سرویس مد و لباس هنرآنلاین: لیلا بوستانی از فعالان عرصه مد و لباس است که برای جبران بسیاری از کمبودها، فرصتی یافته برای تن‌پوش دختران کودک و نوجوان ایرانی، ایده‌هایی نو و جذاب را خلق کند.

او معتقد است حوزه طراحی لباس دخترانه آنقدر در ایران دچار بحران است که نیازی به بررسی سیستماتیک این مسئله نبود. به گفته او، لباس دختر ایرانی هیچ الگویی ندارد. وجه افتراق لباس ایران با لباس کشورهای دیگر هم در پوشش خانم‌ها است چون در پوشش آقایان ویژگی و المان عجیب و غریبی نیست که نیاز به تفاوت خاصی داشته باشد.

در ادامه، گفت وگوی هنرآنلاین با لیلا بوستانی، طراح و مدیر برند "چین‌چینی" را بخوانید:

خانم بوستانی چگونه شد که به حوزه مد و لباس ورود کردید و تصمیم گرفتید لباس‌های دخترانه طراحی کنید؟

من متولد سال 62 هستم و جامعه‌شناسی خوانده‌ام. رشته تحصیلی‌‌ام هیچ ربطی به طراحی لباس ندارد منتها همیشه دغدغه لباس کودک و نوجوان را داشتم و دلم می‌خواست دختران کودک و نوجوان لباس‌های مناسب‌تری بپوشند. خودم دختر دارم و از چند سال پیش دغدغه فقدان پوشش با حجاب و زیبا برای دخترم را داشتم. قصد نداشتم خودم به این حوزه ورود کنم. به خیلی‌ها پیشنهاد دادم که وارد حوزه پوشاک شوند که این کار را انجام دادند ولی با پوشاک گروه سنی کودک و نوجوان ارتباط برقرار نکردند. چند سال پیش به طور مقطعی در کار خودم فرصت استراحت پیدا کردم که تصمیم گرفتم آرام آرام شروع به کار طراحی کنم. چند مدل را طراحی کردم و از هر کدام یک نمونه تولید کردم. این لباس‌ها را عکاسی کردم و به دیگران نشان دادم. به خاطر حضوری که در شهرداری داشتم، از مدیران شهرداری درخواست کردم یک فرهنگسرا در اختیارم بگذارند تا این عکس‌ها را نشان بدهم و سفارش کار بگیرم. خیلی فکر گسترش کارم نبودم منتها از کارم استقبال خوبی شد و از شهرداری به من گفتند کارت ارزش این را دارد که در تیراژ عمده تولید شود.

اشاره کردید که رشته تحصیلی‌تان هیچ ربطی به طراحی لباس ندارد، در حالی‌که جامعه‌شناسی و حوزه لباس چندان بی ربط هم نیستند. در زمینه جامعه‌شناسی چه فعالیتی می‌کردید و شغل‌تان چه بود؟

من عضو شورای راهبردی شبکه خبر بودم. تنها کمکی که از رشته تحصیلی‌ام گرفتم این بود که پوشش دختران کودک و نوجوان را نیازسنجی کرده بودم. مسائل شخصی خودم هم به این نیازسنجی پیوند خورد و باعث شد وارد حوزه طراحی لباس دخترانه شوم. یادم می‌آید که خودم در کودکی چقدر دغدغه پوشش مناسب و زیبا داشتم و حالا این دغدغه را برای دختر خودم و تمام دختران سرزمینم دارم. دلیل ورودم به عرصه طراحی لباس هم همین بود، ضمن آن‌که من در حوزه جامعه‌شناسی هم همچنان فعالیت دارم.

لیلا بوستانی

بحث مد و لباس می‌تواند یکی از اولویت‌های ما در زمینه اقتصاد، مسائل فرهنگی و پرداخت بیشتر به موضوعات فرهنگی باشد. در شورای راهبردی شبکه خبر چقدر دغدغه پرداختن به این حوزه را داشتید؟

واقعیت این است که مباحث شورای راهبردی شبکه خبر با آن مباحثی که هر روز تیتر اخبار است فرق دارد. در شورای راهبری اتفاقاتی که می‌افتد، جهت‌دهی می‌شود و اعضای شوراء نوع و سیستم عرضه آن‌ها را مشخص می‌کنند. این طور نبود که ما بتوانیم خودمان روی یک سری موضوعات کار کنیم ولی من به عنوان یک دغدغه شخصی همیشه به موضوع لباس اهمیت داده‌ام.

