سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: به تازگی آخرین رمان اومبرتو اکو، نویسنده بنام ایتالیایی به زبان فارسی منتشر شده است. رمان "شمارهی صفرم". این رمان را سیروس شاملو از زبان ایتالیایی ترجمه و انتشارات نگاه منتشر کرده است.
سیروس شاملو مینویسد: "شمارهی صفرم، هفتمین و آخرین رمان اومبرتو اکو، نویسندهی ایتالیاییست. این رمان بهمرور، با قدم زدن در کوچه پسکوچههای شهر میلان سال 1992، خواننده را با موقعیت کنونی این کشور آشنا میکند. موضوع داستان دربارهی روزنامهایست که اصلن قرار نیست چاپ شود و در شمارهی صفرم باقی میماند؛ ولی در این میان، خبرِ آمادهسازی برخی مقالهها، به گوش مجرمانی میرسد که برای جلوگیری از انتشار آن، بایستی سر کیسه را شل کنند… این اثر به روشنی سیستم مافیا، P2، ماسونری، کامورا، کوزانوسترا، ساختار بستهی کلیسا و اعمال نفوذ واتیکان را نشان میدهد و مشکلات سیستم بخشودهگی پس از جنگ را که در تار و پود نظام دموکراتیک لانه کرده، برملا میسازد."
شاملو در مقدمه کتابش نوشته است: "شیوهی نگارش آن، به نویسندهگان جوان میآموزد چگونه باید پیش از شروع به نوشتن یک رمان، دادههای گوناگون را فراهم و پوشهبندی کرد. طرح خوشساخت این رمان که خود تجربهای فرامتن است بهخوبی طراحیِ پیشساخته را به نمایش میگذارد. اطلاعات تاریخی، ادبی، تحلیل وقایع و سرک کشیدن در روزنامههای پس از جنگ جهانی دوم؛ حتا انفورماتیک دربارهی اتومبیلها یا اشرافیت کِبِک و دربار سلطنتی هم به کار میآید. هرچند، در طرح کلی، نویسنده، اطلاعات آخرالزمانی و پارانوئیک و نیهلیستی را در اثر برجسته میکند: "دولت همهچیز است و تو هیچ نیستی".
نویسنده، با تجربهی روزنامهنگاری خود، زمینههای مختلفی را بهنام موضوع مقالهها در هیئت تحریریه به بحث میگذارد. این بحثها، درواقع بیانکنندهی محافظهکاری و احتیاط رسانهها از وحشتِ دستهای پرقدرت پشت پرده است."
همچنین در مقدمه "شمارهی صفرم" میخوانیم: "شمارهی صفرم به سبکوسیاق رمانهای آمریکایی نوشته شده است. همراه با موتیفهای: مرگ، سیاست، عشق و خشونت. این رمان ساختاری منظم دارد و با رمانهای دورههای پیشین؛ مانند نوشتههای داستایوفسکی که در آن متن میتراوید، متفاوت است؛ گویی نویسنده پیش از شروع به نوشتنِ طرح کلی داستان، پرسشهایی روی کاغذ مطرح کرده و خود پاسخ داده است:
موضوع رمان چیست؟ مافیا، اواخر جنگ دوم و ایتالیای 1992 که مدارک بسیاری از آن زمان وجود دارد.
چند برگ است؟ مثل اغلب رمانها؛ حدود 200 برگ با قلم 14.
چند بخش است؟ هژده بخش."
بیشتر درباره اکو
نام اومبرتو اکو یکی از پرآوازهترین نامها در میان نظریهپردازان ادبی و رماننویسان معاصر است. شخصیتی جامعالاطراف که وجوه مختلف فکری- ادبیاش تا دلتان بخواهد از سوی اصحاب ادبیات و فلسفه مورد توجه و واکاوی قرار گرفته است.
اما اومبرتو اکوی فیلسوف و نشانهشناس که با مجموعه مقالات تحقیقی یا آثار تئوریکش در زمینه زیباییشناسی و معنیشناسی شناخته میشد ناگهان چهره یک رماننویس تراز اول را به خود گرفت. گویی کافی بود اکو قلم نویسندگیاش را به دست بگیرد تا توجه دیگران را به خود و آثار داستانیاش جلب کند.
