فنی هنری تهران هم دوره طراحی کودک و نوجوان را تدوین کردم. دانشگاه قبلاً این دورهها را داشت ولی این دورهها در آموزشگاههای خصوصی تدریس نمیشد که من برای تدریس آنها در آموزشگاههای خصوصی برنامهریزی کردم.
شما فعالیتهایی هم به عنوان نمایشگاهگردان دارید که تعداد فعالین و دغدغهمندهای این حوزه در عرصه پوشاک نادر است. به نظرتان چرا تعداد نمایشگاههای حوزه مد و لباس به نسبت نمایشگاههای تجسمی کمتر است و گالریدارها به نمایشگاههای لباس کمتر اهمیت میدهند؟
من سالهاست که تدریس میکنم و در این مدت با هنرجوهای زیادی در ارتباط بودهام و دغدغههایشان را میدانم. به خوبی متوجهم که هنرجوها میخواهند کارهایشان دیده شود. دوست داشتم در پایان همه دورههایی که برای هنرجوها گذاشته میشود، یک نمایشگاه برگزار کنم تا آنها بتوانند کارشان را به نمایش بگذارند. سال گذشته یک نمایشگاه در گالری "سبحان" برگزار کردم که شامل نمایش آثار هنرجوهای فارغالتحصیل مجتمع فنی هنری تهران بود. در این حوزه دردسرهایی وجود دارد که باعث میشود گالریدارها میل و رغبت ورود به آن را نداشته باشند. گالریدارها نمیخواهند خودشان را با بنیاد ملی مد و لباس، اماکن و مسائل دیگر جامعه درگیر کنند. حساسیتی که در این حوزه وجود دارد باعث میشود که گالریدارها از برگزاری نمایشگاههای لباس چندان استقبال نکنند. خوشبختانه گالری "سبحان" یکی از گالریهایی بود که گارد خاصی در برابر برگزاری نمایشگاه لباس نگرفت و این فرصت را به ما داد که یک نمایشگاه در این گالری برگزار کنیم. اما به هر حال برگزاری آن نمایشگاه برای من آسان نبود و مجوزها و تأییدیههایی که باید میگرفتم سختیهای خودش را داشت. کاری که کردم مستلزم پیگیری زیادی بود و امکان داشت اگر دغدغه این کار را نداشتم آن را رها میکردم ولی من تمام تلاشم را کردم که این نمایشگاه برگزار شود. بعد از آن که من آن نمایشگاه را به نتیجه رساندم، افرادی دیگر آمدند و مشابه آن را برگزار کردند. خیلی خوشحالم که در این حوزه پیشرو بودم و باعث اشتیاق یک عده دیگر شدم. در همه جای دنیا طرحهای آرتیستهای حوزه فشن در گالریها به نمایش گذاشته میشود ولی در ایران تا یک سال قبل انگیزهای برای برگزاری چنین نمایشگاههایی وجود نداشت. سال گذشته بعد از اینکه نمایشگاه ما به اتمام رسید، با گالریدار گالری "سبحان" صحبت کردم و نظرش را پرسیدم که ایشان گفت فکرش را نمیکردم همچین استقبالی از این نمایشگاه بشود.
فکر میکنید گالریهای ما برای برگزاری نمایشگاههای حوزه مد و لباس به حد کافی استاندارد و مجهز هستند؟
واقعیت این است که گالریهای ما چنین استانداردی را ندارند. در گالری "سبحان" هم من خودم همه چیز را تأمین کردم و حتی مانکنهایی که به آنجا بردم را از بنیاد ملی مد و لباس گرفتم.