از زمانی که وارد حوزه طراحی لباس دخترانه شدید، چه کارهایی انجام دادید که دانش هنری و فنی خودتان را افزایش بدهید و برای بررسی ضعف در طراحی و تولید لباس‌های دخترانه چقدر به مطالعه راجع به برندهای خارجی احتیاج داشتید؟

فکر می‌کنم حوزه طراحی لباس دخترانه آنقدر در ایران دچار بحران است که نیازی به بررسی سیستماتیک این مسئله نبود. لباس دختر ایرانی هیچ الگویی ندارد. وجه افتراق لباس ایران با لباس کشورهای دیگر هم در پوشش خانم‌ها است چون در پوشش آقایان ویژگی و المان عجیب و غریبی نیست که نیاز به تفاوت خاصی داشته باشد. لباس بانوان حتی شکل محجبه‌اش هم با لباس محجبه زنان ترک و عرب سبک کاملاً متفاوتی دارد. تا چند سال پیش لباس مورد استفاده دختران ایرانی، لباس‌های وارداتی از چین و ترکیه بود که در آن‌ لباس‌ها شرایط سنی و سایزبندی هم در نظر گرفته نشده بود. من به کشورهای خارجی سفر نکرده‌ام ولی طبق عکس‌هایی که در اینترنت می‌بینم، در خارج از کشور لباس‌هایی به سبک نوجوانان تولید شده که یک سری ویژگی‌ نوجوانان در این لباس‌ها لحاظ شده است. اما در ایران پوشش گروه سنی نوجوان نادیده گرفته شده و گاهی که احیاناً لباسی پیدا شود که از لحاظ سلیقه به سلیقه نوجوانان نزدیک باشد هم قیمت آن سنگین و گران است. پوشش نوجوانان خیلی مهم است چون آن‌ها در مرحله بلوغ و گذار هستند و هر لحظه ممکن است وضعیت‌شان تغییر کند. پس باید سایز و اندازه لباس نوجوانان در نظر گرفته شود ولی در ایران کلاً پوشاک کودک و نوجوان کلاً نادیده گرفته شده است.

چه روشی را در پیش گرفتید که نام برندتان را در کنار سایر برندها قرار بدهید؟

من از زمانی که وارد حوزه مد و لباس شدم، حمایت همسرم آقای حری را همراه خودم داشتم. ایشان خیلی جدی کنارم بودند و دغدغه‌های خودشان را داشتند. همسرم چون می‌دیدند که خیلی از طراحان خانم به خاطر عدم حمایت همسرشان از این حوزه کنار گذاشته شدند، سعی کردند مرا حمایت کنند تا این اتفاق برایم نیفتد. باعث خوشحالی من است که همسرم در این کار در کنارم حضور دارند و مرا کمک می‌کنند. روشی که ما برای بالا بردن سطح کیفی کارمان در پیش گرفتیم، دقیقاً روش آزمون و خطا بود. ما خطا می‌کردیم و از خطاهای خودمان درس می‌گرفتیم و دفعه بعد کار درست‌تر را انجام می‌دادیم. اینطور بود که آرام آرام مسیری که لازم بود را پیدا کردیم و در همان مسیر حرکت کردیم. اولین بحرانی که با آن مواجه شدیم این بود که لباس‌ها را سایزبندی درستی عرضه نکرده بودم. ما الگو و مدل لباس‌ها را به یک تولیدی می‌دادیم و به آن تولید اعتماد می‌کردیم که لباس‌ها را برای ما بدوزد. به دنبال آن بودیم که برای گروه‌های سنی 8 تا 16 سال لباس تولید کنیم ولی بار اول فقط لباس‌های مناسب کودکان 8 تا 10 سال را به تولید انبوه رساندیم که خیلی از آن لباس‌ها فروش نرفت و ضرر مالی سنگینی متحمل شدیم. بعد از آن لباس‌های مناسب نوجوانان هم تولید کردیم که عرضه آن‌ها باعث شد لباس‌های گروه سنی زیر 10 سال هم به فروش برسد و به تدریج زیانی که متحمل شده بودیم جبران شود.

لیلا بوستانی

ریسک مالی کار کردن برای کودک و نوجوان در حوزه مد و لباس زیاد است؟

برای من که مطالعه خاصی نداشتم و به یک‌باره وارد عرصه حرفه‌ای مد و لباس شدم، ریسک مالی این کار زیاد بود و ضرر زیادی متحمل شدم ولی چون می‌دانستم این کار برایم آینده دارد، پای آن ماندم و کنار نکشیدم.

