سرویس مد و لباس هنرآنلاین: این بار از مهمانی برای حضور در هنرآنلاین دعوت کردیم که فعالیت در عرصه مد و لباس در خانوادهشان امری موروثی است.
محبوبه بلندی، هنرمند جوانی است که حداقل طی سالهای اخیر با حضور پرنگ در اکسپوهای خارجی، شایستگی خود را در دنیای مد اسلامی و ایرانی به اثبات رسانده است و بسیاری او را به عنوان یکی از بهترین طراحان لباس عروس در ایران قبول دارند.
او معتقد است ما اگر بخواهیم میتوانیم یک اکسپو همپای اکسپو نمایش لباس اسپانیا و یا حتی بهتر و قویتر از آن برگزار کنیم چون نیروهای متخصص خوبی در این عرصه داریم و دستاندرکاران و مسئولین ما میتوانند این اکسپو را خیلی فاخر برگزار کنند.
در ادامه گفت وگوی هنرآنلاین با محبوبه بلندی را بخوانید:
خانم بلندی لطفاً به بهانه شروع گفتوگو خودتان را معرفی کنید و در مورد پیشینه فعالیتتان در حوزه مد و لباس توضیح بدهید.
من محبوبه بلندی صاحب مزونی به نام بلندی هستم. فعالیتم در حوزه مد و لباس را مدیون مادرم خانم اعظم چایچی هستم. از همان کودکی در تمام ضوابط و شرایط حوزه مد و لباس تجربه کسب کردهام و میدانم که خداوند به کمتر کسی این لطف را کرده است. از این بابت خوشحالم و باید بگویم که 99 درصد داشتههایم در این حوزه را به صورت تجربی کسب کردهام. مادرم کارشناس فنی و حرفهای حوزه مد و لباس هستند و سالها قبل در این زمینه یک آموزشگاه داشتند. ایشان در حوزه طراحی نیز فعالیت میکردند و خیلی هم موفق بودند. من در دانشگاه در رشته طراحی لباس تحصیل کردم و مدرک کارشناسی این رشته را دارم. دورههای مقدماتی و پیشرفته طراحی لباس را گذراندم و فعالیتم در حوزه مد و لباس را به طور رسمی از 14 سال پیش آغاز کردم. بهانه ورودم به حوزه طراحی لباس هم این بود که حدوداً 14 سال پیش فعالیتهای مادرم زیاد شده و بود و ایشان نمیتوانستند به تنهایی از پس کارها بر بیایند. به همین خاطر ما یک واحد مزون دیگر هم اضافه کردیم و مزون بلندی را گسترش دادیم. من با الگوسازی و دوخت آشنایی دارم و به طراحی هم کاملاً مسلط هستم. در واقع تخصصم در حوزه طراحی است ولی معتقدم که یک طراح باید حتماً الگوسازی را هم بداند. خوشبختانه من به هر دوی اینها تسلط دارم.