چگونه شد که گالری "سبحان" را برگزاری برگزاری همچین نمایشگاهی انتخاب کردید؟
فضای گالریها برای برگزاری چنین نمایشگاههایی خیلی مهم است. من چند گالری را بررسی کردم و دیدم فضایشان کوچک است و برای برگزاری نمایشگاه لباس مناسب نیست چون نمایشگاه لباس مستلزم فضای بزرگی است و باید فاصله لباسها از هم زیاد باشد تا مخاطب بتواند دور لباسها چرخ بزند و با لباسها ارتباط بگیرد. از میان گالریهایی که بررسیشان کرده بودم، بعضیها کوچک بودند و بعضیها هم زمان نداشتند و یا ممکن بود از چنین اتفاقی استقبال نکنند که در نهایت گالری "سبحان" را مناسب برگزاری این نمایشگاه دیدم و با این گالری به توافق رسیدم. به نظرم برگزاری چنین نمایشگاهی گرچه برای گالریها دردسرآور و سخت است ولی به همان اندازه و حتی بیشتر از آن میتواند برای آنها بازخوردهای خوب به همراه داشته باشد. من از نمایشگاه سال گذشته به عنوان یک اتفاق خوب یاد میکنم چون هم همکاری خوبی بین ما و گالری "سبحان" شکل گرفت و هم آن نمایشگاه مثمر ثمر واقع شد و باعث شد که دو نفر از دانشجوهای خودم در ایونتهای مختلف دیگر هم شرکت کنند. در واقع آن نمایشگاه به دانشجوهایم اعتماد به نفس داد که بتوانند ایده و کانسپتشان را به نمایش بگذارند و این از نظر من اتفاق فوقالعاده خوبی است.
طراحان لباس مفهومی به خاطر اینکه لباسهایشان در ایران بازار هدف مشخصی ندارد، ممکن است به مرور انگیزهشان را برای فعالیت در این بخش از دست بدهند. سرنوشت این هنرمندها چه میشود و خود آنها چقدر با نمایشگاههای خارجی در تعامل هستند که بتوانند طرحهایشان را در فضای بینالمللی معرفی و عرضه نمایند؟
حوزه لباس مفهومی دو جنبه دارد؛ جنبه لباسهای قابل پوشیدن و جنبه لباسهای غیر قابل پوشیدن. تکلیف لباسهای مفهومی قابل پوشیدن که مشخص است ولی بخش مربوط به لباسهای غیر قابل پوشیدن در ایران وضعیت مشخصی ندارد. در سطح دنیا لباسهای مفهومی خاص را سلبریتیها از طراحان به قیمت خیلی خوبی خریداری میکنند و در محافل خاص به تن میکنند ولی طراحهای لباس مفهومی در ایران میدانند که این لباسها صرفاً یک مفهومی را دنبال میکنند و ارائهای که میتوانند داشته باشند هم در حد ارائه نمایشگاهی است. البته طراحانی که در این بخش کار میکنند، ممکن است از کانسپت لباسهای مفهومی خود الهام بگیرند و آن لباسها را به طور دیگری طراحی کرده و ارائه بدهند. یعنی لباسهای مفهومی غیر قابل پوشیدن را به لباسهایی تبدیل کنند که میشود آنها را در جامعه به تن کرد. به طور کلی لباسهای مفهومی غیر قابل پوشیدن در سطح دنیا ممکن است ارزش تجاری هم داشته باشد ولی در ایران شرایط به گونه دیگری است.
شما فعالیتهای مختلفی در زمینه لباس مدارس انجام میدهید. انگیزهتان برای فعالیت در این حوزه از کجا میآید و توجه به لباس مدارس را چقدر ضروری میدانید؟
من برندی به نام "پرند دیزاین" دارم که در آن فعالیت میکنم و سال گذشتهام نیز مؤسسهام را با نام "پرنه پوشان هور" ثبت کردم که عمده فعالیتمان در زمینه لباس مدارس است. شروع فعالیتم در حوزه لباس با لباس مدارس بود. به این حوزه خیلی علاقهمند هستم و دغدغه آن را دارم. لباسهایی که در زمینه لباس مدارس طراحی میشود، برای من خستهکننده است و امیدوارم اتفاقات بهتری در زمینه طراحی لباس مدارس به ثمر بنشیند. اخیراً با رایزنیهایی که بنیاد ملی مد و لباس و شخص آقای قبادی با آموزش و پرورش داشتهاند، قرار شده به زودی دومین جشنواره لباس مدارس برگزار شود تا شاید کمی به کاسته شدن معضلات این حوزه کمک کند. من دو سال پیش از طریق بنیاد ملی مد و لباس برای برگزاری نمایشگاه حوزه لباس کودکان اقدام کردم و یک سری نامهنگاریها هم با آموزش و پرورش تهران انجام دادم که متأسفانه از این ایده استقبال نشد. امسال یکبار دیگر این کار را انجام دادم، با این تفاوتکه اینبار از طریق آموزش و پرورش منطقهای اقدام کردم و نامهنگاریهایم را با آموزش و پرورش مناطق یک و سه تهران انجام دادم که متأسفانه درخواستهای مرا پیگیری نکردند و پاسخی به نامههایم ندادند. مدتی بعد هم شنیدم که مدارس دولتی برای برگزاری چنین نمایشگاههایی هزینه نمیکنند و مدارس غیر انتفاعی هم چون آموزش و پرورش ذینفع آنها نیست، قصد همکاری برای برگزاری چنین نمایشگاههایی را ندارند. پس عملاً طراح لباسی که به صورت حرفهای دارد کار طراحی لباس مدارس را انجام میدهد، در اندر خم این کوچه میماند که چطور میتواند هنرش را عرضه کند.