چطور شد که بعد از طراحی و تولید لباس‌های دخترانه، تصمیم گرفتید وارد بحث عرضه شوید و برند "چین چینی" را ثبت کنید؟

ما ابتدا تمام توان مالی‌مان را روی طراحی و تولید لباس گذاشته بودیم و عرضه این محصولات برای‌مان خیلی سخت بود. همیشه در نمایشگاه‌ها مشتری‌های خوبی پیدا می‌کردیم ولی متأسفانه آن مشتری‌ها بعد از اتمام نمایشگاه‌ نمی‌توانستند ما را پیدا کنند چون لباس‌ها در انبار منزل‌مان نگهداری می‌شد و هیچ جایی برای عرضه آن‌ها نداشتیم. خیلی سعی می‌کردیم از سازمان‌های مختلف کمک بگیریم و به سازمان‌هایی که متولی حجاب و عفاف بودند مراجعه می‌کردیم و وعده‌هایی هم به ما داده می‌شد ولیکن هیچ کدام از این وعده‌ها به عمل نمی‌رسید. به هر کجا که مراجعه کردیم، برخوردها با ما خوب بود ولی هیچوقت حمایت‌ها وارد مرحله هزینه کردن نشد. بنیاد ملی مد و لباس و شخصی آقای قبادی خیلی حسن نظر داشتند و ما را در صدر لیست حمایت‌ها قرار داده بودند ولی به هر دلیلی امکانش پیش نیامد که از ما حمایت کنند. ما یکی دو سال عرضه محصولات‌مان را به یک ارگان وابسته به مؤسسه اوج سپردیم که آدم‌های خیلی خوبی هم بودند ولی به مرور دیدیم دولتی‌وار عمل می‌کنند. در واقع ما پتانسیل تولید محصولات جدید را داشتیم اما آن‌ها هنوز محصولات قبلی را عرضه نکرده بودند. این را هم می‌گفتند که محصولات‌تان را برای عرضه به جای دیگری ندهید چون این کار اخلاقی نیست ولی ما نمی‌توانستیم صبر کنیم تا لباس‌هایی که طراحی و تولید کرده‌ایم از بین برود. به مدت یک سال و نیم با آن مؤسسه همکاری کردیم و بعد به همکاری‌مان پایان دادیم. پس از آن خودمان سعی کردیم محصولات‌مان را عرضه کنیم. از کانال تلگرامی شروع کردیم و به مرور آن را گسترش دادیم. تعداد عضوهای کانال تلگرامی ما به مرور و بدون هیچ تبلیغی زیاد و زیادتر شد و اعضای کانال خودشان آن را به دیگران معرفی می‌کردند. با این حال همچنان نیاز بود یک محلی برای عرضه محصولات‌مان داشته باشیم چون در نهایت همه می‌پرسیدند شما کجا هستید؟ ضمن آن‌که معمولاً نوجوانان به خاطر آن‌که در سن رشد هستند، سایز و اندازه خودشان را نمی‌دانند و لازم است لباسی که می‌خواهند بخرند را پرو کنند. ما همچنان به مراجعات‌مان به سازمان‌های مختلف ادامه دادیم تا این‌که شهرداری مراکز مختلف شهربانو در سطح شهر تهران را به طور موقت در اختیارمان قرار داد و ما در آن مراکز شو می‌گذاشتیم. مدتی بعد شهرداری این خدمت بزرگ را انجام داد و در یکی از واحدهای شهربانو در مرزداران یک مکان دائمی در اختیارمان گذاشت. مدیریت شهرداری تمام تلاشش را انجام داد که شرایط به خوبی برای ما فراهم شود و حتی بحث‌های اداری را هم خود شهرداری انجام داد. این لطف بزرگی بود که شهرداری تهران انجام داد که البته ارگان‌های دیگر هم می‌خواستند این کار را انجام بدهند ولی گویا امکانات شهرداری برای عرضه کردن این حمایت بیشتر بود.

چرا عنوان "چین چینی" را روی برندتان گذاشتید؟

"چین چینی" یک نوستالژی دخترانه است. دخترها همیشه کفش تق‌ تقی و لباس چین چینی را دوست دارند. الآن هر دختر خانمی اسم برند ما را می‌شنود، یک لبخند می‌زند، در حالی‌که آقایان متوجه این اسم نمی‌شود. این اسم از لحاظ بصری هم برای ما جذاب بود و ما حتی روی لوگویی که برای برندمان طراحی کردیم هم از چین استفاده کردیم تا همه چیز این برند برای دختر خانم‌ها نوستالژیک باشد.