در حال حاضر وضعیت الگوسازی را در برندها و مزونهای طراحی و تولید لباس چطور ارزیابی میکنید؟
ما دو شعبه داریم و تعداد پرسنلی که برایمان کار میکنند زیاد هستند. 38 نفر خیاط و دستکار داریم که اینها دائماً از ما کار میخواهند، در حالیکه ما سریدوز نیستم که یک طرح به این کارکنان بدهیم و بگوییم از این طرح 100 نمونه بزنید. دائماً یک نفر باید در حال طراحی باشد که بتواند کارهای جدید را به خیاطها ارائه کند. همین موضوع باعث شد که 4 سال پیش از یکی از فارغالتحصیلان رشته الگوسازی کمک بگیرم تا در این کار کمکمان کند. البته متأسفانه از 4 سال پیش هنوز موفق نشدهایم یک طراح پیدا کنیم که مثل خودم بتواند طراحی کند و اتودها را به پرسنل برساند چون اکثر فارغالتحصیلان این رشته فقط در زمینه نقاشی و اجرای فیگور تبحر دارند. ممکن است اطلاعات خیلی از این فارغالتحصیلان از من بیشتر باشد ولی متأسفانه سیستم آموزشی ما به گونهای است که در زمینه الگوسازی به آنها آموزش خاصی داده نمیشود. به همین خاطر وقتی از آنها در مورد الگو سؤال میکنم، فقط میایستند و نگاه میکنند. تا به حال امکانش پیش نیامده که طرحی را از دست طراحان بگیرم و بدون آنکه خودم به آن طرح ورود کنم، آن را به دست خیاطها بسپارم. همیشه مجبورم روی طرحها نظارت کنم و در مورد الگو، برشها و رنگشناسی توضیحاتی به طراحها ارائه بدهم تا طرحشان را اصلاح کنند. من هم نقاظ ضعف زیادی در کارم دارم ولی لازم دانستم این نکات را یادآوری کنم تا دستاندرکاران حوزههای آموزشی برنامههایی را در دانشگاهها و مراکز آموزشی اجرایی کنند که فارغالتحصیلان رشته طراحی لباس به همه ابعاد طراحی مسلط باشند.
آنچه فعالیت شما را از بسیاری طراحان مد و لباس کشور متمایز میکند، بحث شرکتکردن شما در اکسپوهای همچون اکسپو اسپانیا، قزاقستان و مکزیک است. فکر میکنید حضور طراحان ایرانی در این اکسپوها چقدر میتواند در معرفی الگوهای ایرانی اسلامی به کشورهای مختلف نقش مؤثری داشته باشد؟
اولین اکسپویی که در آن حضور پیدا کردم، اکسپو اسپانیا بود. وقتی برای حضور در این اکسپو با من تماس گرفتند، اصلاً تمایلی به شرکت کردن نداشتم چون زمینه فکری من حول و حوش نمایشگاههای داخلی بود. به هر حال علیرغم میل باطنیام در اکسپو اسپانیا حضور پیدا کردم ولی دیدم که چه اکسپو خوب و پر مسمایی است. در وهله اول به خاطر اینکه به عنوان یک فرد ایرانی در یک رویداد جهانی شرکت کرده بودم، خوشحال بودم و به مرور حس کردم که وظیفه من طراح بوده که در چنین رویدادی حضور پیدا کنم چون طراحان به خوبی میتوانند فرهنگ پوشش ایرانی اسلامی را به کشورهای دیگر معرفی کنند. طراحان اروپایی که در اکسپو اسپانیا حضور داشتند، اصلاً فکر نمیکردند که طراحان ایرانی قابلیت ارائه چنین طرحهای با کیفیتی را داشته باشند، به همین خاطر طرحهای ما برای آنها جالب بود. حضور طراحان ایرانی در چنین اکسپوهایی باعث میشود که رقابت خیلی قشنگی میان خود طراحان ایرانی به وجود بیاید. نمایشگاههایی که از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد و بنیاد ملی مد و لباس قابل تأیید باشند، محدودیتهایی دارند که حضور همه طراحان در آن نمایشگاهها را غیر ممکن میکند ولی وقتی فراخوان حضور در اکسپوها ارائه میشود، مسلماً هر طراحی میتواند هر طرحی را ارائه کند تا در اکسپو حضور پیدا کند. نتیجه حضور در اکپسوها هم خیلی مفید است و برای طراحان ایرانی کسب تجربه و اعتبار میکند.
تا کنون پیش آمده که حضور طراحان ایرانی در اکسپوها بازتابهای جهانی داشته باشد و برندهای خارجی از طراحان ایرانی دعوت به همکاری کنند؟
متأسفانه چون ما طراحان ایرانی به زبان انگلیسی تسلط نداریم، از دنیای مد و لباس فاصله گرفتهایم. ما وقتی در اکسپو اسپانیا حضور داشتیم، ارتباطهایی با برندهای مختلف پیدا کردیم که میتوانستیم آنها را جدی بگیریم اما این کار را انجام ندادیم. من زمانی که از اسپانیا به تهران برگشتم، آنقدر درگیر کار شدم که نتوانستم یک رابطه کاری جدی برای خودم پیدا کنم. البته با همه ایرانی مقیم خارج از کشور که پیش من میآمدند، همکاری داشتم و کارم برای همه آنها جالب بود. حضور طراحان ایرانی در اکسپوها تازه شروع شده و قطعاً اگر ادامهدار باشد، میتواند برای طراحان ایرانی افتخارات مختلفی را به ارمغان بیاورد.