لباسهایی که برای دانشآموزها طراحی و تولید میکنید بیشتر متعلق به دانشآموزان کدام مقاطع تحصیلی است؟
بیشتر برای بچههای مهد کودک، پیش دبستانی و دانشآموزان دوره دبستان لباس طراحی میکنیم ولی امسال یکی از این مجتمعهای آموزشی از ما خواست که لباس مقطع دبیرستان را هم برای آنها تولید کنیم. طراحی لباس برای دانشآموزان دوره دبستان با لباس دانش آموزان دوره دبیرستان تفاوتهایی دارد. برای لباس دانشآموزان دوره دبیرستان نمیتوان تنوع زیادی در رنگ و المانها ایجاد کرد چون آنها کمتر دوست دارند که روپوششان دیده شود. بنابراین تنوع رنگ و استفاده از المانهای مختلف در لباس بچههای دوره دبستان بیشتر است و در لباس آنها بیشتر میشود دست برد و خلاقیت به خرج داد. من مدتی پیش کتاب "روش های یاددهی و یادگیری مبتنی بر رویکرد رشد محور، انتشارات سازمان بهزیستی " اثر خانم فاطمه قاسمزاده را خواندم و به نکات جالبی برخورد کردم. در این کتاب خواندم که در رشد عاطفی و فکری بچهها دو عامل خیلی مؤثر است؛ یکی حواس پنجگانه و دیگری حافظه. آنچه که از حواس پنجگانه به لباس مربوط میشود، دو حس بینایی و لامسه است و بحث حافظه را هم اگر بخواهیم در زمینه لباس بررسی کنیم، متوجه میشویم که بحث تأثیر رنگها در بچهها اهمیت ویژهای دارد. بچهها بیشترین چیزهایی که در خاطرشان میمانند، چیزهایی است که میتوانند آن را لمس کنند. در همین کتاب نوشته شده بود که رنگها خودشان برانگیزکننده یادگیری هستند که این موضوع برای شخص من که به خاطر وارد کردن رنگ و فرم به لباس مدارس وارد این حوزه شدم، بسیار جالب بود و متوجه شدم مسیری که آمدهام مسیر واضحی است که دیر یا زود تأثیرگذار خواهد بود.
برخورد مسئولان تصمیمگیری مدارس برای سفارش پوشاک دانشآموزان با شما چطور است و سلیقه آنها را چگونه ارزیابی میکنید؟
دوست دارم با کسی کار کنم که قدرشناس باشد و کار مرا به چشم یک هنر ببیند نه یک بیزینس. بعضیها لباسهای طراحی شده مرا میبینند و سریعاً میگویند که چقدر قیمت این لباسها را گران میگویید. طبیعی است که با شنیدن این حرفها به من بر میخورد. آن شخصی که چنین حرفی را میزند، به لباس دانشآموزان به عنوان یک جنس نگاه میکند که قرار است به دانشآموزان فروخته شود، در حالیکه درآمد مدرسه نباید از روپوش دانشآموزها باشد. بعضی وقتها هم شاهد یک سری بی اخلاقیها هستیم. مثلاً طرحمان را به مدیریت مدرسه میدهیم تا آن را بررسی کنند و بعد میبینیم که طرح ما را طراحان دیگر با یکی دو تغییر جزئی کپی کردهاند و احتمالاً با قیمت کمتر به تولید انبوه رسانده و تن دانشآموزها کردهاند. خیلی از این مسئولان میگویند که ما پارچهها را خودمان انتخاب میکنیم که معمولاً هر وقت همچین تصمیمی میگیرند، پارچه نامناسبی را انتخاب میکنند تا هزینه تولید لباس کاهش پیدا کند. ما دوست داریم نگاه بیزینسی از حوزه لباس مدارس برداشته شود و رویکردی که در این زمینه وجود دارد برای ارتقاء سطح لباس دانشآموزها باشد.