تیم پرسنل برند "چین چینی" شامل چه تعداد طراح و تولیدکننده است؟

بخش طراحی برند همچنان بعهده خود من است و من چون تخصص این کار را ندارم، همچنان دارم با روش آزمون و خطا پیش می‌روم. شاید اگر کسانی که تخصص دارند اهمیت بیشتری به گروه سنی کودک و نوجوان بدهند، بتوانند کارهای بهتری طراحی کنند. من با طراح‌های مختلفی صحبت کردم و از آن‌ها نمونه کار خواستم ولی دیدم پارادایم ذهنی‌شان هنوز پوشاک بزرگسال است. یعنی اگر آن‌ها می‌خواهند کار کودک انجام بدهند، نهایتاً رنگ لباس‌ها را عوض می‌کنند و هیچ تغییری در المان‌ها نمی‌دهند، در حالی‌که لباس کودک المان‌ها و عناصر خودش را دارد و در آن باید به موارد مختلفی از جمله، چین‌دار بودن، خال‌دار بودن، راحتی حفظ حجاب، داشتن گل ریز و... توجه شود. بنابراین فعلاً بخش طراحی برند را خود من بعهده دارم. در مورد بخش تولید ما هنوز به طور مستقیم وارد این حوزه نشده‌ایم. چند کارگاه هستند که در بحث تولید از ما سفارش می‌گیرند و محصولات را تولید کرده و تحویل می‌دهند. در بخش عرضه هم یک محل فروش داریم که همان مرکز شهربانو در مرزداران است. ضمن آن‌که فروشگاه‌های دیگری هم به طور محدودتر لباس‌های برند ما را می‌فروشند. هیچوقت راضی نشده‌ایم لباسی که ما تولید می‌کنیم با نام تجاری دیگری عرضه شود. شاید یک روزی به خاطر قرار گرفتن در فشار اقتصاد مجبور به این کار شویم ولی بدانید اگر این اتفاق بیفتد، علیرغم میل باطنی ما خواهد بود.

لیلا بوستانی

برند شما از مدارس هم سفارش تولید لباس‌های یونیفرم می‌گیرد؟

بله. ما کارمان با مدارس را از مدارس غیر انتفاعی شروع کردیم و امسال هم یک طراحی لباس برای سازمان مساجد داشتیم. سازمان مساجد در تمام مساجد سطح شهر یک اتاقی را به بچه‌های پیش دبستانی اختصاص داده که ما حدود 300 لباس دخترانه و پسرانه متحدالشکل برای این بچه‌ها طراحی کردیم و تحویل سازمان مساجد دادیم. خیلی سعی کردیم در این کارها المان‌های کودکانه حفظ شود و من به شخصه این لباس‌ها را خیلی متفاوت می‌بینم.

ما خیلی وقت‌ها شاهد این هستیم که لباس مورد علاقه کودکان و نوجوانان با آن‌چه که مادر آن‌ها برای‌شان می‌پسندد متفاوت است. فکر می‌کنید چرا سلیقه مادرها با فرزندان‌شان فاصله دارد و مادرها زیر بار خرید یک سری از لباس‌های متفاوت برای فرزندان خود نمی‌روند؟

مادرها هنوز در انتخاب‌های‌شان دنبال یک سری مسائلی می‌گردند که کودکان فارغ از این مسائل هستند. در واقع اولویت و معیارهای انتخاب مادرها طور دیگری است و آن‌ها بحث اقتصادی، سلیقه‌ای، ست بودن و مسائل دیگر را در انتخاب‌شان دخالت می‌دهند. بچه‌ها روی لباس‌هایی اصرار دارند که به نظرشان زیباتر است و حس می‌کنند در آن لباس‌ها زیباتر به نظر می‌رسند. من وقتی می‌بینم یک کودک با لباسی که طراحی کرده‌ام ارتباط گرفته، احساس خوشحالی می‌کنم چون خیلی مهم و سخت است که یک طراح لباس بتواند نظر کودک را جلب کند.

در بحث پوشاک چند گروه سنی مد نظر برندها است و فکر می‌کنید تغییرات سلیقه‌ای در پوشش خانم‌ها در در دوران مختلف زندگی‌شان به چه دلیلی اتفاق می‌افتد؟