به نظرتان کشور ما این پتانسیل را دارد که یک اکسپو نمایش لباس مشابه اکسپو اسپانیا برگزار کند تا ضمن حضور طراحان خارجی در ایران، طراحان ایرانی نیز به نسبت حضور در اکسپوهای جهانی در آن حضور پررنگتری داشته باشند؟
ما اگر بخواهیم این کار را انجام بدهیم، میتوانیم یک اکسپو همپای اکسپو نمایش لباس اسپانیا و یا حتی بهتر و قویتر از آن برگزار کنیم چون نیروهای متخصص خوبی در این عرصه داریم. دستاندرکاران و مسئولین ما میتوانند این اکسپو را خیلی فاخر برگزار کنند. از نظر من به عنوان یک طراح لباس، محدودیتهایی که ما از نظر پوشش و مد داریم هم نمیتواند مانع برگزاری همچین اکسپویی شود، چه بسا که الآن تمام برندهای دنیا رو به لباسهای پوشیده و اسلامی آوردهاند. در حال حاضر اگر به کالکشن برندهای موفق اروپایی نگاه کنیم، متوجه میشویم که تمام لباسهای این کالکشنها پوشیده است و خیلی از این برندها از جمله برندهای "دولچه و گابانا"، "گوچی" و "پرادا" دارند از المانهای ایراین استفاده میکنند. به نظرم اگر همچین نمایشگاهی با استانداردهای روز دنیا برگزار شود، همه برندهای خارجی میتوانند از آن استقبال کنند و برای حضور در این نمایشگاه به تهران بیایند. همه برندهای اروپایی طراحان شرقی دارند و همین موضوع باعث میشود که برای حضور در نمایشگاههای کشورهای شرقی راغب باشند چون میتوانند به کشورهای شرقی بیایند و از طراحان این کشورها ایده بگیرند. یک زمانی طراحان ایرانی فاصله خیلی زیادی با دنیای مد داشتند اما در حال حاضر دارند پیدا و نمایان میشوند و این برای برندهای خارجی جذاب است. شرایط کشور ایران خاص است و همین موضوع آن را برای طراحان غربی جذاب و جالب میکند. اگر مسئولین ما از نظر اقتصادی و اجرایی تمایل به برگزاری همچین نمایشگاهی داشته باشند، اتفاق خیلی خوبی برای دنیای مد و لباس در ایران میافتد و این اتفاق مایه مباهات و افتخار ایران است.
حضور در اکسپو قزاقستان چگونه تجربهای بود و در آن اکسپو چه لباسی را طراحی کردید؟
اکسپو قزاقستان یک تجربه سه روزه برای من بود. یکی دو روز وقت داشتم لباسی که در آن اکسپو میخواهم نمایش بدهم را آماده کنم. این کار را بدون اینکه بدانم چه کسی با چه سایزی قرار است آن لباس را بپوشد انجام دادم و فضای اکسپو را هم نمیدانستم. زمان کم بود و کاری که قرار بود انجام بدهم هم خیلی سخت بود. مجبور بودم از تمام متریالی که در دفترم موجود بود استفاده کنم چون وقتی برای خروج از دفترم نداشتم. مشابه طرحی که به اکسپو قزاقستان ارائه دادم را قبلاً در جشنواره مد و لباس فجر طراحی کرده بودم و خیلی مورد استقبال قرار گرفته بود. یک سری تغییرات در آن اعمال کردم تا طرحی که قرار است به عنوان نماینده ایران به اکسپو قزاقستان برود یک طرح تک و جدید باشد. برای طراحی آن لباس از رنگبندی قرمز و سبز استفاده کردم که ادغام رنگی جذاب و شادی بود. روی آن لباس از گلهای طلایی استفاده کردم که خیلی لباس را مجلل و فاخر کرده بود. بعضیها میگفتند طرح خانم بلندی برگرفته از لباس ترکیه بوده است. من گفتم ترکیه الأن یک کشور جدا از ایران است ولی زمانی ترکیه، افغانستان، پاکستان و قزاقستان جزئی از ایران بودهاند. بنابراین لباسی که من طراحی کرده بودم، متعلق به پیشینه ایران بود. کار خیلی سختی بود ولی در نهایت از آن راضی بودم.