در حوزه طراحی و تولید لباس فرم مدارس که عملا طراح و تولید کننده با تمام زحمت و دقت و فشاری که در این کار هست فقط نقش واسطه دارد و از لحاظ مالی عملا مدارس بدون هیچ زحمتی منتفع هستند. با این حال، با توجه به اینکه در دنیای کودکان رنگ بیشترین تاثیر را در روان کودک دارد.
رنگها تاثیر مستقیم در یادگیری، خلق و خو و رفتارهای کودکان و همچنین اثر مستقیم در تعامل اجتماعی کودکان در آینده دارد بنابراین ما با طراحی لباس مناسب برای کودکان چه از لحاظ کیفیت، چه طراحی و کاربرد رنگ شاید بتوانیم در کنار سلامت جسمی، قدمی مثبت در سلامت روانی جامعه برداریم.
به زودی قرار است دومین جشنواره لباس مدارس برگزار شود. فکر میکنید چه اتفاقاتی باید در این دوره از جشنواره بیفتد که خروجی آن نسبت به دوره قبل بهتر باشد؟
خوشحالم که امسال حداقل زمان بهتری را برای برگزاری این جشنواره انتخاب کردند. معمولاً قرارداد لباسهای مدارس از ماه بهمن تا اردیبهشت بسته میشود و دانشآموزها بعد از امتحانات خرداد، لباس سال آیندهشان را تحویل میگیرند. بنابراین بهتر است که این جشنواره در فصل زمستان برگزار شود تا طرحهایی که در آن ارائه میشود بهتر دیده شوند و مدارس بتوانند آن طرحها را برای لباس فرم دانشآموزان خود سفارش بدهند. من فکر میکنم که بهتر بود جشنواره لباس مدارس و جشنواره کودک و نوجوان با هم برگزار میشدند چون به هر حال لباسی که دانشآموزان میپوشند هم جزئی از لباس کودک و نوجوان است. به هر صورت، حالا که تصمیم بر این است که این جشنوارهها از هم مجزا باشند، بهتر است هر دوی آنها با برنامهریزیهای راهبردی پیش بروند. من به عنوان یک طراح و تولیدکننده که سال گذشته برای جشنواره لباس مدارس هزینه زمانی و مالی کردم و در این جشنواره غرفه گرفتم، توقعم این است که حداقل امسال این جشنواره با اطلاعرسانی بهتری برگزار شود. سال گذشته اطلاعرسانی درستی صورت نگرفت و به خیلی از مدارس اطلاع داده نشده بود. آموزش و پرورش کرج این کار را خوب انجام داده بود و مدارس زیادی از کرج برای بازدید از نمایشگاه آمده بودند که امیدوارم در دوره پیش رو، آموزش و پرورش تهران نیز در این زمینه اقدامات جدیتری انجام بدهد.