او درباره اینکه چطور سراغ گونه هنری رمان را گرفت، چنین توضیح میدهد: "وقتی تئورسین حرف بیشتری برای گفتن دارد و نمیتواند آن را به وضوح و با دقت بیان کند- منظورم وضوح تحملناپذیر مباحث عقلی است- آن وقت میتواند به فکر رمان نوشتن بیفتد. من هیچ قصد خاصی نداشتم، که به اصطلاح به آفرینندگی ادبی دست بزنم؛ حتی عقیده داشتم که فعالیت فلسفی یا انتقادی هم میتواند به اندازه کار هنری آفریننده باشد. طبعا من هم مثل هرکس دیگر بدم نمیآمد که شعر بگویم یا رمان بنویسم، و باز هم مثل هرکس دیگری در برابر این وسوسه مقاومت میکردم و چیزهایی که گهگاه مینوشتم، در کشوی میزم میماند. من بهطور ناگهانی و به دلایلی که چندان فرهنگی نبودند به فکر رماننویسی افتادم... پس از اینکه درباره قصه و نیاز به قصهگویی و همینطور درباره آدمهای قصه فکر کردم دیدم که واقعا میل دارم این کار را بکنم." (گفتوگوی ماریو فوسکو با اومبرتو اکو- ترجمه رضا سیدحسینی)
به هر حال اومبرتو اکو خیلی زود به جرگه نویسندگان تراز اول جهانی پیوست. در میان نوشتههای او به نظر میآید رمان "نام گل سرخ" شِمای واقعی این رماننویس را بهتر از سایر آثار او در نظر مخاطب روشن کند. کافی است این رمان او را بخوانید تا متوجه شوید با چه نویسندهای سرکار دارید...
نام گل سرخ
"نام گل سرخ" مشهورترین رمان اومبرتو اکو است. رمانی که اسم او را بهعنوان یک رماننویس سر زبانها انداخت و قریب به 30 میلیون نسخه فروش رفت. این کتاب به زبان فارسی هم ترجمه شده است؛ نخست توسط شهرام طاهری، نزدیک به 30 سال پیش در نشر شباویز و بعد توسط رضا علیزاده که با عنوان "آنک نام گل" در نشر روزنه منتشر شد.
اومبرتو اکو در این رمان از سواد تاریخیاش بهرههای فراوانی میبرد، چراکه بازه زمانی داستان به دوران قرون وسطی برمیگردد، و ازآنجا که موضوع محوری داستان از نظر طرح و توطئه ماجرای یک قتل است، میتوان این رمان را رمانی پلیسی قلمداد کرد.
خود او درباره "نام گل سرخ" میگوید: "نام گل سرخ زمانی زاده شد که از دیدن تصویر کشته شدن یک کشیش در کتابخانهای، یکه خوردم. در یادداشت آغازین نام گل سرخ نوشته بودم "میل داشتم کشیشی را مسموم کنم"، سپس این فرمول تحریکآمیز را به شکل لفظی آن در نظر گرفتم و سلسله پرسشهایی درباره اینکه چه چیزی مرا وادار به این جنایت میکرد، به ذهنم رسید. ولی من اصلا میلی به مسموم کردن یک کشیش نداشتم (چنانچه هیچ کشیشی را مسموم نکردم): مجذوب تصویر مسموم شدن یک کشیش، در حال مطالعه در کتابخانه شده بودم. نمیدانم تحت تاثیر بوطیقای سنتی رمانهای پلیسی آنگلوساکسون بودم که در آن جنایت باید در اقامتگاه کشیشان صورت گیرد؟ شاید هم به احساسات شانزده سالگیام، هنگامی که برای تمرینهای معنوی در یک صومعه بندیکتین به سر میبردم، مربوط میشد." (چگونه مینویسم، اومبرتو اکو، خجسته کیهان- بخارا؛ شماره 52)
اما داستان شهرت و اعتبار ادبی اومبرتو اکو به همین رمان خلاصه نمیشود.