اکسپو مکزیک تازهترین اکسپویی است که در آن حضور پیدا کردهاید که گویا حضورتان در آنجا طولانی هم شد. حضورتان در اکسپو مکزیک را چطور ارزیابی کردید؟
اکسپو مکزیک تجربه سختی بود چون هم فرهنگ آنها با ما فاصله داشت و هم مسافت تهران تا مکزیکوسیتی دور بود و من 15 روز از بچههایم دور بودم. من خرداد ماه با همسرم به مکزیک رفتم و در آن اکسپو حضور پیدا کردم. آن نمایشگاه در موزه مردمشناسی شهر مکزیکوسیتی برگزار شد که جای بسیار تاریخی و حائز اهمیتی است. من باید طرحهایی را به آن اکسپو میبردم که المانهای سنتی داشته باشد تا با سلیقه بازدیدکنندگان جور در بیاد. درست است که ما باید هنر خودمان را نشان بدهیم ولی باید طرحمان طوری باشد که باب میل و سلیقه آنها هم باشد. خوشبختانه از طرحهای من خیلی استقبال شد. هیچکس باورش نمیشد که پاویون ایران همچین طرحهایی داشته باشد. من اکسپو مکزیک را خیلی سختتر از اکسپو اسپانیا دیدم و به نظرم اجرای آن هم به بهترین نحو بود. از مسئولین و دستاندرکارانی که حضور مرا در اکسپو مکزیک میسر کردند کمال تشکر را دارم.
مزون شما فعالیت پررنگی در حوزه طراحی لباس عروس دارد. در سالهای اخیر شاهد این بودهایم که خانمها به لباس عروسهایی تمایل پیدا کردهاند که بیشتر مدلهای اروپایی هستند. به نظرتان امکان این وجود دارد که طراحان ایرانی کاری کنند که در سالهای آینده خانمها به استفاده از لباس عروس سنتی ایرانی تمایل پیدا کنند؟
در سالهای اخیر روی مانتو که لباس اجتماع خانمهاست مانور زیادی داده شده که از المانهای ایرانی در مانتوها استفاده شود ولی متأسفانه این توجه و مانور از روی لباس عروس برداشته شده است. من در حال حاضر دارم یک کالکشن آماده میکنم که دو ماه دیگر نمایش داده میشود. این کالکشن شامل 12 لباس عروس است که 9 تای آنها را کاملاً سنتی کار کردهام. ممکن است یکی دو تای آن را هم مدرن کنم ولی در آنها هم از المانها و تزئینات سنتی استفاده خواهم کرد. به نظرم این کالکشن خیلی جای مانور دارد و یکی دو مدل آن با فروش و استقبال زیادی مواجه خواهد شد. یکی دو سال پیش خانمها به دفتر طراحی من میآمدند و میگفتند یک لباس عروس اروپایی میخواهند ولی خوشبختانه الآن وضعیت فرق کرده و خیلی از خانمها به دنبال لباس عروس پر مسما و پر محتوا هستند. ما لباس عروسی را طراحی کردهایم که در آن فقط از مرواریدهای دریای خلیج فارس استفاده کردهایم. یا یک لباس را فقط با اشرفیهای اصفهان تزئین کردهایم. یک لباس عروس هم طراحی کردهایم که گلهای چهار پر ایرانی در بالا تنه آن زدهایم. بعضیها فکر میکنند اگر یک لباس سنتی باشد، نمیتوانند مجلل باشد، در صورتیکه یک لباس هم میتواند سنتی باشد و هم مجلل. لباسهایی که ما در آنها از المانهای سنتی ایرانی استفاده کردهایم، بسیار مورد استقبال قرار گرفته و فکر میکنم این لباسها در آینده با اقبال بیشتری هم روبرو شوند.