دوره اول جشنواره لباس مدارس در بوستان گفتگو برگزار شد. شما این محل را برای برگزاری چنین جشنوارهای مناسب دیدید؟
یکی از مشکلاتی که بوستان گفتگو دارد این است که در روزهای غیر تعطیل به خاطر بار ترافیکی که آن منطقه دارد، مخاطبین کمتری به آنجا میآیند، با این حال همچنان معتقدم که این ضعفها را یک اطلاعرسانی دقیق میتواند پوشش بدهد. در مورد جشنواره لباس کودک و نوجوان هم همین نظر را دارم و معتقدم که باید به پوشاک این گروه سنی توجه بیشتری صورت بگیرد. 25 درصد از جمعیت کشور ما را جمعیت کودکان و نوجوانان شامل میشود که پوشش این جمعیت به خاطر رشد سریعی که در آنها اتفاق میافتد، بسیار حائز اهمیت است. کودکان و نوجوانان جزو گروههای پر مصرف پوشاک در کشور محسوب میشوند و کار کردن در زمینه پوشاک آنها صرف اقتصادی خوبی هم برای تولیدکنندهها دارد. در نتیجه معتقدم که باید به میزان توجهی که در این سالها به لباس بزرگسالان صورت گرفته، باید به لباس کودک و نوجوانان هم توجه شود و در جشنوارهای نظیر جشنواره کودک و نوجوان، مسئولان برای سایزبندی و شناخت اندام بچهها از کارشناسان این حوزه کمک بگیرند تا یک نگاه تخصصیتر به لباس حوزه کودک و نوجوان صورت بگیرد.
در برندتان به ملزومات لباس اعم از کیف، کفش و... هم توجه کردهاید یا تمام تمرکزتان روی لباس مدارس است؟
در زمینه طراحی کیف مدرسه تجربههایی داشتهایم که البته این کیفها در حد کیفهای پارچهای و دستی هستند و شکلی دارند که میتوانند تکمیلکننده لباس بچهها باشند و با لباس بچهها در یک کالکشن قرار بگیرند. دستبند هم طراحی کردهایم چون خودم سالها طراحی زیورآلات و جواهرات میکردم و همین حالا هم دارم روی یک مجموعه جدید دستبند کار میکنم. برای یک سری از مهد کودکها و مدارس، پیشبند هم طراحی کردهام ولی تاکنون فعالیتی در زمینه طراحی کفش نداشتهام. به هر چیزی که مربوط به لباس باشد علاقهمند هستم اما هنوز به سراغ کفش نرفتهام. یکی از دغدغههای جدیدم، لباس نوجوانان است چون معمولاً طراحی خاصی برای لباس نوجوانان وجود ندارد و نوجوانان بیشتر لباسهایی را میپوشند که متعلق به برندهای ترکیهای است. به همین خاطر در حال حاضر تمرکزم را روی لباس اجتماع نوجوانان گذاشتهام و احتمالاً در همین نمایشگاه پیش روی کودک از بخشی از کارهایم رونمایی میکنم. برای جشنواره کودک و نوجوان هم لباس کودک و نوجوان طراحی کردهام.
به عنوان سؤال پایانی بگویید که سرفصلهای آموزشی طراحی لباس را چقدر اصولی و استاندارد میبینید و چه تلاشی در جهت تغییر و اصلاح این سرفصلها انجام دادهاید؟
سال 89 که میخواستم سرفصلهای آموزشی گروه طراحی لباس را تعریف کنم، تمام رجوعم به سرفصلهای دانشگاهی بود و کسی نبود در این زمینه کمکم کند. در سالهای اخیر هم آموزشگاهها همان سرفصلهای دانشگاهی را کپی میکنند و کسی قدم خاصی در تغییر و ارتقاء این سرفصلها برنداشته است. فقط یک جلسهای با حضور آقای قبادی برگزار شد که در آن جلسه تغییراتی در طرح درسها ایجاد کردیم تا دروس مرتبط با حوزه پوشاک کاربردیتر شود ولی زمان بیشتری لازم است تا خروجی این جلسات را ببینیم. سعی کردیم در سرفصلهای آموزشی یک نگاه پایهایتر داشته باشیم چون معمولاً کسانی که به عنوان هنرجو وارد مؤسسات میشوند، پیشینهای در این زمینه ندارند و باید با مبانی و بیس طراحی شناخت پیدا کنند. تغییراتی که در سرفصلها ایجاد کردیم، بیشتر رد جهت ورود هنرجوها به بازار کار بود و سعی کردیم به آنها آموزش بدهیم که چطور کارشان را اجرا کنند چون معمولاً بسیاری از آنها در اجرای کارشان ضعف دارند. چند سال پیش تعداد مؤسسات آموزشی حوزه طراحی لباس کمتر بود و در این سالها چند آموزشگاه جدید به تعداد قبلی اضافه شده که امیدوارم فعالیت این آموزشگاهها مثمر ثمر واقع شود.