ما پوشاک خانم‌ها و آقایان را به سه گروه کودک، نوجوان و بزرگسال تقسیم می‌کنیم و فکر نمی‌کنم تقسیم‌بندی دیگری در این زمینه وجود داشته باشد. به نظرم پوشاک دوران کودکی دخترها تأثیر زیادی در سلیقه آن‌ها در سنین نوجوانی و جوانی دارد. الآن بحران حوزه پوشاک هم در همان گروه سنی کودک است. خانواده‌ها معتقد هستند که دختر بچه‌شان باید محجبه باشد و سعی می‌کنند لباس‌های محجبه زیبا برای دخترشان پیدا کنند اما چون همچین لباس‌هایی تولید نمی‌شود، به ناچار لباسی را تن دختر بچه‌شان می‌کنند که آن لباس ممکن است به تدریج بین بچه‌شان و حجاب فاصله بیندازد. متأسفانه الآن برخی از تولیدی‌ها از اضافه‌های پارچه‌های‌شان با همان الگوی لباس بزرگسال برای بچه‌ها لباس‌ تولید می‌کنند که وقتی یک دختر بچه آن را می‌پوشد و به مرور قد می‌کشد و بزرگ می‌شود، در سنین نوجوانی و جوانی احساس خوبی نسبت به زیبایی‌شناسی حجاب پیدا نمی‌کند و از حجاب فاصله می‌گیرد. فکر و سیستم ما برای لباس‌های محجبه دختران جوان فکر و برنامه‌ریزی می‌کند و لباس دختران کودک و نونهال را بدون فکر رها کرده است، در حالی‌که نقطه شروع بحران در همان سنین زیر 10 سالگی است که لباس‌های نامناسب به مرور باعث می‌شود دخترها احساس منفی نسبت به حجاب پیدا کنند. ما سعی کردیم فکرمان را ببریم روی نقطه شروع بحران. ما برای دختر بچه‌ها لباس‌هایی را تولید می‌کنیم که می‌توانند با آن پوشش حس زیبایی را در رقابت با دوستان‌شان حفظ کنند تا وقتی به 18-19 سالگی رسیدند، از حجاب فاصله نگیرند و همچنان همان مسیر را ادامه بدهند.

قرار است به زودی نخستین جشنواره لباس کودک و نوجوان برگزار شود. برپایی این رویداد را چگونه ارزیابی می‌کنید و به عنوان یک طراح لباس و صاحب برند "چین چینی" چه توقعی از خروجی این جشنواره دارید؟

چندی پیش آقای قبادی با من تماس گرفتند و گفتند شما یک کاری انجام داده‌اید که احتمالاً خودتان هم خبر ندارید. پرسیدم چه کاری؟ گفتند شما مبدع طراحی کودک و نوجوان در ایران هستید و ما بر اساس شما داریم یک جشنواره لباس طراحی می‌کنیم که مخصوص کودک و نوجوان باشد. قرار است اولین جلسه این جشنواره در هفته جاری برگزار شود که ان‌شاءالله من هم در خدمت دوستان خواهم بود. من در سال اولی که وارد حوزه طراحی لباس شدم، در تمام جشنواره‌های لباس شرکت می‌کردم ولی بعد از آن دیگر به حضور در این جشنواره‌ها ادامه ندادم چون اکثر این جشنواره‌ها تشریفاتی است که برای منی که مستقیماً با مصرف‌کننده در تماس هستم هیچ آورده‌ای ندارد. داوران اکثر این جشنواره‌ها، خیاط‌های خیلی هنرمندی هستند که در لباس‌ها دنبال برش‌های ویژه می‌گردند، در حالی‌که من رشد کارم را در راحتی و سادگی می‌بینم. این‌ یک باگ است که در داوری این جشنواره‌ها وجود دارد. ضمن این‌که جشنواره‌های لباس این آورده را برای من طراح که به عنوان نفر برگزیده انتخاب شده‌ام به همراه ندارد که یک غرفه رایگان در اختیارم بگذارند. البته یک‌بار آقای قبادی گفتند شما بدون پرداخت هزینه صاحب یک غرفه می‌شوید که این یک لطف شخص ایشان بود ولی این تصمیمات باید از طرف مدیریت جشنواره‌ها سیستماتیک شود تا کسی که برگزیده یک جشنواره شده یا لباسش را در تیراژ عمده تولید می‌کند، حضورش در بازار مد و لباس تهسیل شود. شهرداری این کار را انجام می‌دهد و چندی پیش در جشنواره مد و لباس "تسنیم" با این‌که من حائز رتبه‌ای نشدم اما یک غرفه خوب در اختیارم گذاشت. این سبک از حمایت‌ها را می‌پسندم ولی همچنان معتقدم که خیلی از جشنواره‌های مد و لباس آورده‌ای ندارند. با این حال حتماً در جشنواره لباس کودک و نوجوان شرکت می‌کنم و امیدوارم این جشنواره کارآمدی خودش را در برقراری ارتباط و واسطه‌گری بین تولیدکننده و طراح با مصرف‌کننده به خوبی نشان دهد.