در دوخت لباس عروس چقدر از متریالهای ایرانی استفاده میکنید؟
متأسفانه ما از پارچه ایرانی استفاده نمیکنیم چون در بازار ما پارچههای با کیفیت ایرانی وجود ندارد. خانمهایی که مرفه هستند، لباس عروسی میخواهند که پارچههای با کیفیت داشته باشد که چنین پارچههایی در ایران وجود ندارد. البته شاید وجود داشته باشد ولی هنوز به دست طراحان نرسیده است. ما وقتی با یک تاجر پارچه تماس میگیریم، ساتنهای ژاپن، کره جنوبی یا فرانسه و یا تافتههای سوئیس را بهمان معرفی میکند. هیچوقت نمیگویند ساتنها یا تافتههای ایرانی داریم. ابریشمهایی که استفاده میشود هم هندی است و این جای تأسف دارد. خانمهای ایرانی خیلی خوش سلیقه و زیباپسند هستند. ما از نظر طراحی لباس میتوانیم نیازشان را برطرف کنیم اما نیاز داریم که پارچههای با کیفیت داشته باشیم تا دیگر برای دوخت لباس مجبور به استفاده از پارچه خارجی نباشیم.
دانشگاههای ما خیلی کم به طراحی و دوخت لباس عروس میپردازند. پیشنهاد شما به کسانی که به طراحی و دوخت لباس عروس علاقه دارند چیست؟
پیشنهاد من این است که اگر دوست دارند این حرفه را به طور جدی پی بگیرند، آموزش آن را به طور عملی بگذارنند. معمولاً در نیمه دوم سال تعداد کارآموزهای محدودی وارد کارگاه ما میشوند و در زمینههای مختلف آموزش میبینند. یک کارگاه دارم که سی و چند نفر پرسنل دارد. افراد متخصصی در آن حضور دارند که برای مجموعه من زحمت میکشند و من از همهشان متشکرم. من به کار عملی خیلی اعتقاد دارم و معتقدم که اگر خودم فقط به دورههای آموزشی دانشگاه اکتفا میکردم، نمیتوانستم با جسارت بگویم که در این زمینه تجربه دارم. معتقدم کسانی که میخواهند در زمینه طراحی لباس موفق باشند، قطعاً باید به طور تجربی در این زمینه آموزش ببینند و فعالیت کنند.
اشاره کردید که دوخت و طراحی را از مادرتان یاد گرفتهاید. مادرتان در حال حاضر هم مشغول به آموزش هستند؟
مادرم سالها در این حوزه فعالیت داشتهاند و این هنر در خانواده ما موروثی است. مادرم از سن 12-13 سالگی فعالیت در حوزه لباس را آغاز کردهاند و این کار را پیش خانم فیروزه ترغازه یاد گرفتهاند. البته خانم ترغازه هم این کار را به طور تجربی از مادرشان یاد گرفته بودند. مادرم بعد از آموزش خیاطی در حضور خانم ترغازه، کارشناس فنی و حرفهای رشتههای مختلفی از جمله خیاطی، آشپزی و آرایشگری میشوند ولی به طور جدی خیاطی را ادامه میدهند. ایشان یک آموزشگاه خیاطی تأسیس کردند و سالها در آن آموزش دادند تا اینکه بالأخره آموزش در آن آموزشگاه بزرگ خستهشان کرد و ایشان به تدرس خصوصی روی آوردند. ایشان هنوز هم شاگردهای خصوصی دارند و الگوسازی و دوخت را به علاقهمندان آموزش میدهند و همچنان هم ذوق این کار را دارند.