آونگ فوکو
عبارت "آونگ فوکو" در وهله اول اشاره دارد به نظریه علمی فیزیکدان فرانسوی، لئون فوکو، مبنیبر حرکت وضعی زمین که فوکو به واسطه نوعی آونگ نمایشی آن را توضیح داد. گویا نخستین بار این آونگ از گنبد مرکزی بنایی در محله لاتن شهر پاریس به نام پانتئون آویزان و آزمایش شد. اما به هر ترتیب حالا خیلی وقت است که "آونگ فوکو" مخاطبان جهانی عرصه ادبیات را یاد رمان معروفی اثر اومبرتو اکو میاندازد. بله، "آونگ فوکو" دیگر رمان شناختهشده اکو است که در زبان فارسی نسخه ترجمه شده او را به مدد رضا علیزاده و انتشارات روزنه داریم. این رمان مشحون است از دادههای علمیای که خدا میداند اکو چقدر وقت صرف جمعآوری و تنظیم داستانی آن کرده است.
اکو درباره نحوه نوشتن این رمان مینویسد: "در مورد رمان آونگ فوکو، کار به نحو پیچیدهتری صورت گرفت. تصویر مولد-یا بهطوری که خواهیم دید دو تصویر مولد- را بسان روانپزشکی که از میان خاطرات پراکنده و تکههای رویای بیمار خود به تدریج راز او را کسف کند، جستوجو کردم... اولی یک آونگ بود که سی سال پیش از آن در پاریس دیده بودم و بر من تاثیر گذاشته بود... دومین تصویری که خود را بر من تحمیل میکرد، این بود که خود را در حال نواختن ترومپت هنگام مراسم ترحیم یک پارتیزان میدیدم... همین بود، آونگ و ماجرایی در گورستان در یک صبح آفتابی. احساس میکردم که میتوان پیرامون آن دو، چیزهایی حکایت کنم. تنها مشکلم این بود که چطور از آونگ به ترومپت برسم. پاسخ یافتن برای این پرسش هشت سال طول کشید و حاصل آن رمان آونگ فوکو بود." (همان)
اگر میخواهید از فارسی شدههای این رماننویس بیشتر بخوانید بروید سراغ "بائودولینو" (باز هم به ترجمه رضا علیزاده)، "جزیره روز پیشین" (ترجمه فریده مهدوی دامغانی) یا "گورستان پراگ" (ترجمه آرش طهماسبی).
فارسیشدههای دیگر اومبرتو اکو
در زبان فارسی آثار بسیاری از اومبرتو اکو ترجمه شده، این در حالی است که همچنین نام اومبرتو اکو بر جلد بسیاری از کتابهایی که با موضوعیت مجموعه مقالات متفکرین و نظریهپردازان روانه بازار کتاب ایران میشود، خودنمایی میکند. بخشی از آثار این نویسنده در ایران چنین است: "اعترافات رماننویس جوان" (رضا علیزاده) و با عنوان "اعترافات یک رماننویس جوان" به ترجمه مجتبی ویسی، "اسطوره سوپرمن و چند مقاله دیگر" (خجسته کیهان)، "از کتاب رهایی نداریم" (اومبرتو اکو/ژان کلود کریر، برگردان مهستی بحرینی)، "هنر و زیبایی در قرون وسطی" (فریده مهدویدامغانی) و با عنوان "هنر و زیباییشناسی در قرون وسطی" به ترجمه مسعود خیرخواه، "چگونه با یک ماهی آزاد سفر کنیم" (گروه مترجمین)، "بمب و ژنرال" (اومبرتو اکو/ائو جنیو کارمی، ترجمه منیژه مغیثی)، "ایمان یا بیایمان؟" |(مکاتبات اومبرتو اکو و کاردینال مارتینی به ترجمه علیاصغر بهرامی)، "تاریخ زیبایی" (نظریههای زیبایی در فرهنگهای غربی به ترجمه جهانگیر شهدادی)، "در جستوجوی زبان کامل" (پیروز ایزدی)، "نشانه شناسی" (پیروز ایزدی) و حتی کتابی با عنوان "چگونه میتوان یک پایاننامه تحصیلی نوشت" (غلامحسین معماریان).