شما سال گذشته به عنوان طراح لباس در جشنواره مد و لباس فجر حضور داشتید. پیشنهادی برای برگزاری دوره هفتم این جشنواره ندارید؟
دوره قبل جشنواره مد و لباس فجر بسیار عالی بود. من وقتی در تالار وحدت بین مانتوها و خلاقیتهای همکارهایم قدم میزدم، واقعاً ذوق و افتخار میکردم و به نظرم طرحهایی که در دوره قبل جشنواره ارائه شده بود، مایه مباهات بود. دوره قبل جشنواره عالی بود و من بابت آن از آقای قبادی و تمامی دستاندرکاران برگزاری جشنواره تشکر میکنم. البته فکر میکنم جشنواره مد و لباس فجر جای گسترش دارد و میتوان به جز مانتو، بقیه پوششهای خانمها را هم به آن وارد کرد. من سال گذشته لباسهای مجلسی و لباس کودک کمتری در جشنواره دیدم و فکر میکنم که این لباسها و حتی لباس عروس هم میتواند در جشنواره نمایش داده شود. لباس عروس کار پر زحمت و پر استرسی است. این لباس را خانمها باید از 10 صبح تا 4 صبح فردای آن روز تن خود کنند و باید در انتها هم همان کیفیت ساعات اولیه را داشته باشد. خواهشم این است که اگر امکانش وجود دارد، مسئولین جشنواره مد و لباس فجر لباس عروس و لباس مجلسی هم در دوره هفتم این جشنواره قرار بدهند.
صحبتهای پایانیتان را بفرمایید.
کار ما مشکلات زیادی که من در پایان میخواهم به این مشکلات اشاره کنم. من به عنوان یک طراح لباس اگر یک لباسی را طراحی کنم ولی آن طرح خلق و اجرا نشود، انگار زنده نشده است. یک طراح برای زنده کردن و به دنیا آوردن یک طرح، باید با یک سری عوامل در تعامل باشد. برای تولید یک لباس طراحی شده، متریالهای مختلفی باید به دست طراح و دوزنده آن برسد. بعد از آنکه یک طرح اجرا شد و لباس طراحی شده آماده نمایش شد، بحثهای تبلیغاتی شروع میشود. اینها خودش پروسههای طولانی و زمانبری است. علاوهبر آن یک سری قوانین از جمله قوانین شهرداری و قوانین مالیاتی هم وجود دارد که متأسفانه دست ما را میبندد و کار ما را سختتر میکند. من از مسئولین میخواهم که در این عرصه به طراحان کمک کنند. یک سری از طراحان وجود دارند که فقط کارشان طراحی کردن لباس برای تولیدکنندهها است. کار آنها خیلی راحت است اما طراحهایی مثل من که هم باید طراحی کنند و هم لباسشان را تولید و عرضه کنند، کار سختی دارند. بعضی از مواقع موانعی که سر راه این طراحان وجود دارد آنها را دلزده میکند. به خصوص که چنین طراحانی خودشان اسپانسر خودشان هستند و همه انرژی و وقتشان را برای این کار میگذارنند. بی انصافی است که موانعی سر راه این طراحان قرار بگیرد که باعث دلزده شدنشان شود. از زمانی که کارگروه ملی مد و لباس شروع به فعالیت کرد، وضعیت ما بهتر شد ولی در یکی دو سال اخیر تغییرات خاصی در این زمینه دیده نشده است. هنوز بعضی از ارگانها با این حرفه هماهنگ نشدهاند. من به خاطر همین سختیها دارم یک دوره دکتری مدیریت هم میگذرانم تا بتوانم کارهایم را بهتر هندل کنم. امیدوارم موانعی که بر سر راه ما وجود دارد، کمتر و کمتر شود و همه همکارانم در این حوزه موفق باشند.